مطالب مرتبط

5 دیدگاه

  1. 1

    farshid

    کاملا موافقم با تحلیلی که درباره فیلم فروشنده ارائه کردید ولی اصلا مردمی و کارشناسانی مانند آقای معلم و جیرانی که تمام قد از همه جوانب فیلم با وجود این همه سوراخ و از همگسیختگی فیلم نامه طرفداری میکنند رو درک نمیکنم اگه کسی دلیل این کار ها رو میدونه به من هم بگه٬ ممنون بابت مطلبتون

    پاسخ
  2. 2

    یاشار گروسیان

    درود
    راستش من نمی‌تونم بابت نوعِ دیدگاه و رویکرد افرادی که نام بردید نظری بدم ولی اینکه یک اثر رو خیلِ عظیمی از افراد و کارشناسها بی دلیل موردِ ستایش قرار می‌دهند، تا حد زیادی تحتِ تاثیرِ جوِ اسم و رسمِ نامِ کارگردان و جوایزی هست که کسب کرده. واضحه که تحتِ تاثیرِ این جو، افراد نمی‌تونن ضعفِ آثار را ببینن. این هم فقط در مورد آثارِ وطنی صدق نمی‌کنه، راجع به خیلی از آثارِ خارجیِ اور ریت شده‌یِ دیگه هم صدق می‌کنه.

    پاسخ
  3. 3

    vahid3058

    اصغر فرهادی از ابتدا تا کنون، کارگردان بدی است…. اساسا متد و ساختاری برای تصویرسازی و قاب‌بندیِ نماها نداشته و ندارد،…… علتش همین است، چیزی جدی وجود ندارد که بخواهیم تحلیلش کنیم….. حتی می‌توان ادعا کرد که آثار فرهادی اساسا سینمایی نیستند بلکه به تلویزیونی بودن بسنده می‌کنند. …

    سلام و درود و ممنون بابت نقد
    نقد شما را خواندم . والبته نمیتوانم بگویم نقدی کامل چون در بسیاری از نقاط همانطور که خودتان اشاره کرده اید نظر شخصی بوده که قابل توجیه می شود.
    اینکه ما اثری را نقد کنیم یا مولف آن را من فکر میکنم بیشتر شما خود اصغر فرهادی را نقد کرده اید. یک مثال ساده اگر دوربین روی دست بار دراماتیک و حسی ندارد پس نجات سرباز رایان باید فیلمی بی محتوا عاری از کادربندی حس و صرفا هیجانی باشد. اینکه اصغر فرهادی کارگردانی در کل بد است من میگویم این نظر شماست 🙂 و اینکه اصغر فرهادی سریال ساز است بازهم بیشتر نظر شخصی شماست. قطعا جوایز ملاک خوبی بدی نمیتوانند باشند البته در بخش هایی اما اینکه شهاب حسین بدترین فیلم اش را بازی کرده و اینکه بقیه اشتباه میکنند هم دور از ذهن است. از دید شما گفتن روایتی که مستلزم تکنیکی خاص باشد میتواند ایراد داشته باشد؟‌ آیا حس هیجان و سردرگمی حس نیست؟ بنده اصلا و ابدا قصد دفاع و نشان دادن نقش سینه چاکی را ندارم اما در کل نقد شما را نه نقدی ساختارگرایانه نه نقد توصیفی بلکه نظری صرفا شخصی در باب اصغر فرهادی می دانم و جاهایی یاد فراستی بزرگ افتادم 🙂
    در کل ممنون ازینکه نوشتید
    پایدار باشید:)

