انیمه شات: آخرین قسمت

حدود هشت ماه از آغاز به کار انیمه شات گذشته و ما تا پیش از این سی قسمت از این هفته نامه را منتشر کردیم و امروز آخرین قسمت از انیمه شات را در اختیار شما انیمه دوستان قرار می‌دهیم.

اخبار — (اشکان دولتی)

به عنوان آخرین قسمت از انیمه شات، خبر تایید ساخت چندین انیمه جدید را برای شما داریم که اولین آن‌ها Yatogame-chan Kansatsu Nikki نام دارد. هنوز تاریخ پخش انیمه مشخص نشده است ولی به زودی اطلاعات تکمیلی در مورد آن در دسترس قرار خواهد گرفت. داستان Yatogame-chan Kansatsu Nikki در مورد کیتو جین، یک دانش آموز سال دوم دبیرستانی است که به تازگی به توکیو آمده است. او با موناتا یاتوگامی ملاقات می‌کند که لهجه بسیار بدی دارد و پس از پیوستن به کلاب عکس‌برداری، بیشتر با او آشنا می‌شود.

دومین خبر آخرین قسمت انیمه شات در مورد تایید ساخت انیمه‌ای با اقتباس از مانگا کمدی و طنز Ueno-san wa Bukiyou «اوئنو دست و پا چلفتی هست» (Ueno is Clumsy) است. در مورد تاریخ پخش این انیمه نیز اطلاعاتی منتشر نشده است و باید منتظر عرضه اطلاعات تکمیلی باشیم. همانطور که از نام انیمه مشخص است، این اثر در مورد شخصیتی به نام اوئنو است که سال سوم دبیرستان است. اوئنو هوش بسیار زیادی دارد و رئیس کلاب علمی در مدرسه است و اختراعات و گجت‌های زیاید خلق می‌کند. او از طرف دیگر عاشق این است که وارد یک رابطه احساسی شود ولی در این مورد اصلا خوب نیست و همیشه در حال اشتباه کردن است.

مانگاهای تحت وب محبوبیت زیادی دارند و حالا دومین فصل از انیمه‌ای که با اقتباس از مانگا تحت وب Ani ni Tsukeru Kusuri wa Nai! ساخته شده، تایید شده است. این انیمه به دست استودیو Tencent Penguin Pictures ساخته خواهد شد و شامل ۲۴ قسمت است. همچنین اعلام شده که در فصل تابستان باید منتظر پخش آن باشیم. این انیمه در مورد دختر خشنی است که برادر احمق خود را همیشه کتک می‌زند و بر روی عشق و غذا بیش از هر چیزی تمرکز دارد. نکته جالب در مورد این اثر این است که مانگا آن در چین بیش از ۵۰۰ میلیون بار خوانده شده است.

یک انیمه دیگر با اقتباس از مانگا تحت وب در دست ساخت قرار دارد که اسمش Nakanohito Genome Jikkyouchuu است. داستان این انیمه در مورد یکی سری بازیکن بازی‌های ویدئویی است که بسیار ماهرند و حالا خود آن‌ها به عامل بازی تبدیل شده‌اند. آکاتسوکی یک محتوای مخفی در عنوانی به نام Nakanohito Genome پیدا می‌کند که مربوط به رقابت در دنیای واقعی است. خیلی زود او در محیطی بیدار شده و متوجه می‌شود که به همراه چندین بازیکن ماهر در سبک‌های مختلف دزدیده شده‌اند. این گروه باید بازی را تمام کنند تا اجازه بازگشت به دنیا واقعی را به دست آورند.

