از زمانهای گذشته، فیلمهای ژانر پلیسی/جنایی و سرقت بسیار محبوب بودهاند و مخاطبان زیادی را به سینما و پای تلویزیون کشاندهاند. اگر هم کسی از این ژانر خوشش نمیآمده، حتما بعد از دیدن فیلم «مخمصه» (Heat) ساخته «مایکل مان» (Michael Mann) عاشق این سبک فیلمها شده است. کارگردانهای بزرگ زیادی تاکنون تلاش کردهاند تا فیلم ژانر سرقت مخصوص خودشان را بسازند، «استیون سودربرگ» (Steven Soderbergh) « یازده یار اوشن» (Ocean’s Eleven) را دارد، «کوئنتین تارنتینو» (Quentin Tarantino) با «سگهای انباری» (Reservoir Dogs) فیلم خاص خودش را به سینما هدیه کرده، «کریستوفر نولان» (Christopher Nolan) «تلقین» (Inception) را به دنیای هنر عرضه کرده و «بن افلک» (Ben Affleck) با فیلم «شهر» (The Town) یک نمونه عالی کلاسیک از این ژانر ساخته است. حالا «جان هیلکات» (John Hillcoat) کارگردان استرالیایی کارکشته، فیلم Triple 9 را ساخته تا او هم ببیند ساخت یک فیلم با موضوع سرقت چه مزهای دارد. او که تمام زمین و آسمان را زیر دستاناش داشته، با فیلماش فقط یک چیز را ثابت میکند، ساخت یک فیلم در ژانر سرقت کار هرکسی نیست.در نقد و بررسی فیلم Triple 9 با گیمشات همراه باشید.
داستان فیلم Triple 9 پیچیده نیست اما به خاطر گستردگی نسبی، روی کاغذ آوردناش کمی سخت میشود، ولی داستان کلی به این صورت است: «مایکل اتوود» (Chiwetel Ejiofor) یک ارتشی قدیمی است که ظاهرأ با «النا» (Gal Gadot) ازدواج کرده، خواهر «النا» کسی نیست جز رئیس مافیای روسیه «آیرینا» (Kate Winslet). «مایکل» برای دیدن فرزنداش و همسرش، مجبور است که به همه خواستههای «آیرینا» گوش بدهد تا بلایی سر خودش یا افراد نزدیک به او نیاید. اما خواسته اصلی «آیرینا» پیدا کردن مدارک لازم برای آزادی شوهرش است که در واقع رئیس اصلی تمام تشکیلات مافیای روسیه میباشد و حالا چهارسال در زندان گیر افتاده. «مایکل» برای آخرین مآموریت و دسترسی به مدارک، همراه با دوست نزدیکاش از دوران ارتش، «راسل» (Norman Reedus) و برادرش «گیب» (Aaron Paul) و دو پلیس فاسد، «رودریگز» (Clifton Collins, Jr) و «مارکوس» (Anthony Mackie) دست به سرقت از یک بانک میزنند و کار را به پایان میرسانند. اما مشخص میشود که بخش اصلی مدارک جای دیگری است و آنها باید یک سرقت دیگر انجام دهند. این سرقت که تقریبا انجام آن ممکن نیست، تنها در یک صورت قابل انجام است. اینکه آنها یک پلیس را بکشند، زیرا وقتی که یک پلیس تیر بخورد یا کشته شود، تمامی پلیسهای شهر موظفاند آن را بالاترین اولویت خود قرار دهند (که پلیسها اصطلاحأ به آن کد ۹۹۹ میگویند) و «مایکل» و تیماش میتوانند در حالی که سر تمام پلیسهای شهر گرم است، کار را تمام کنند. آنها پلیسی به نام «کریس» (Casey Affleck) را برای به قتل رساندن انتخاب میکنند اما همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود….