    پاسخ
    1. 3.1

      یاشار گروسیان

      سلام و ممنون از شما بابت نظرتون
      از نظر من نقد باید بازتاب‌دهنده‌ی نظرات شخصیِ فردِ نویسنده و منتقد باشد. اساسا نقدِ غیر شخصی نداریم در غیر این صورت من هم باید همچون دیگر رسانه‌های بهم زده، دست به گرته‌برداری و ترجمه نظر سایر رسانه‌های غیر فارسی بزنم، همانطوری که خودتون هم اشاره کردید، حتی اگر نقدِ من کپی برابر اصلِ شخص منتقدی که نام بردید باشد، ارزشی ندارد، که البته در رابطه با من اینطور نیست.
      نقدِ شخصیت یعنی نقدِ رفتارها، کنشها، نوع زندگی، اخلاق و … در زندگیِ شخصی یک نفر. با این فرض، آیا من «شخص» را نقد کردم؟ یا نوعِ فیلمسازیِ وی را؟ قطعا من با نوع و رویکرد فیلمسازیِ شخص طرف هستم و نه خودِ شخص.
      اگر متن را به دقت خوانده باشید، به خوبی اشاره کردم که دوربین روی دست اساسا برای شرح ماوقع است نه نمایش دراماتیک. فیلم نجات سرباز رایان در صحنه‌هایی که محور درگیری و جنگ هست، از دوربین روی دست استفاده می‌کند. هرچند صحنه‌هایی در فیلم وجود دارد که دوربین برای گرفتن حس و حال شخصیت‌ها، ادا درنیاورده و تکانِ بی‌جهت نمی‌خورد. این را مقایسه کنید با فیلمِ ملودراماتیکی که اصغر فرهادی می‌سازد. آیا در ملودرام همچون صحنه‌های جنگ، ما به دنبال شرح واقعه و حادثه هستیم؟ قطعا خیر.
      من هیچگاه در متن اشاره نکردم که شهاب حسینی بدترین بازیگر فیلم است بلکه گفتم تکراری‌ترین و کلیشه‌ای‌ترین تیپِ خودش را بازی کرده است. همچنان هم همین نظر را دارم.
      در رابطه با تفاوت اثر سینمایی و تلویزیونی کافی است به اثار اکشن و پرجنب و جوش یا ملودرام‌های هالیوود مراجعه کنید و نوعِ میزانسن‌ها، قاب‌بندی‌ها، تدوین، لنزِ دوربین و … را با اثار وطنی خودمان مقایسه کنید. اثر سینمایی یعنی اثری که باید روی پرده دیده شود و نه در مانیتورِ خانه شخصی. آیا آثار اصغر فرهادی از بابِ تکنیک‌هایی که عرض کردم، به درد پرده سینما می‌خورد؟ وقتی کل لوکیشن‌ها و میزانسن‌ها در چند خانه کوچک یا آپارتمانی ساخته، اساسا جایی برای سینمایی شدنِ اثر باقی نمی‌ماند!
      ممنون از نظرتون و پوزش بابت طولانی شدن متن کامنت 🙂

      پاسخ
      1. 3.1.1

        هادی

        قد خوبی بود به نظرم. من ب شخصه فکر میکنم اصغر فرهادی کلا فیلنامه نویس خوبیهه ن کارگردان خوب البته اون فیلمنامه نویسی خوب هم شامل فروشنده نمیشه. فیلمنامه جدایی و چهارشنبه سوریش خوب بود. جزو فیلمهایی بود که چیزی برا ارائه مخاطب داشت نه اینکه مثل درباره الی و فروشنده فقط از بیخبر گذاشتن و سردرگم کردن بیننده برا تماشای فیلم استفاده کنه. کلا نقه عطفش چهارشنبه سوریه فیلم کوچیک و کم هزینه و بد کارگردانی شده ای بود اما از نظر فیلمنامه و روایت و انتقال مفاهیم و اموزش خیلی خوب بود. فرهادی هر چی جلوتر رفته جلوه های بصری فیلماشو قویتر کرده چون امکانات بهتری دستش اومده ولی به همون میزان از معنا و مفهوم و دلسوزی برا مخاطبش کاسته شده. این هم که گفتید سریال سازه قبول دارم ولی به نظرم کارگردانیش در حد سریال ساز هم نیست در حد اثار ضعیف سینمای خانگیه

        پاسخ

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه‌ی حقوق برای گیم شات محفوظ است. هر گونه کپی برداری از مطالب گیم شات بدون اجازه‌ی قبلی ممنوع است.