۱۰ شخصیت منفی که درستکار بودند

هیچ‌چیز بهتر از کمی پیچیدگی اخلاقی در شخصیت منفی نمی‌تواند پیاز داغ داستان را زیاد کند. بگذارید حقیقت تلخ را بازگو کنیم، بازی کردن در نقش قهرمانی که تنها هدفش شکست دادن نیروهای شیطانی است اصلا جالب نیست، و بله طرف صحبت ما تو هستی ماریو. خوشبختانه تعدادی از سازندگان پیش زمینه داستانی بهتری برای نقش منفی ایجاد می‌کنند تا قانع شویم چرا او آدم بد داستان است. هرچقدر هم کارهای کثیفی انجام دهند، بعضی از آنتاگونیست‌ها به قدری در نشان دادن حقایق دردناک رک هستند که گاهی سعی در انکار آن‌ها می‌کنیم. در این مقاله نگاهی داریم به شخصیت منفی‌هایی که خیلی هم اعمال بدی انجام نداده بودند.

پاگان مین: Farcry 4

«پاگان مین» (Pagan Min) در «فارکرای ۴» (Farcry 4) پادشاه کشور کایرات است. او عجیب، منزوی و کمی هم از لحاظ روانی بی‌سباط است. ولی آیا واقعا او بد است؟ بعد از یک کات‌سین خشن و مشاهده مخفی‌گاه پاگان در بالای کوه، شما او را در صرف ناهار همراهی می‌کنید. او به شما قول می‌دهد که کمکتان خواهد کرد و شورشیان «راه طلایی» (Golden Path) تروریست‌های واقعی هستند. شاید اظهارات او در نگاه اول کمی مشکوک به نظر برسد، ولی بعد از فرار از مخفی‌گاه او و پیوستن به گروه راه طلایی متوجه می‌شوید که شیاطین واقعی این افراد هستند؛ نه شخصی که سعی دارند از مسند قدرت پایین بکشند.

با پیشرفت در خط داستانی متوجه می‌شوید که چه چیزی پاگان را تبدیل به شخصی ظالم کرده است. بعد از اینکه شورشی‌ها دخترش را کشتند و مادر دخترش به خاطر این قضیه از کشور فرار کرد، پاگان هر کاری را که باعث صلح با این افراد می‌شد از ذهنش پاک کرد. همچنین او به شکلی عجیب همیشه با شما مهربان است، حتی بعد از اینکه سعی می‌کنید او را به قتل برسانید. همچنین در آخر بازی اگر تصمیم بگیرید که پاگان را ببخشید، با پیچش بسیار بزرگتری مواجه می‌شوید؛ چون‌که او شما را به عنوان اداره‌کننده کشور جایگزین می‌کند. در آخر اگر در ابتدای بازی تصمیم بگیرید که به پاگان اعتماد کنید و سر میز ناهار منتظر بشینید، او به قول خود عمل کرده و به شما کمک می‌کند؛ که باعث می‌شود بازی در کمتر از یک ساعت به پایان برسد. دکتر برین: Half Life 2

خیلی از افرادی که نسخه دوم «هف‌لایف» (Half Life 2) را بازی کرده‌اند، اعتقاد دارند که «دکتر برین» (DR. Breen) به بشریت خیانت کرده است؛ ولی حقیقت چیز دیگری است. سال‌ها پیش نژادی از بیگانگان به نام «کمباین» (Combine) به زمین حمله کرد و طی هفت ساعت پیروز جنگ شد. دکتر برین که متوجه شده بود مقاومت کار بیهوده‌ای است با آن‌ها وارد مذاکره شد. کمباین او را عهده‌دار کنترل زمین کرد و به او وظیفه داد که هرگونه سرکشی را از بین ببرد. او مجبور شد که از تبلیغات دروغ، خشونت و هر راهی استفاده کند تا زمین را از نابودی کامل نجات دهد.