فیلم Triple 9 آنقدر برگ برنده دارد که امکان ندارد ببازد! یکی از بهترین فیلمنامههای سال ۲۰۱۰، یک کارگردان استرالیایی فوقالعاده همچون «جان هیلکات» که تا پیش از این، آثاری همچون «جاده» (The Road)، «بیقانون» (Lawless)، «پیشنهاد» (The Proposition) و فیلم کوتاه Red Dead Redemption: The Man from Blackwater که شاید گیمرها آن را دیده باشند را ساخته. آهنگساز شاهکاری مثل «آتیکوس راس» (Atticus Ross) که ۳ سال پیش با موسیقی فیلم «دختری با خالکوبی اژدها» (The Girl with the Dragon Tattoo) اسکار را به خانه برد. و در تیم بازیگری، این فیلم به اندازه ۱۰ تا فیلم و سریال، ستاره دارد! تقریبا در فیلم هرجا را که نگاه کنید، یک ستاره درجه یک میبینید. «کیت وینسلت»، «کیسی افلک»، «جویتل اجیوفور»، «آنتونی میکی»، «وودی هارلسون»، «نورمن ریداس»، «تریسا پالمر»، «گل گدوت»، «مایکل کی ویلیامز»، «کلیفتن کلینز» و «آرون پال». با این تیم درجه یک، واقعا چه چیزی میتوانست اشتباه از کار دربیاید؟ ظاهرا همه چیز. اصلا مشکل اصلی حضور این همه بازیگر است که هیچکدام فرصت مناسب برای خودنمایی پیدا نمیکنند. فیلم به جای اینکه چند شخصیت را فرعیتر کند و تمرکز خودش را روی شخصیتهای اصلیتر بگذارد، میخواهد این همه کاراکتر را شخصیت پردازی کند و مخاطب را مجبور کند با بسیاری از آنها ارتباط احساسی برقرار نماید اما حاصل این است که تقریبا در انتهای فیلم شما هیچ حس خاصی نسبت به هیچ کدام از شخصیتها نخواهید داشت. همه بازیگرها تقریبا خودشان هستند، هرچه که روی تصویر میبینیم یک مشت تیپ و شخصیت تک بعدی است که میآیند و میروند. بازیگران تلاش خودشان را انجام دادهاند اما وقتی چیزی برای عرضه وجود ندارد، نمیتوان از آنها انتظار معجزه داشت.
در فیلم Triple 9 تقریبا مشخص نیست که شخصیت اصلی چه کسی است، این همیشه بد نیست اما وقتی فیلمی تا این حد سرگردان است، شاید تمرکز بیشتر روی یک یا دو شخصیت، فیلم را تا حدی نجات میداد. در یک سوم ابتدایی، فیلم امیدوارانه پیش میرود، هرچند که سکانس اکشن اولیه هم تعلیق مناسب را ندارد و میتوانست بهتر باشد اما بازهم فیلم سعی میکند اوضاع را بهتر کند و تا حدی در یک سوم ابتدایی موفق میشود. بخش دوم فیلم، سعی میکند تا شرایط را برای فصل پایانی فراهم کند. با شخصیتها آشناتر بشویم و به درگیریهای ذهنی آنها نزدیکتر بشویم، بازهم فیلم قابل دیدن است اما بخش سوم است که فیلم کاملا از هم میپاشد و هرچه منطق در فیلم وجود داشت را دور میریزد. سوراخهای داستانی بزرگتر و بزرگتر میشوند و مخاطب را به درجه خشم میرسانند. برای مثال «گیب» (آرون پال) چگونه از مکان تیراندازی باخبر شد و خودش را درست سروقت به آنجا رساند؟ یا «کاراگاه جفری آلن» (وودی هارلسون) چگونه به سرعت فهمید که «رودریگز» (کلیفتن کلینز) جزو تیم سارقین است. آیا حق مخاطب نیست که بداند او چگونه به این سرعت لو رفت؟ یا اصلا «رودریگز» میرود داخل بیمارستان و با «کریس» (کیسی افلک) بیرون میآید تا در فرصت مناسب او را بکشد، با این همه هوشمندی نمیداند که صدها نفر او را در بیمارستان دیدهاند؟ و شاید بدتر از همه، اگر «مایکل» از ابتدا اینقدر راحت میتوانست «آیرینا» را بکشد، پس چرا اینقدر ماجرا را کش داد و این همه آدم را به کشتن داد؟ اصلا چرا مأموریت را انجام داد؟ این چند نمونه سوال است که فیلم جوابی برای آنها ندارد.
مشکل دیگر فیلم Triple 9 تناقض موجود در شخصیتهاست که تمامی ندارد. «کاراگاه جفری آلن» یک معتاد الکلی است که ناگهان میخواهد قهرمان داستان باشد. «مارکوس» (آنتونی میکی) مشخص نیست که وقتی علاقهای به کشتن یک پلیس ندارد، چرا انجام آن را قبول میکند، آن هم در حالی که همکارش «رودریگز» کاملأ آماده است این کار را انجام دهد. فیلم توانایی این را ندارد که در این مدت محدود ما را قانع کند و مثلا ما درک کنیم که «مارکوس» در چه مخمصهای گیر افتاده. این انگیزهها آنقدر کم رنگ و سطحی عرضه میشوند که عملأ کارکردشان به صفر رسیده است. یک سری از بازیگران هم واقعا باید تعجب کرد که چرا حاضر شدهاند در ساده ترین نقش عمرشان بازی کنند. مشخصأ بحث مالی و تجاری قضیه بوده است، مثلا «تریسا پالمر» در نقش «میشل» واقعا یک شوخی است، جالب اینجاست که با لهجه آدمهای اهل تگزاس حرف میزند، واقعا قصد داشتهاند با این کار، در سه چهار دقیقه حضورش به او شخصیت بدهند؟ اگر این طور است باید به سازندگان تبریک گفت که به این چیزهای جزئی توجه کردهاند و بعد در مهمترین مسائل کم کاری کردهاند. بحث از لهجه کردیم، «کیت وینسلت» با لباس قرمزاش، رئیس یهودی مافیای روسیه است اما گاهی یادش میرود که لهجه روسیاش را حفظ کند و ناگهان با لهجه آمریکایی حرف میزند!
