سلام خدمت شما دوستان عزیز و شب یلدای همه شما مبارک. با فاصله یک هفتهای یک انیمه شات دیگر برای شما آماده کردهایم و امیدواریم از خواندن آن لذت ببرید.
اخبار هفته — (اشکان دولتی)
One Piece یکی از محبوبترین آثار برای علاقهمندان به هنر ژاپنی مسحوب میشود و مانگا و انیمه آن میلیونها طرفدار در سراسر جهان دارد. حالا خالق این اثر، «ایچیرو اودا» (Eiichiro Oda)، خبر از پیشرفت بسیار زیاد این مانگا در سال آینده میدهد. اودا یک نوشته منتشر کرده است که خبر از وارد شدن مانگا به بخش کشور ساموراییها، وانو، میدهد. البته او سال پیش فکر میکرد که در سال ۲۰۱۷ این اتفاق رخ خواهد داد ولی در محاسبات خود اشتباه کرده بود.
اودا به این موضوع اشاره کرد که لوفی و گروهش با بزرگترین دشمن خود مواجه خواهند شد و درگیری آنها میتواند به شخصیت «وایتبیرد» (Whitebeard) مربوط باشد. در نهایت نیز به این موضوع اشاره کرد که نبردهای قبلی در مانگا، مقابل درگیریهای پیشهرو یک شوخی محسوب میشوند.
مانگای Mob Psycho 100 نوشته شده به وسیله «وان سنسی» قرار است به زودی به پایان برسد. اولین قسمتهای مانگای Mob Psycho 100 در سال ۲۰۱۲ منشتر شده ولی پخش جدی آن از سال ۲۰۱۴ ادامه یافت و در سال ۲۰۱۶ نیز یک انیمه نیز از روی آن ساختند که جز آثار موفق آن فصل محسوب میشد. شبکه نتفلیکس نیز قصد دارد یک سریال لایو اکشن با اقتباس از روی این مانگا بسازد که تا چندی دیگر پخش خواهد شد. تاکنون ۱۵ جلد و صد قسمت از مانگای Mob Psycho 100 منتشر شده است.
«سیو تامیو اوکی» (seiyuu Tamio Oki)، صداپیشه سرشناس دنیای انیمه در سن ۸۹ سالگی جان خود را از دست داد. دلیل مرگ او را بیماری دانستهاند ولی مشخص نشده است که مریضی او چه بود و چه چیزی باعث بروز این بیماری شده بود.
بعضی از انیمههایی که اوکی در آنها صداپیشگی کرده است شامل JoJo no Kimyou na Bouken ،Tetsuwan Atom ،Senkaiden Houshin Engi میشود. مشهورترین کار او را میتوان صداپیشگی شخصیت «دایسوکه آراماکی» (Daisuke Aramaki) از انیمه سینمایی Ghost in the Shell دانست. او همچنین سابقه دوبله فیلمهای غیر ژاپنی نیز دارد و در دوبله سری فیلمهای X-Men نقش بسزایی داشته است.
خبر بسیار خوبی برای انیمهدوستانی داریم که به آشپزی کردن نیز علاقه بسیاری دارند، فصل چهارم انیمه کمدی Shokugeki no Souma که با نام Food Wars! Shokugeki no Soma نیز شناخه شده است تایید شد و در فصل بهار ۲۰۱۸ پخش خواهد شد. فصل سوم این انیمه هماکنون در حال پخش است و شما میتوانید در آخر هفته آن را تماشا کنید و بدون شک یکی از بهترین کارهای فصل جاری مسحوب میشود. این انیمه با اقتباس از مانگایی به همین نام ساخته شده است که به وسیله «یوتو سوکودا» (Yuuto Tsukuda) و «شان سوئکی» (Shun Saeki) نوشته شده است.
«کوتارو ایشیداته» (Koutarou Ishidate) کسی که سابقه کار بر روی آثاری مثل the Tesagure! و مجموعه Bukatsumono را دارد خبر از ساخت انیمهای اورجینال داد. این انیمه Himote House نام دارد و تنها شامل ۱۲ قسمت خواهد بود و هر قسمت تنها پنج دقیقه طول خواهد کشید. این خبر در کنفرانس خبری اعلام شد و دقایقی از قسمت اول آن نیز نمایش داده شد. تاکنون ساخت ۶ قسمت از این انیمه به پایان رسیده است ولی تاریخ پخش آن هنوز مشخص نیست ولی انتظار میرود که در تابستان ۲۰۱۸ پخش شود.