آخرین انیمه‌هایی که خبر ساخت آن‌ها در هفته گذشته منتشر شد از روی مانگا اقتباس نشده‌اند. اولین انیمه Chikyuugai Shounen Shoujo نام دارد که یک کار اورجینال است. این انیمه علمی تخیلی در آینده‌ای جریان دارد که اینترنت و هوش مصنوعی پیشرفته، راه خود را به فضا پیدا کرده‌اند. بعد از یک تصادف بزرگ در یک ایستگاه فضایی تنها یک گروه از نوجوانان زنده مانده‌اند که باید با استفاده از ابزار مختلف نظیر هوش مصنوعی سطح پایین و پهباد، از شرایط بغرنج خود را نجات دهند. همچنین قرار است از روی لایت ناول Nidome no Jinsei wo Isekai de یک انیمه نیز ساخته شود که فصل پاییز پخش خواهد شد. خلاصه داستان این انیمه از این قرار است:

وقتی که مرگ به سراغ کونوگی می‌آید او با کمال میل مرگ را پذیرفت. او که ۹۴ سال زندگی خوبی داشت، تنها قصد داشت چشمانش را ببندد و در آرامش بخوابد. اما پس از مدتی چشمنانش را باز می‌کند و می‌بیند که در فضای خالی بیدار شده و یک دختر کنارش است. او این دختر را با لقد دور می‌کند ولی پس از مدتی متوجه می‌شود که این دختر خداست و به کمک کونوگی نیازمند است. تنها کاری که کونوگی نیاز داشت انجام دهد زندگی برای چند دهه در یک جهان دیگر با یک بدن ۱۸ ساله و کلی مهارت ویژه است.

معرفی انیمه  — (اشکان دولتی)

برای اخرین انیمه‌ای که در انیمه شات به شما معرفی می‌کنی» به سراغ یک اثر سینمایی دیگر رفته‌ایم که با توجه به کیفیت بالایش، کمتر شناخته شده اتس. Metropolis انیمه سینمایی است که در سال ۲۰۰۱ با اقتباس دور از مانگایی نوشته شده نوشته شده به وسیله «اوسامو تزوکا» (Osamu Tezuka) به همین نام ساخته شده است. البته باید بگوییم که داستان اصلی این اثر از یک فیلم صامت آلمانی الهام گرفته شده است. رینتارو کارگردان این انیمه در سال ۲۰۰۱ توانست اثری خلق کند که تاکنون یکی از بهترین انیمه‌هایی تاریخ شناخته می‌شود. داستان بازی در یک شهر بسیار بزرگ چند سطحی به نام متروپلیس جریان دارد. در این شهر تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده است و توسط مردی از پشت پرده اداره می‌شود که دوک قرمز نام دارد. این فرد بسیار باهاش است و بر روی یک هوش مصنوعی و روبات دختری به نام تیما کار می‌کند. پسر دوک به شدت مخالف تکنولوژی هوش مصنوعی است و اعمال او باعث می‌شود که تیما درون شهر گم شود. او با پسر مهربان یک افسر پلیس دوست می‌شود و یک ماجراجویی برای شناخت دنیای اطراف خود شروع می‌کند ولی پسر دوک این دو را از هم جدا می‌کند که نتیجه بسیار بدی به همراه دارد.

متروپلیس اثری است که شما را به عنوان بیننده به چالش می‌کشد و تلاش می‌کند تا حتی برای لحظه‌ای به دنیا اطراف خود فکر کنید. میزان دقت به جزئیات در این انیمه باورکردنی نیست و حتی می‌بینیم که شخصیت‌هایی که در پشت زمینه حضور دارند نیز در حال انجام کاری هستند که باعث می‌شود دنیای آن بسیار زنده و پویا به نظر آید. انیمه Metropolis یک پیام بسیار مهم دارد و به موضوع حساسی می‌پردازد؛ اختلاف طبقاتی بین مردم. متروپلیس نشان می‌دهد که چگونه طبقه فقیز جامعه می‌تواند با اتحاد در مقابل ثروتمندان بایستند، اما انقلاب واقعی در انیمه زمانی رخ می‌دهد که ربات‌ها قیام می‌کنند و به دنبال استقلال هستند. داستان انیمه اکثرا از طریق نمادگرایی روایت می‌شود که دارای نکته مثبت و منفی خود است. نکته مثبت کار این است که با کاری متفاوت طرف خواهیم بود مفاهیم زیادی در خود جای می‌دهد و نکته منفی این است که تاثیر شخصیت‌ها کمتر می‌شود و شاهد شخصیت پردازی چندان قوی و خوبی نیستم. این کار باعث می‌شود که ارتباط برقرار کردن با انیمه سخت‌تر شود، اما در نهایت باید متروپلیس را با دو عبارت توصیف کرد؛ زیبا و به یاد ماندنی.