در عین حال، «گوردون فریمن» (Gordon Freeman) که از مامورین شخص مرموزی به نام «The G man» است به هر کجا که قدم می‌‌گذارد باعث نابودی و جنگ می‌شود. این شخص مرموز افراد را شستشوی فکری می‌دهد، آن‌ها را به زور بکار می‌گیرد و از افرادی به مانند فریمن استفاده می‌کند تا به اهداف مرموز خود برسد. او همچنین باعث حمله دوباره کمباین به زمین شد. در جایی از بازی دکتر برین، فریمن را به خاطر این‌که نوچه چنین فردی است مسخره می‌کند. البته حق هم دارد، ما هیچ‌گاه متوجه نیت اصلی The G Man نمی‌شویم و حتی کارهایی که او انجام می‌دهد باعث می‌شود که نقش منفی داستان به مانند شیطنت‌های یک بچه مدرسه‌ای به نظر برسد.

درست است که داستان این شخص در نسخه دوم بازی به اتمام رسید ولی نویسنده اصلی بازی کمی به طرفداران درباره داستان نسخه سوم اطلاعات داده است. فریمن با ترحم دکتر برین را که زندانی شده است به قتل می‌رساند و بعد قوی‌ترین سلاح بشریت را به سمت کمباین‌ها شلیک می‌کند. او در آخر متوجه می‌شود که حتی قوی‌ترین سلاح بشریت نیز قادر به متوقف ساختن این امپراطوری بیگانه نیست و به حقیقت پشت حرف‌های دکتر برین پی می‌برد.

جوکر: Batman: Arkham Origins

در بازی «بتمن: ریشه‌های آرکام» (Batman: Arkham Origins) ما به بازی در نقش یک بتمن جوان و بی‌تجربه مشغول می‌شویم، و همچنین اولین دیدارهای او با جوکر را نیز می‌بینیم. طی یکی از این درگیری‌ها جوکر به بتمن می‌گوید: «من خیلی کمتر از تو توی گاتام بودم ولی خیلی کارا رو بهتر از تو تونستم انجام بدم.». شاید او دیوانه باشد ولی حق با او است. در این بازه زمانی بتمن به مدت دو سال است که به فعالیت مشغول بوده است ولی در نهایت کار زیادی را انجام نداده است.

در عین حال جوکر در کمتر از یک هفته رئیس پلیس فاسد شهر را به قتل رساند، قوی‌ترین رئیس خلافکاران شهر را از بین برد و در نهایت امنیت ضعیف زندان شهر را به همه نشان داد و با این‌حال شخصیت منفی نیز حساب می‌شود. قوانین سخت‌گیرانه اخلاقی که بتمن برای خود دارد همیشه او را از انجام کارهای بزرگ در گاتام بازداشته است. به همین دلیل شخص دیوانه‌ای به مانند جوکر فرصت زیادی برای جولان دادن دارد. همانطور که جوکر می‌گوید: «اگر خودت رو با خوب و بد محدود نکنی کارای زیادی می‌تونی انجام بدی»

مامور ادگار راس: Red Dead Redemption

بازی «رد دد رمپشن» (Red Dead Redemption) دیدگاه خود را از خوب و بد ارائه می‌دهد و انتخاب‌های اخلاقی چالش‌برانگیزی را هم برای مخاطب ایجاد می‌کند. شما در نقش یاغی سابق، «جان مارستون» (John Marston) به بازی می‌پردازید. پس از اینکه مامور دولتی «ادگار راس» (Edgar Ross) زن و پسرش را گروگان گرفت، بازنشsتگی جان به اتمام رسید و مجبور شد که به شکار اعضای باند سابق خود بپردازد. در نهایت راس به قول خود عمل می‌کند و خانواده جان را آزاد می‌کند ولی مدتی بعد با تعدادی مامور پلیس به مزرعه جان می‌رود و با غافلگیری او را به قتل می‌رسانند. سال‌ها بعد پسر جان موفق می‌شود که ادگار را پیدا کند و به او می‌گوید که قاتل پدرش است. راس نیز در جواب به او می‌گوید: «پدرت خودش باعث مرگش شد، به خاطر زندگی که تو گذشته داشت».