خبر خوب برای طرفداران مانگای Terra Formars داریم و این مانگا که چند ماهی است در استراحت به سر میبرد، از ماه آپریل ادامه خواهد یافت. این مانگا توسط «کنیچی تاچیبانا» (Kenichi Tachibana) و «یو ساسوگا» (Yu Sasuga) نوشته میشود ولی به دیلی بیماری یو ساسوگا که نویسنده اصلی و ابتدایی این اثر مسحوب میشود، مجبور به توقف انتشار آن شدند. حالا که یو ساسوگا روند بهبودی خود را طی میکند در آینده نزدیک انتشار این مانگای پرطرفدار ادامه خواهد یافت. مانگا Terra Formars از سال ۲۰۱۱ عرضه میشود و تاکنون دو فصل انیمه از روی آن اقتباس شده است که اولی در سال ۲۰۱۴ و دومی در سال ۲۰۱۶ پخش شدهاند و حتی در سال ۲۰۱۶ یک فیلم لایو اکشن نیز از آن اکران شد.
حتما همه شما دوستان نام انیمه Captain Tsubasa که در ایران به نام فوتبالیستها معروف بود را شنیدهاید و چندی پیش خبر از ساخت یک انیمه جدید از این مجموعه داده شد. این انیمه یک بازسازی از سری اول انیمه Captain Tsubasa خواهد بود و در بهار ۲۰۱۸ پخش خواهد شد. Captain Tsubasa در ابتدا مانگایی بود که توسط «یویچی تاکاهاشی» (Yoichi Takahashi) نوشته شده است و سری اول آن در بین سالها ۱۹۸۱ و ۱۹۸۸ عرضه شد. تاکنون دو سری اقتباس از این مانگا ساخته شده است که یکی در دهه ۸۰ میلادی صورت گرفته است که بیشتر ماها با آن آشنایی داریم. ساخت دومین سری انیمه از سال ۲۰۰۱ آغاز شد. نکته جالب نیز اینجاست که از سال ۲۰۱۳ مانگای Captain Tsubasa نیز ادامه یافته است.
انیمه سینمایی به نام Mirai no Mirai یا Mirai from the Future معرفی شده است که به وسیله «مامورو هوسودا» (Mamoru Hosoda) که سابقه ساخت کاری مثل Ookami Kodomo no Ame to Yuki را دارد، کارگردانی میشود. این انیمه سینمایی در ماه جولای ۲۰۱۸ در سینماها اکران خواهد شد. خلاصه داستان ن نیز از این قرار است:
داستان این انیمه درباره پسری بسیار سوسول به نام کن چان است که چهار سال سن دارد و در یک خانه کوچک زندگی میکند. وقتی که خواهر کوچکترش به نام میرای به دنیا میآید، حس میکند که دیگر توجه پدر و مادرش را ندراد و مورد علاقه آنها نیست. او که باید با زندگی جدیدش عادت کند یا یک نسخه بزرگتر از خواهرش که از آینده آمده است روبه رو میشود.
یک انیمه سینمایی از مجموعه Boku no Hero Academia در دست ساخت قرار دارد و در تابستان ۲۰۱۸ اکران خواهد شد. این انیمه سینمایی داستان یک شخصیت اورجینال و داستانی روایت نشده در مانگا است که توسط مانگاکای این اثر، «کوهِی هوریکوشی» (Kouhei Horikoshi)، نوشته شده است. این انیمه گذشته یکی از شخصیتهای مهمی را نشان میدهد که هنوز در مانگا معرفی نشده است ولی با این وجود تمرکز اصلی باز هم بر روی کلاس A خواهد بود.