بیوگرافی — (سامرند قهرمانی)

بیوگرافی هایائو میازاکی

هایائو میازاکی (Hayao Miyazaki) متولد ۵ ژانویه ۱۹۴۱ میلادی، کارگردان، تهیه‌کننده، فیلم‌نامه نویس، انیماتور، نویسنده و طراح مانگای ژاپنی است. ایشان بنیان‌گذار استدیو Ghibli است که آثار بسیار معروف و جذابی دارد همچنین ایشان به عنوان یک استاد روایت داستان در انیمه‌هایش تحسین جهانیان را برعهده داشته و به عنوان یکی از بزرگ‌ترین کارگردانان تاریخ انیمیشن‌ها شناخته می‌شود.

ایشان در بانکیو (Bunkyō) توکیو به دنیا آمده و دومین فرزند خانواده‌ای چهار فرزنده است. پدر او، کاتسوجی میازاکی (Katsuji Miyazaki) رئیس شرکت Miyazaki Airplane بوده در جریان جنگ جهانی دوم سکان‌های هدایت هواپیما را برای هواپیماهای جنگی ژاپن ساخته و طراحی می‌کرد. کسب و کار پدرش باعث شد که در دوران جوانی میازاکی، خانواده‌شان از نظر مالی تامین باشد و با مشکل خاصی روبرو نشوند. با شروع جنگ جهانی دوم، خانواده میازاکی (که آن زمان سه سال داشت) به Utsunomiya نقل مکان کردند. پس از آن و در سال ۱۹۴۵ به دلیل بمباران این شهر، خانواده او به Kanuma رفتند. بمباران، تاثیر زیادی بر میازاکی گذاشت که در آن زمان، تنها چهار سال سن داشت. از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۵ مادر میازاکی از بیماری سل رنج می‌برد که در ۵ سال اولیه بیماری‌اش در بیمارستان بستری بوده و سپس در خانه از وی مراقبت می‌شد. مادر او، زنی سخت‌گیر و باهوش بود که سرانجام در سال ۱۹۸۳ و در سن ۷۱ سالی، دار فانی را وداع گفت.

میازاکی در سال ۱۹۴۷، به مدرسه‌ای در Utsunomiya رفته و از کلاس اول تا سوم ابتدایی را در آن جا گذراند. وی سال چهارم خود را در مدرسه Ōmiya Elementary School و سال پنجمش را در Eifuku Elementary School گذراند. بعد از فارغ التحصیل شدن در دوران ابتدایی، وی در مدرسه Ōmiya Junior High مشغول ادامه تحصیل شد. وی علاقه‌مند شد که در آینده طراح مانگا نشود ولی نمی‌توانست انسان بکشد و چند سال فقط هواپیماها، تانک‌ها و کشتی جنگی‌ها را طراحی می‌کرد. وی تاثیراتی نیز از طراحانی چون تستوجی فوکوشیما (Tetsuji Fukushima)، سوجی یاماکاوا (Soji Yamakawa) و اوسامو تزوکا (Osamu Tezuka) پذیرفته است. البته از کارهای آن دوران وی، چیز زیادی باقی نمانده است زیرا میازاکی معتقد بود که کپی کردن از استایل طراحی تزوکا، مانع پیشرفت و توسعه توانایی وی برای طراحی می‌شود به همین دلیل، بسیاری از آنان را از میان برده است. بعد از فارغ التحصیلی از مدرسه راهنمایی‌اش، وی تحصیل خود را در Toyotama High School ادامه داد. در سال سوم دبیرستان، میازاکی با تماشای اثر Panda and the Magic Serpent به شدت به انیمه و انیمیشن علاقه‌مند شد. او عاشق قهرمان مونث این اثر شده و این علاقه‌مندی، تاثیر فراوانی بر وی گذاشت.  بعد از پایان دوران دبیرستان، میازاکی به Gakushuin University رفته و عضو باشگاه تحقیقات ادبیات کودکان شد که نزدیک‌ترین باشگاه به یک نوع باشگاه کمیکی امروزه‌ای بود. در وقت آزادش، وی به استدیو یکی از معلمان دوران راهنمایی‌اش میرفته و در آن جا طرح‌هایی می‌کشید و آن دو در مورد چیزهای مختلفی با هم حرف می‌زده و وقت خود را می‌گذراندند. در سال ۱۹۶۳ میازاکی از دانشگاه در رشته‌ علوم سیاسی اقتصادی فارغ‌التحصیل گشت.

