نگاهی کوتاه بر سریال Sharp Objects

سریال Sharp Objects از شبکه‌ی محبوب HBO در نگاه اول حال و هوای استرس‌زا و نگران کننده‌ای را به شما خواهد داد و رفته رفته از حوادث داستان مطلع خواهید شد.

در اوایل داستان سریال «اشیاء تیز» (Sharp Objects) دو دختر نوجوان را مشاهده می‌کنید که با هم در‌حال اسکیت ‌سواری در جاده‌ی اصلی حومه شهر هستند و می‌توان دریافت که این سریال در واقع داستان نوجوانانه‌ تابستانی نیست، چراکه هیچ چیز آرام به نظر نمی‌رسد.

این صحنه‌ها در واقع مروری به گذشته‌ «کمیلا پریکر» (Camille Preaker) با بازی زیبا‌ی «ایمی آدامز» (Amy Adams) است، ژورنالیست جوانی که برای یک روزنامه کار می‌کند و داستان‌هایی با موضوع جنایات و قتل می‌نویسد. وی در سنی کم خواهر خود را از دست داده و حالا سعی می‌کند زندگی جدیدی را در شیکاگو آغاز کند. همچنان‌ که روزهای ساده‌تر نوجوانی می‌گذرند و به زندگی حال وی برمی‌گردیم متوجه خواهید شد که کمیلا از اتفاقاتی که در گذشته پیش آمده رنج می‌برد تا جایی که حتی به خود آسیب جسمی نیز می‌رساند.

این مرور بر گذشته در واقع حالت اصلی داستان است و چیزیست که سریال از آن دست نخواهد کشید، در کل این مجموعه هشت قسمت از سریال Sharp Objects مشاهده خواهیم کرد که برخورد گذشته با حال و چگونگی تاثیر آن در روند داستان را نشان می‌دهد. در این سریال هرچه به جلوتر می‌رویم بیشتر متوجه تصاویری خواهیم شد که شاید دل سردمان کند اما از طرفی هم نمی‌توان از ادامه صرف نظر کرد چرا که همین تصاویر داستان را پیش برده و نمی‌توان از آن‌ها چشم پوشید.

حال و هوای سریال Sharp Objects طوریست که که در نگاه اول پیش‌زمینه‌ای سمی را حس خواهید کرد و رفته رفته همانطور که از اسم سریال مشخص است اشیاء تیز و عجیب و غریب و حتی نقش آن‌ها در زندگی افراد درون فیلم را مشاهده می‌کنید و مانند خیلی از فیلم‌های دیگر حس زندگی مردم در یک محله‌ی کوچک حومه شهری و وابستگی آن‌ها به یکدیگر را تماشا خواهید کرد.

این سریال برگرفته شده از نسخه‌ی اولیه رمان «جیلان فلین» (Gillian Flynn) با همین عنوان یعنی Sharp Objects است. تا الان نتیجه‌ی سریال Sharp Objects بسیار متقاعد کننده و زیبا بوده و با بازی افراد با استعدادی همچون «کریس مزینا» (Chris Messina) به عنوان کاراگاه این شهر«ریچارد ویلز» (Richard Wills) و «مت کریون» (Matt Craven) به عنوان «ویکری» (Vickery) ریئس پلیس شهر، فیلم حال و هوای خاصی به خود گرفته است.

در حقیقت بازی ایمی آدامز با «پاتریشا کلارکسون» (Patricia Clarkson) در نقش مادر کمیل، این سریال را چندین برابر دیدنی می‌کند چراکه که اکثر صحنه‌ها حول محور این دو و اتفاقاتی که برای آنها در گذشته پیش آمده می‌چرخد. رابطه‌ی تنش‌زا و پر از استرس بین این مادر و دختر در واقع دلیل این بود که چرا بازگشت به خانه برای کمیل سخت بوده است.

دو معمایی که در کل داستان وجود دارد بین زمان گذشته و حال است و در واقع سریال Sharp Objects سعی در نشان دادن افرادی دارد که سعی می‌کنند با حوادثی که برای آن‌ها رخ داده است کنار بیایند و هرکس به شیوه‌ی خود این کار را انجام خواهد داد، بعضی مانند کمیل به خود آسیب می‌رسانند و مانند لباسی از زخم آن‌را یادآوری می‌کنند و بعضی در قلب خود آن‌را دفن می‌کنند.