معرفی انیمه — (اشکان دولتی)
برای انیمه شات این هفته تصمیم گرفتهام بازهم به سراغ یکی از بهترین انیمههای تاریخ بروم که مطمئنا خیلی از شماها با آن آشنایی دارید و احتمالا خیلی از شماها آن را تماشا کردهاید. Death Note نامی هست که خیلیها با آن آشنایی دارند و اگر تا به حال آن را تماشا نکردهاید، بعد از خواندن انیمه شات به سراغش بروید و اگر قبلا این انیمه را تماشا کردهاید، به شما پیشنهاد میکنم تا یک بار دیگر هم اینکار را انجام دهید. اصرار من بر این موضوع تنها ناشی از کیفیت بالای این اثر و داستان بسیار خاص آن است. محبوبیت و محتوای داستانی این اثر به حدی بالاست که تا کنون ۵ فیلم لایو اکشن، یک سریال لایو اکشن، چندین بازی ویدئویی و یک لایت ناول از روی آن ساخته شده است. مانگای Death Note یا همان دفترچه مرگ به وسیله «سوموگی اوهبا» (Tsugumi Ohba) نوشته و بین سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۶۶ منتشر شده است. انیمه دفترچه مرگ نیز در سال ۲۰۰۶ شروع به پخش کرد و طی ۳۷ قسمت پخش شد.
داستان این انیمه درباره یک پسر دبیرستانی با شرایطی ایدهال به نام لایت یاگامی است که به صورت اتفاقی یک دفترچه سیاه رنگ پیدا میکند که در داخل آن مراحل کشتن یک فرد تنها با نوشتن نام او در دفترچه ذکر شده است. این دفترچه به یک خدای مرگ به نام ریوک تعلق دارد که از آنجایی که حوصلهش سر رفته به جهان انسانها میآید و دفترچه خودش را گم میکند. لایت اگر صورت فردی را دیده باشد و اسم او را در دفترچه بنویسد، بیشک آن فرد خواهد مرد. این دفترچه بهترین چیز ممکن برای فردی است که از فساد و جنایتهایی که جهان را پر کرده، بیزار است. به همین خاطر لایت تصمیم میگیرد از این دفترچه نهایت استفاده را ببرد و شروع به کشتن تبهکاران میکند تا جهانی پاک ایجاد کند. فعالیتها لایت ولی توجه جهان را به خودش جمع میکند و همه کشورهای جهان سعی در این دارند که با کمک هم این قاتل را دستگیر کنند،اما لایت باهوشتر از آن است که به وسیله این افراد در تنگنا قرار گیرد. به همین خاطر شخصیت L وارد داستان میشود، L کارآگاهی بسیار باهوش است و شاید تنها فردی باشد که توانایی مقابله با هوش بالای لایت را دارد.
اما در مورد انیمه Death Note یک چیزی بسیار ناراحت کننده است، میشود گفت اگر تا قسمت ۲۵ اگر انیمه را تماشا کنید، با بهترین اثر ممکن طرف هستید ولی تمامی طرفداران باور دارند که بقیه قسمتها باعث نابودی این انیمه شده است. با این وجود باز هم ارزش تماشا این اثر بسیار بالاست و شما میتوانید نهایت لذت را از آن ببرید. در دفترچه مرگ تمرکز اصلی بر روی صحنههای اکشن نیست، بلکه این درگیریها ذهنی لایت و L است که شما را مجذوب خود میکند. شخصیت پردازی کاراکترها در دفترچه مرگ به نهایت حد خود میرسد و غیرممکن است که در هنگام تماشا این انیمه با شخصیت لایت یا L ارتباط برقرار نکیند. این برقراری ارتباط به این معنی خواهد بود که عاشق یکی از آنها و منتفر از دیگری خواهید شد. اینمه دفترچه مرگ ویژگی بسیار خوب زیادی دارد ولی حضور دو شخصیت لایت و L مانع درخشش بیش از حد آنها میشود و شما در طول انیمه تنها به نبرد بین این دو فکر میکنید. در مورد لایت و L باید گفت که با وجود تفاوتهایی که با هم دارند، بسیار شبیه هم نیز هستند و اگر چیزی به نام دفترچه مرگ وجود نداشت، شاید میتوانستند به بهترین دوست برای یک دیگر تبدیل شوند.
بیوگرافی — (سامرند قهرمانی)
بیوگرافی اوسامو دزاکی
اوسامو دزاکی، متولد ۱۸ نوامبر ۱۹۴۳، کارگردان انیمه بود و در شینیگاوای توکیو به دنیا آمد. وی همچنین با نامهای ماکورا ساکی، کان ماتسودو، تورو یابوکی و کیویو سای شناخته میشد. دزاکی بیشتر برای کارهای Astro Boy، Bionic Six و Takarajima شناخته میشود.