در سال ۱۹۶۳ استدیو Toei Animation او را به خدمت گرفت. وی بر روی کارهای ساخت انیماتوری آثاری مانند Wolf Boy Ken، Doggie March و Gulliver’s Travels Beyond the Moon کار کرد. میازاکی در ساخت اثر The Great Adventure of Horus, Prince of the Sun کار انیماتور اصلی، طراح کانسپت و طراح صحنه را برعهده داشت. کار ساخت این اثر را میازاکی با استادش یاسوئو اوتسوکا (Yasuo Ōtsuka) انجام داده که رویکرد و نحوه تفکر وی درباره انیمه و انیمیشن، تاثیر بسزایی بر میازاکی داشت. کارگردانی آن را ایسائو تاکاهاتا (Isao Takahata) برعهده داشت. اثر مذکور پس از انتشار به موفقیت فراوانی دست یافته و به عنوان یک کار ارزشمند که در تحول صنعت ساخت انیمه و انیمیشن نقش داشت، شناخته شد.

میازاکی تحت نام سابورو آکیتسو (Saburō Akitsu) مانگایی به نام People of the Desert طراحی کرده که از ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۰ در روزنامه Boys and Girls چاپ شد. میازاکی کار طراحی برخی انیمیشن‌های انیمه Wonderful World of Puss ‘n Boots به کارگردانی کیمیو یابوکی (Kimio Yabuki) را نیز انجام داد. میازاکی یک مانگای ۱۲ چپتری نیز برای این اثر طراحی کرد که از ماه ژانویه تا مارچ سال ۱۹۶۹ در نسخه یکشنبه‌های روزنامه Tokyo Shimbun چاپ می‌شد. وی پیشنهاد طراحی برخی صحنه‌های جنگی مربوط به تانک‌ها در انیمه Flying Phantom Ship را داد که در نهایت کار داستان‌نویسی و طراحی آن صحنه‌ها به وی تعلق گرفت. در سال ۱۹۷۱ میازاکی کار ساخت و توسعه ساختار، شخصیت‌ها و طراحی‌های اقتباس انیمه‌ای مانگای Animal Treasure Island را برعهده گرفت و مانگایی ۱۳ قسمتی نیز به طراحی کرد که از ژانویه تا مارچ سال ۱۹۷۱ در روزنامه Tokyo Shimbun چاپ شد. وی کار انیماتوری و طراحی انیمیشن‌های Ali Baba and the Forty Thieves را نیز برعهده داشته است.