شاید ادگار راس آدم خائنی باشد ولی حقیقت پشت حرف‌هایش است. آخرین باری که او با مارستون روبرو شد، این خود جان بود که با هدف مرگ بیرون آمده بود. هیچ‌کدام از مامورین تا هنگامی که خود جان شلیک نکرده بود کاری انجام ندادند. او می‌توانست تسلیم شود ولی خودش درگیری را ترجیح داد. درست است که از لحاظ اخلاقی کشتن ادگار کار درستی بود ولی درباره جان درست می‌گفت. اگر جان مارستون فقط از قوانین پیروی کرده بود و تبدیل به یک خلافکار نشده بود هیچ‌وقت توسط مردان قانون به قتل نمی‌رسید. ادگار در بخشی از بازی می‌گوید: «شاید تمدن کسل کننده باشه ولی مطمئن باش بهتر از هیچیه». ویلیام جانسون: Assassins Creed III

اولین تمپلاری که در بازی «اساسین کرید ۳» (Assassins Creed III) به قتل رسید، «ویلیام جانسون» (William Johnson) بود. او به نسبت دیگر تمپلارها افکار پیچیده‌تری داشت. مطمئنا هیچ‌گاه از بدست گرفتن قدرت خودداری نمی‌کرد، ولی برای افراد بومی آمریکا نیز ارزش قائل بود. او درصدد ایجاد یک منطقه امن بود تا سرخ‌پوستان از خطر کلونی‌های در حال گسترش در امان بمانند. اما هنگامی که می‌خواست از یکی از رهبرانشان زمین بیشتری بخرد، آن فرد مخالفت کرد و جانسون نیز مجبور شد که او را تهدید به قتل بکند. اما قبل از اینکه بتواند فرمانی بدهد نقش اصلی بازی سر می‌رسد و او را به قتل می‌رساند.

او در هنگام مرگ توضیح می‌دهد که او فقط می‌خواست که از این مردم در برابر مهاجرین تازه وارد محافظت کند، کاری که پادشاه انگلستان انجام نخواهد داد. او در آخرین حرف‌های خودش گفت: «وقتی که دیوارهای شهر دیگه جایی برای موندن مردم نداشته باشه، وقتی خاک برای کشاورزی نباشه و وقتی دیگه دشمنی برای جنگیدن نباشه می‌بینیم که اون موقع مهاجرین چقدر مهربونن.». جانسون اعقتاد داشت که در نهایت افراد تازه وارد به زمین‌های بومیان تجاوز می‌کنند و آن‌ها را به قتل می‌رسانند؛ آشکار است که حق با او بوده است، زیرا حرف‌های او مدارک تاریخی هم دارد. زولتون کوله: Diablo 3

سال‌ها پیش از وقایع «دیابلو ۳» (Diablo 3)، «زولتون کوله» (Zoltun Kulle) دستور ساخت فرقه‌ای به نام «هورادریم» (Horadrim) که محافظین خیر و عدالت بودند. متاسفانه این جادوگر قدرت‌مند در هنگامی که سعی داشت «بلک سول‌استون» (Black Soulstone) را خلق کند به فساد کشیده شد. در نهایت تمامی اعضای فرقه با یک‌دیگر متحد شدند و زولتون را شکست دادند تا جلوی آزمایشات خطرناکش را بگیرند. در طول بازی زولتون شخصیتی فاسد و خطرناک است، ولی در حال تلاش است تا کاری را که اعتقاد دارد به نفع انسانیت است را به اتمام برساند.