دزاکی در ابتدا کار خود را به عنوان یک طراح مانگا، زمانی که در دبیرستان بود، شروع کرد. در سال ۱۹۶۳، او به عضویت استدیو شناخته شده Mushi Production در آمد که توسط اوسامو تزوکا، طراح مانگا، انیماتور و تهیه کننده ژاپنی، تاسیس شده بود. او اولین اثر خود را در سال ۱۹۷۰ کارگردانی کرد که با نام Ashita no Joe شناخته میشود که از روی مانگای معروفی به همین نام نوشته ایکی کاجیوارا ساخته شده و داستان یک بوکسور جوان را به نمایش میگذارد و زندگی یک بوکسور را از دیدی متفاوت به نمایش میگذارد.
دزاکی بیشتر برای سبک بصری متفاوت در فیلمهایش شناخته میشد. وی از از Split Screen (دو قسمت شدن صفحه)، نورپردازی خشک، سرد و خشن، استفاده زیاد از یک نوع زاویه دوربین خاص، و تکرار زیاد یک صحنه که خود آن را خاطرات کارت پستال مینامید، استفاده میکرد. بسیاری از تکنیک های وی، حتی الان نیز استفاده میشود و میتوان گفت از آنها به عنوان نماد انیمههای ژاپنی یاد میشود! بیشتر معروفیت آثار او، به خاطر همین تکنیکهای خاص بود و حتی اگر فردی نمیدانست اثری که میبیند را دزاکی ساخته است، قطعاً با نمایی کوچک از تکنیکهای سینمایی بینظیر وی به این حقیقت پی میبرد. کارهای او و خود او، به طور خاصی بر روی افراد مشهور صنعت انیمهسازی مانند یوشیاکی کاواجیری، یوشیوکی تومینو، ریوتارو ناکامورا، نوریوکی آبه، کونیهیکو ایکوهارا، آکیوکی شینبو و یوتاکا یاماموتو تاثیر داشته و بسیاری از آنان، در آثار خود از تکنیکهای دزاکی فقید استفاده میکنند. قابل ذکر است که برادر وی، آقای ساتوشی دزاکی که هم اکنون در قید حیات است نیز یک کارگردان انیمه است.
یکی از عادات بد دزاکی، سیگار کشیدن وی بود. او حتی برای این کارش شهرت نیز داشت و وقت زیادی را به کشیدن سیگار اختصاص میداد. نتیجه آن، سرطان ریه او بود که متاسفانه باعث مرگ وی شد. دزاکی در تاریخ ۱۷ آپریل ۲۰۱۱ (۲۸ فروردین ۱۳۹۰)، به دلیل سرطان ریه شدید جان باخت.
دزاکی در زمینه آثار سینمایی نیز شهرت داشته و نسخه سینمایی انیمه معروف و تحسین شده Clannad، از آثار کارگردانی شده توسط وی است. از دیگر آثار سینمایی معروفش میتوان به Air، Space Adventure Cobra و Tomorrow’s Joe: The Movie اشاره کرد که موفقیتهای زیادی در پی داشتهاند که دو اثر سینمایی Tomorrow’s Joe، بازسازی سینمایی نسخه سریالی Ashita no Joe اولین اثر کارگردانی شده توسط دزاکی هستند.
تاپ تن — (ماهان عاقل)
در تاپ تن این هفته قصد داریم ده نفر از باهوشترین مردان در دنیای انیمه را به شما معرفی کنیم. در نظر داشته باشید که این لیست کاملا نظر شخصی بنده بوده و اگر با آن موافق یا مخالف هستید، میتوانید در قسمت نظرات لیست خود را با ما در اختیار بگذارید، فقط در نظر داشته باشید که این متن حاوی اسپویل است.