در آگوست سال ۱۹۷۱ میازاکی از استدیو Toei Animation جدا شده و به A-Pro پیوست که در آن جا به همراه ایسائو تاکاهاتا کار کارگردانی ۲۳ قسمت از انیمه Lupin the Third Part I را انجام دادند. آن‌ها همچنین قصد ساخت کاری از روی رمان Pippi Longstocking نوشته نویسنده سوئدی استرید لیندگرن (Astrid Lindgren) را داشتند که پس از ملاقات با وی، به دلیل این که او با ساخت اثر موافق نبود، ساخت آن متوقف گشت. در ژوئن ۱۹۷۳ میازاکی و تاکاهاتا به استدیو Zuiyō Eizō نقل مکان کردند و کار Heidi, Girl of the Alps را که اقتباسی از رمان Heidi ساختند. در سال ۱۹۷۵ استدیو Zuiyō Eizō نام خود را به Nippon Animation تغییر داد. میازاکی همچنین انیمه تلویزیونی Future Boy Conan که اقتباسی از رمانی به نام The Incredible Tide است را نیز کارگردانی نموده.

در سال ۱۹۷۹ میازاکی از Nippon Animation خارج شده و به استدیو Telecom Animation Film رفت که زیرمجموعه‌ای از استدیویی بزرگ‌تر به نام TMS Entertainment است. در آن جا میازاکی اثر The Castle of Cagliostro و انیمه سینمایی Lupin III را کارگردانی کرد. میازاکی در آن جا به تمرین و آموزش دادن تعدادی از کارمندان نیز پرداخت. وی همچنین کار ساخت ۶ قسمت از Sherlock Hound را در سال ۱۹۸۱ انجام داده که در نهایت اختلافات و مشکلاتی با نویسنده اثر سر آرتور کانن دویل باعث تعلیق پخش اثر شد. تا زمان حل این اختلافات میازاکی سرگرم پروژه‌های دیگری بود و در نهایت باقی قسمت‌ها توسط کویسکه میکوریا (Koysuke Mikuriya) کارگردانی شدند. میازاکی همچنین رمان گرافیکی The Journey of Shuna را نیز نوشته است که از یک داستان فولکلور الهام‌گیری شده. این رمان را شرکت چاپ Tokuma Shoten در ژوئن ۱۹۸۳ منتشر کرد.

بعد از عرضه The Castle of Cagliostro میازاکی شروع به کار بر روی ایده‌هایش برای ساخت اقتباسی از رمان Rowlf کرد که در نهایت آنان را به یوتاکا فوجیوکا (Yutaka Fujioka) از استدیو TMS سپرد. میازاکی ایده‌های ساخت دو اثر را با برخی ادیتورها در میان گذاشت که آنان نیز پتانسیل کارها را دیدند ولی شرکت سازنده به دلیل ناتوانی در به دست آوردن حقوقی برای اقتباس از رمان Rowlf (که یکی از این دو اثر بود) و همچنین نبود بودجه کافی برای ساخت اثری بر اساس یک مانگا (که Warring States Demon Castle نام داشته و اثر دوم بود)، هر دو را رد کرد. در نهایت توافقی شکل گرفت که میازاکی می‌تواند کارهایش برای این دو اثر را در قالب مانگا ادامه دهد و این که این مانگاها، هرگز نبایستی به یک اثر سینمایی تبدیل شوند. این مانگا که Nausicaä of the Valley of the Wind نام گرفت از فوریه ۱۹۸۲ تا مارچ ۱۹۹۴ چاپ شد. در نوامبر سال ۱۹۸۲، میازاکی از Telecom Animation Film استعفا داد.