او اعقتاد دارد که فقط خودش قادر است که بشریت را به دوران افتخار قبلی خود برگرداند. مطمئنا هیچ موجود دیگری در جهان دیابلو قادر به درک اهداف بزرگ او نیست. هنگامی که شما مجبور به اتحاد با او می‌شوید، او به شما درباره متحدانتان به خصوص ساحره‌ای به نام «آدریا» (Adria) هشدار می‌دهد. درست است که در نهایت زولتون بر علیه شما می‌شود ولی درباره آدریا حق با او بود؛ زیرا در نهایت آشکار می‌شود که او یکی از خادمین دیابلو است. دکتر ویلی: Mega Man 9

در «مگامن ۹» (Mega Man 9)، شخصیت منفی کلاسیک داستان، «دکتر ویلی» (DR. Wily) تعدادی از ربات‌های «دکتر لایت» (Dr. Light) را دستکاری می‌کند تا آشوب ایجاد کنند، ولی در نهایت معلوم می‌شود که او افکار چندان پلیدی هم در سر نداشته. دکتر ویلی می‌گوید که چرا میلیون‌ها ربات باید به خاطر تاریخ مصرفی که دارند و در حالی که هنوز کار می‌کنند به عنوان زباله دور انداخته شوند؟ مطمئنا او آدم بد داستان است ولی حرف درستی می‌زند، چرا تعداد زیادی ربات فقط به خاطر یک قانون مسخره از بین بروند؟ چرا خالق آن‌ها دکتر لایت و یا حتی خود مگامن هیچ کاری برای آن‌ها انجام نداند؟

جالب اینجا است که هنگامی که مگامن و دکتر لایت متوجه هدف دکتر ویلی می‌شوند، دیگر درباره آن حرف نمی‌زنند. در آخر بازی معلوم می‌شود که دکتر لایت این ربات‌ها را تعمیر کرد، ولی هیچ‌وقت درباره از بین بردن آن قانون حرفی زده نمی‌شود. سوپرمن: Injustice: Gods Among Us

در یک دنیای موازی که بازی «اینجاستیس: خدایان در میان ما» (Injustice: Gods Among Us) در آن جریان دارد، جوکر به شهر سکونت سوپرمن یک بمب اتم شلیک می‌کند و باعث مرگ تعداد زیادی از مردم می‌شود. همچنین او کاری می‌کند که سوپرمن همسر باردار خود را به قتل برساند و باعث شلیک موشک شود. در نهایت سوپرمن از شدت خشم وارد اتاق بازجویی می‌شود و جوکر را به قتل می‌رساند. سپس یک حکومت جهانی ایجاد می‌کند تا جرم را به صورت کلی در جهان از بین ببرد. بتمن که مخالف این کار است، تعدادی از قهرمانان از جهان‌های موازی را، از جمله خود سوپرمن، احظار می‌کند تا جلوی او را بگیرند.

بتمن و دیگر قهرمانان از اهداف سوپرمن تنفر دارند، ولی نیت او خوب است. سیستم عدالتی قبل بی‌فایده و فاسد بود. قهرمانان از کشتن خلافکاران صرف‌نظر می‌کردند، و در نهایت آن‌ها نیز دست به هرکاری می‌زدند چون می‌دانستند هیچ واقعه ناگواری برای آن‌ها رخ نخواهد داد. آیا واقعا کسی می‌تواند سوپرمن را به خاطر این‌که جوکر را به قتل رساند مقصر بداند؟ حتی در آخر بازی نیز سوپرمن دنیای موازی تایید می‌کند که شاید خود او هم جوکر را به قتل می‌رساند. حتی اگر خود بتمن سال‌ها پیش دست به چنین کاری زده بود جان تعداد زیادی حفظ نمی‌شد؟ امپراطوری هلگان: Killzone