۱۰. سورا
سورا شخصیت اصلی انیمه No Game No Life و برادر ناتنی شیرو (یکی دیگر از شخصیتهای اصلی این انیمه) است. او در کودکی توسط خانوادهاش طرد شد. او و خواهرش، شیرو، کل روز فقط در کنار هم مینشینند و بازیها ویدئویی انجام میدهند. شیرو و سورا بسیار به یکدیگر وابستهاند و بدون هم قادر به ادامه زندگی نیستند. شیرو و سورا هر دو از هوش بسیار بالایی برخوردار هستند و تیم گیمینگ Blank را تشکیل میدهند، تیمی که در تمام بازیهای ویدئویی پیروز میدان هستند و هیچ رقیبی ندارند. در حالی که از لحاظ فنی، خواهر و برادر ناتنی یکدیگر هستند، هر دو آنها یک پیوند بسیار شدید به یکدیگر دارند و قادر به زندگی فردی نیستند، بلکه زندگی روزمره آنها وابسته به تصمیمات هر دو آنها است. سورا بیشتر در بازیهای نقشافرینی مهارت دارد ولی وقتی که شیرو به او محلق میشود، کسی قادر به ایستادن در مقابل آنها نیست. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای بسیار جالب این شخصیت را بخوانید:
به دلیل ضعیف بودنمان، چشمها، گوشها و قابلیت فکر کردن خودمان را قدرتمند کردیم. یادگرفتی نحوه زنده ماندن و بقا، این صفت ما به عنوان انسان است. نژاد انسانها قادر به استفاده از جادو نیست، اما به دیلی اینکه ما ضعیف هستیم، هوش این را داریم که از جادو فرار کنیم و فرای آن را ببینیم. ما هیچ حس فوقالعاده قدرتمندی ندارم، اما چون که ضعیف هستیم، با یادگیری و به دست آوردن تجربه، دانایی دستیابی به چیزی غیرقابل دستیابی، میرسیم: پیش بینی آینده. شادی کنید که ما انسان هستیم، ما با استعدادترین مردم هستیم. دقیقا به دلیل اینکه بدون قابلیت خاصی به دنیا آمدهایم، قادر به رسیدن به هر چیزی هستیم. این اراده ضعیفترین نژاد است.
۹. آرمین آرلت
آرمین آرلت یکی از شخصیتهای اصلی انیمه معروف Attack On Titan است. آرمین پس از آنکه پدر و مادرش را در کودکی از دست داد، در کنار پدربزرگش بزرگ شد ولی توسط بچههای شهر مورد زورگویی قرار میگرفت. یک روز ارن یگر به کمک او آمد و از آن موقع به بعد با یکدیگر دوست شدند. آرمین از همان کودکی ضعف فیزیکی و عدم قدرت دفاع از خودش را داشت اما به جای آن هوش بسیار بالایی از خود نشان میداد. پس از حمله تایتانها به شهرشان، آرمین به دنبال ارن و میکاسا به ارتش پیوست تا تایتانها را از بین ببرد. او در اوایل بسیار ترسو بود اما رفته رفته بهخاطر ارن و دیگر دوستانش از خود شجاعت زیادی نشان داد و از هوش و ذکاوتش برای نجات دادن آنها استفاده میکند. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای او را بخوانید:
من مدت زمان زیادی زندگی نکردهام، اما چیزی وجود دارد که به سختی به آن باور دارم. مردمی که قدرت تغییر دادن چیزی در این دنیا را دارند، تک تکشان جرات این را دارند که تمام چیزهایی که برایشان مهم هست را ترک کنند برای رسیدن به هدفشان. کسانی هستند که حتی حاضرند انسانیت خود را نیز ترک کنند.
۸. رینتارو اوکابه
رینتارو اوکابه شخصیت اصلی انیمه بسیار معروف Steins Gate است. رینتارو مردی فوقالعاده باهوش و ذکاوت است اما چیزی که در آن ضعیف یا بهتری بگویم افتضاح است، ارتباط برقرار کردن درست با دیگران است. اوکابه یک دانشمند است که در زمینه سفر در زمان تحقیق میکند. شاید با تماشای قسمتها ابتدایی با خود فکر کنید که او اصلا در کارش وارد نیست و بیشتر از اینکه یک دانشمند باشد یک احمق است. اوکابه با یک تیم کوچک که تنها به جز او یک دانشمند دیگر در آن حضور دارد در یک آزمایشگاه کوچک اجارهای کار میکند و در همانجا نیز زندگی میکند. ما در طول انیمه شاهد تلاشهای بسیار او برای تغییر دادن آینده و شکست دادن سازمانی است که جهان را کنترل میکند. او خود را به اندازهای باهوش میداند که میتواند جهان را نابود کند اما چیزی که بیشتر از هوشش توجه شما را جلب خواهد کرد رفتار و فریادهای خنده دارد و جالب او است.. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای بسیار جالب این شخصیت را بخوانید:
تاریخ به ما نشان داده که انسانهای عاقل از همه احمقتر هستند.