گفتیم که فیلمنامه فیلم Triple 9 جزو بهترینهای سال ۲۰۱۰ است، به این دلیل بوده که این فیلم در «لیست سیاه» فیلمنامههای سال ۲۰۱۰ قرار داشت، فیلمنامههای خوبی که ساخته نشدهاند. اما این چیزی که ما در این فیلم میبینیم هیچ نشانی از یک فیلمنامه خوب ندارد. آیا این تقصیر نویسنده تازه کار این فیلمنامه بوده یا «جان هیلکات» با تدویناش این بلا را به سر فیلم آورده، مشخص نیست. اما واقعیت این است که دنیای فیلم به شدت وسیع است و واقعا نمیشد در این تایم همهاش را جای داد. شاید در یک مینی سریال میتوانستند به نتیجه مطلوبتری دست پیدا کنند. فیلم از لحظه ابتداییاش حتی یک ثانیه هم هدر نمیدهد و سریع به قلب داستان میرود تا فرصتی برای روایت داستان از دست نرفته باشد اما بازهم کافی نیست و فیلم بخصوص در یک سوم پایانی از رسیدن به نتیجه مطلوب عاجز میماند. نکته ناراحت کننده این است که مخاطب از مرگ شخصیتها احساس خاصی ندارد و اگر عاشق بازیگران نباشید و فقط به کاراکترها فکر کنید، بود و نبودشان برایتان اهمیتی نخواهد داشت. کاراکترهایی مثل «مایکل» هیچ نکته روشنی ندارند که آدم برایشان دل بسوزاند و از طرف دیگر کاراکترهایی مثل «کریس» آنقدر خوب و خوش قلب هستند که میدانید تا انتها سالم خواهند ماند. وقتی شخصیتپردازی وجود ندارد، نه شخصیتهای سفید، نه سیاه و نه خاکستری؛ مرگ و زندگیشان برای مخاطب فرقی ندارد. آدم یاد فیلم «مخمصه» میافتد که مخاطب به شخصیتهایش چنان دل میبست که نمیتوانست آنها را از ذهناش دور کند.
«جان هیلکات» کارگردان بدی نیست اما دو فیلم قبلیاش «بی قانون» و «جاده»، هر دو در مرحله تبدیل فیلمنامه به فیلم دچار مشکل بودهاند و پتانسیلهای فراوانی هدر دادهاند. به طور کلی او از فیلم «پیشنهاد» تاکنون نتوانسته یک فیلم عالی بسازد و حالا با فیلم Triple 9 کاملآ ثابت میکند که استعداد خوبی در زمینه نابود کردن فیلمنامههای خوب دارد. اما این تنها مشکل نیست و او خیلی از دکمههای اشتباهی را فشرده است. شاید اوج خراب کردن او را در سکانس سرقت اصلی مشاهده کنیم که میخواد با صحنههای هجوم پلیسها و استرس آنها برای اینکه ببینند چه کسی تیر خورده، تعلیق ایجاد کند. این سکانس هیجان انگیز چه فایدهای دارد وقتی ما میدانیم چه کسی تیر خورده؟ این سکانسها به شدت بیمعنی و بد پیاده سازی شدهاند. البته از حق نگذریم، قاب بندیها و زوایای دوربیناش در این فیلم خوب بوده و نمیتوان این مسئله را انکار کرد.
فیلم Triple 9 یکبار دیگر ثابت میکند که حتی داشتن یک تیم فوقالعاده از ستارگان برای ساخت یک فیلم کافی نیست و اگر داستانات را خوب روایت نکنی و به شخصیتها اهمیت ندهی، همه سوپراستارهای دنیا هم اگر حضور داشته باشند، نمیتوانند ایرادات و سوراخهای آن را بپوشانند. این فیلم دنیای خوبی میسازد ولی هرگز از آن استفاده درستی نمیکند. فیلم Triple 9 شاید فقط بخاطر دیدن بازیگران دوستداشتنیاش، چند سکانس خوش ساخت و موسیقی هیجان انگیز «آتیکوس راس»، ارزش یک بار دیدن را داشته باشد اما هرگز در یادها نخواهد ماند و به سرعت فراموش میشود.
امتیاز فیلم Triple 9
نظر شما راجع به فیلم Triple 9 چیست؟