در سری بازی «کیلزون» (Killzone) همیشه امپراطوری «هلگان» (Helghan) را به عنوان اهریمن کامل نشان می‌دهند. تقریبا آن‌ها حکم آلمان نازی را در فضا دارند، پس افرادی که با آن‌ها مبارزه می‌کنند باید قهرمان باشند نه؟ چنین چیزی حقیقت ندارد. امپراطوری هلگان اعتقاد دارد که دو سازمان درون بازی با نام UCN و ISA مقصر وقوع جنگ هستند. اگر کمی به تاریخچه داستانی بازی کلیزون نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که آن‌ها اشتباه نمی‌کنند. سال‌ها پیش، UCN به یک اتحادیه پولی به عنوان وام داد تا بر روی دو سیاره وسایل استخراجی ایجاد کنند. هنگامی که اتحادیه پول خود را به موقع پرداخت نکرد، دو سازمان نام برده شده، به شکلی بی‌رحمانه به آن‌ها حمله کردند. آن‌ها این افراد را شکنجه دادند، به قتل رساندند و سپس به سیاره غیرقابل سکونت هلگان تبعید کردند.

بیشتر تبعیدشدگان در سیاره دوام نیاورده و مردند، ولی نوادگان آن‌ها تکامل پیدا کردند و توانستند خود را با محیط سیاره وقف دهند. اما هربار که سعی داشتند جامعه خود را دوباره بسازند، ISA به آن‌ها حمله کرده و اقتصادشان را از کار انداخت. در نهایت یکی از بازماندگان یک حرکت سیاسی را شروع کرد که در نهایت منجر به ساخت امپراطوری هلگان شد. هنگامی که امپراطوری سعی داشت از خود در برابر حملات دفاع کند، ISA کل سیاره را موشک‌های اتمی بمباران کرد و باعث شد که سیاره غیرقابل سکونت شود و دوباره هلگان‌ها مجبور به مهاجرت شدند. درست است که بیشتر رهبران این امپراطوری افراد شیطان صفتی بوده‌اند ولی باعث و بانی پلید شدن این افراد، اشخاصی هستند که نام قهرمان را با خود یدک می‌کشند. ارتاس منثیل: Warcraft 3

پرنس «آرتاس منثیل» (Arthas Menthil) مطمئنا در سری بازی «وارکرفت» (Warcraft) در نقش «لیچ کینگ» (Lich King) خرابی‌های زیادی را به بار آورده است. عده زیادی معتقند سقوط او به تاریکی از نسخه سوم شروع شد، ولی مقصر این اتفاق اشخاصی بودند که دستورات او را اطاعت نکردند. در نسخه سوم بازی، اهریمنی به نام «مال‌گانیس» (Malganis) بیماری را شروع کرده است که قربانیان خود را تبدیل به زامبی می‌کند. هنگامی که یکی از شهرها تماما با این بیماری آلوده شده بودند؛ آرتاس برای این‌که جلوی پخش بیشتر بیماری را بگیرد دستور قتل تمامی ساکنین را داد. معشوقه او «جینا» (Jaina) و استادش «اوثر» (Uther) قبول نکردند که با او همکاری کنند و در نهایت او را ترک کردند.

اگر به گذشته نگاه کنیم، مطمئنا آرتاس بهترین تصمیم را گرفته بود. درست است که شهروندان تبدیل به زامبی نشده بودند، ولی زمان زیادی تا تبدیل باقی‌نمانده بود؛ و بدون هیچ پادزهر شناخته شده‌ای، آرتاس چه کار دیگری می‌توانست انجام دهد؟ کشتن آن‌ها قبل از این‌که تبدیل به موجوداتی خطرناک شوند، بهترین کار ممکن بود. در یکی از مراحل «ورلد آف وارکرفت» (World Of Warcraft) بازیکن باید به آرتاس کمک کند تا شهر را پاک کند و مشاهده می‌کند که او در کشتن مال‌گانیس ناکام ماند. اگر جینا و اوثر، آرتاس را ترک نکرده بودند مطمئنا می‌توانستند او را به قتل برسانند. در نتیجه او هیچ‌وقت در تعقیب مال‌گانیس به «نورث‌رند» (Northrend) نمی‌رفت، و در نهایت شمشیر نفرین شده «فراست‌مورن» (FrostMourn) را هم پیدا نمی‌کرد و هیچ‌وقت هم تبدیل به لیچ‌کینگ نمی‌شد.