بعد از موفقیت اثرش، یاسویوشی تاکوما (Yasuyoshi Tokuma)، بنیان‌گذار Tokuma Shoten میازاکی را به ساخت یک اقتباس انیمه‌ای تشویق کرد. میازاکی در ابتدا این ایده را در کرد ولی در نهایت با شرط این که خودش آن را کارگردانی کند، پذیرفت. میازاکی و تاکاهاتا استدیو تازه‌کار Topcraft را برای ساخت آن انتخاب کردند زیرا باور داشتند استعداد هنری آن می‌تواند به خوبی اتمسفری که درون مانگا هست را به اقتباس انیمه‌ای آن منتقل کند. ساخت آن از ۳۱ می ۱۹۸۳ شروع شد که در طی آن، میازاکی با سختی‌هایی برای ساخت فیلم‌نامه روبرو شد. تاکاهاتا نیز موزیسینی به نام جو هیسایشی (Joe Hisaishi) را برای ساخت موزیک‌های فیلم به خدمت گرفت. این اثر در ۱۱ مارچ ۱۹۸۴ عرضه شد. این انیمه ۱.۸۴ میلیارد ین در باکس آفیس فروخته و ۷۴۲ میلیون ین نیز درآمد حاصل از توزیع آن بود! این اثر به عنوان اثری اساسی در دوران کار میازاکی شناخته می‌شود که شهرت او به عنوان یک انیماتور را به دنبال داشت.

در ژوئن سال ۱۹۸۵، تاکاهاتا و میازاکی استدیو خود را برای ساخت انیمه تاسیس کردند که Studio Ghibli نام گرفته و بودجه‌اش توسط Tokuma Shoten تامین می‌شد. برای ساخت اولین اثر این استدیو، یعنی Laputa: Castle in the Sky از همان تیمی که ساخت Nausicaä را برعهده داشتند استفاده شد. این اثر در۲ آگوست ۱۹۸۶ منتشر شد. این اثر، به پرفروش‌ترین انیمیشن ژاپن در آن سال تبدیل گشت! اثر بعدی میازاکی یعنی My Neighbor Totoro و شاهکار تاکاهاتا یعنی Grave of the Fireflies در آپریل ۱۹۸۸ منتشر شدند تا استدیو را از نظر مالی، تامین کرده باشند. متاسفانه My Neighbor Totoro در باکس آفیس ناموفق بود ولی نقدهای بسیار مثبتی دریافت کرد.

در سال ۱۹۸۷ استدیو Ghibli حق ساخت اقتباسی از رمان Kiki’s Delivery Service را دریافت کرد. در آن زمان، میازاکی مشغول کار بر روی My Neighbor Totoro بود در نتیجه سونائو کاتابوچی (Sunao Katabuchi) به کارگردانی آن و نوبویوکی ایشیکی (Nobuyuki Isshiki) نیز به عنوان فیلم‌نامه نویس، انتخاب شدند. میازاکی از طرح اولیه‌ای که ایشیکی نوشته بود ناراضی بود که باعث شد وی تغییراتی در پروژه ایجاد کند و سرانجام نقش کارگردانی را نیز بر عهده بگیرد. نویسنده رمان، ایکو کادانو (Eiko Kadono) از تفاوت میان رمان و فیلم‌نامه ناراضی بود که میازاکی و سوزوکی به وی سر زده و او را به استدیو دعوت کردند که در نهایت باعث شد اجازه ادامه پروژه را بدهد. این اثر در ابتدا قرار بود انیمه‌ای ۶۰ دقیقه‌ای باشد ولی پس از اعمال تغییرات میازاکی در فیلم‌نامه، این مدت زمان افزایش یافت. این انیمه در ۲۹ جولای ۱۹۸۹ نمایش داده شد و ۲.۱۵ میلیارد ین در باکس آفیس فروش کرده و به پرفروش‌ترین انیمه سینمایی ژاپن در آن سال تبدیل شد.

از ماه مارچ تا می ۱۹۸۹ مانگای Hikōtei Jidai نوشته میازاکی از مجله Model Graphix در حال چاپ بود. میازاکی تصمیم به ساخت یک اثر ۴۵ دقیقه‌ای برای شرکت هواپیمایی ژاپن کرد که بر اساس مانگایش بود ولی در نهایت به اثری به نام Porco Rosso با مدت زمان بیشتر و انتظارات بیشتری از آن، تبدیل گشت. به خاطر این که تاکاهاتا مشغول اتمام یکی از آثارش به نام Only Yesterday بود، میازاکی مجبور شد که Porco Rosso را به تنهایی بسازد. میازاکی در این اثر تم‌هایی جنگی و تا حدی خشن به کار برد که بعدها از آن به عنوان کاری احمقانه یاد کرد زیرا از نظر وی پس زمینه‌های مذکور، مناسب بچه‌ها نبودند. این اثر هم از نظر منتقدان اثر خوبی بوده و هم به فروش مناسبی نیز دست یافت که باعث شد برای چند سال متوالی پرفروش‌ترین اثر در ژاپن باشد!

میازاکی در آگوست ۱۹۹۴ مشغول کار بر روی فیلم‌نامه‌ای برای انیمه Princess Mononoke شد که از ایده‌ها و طرح‌های اولیه خودش در دهه ۷۰ منشاء گرفته بود. در نهایت وی به دلیل نداشتن ایده، کمی دچار وقفه گشت و در این بین موزیک ویدئویی را کارگردانی کرد که در هنگام ساخت آن، تکنیک‌های انیماتوری مخصوصی در طراحی انیمیشن یاد گرفت که در Princess Mononoke از آن استفاده کرد. این اثر سرانجام با بودجه‌ای ۲.۳۵ میلیارد ینی ساختش شروع گشت که آن را به پرهزینه‌ترین اثر استدیو تا آن روز تبدیل کرد! این اثر در دقایق متفاوت از تکنیک‌های بی‌نظیر انیمیشن سازی و برخی ردندر سه بعدی بافت‌ها استفاده می‌کرد که همین‌ها باعث افزایش هزینه ساختش آن هم به طور قابل توجهی، شد.

Princess Mononoke در ۲ جولای ۱۹۹۷ اکران شد و به اولین اثر انیمه‌ای تبدیل شد که جایزه Japan Academy Prize را در زمینه بهترین اثر سینمایی سال دریافت کرد. این اثر از نظر فروش نیز موفق بود و به رقم ۱۴ میلیارد ین دست یافت و برای چند ماه متوالی نیز در صدر پرفروش‌ترین آثار ژاپن قرار داشت. شرکت Miramax Films حقوق این اثر برای پخش در آمریکای شمالی را خریداری کرد و باعث شد به اولین اثر استدیو تبدیل شود که در آمریکا به نمایش در آمده است. این اثر در باکس آفیس آمریکا موفق نبود و تنها ۳ میلیون دلار فروش داشت. پس از آن، میازاکی ادعا کرد که این آخرین اثر سینمایی‌اش خواهد بود.

این تصمیم میازاکی زمانی لغو شد که در تعطیلاتی، وی دریافت که اثری مناسب دختران در حدود سنی ۱۰ ساله نساخته است که این سرانجام ایده Spirited Away را در ذهن او کاشت. ساخت آن در سال ۲۰۰۰ و با بودجه ۱.۹ میلیارد ینی شروع شد. این اثر در ۲۰ جولای ۲۰۰۱ منتشر شده و نقدهای مثبتی دریافت کرد و به عنوان یکی از برترین آثار سینمایی سال ۲۰۰۰ شناخته شد. این اثر Japan Academy Prize در زمینه برترین اثر سینمایی سال و جایزه اسکار در زمینه برترین انیمیشن سال را دریافت کرد. Spirited Away از نظر فروش نیز موفق بود و در باکس آفیس ۳۰.۴ میلیارد ین فروش داشته و تا به حال، پرفروش‌ترین اثر در ژاپن است!

در سپتامبر ۲۰۰۱ استدیو Ghibli کار بر روی Howl’s Moving Castle را اعلام کرد که از روی رمانی اقتباس می‌شد. مامورو هوسودا (Mamoru Hosoda) از استدیو Toei Animation به کارگردانی آن برگزیده شد ولی اختلافات میان وی و استدیو Ghibli باعث شد از کار برکنار شده و پروژه بدون کارگردان بماند. بعد از ۶ ماه این پروژه دوباره به میان بازگشت و این بار، میازاکی کارگردان آن بود. این اثر در ۲۰ نوامبر ۲۰۰۴ منتشر شده و در سراسر جهان نقدها و نمرات مثبتی دریافت کرد. این اثر Osella Award را در زمینه تکنیک‌های سینمایی بی‌نظیر را دریافت کرده و نامزد جایزه اسکار در زمینه بهترین انیمیشن سال شد. این اثر در ژاپن به رکورد فروش ۱۴.۵ میلیون دلار در هفته اول اکرانش دست یافت که هنوز نیز در میان لیست پرفروش‌ترین آثار ژاپن، قرار دارد! میازاکی یک شیر طلایی برای دست‌آوردی بی‌نظیر در عمرش در سال ۲۰۰۵ دریافت کرد.

میازاکی در ۲۰۰۶ کار طراحی کاور بعضی مانگاها مانند A Trip to Tynemouth را برعهده داشت. ساخت اثر بعدی میازاکی یعنی Ponyo در ماه می سال ۲۰۰۶ شروع شد. Ponyo در ۱۹ جولای ۲۰۰۸ عرضه شده و نقدهای مثبتی دریافت کرد و جایزه انیمیشن سال را در سی و دومین مراسم Japan Academy Prize دریافت کرد. این اثر به فروش خوبی نیز دست یافت؛ در هفته اول ۱۰ میلیارد ین و تا پایان سال ۲۰۰۸ حدود ۱۵.۸ میلیارد ین فروخت که آن را در میان پرفروش‌ترین آثار سینمایی ژاپن قرار می‌دهد.

در اوایل سال ۲۰۰۹ میازاکی بر روی مانگای Kaze Tachinu کار کرد. این اثر اوایل در دو نسخه از مجله Model Graphix منتشر شد. این اثر نیز در نوامبر ۲۰۱۲ تبدیل اقتباس آن به انیمه شروع به ساخت کرد تا در کنار اثر The Tale of the Princess Kaguya ساخته تاکاهاتا منتشر شود. این اثر در ۲۰ جولای ۲۰۱۳ به نمایش درآمده و نقدهای مثبتی دریافت کرد و در سی و هفتمین مراسم Japan Academy Prize به عنوان انیمه سال برگزیده شده و در هشتاد و ششمین مراسم اسکار نیز نامزد بهترین انیمیشن سال شد. فروش این اثر نیز مناسب بوده و ۱۱.۶ میلیارد ین در باکس آفیس ژاپن فروش کرد و به پرفروش‌ترین اثر ژاپن در ۲۰۱۳ تبدیل شد.

بعد از The Wind Rises میازاکی اثر خاصی نساخته و بیشتر وقت خود را بر روی انیمه‌های کوتاه سپری کرد که از نمونه آنان می‌توان به Boro the Caterpillar اشاره کرد. در نهایت وی کار بر روی یک اثر سامورایی به نام How Do You Live? را شروع کرد و امیدوار است تا ۲۰۱۹ ساخت آن تمام شود ولی این کار تا ۲۰۲۰ یا ۲۰۲۱ بعید به نظر می‌رسد.

در آخر و پیش از به اتمام رساندن انیمه شات لیست تمامی انیمه‌هایی که تاکنون معرفی کرده‌ام را به شما قرار می‌دهم:

• A Silent Voice
• B: the beginning
• Grave of the Fireflies
• Soul Eater
• Howl’s Moving Castle
• Made in Abyss
• Another
• Ninja Scroll
• Death Note
• Amaama to Inazuma
• Hajime no Ippo
• Kaichou wa Maid-sama
• Gungrave
• Fullmetal Alchemist: Brotherhood
• Parasyte: The Maxim
• Trigun
• Boku Dake Ga Inai Machi
• Slam Dunk
• Berserk
• GTO
• Tonari no Seki-kun
• Drifters
• Kimi no Na wa
• GinTama
• ReLIFE
• Nanatsu no Taizai
• Haikyuu
• Fate Zero
• Garden Of Words