۷. وَن هوهنهایم
وَن هوهنهایم یکی از شخصیتهای مهم در یکی از بهترین انیمههای تاریخ، یعنی Fullmetal Alchemist Brotherhood است. هوهنهایم در قرن ۱۵ در پایتخت کشور باستانی و پیشرفته Xerxes بزرگ شد. او بیست و سومین برده یک کیمیاگر مشهور که در استخدام شخصی پادشاه Xerxes بود و فقط به عنوان “۲۳” شناخته میشد. اربابش برای انجام آزمایشی از او خون میگیرد و توسط خون او موجود عجیبی بوجود میآید. روزی او مشغول تمیز کردن آزمایشگاه اربابش بود که با این موجود عجیب که فلاسک نگهداری میشد و خود را Homunculus می نامید، ملاقات کرد. آنها با هم دوست شدند و Homunculus کیمیاگری را به هوهنهایم آموزش داد. روزی پادشاه Xerxes از Homunculus درخواست راهی برای جاودانه شدنش کرد. Homunculus شاه را فریب داد و در طی مراسمی تمام افراد پادشاهی Xerxes را کشت و یک سنگ فلاسفه درست کرد. از آنجایی که Homunculus به وَن هوهنهایم علاقه داشت، او را جاودانه کرد. هوهنهایم صدها سال زمان داشت تا دانش بسیاری به دست اورد و بعد از اینکه خانوادهای تشکیل داد تصمیم گرفت راهی برای پایان دادن به جاودانگیاش پیدا کند تا بتواند در کنار خانوادهاش پیر شود و برای همین خانه را چند سالی ترک کرد. با آنکه هوهنهایم مدت زیادی را در کنار پسرانش سپری نکرد، اما به قدری عاشق آنها بود که جاودانگی را کنار بگذارد. او در آخر برای نجات جان پسرانش و شکست دادن Homunculus جان خودش را از دست داد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای جالب او را بخوانید:
خطاب به Homunculus: خیلی تغییر کردی. قبلا سرگرم کنند بودی، پر از زندگی و احساسات. شهوت، طمع، تنبلی، شکم پرستی، حسادت، خشم و غرور. البته چیزی را بیش از حد خواستن هر کسی را نابود میکند. اما همین خواستهها برای فهمیدن معنای انسان بودن ضروری هستند. چرا خودت را از آنها خلاص کردی؟
۶. ایتاچی اوچیها
ایتاچی اوچیها یکی از بهترین و قویترین شخصیتهای انیمهی محبوب (قبل از فیلرها) Naruto است. او از سن کم هوش و ذکاوت بسیار بالایی از خود نشان داد و خیلی سریع به یکی از بهترین و قویترین نینجاهای روستای خودش تبدیل شد. ایتاچی بسیار از خود گذشته و فداکار است و برای روستای خود، کونوها، هر کاری حاضر است بکند، حتی کشتن تک تک اعضای قبیله خود و خانوادهاش. وقتی توسط بالا مقامهای روستا این خبر به او رسید که قبیله اوچیها قصد کودتا در روستا دارند و به او ماموریت کشتن تمام اعضای قبیله خود، حتی اعضای خانوادهاش را میدهند. ایتاچی بسیار باهوش بود و میدانست تنها راهی که میتواند به امنیت کونوها صدمه وارد نکند این است که قبیله خود را نابود کند. اما برادر خود را زنده میگذارد و از بالا مقامهای روستا درخواست میکند که در ازای انجام دادن وظیفهاش، از برادرش مراقبت کنند. بنابراین همه، حتی برادر کوچک خودش او را به چشم یک قاتل و تروریست میبینند. او بعد از این کار، برای جاسوسی به یکی از گروههای تروریستی ملحق میشود و برای چندین سال بی آنکه بفهمند، جاسوسی آنها را میکند. او از زمانی که به دنیا آمد و شروع به فداکاریها و از خودگذشتنهای مختلف کرد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای بسیار زیبای او را بخوانید:
مهم نیست که چه قدر قدرتمند میشود، هرگز سعی نکن که بار تمام دنیا را به تنهایی بر دوشهایت بگذاری. رسیدن به مقام هوگاکه به این معنا نیست که مردم از تو قدردانی میکنند. بلکه زمانی که مردم ازت قدردانی کنند تو تبدیل به هوکاگه میشوی. هرگز دوستانت را فراموش نکن.
۵. لولوش لامپرون
لولوش لامپرون شخصیت اصلی انیمه Code Geass: Lelouch of the Rebellion است. او قدرت فیزیکی بسیار کمی دارد ولی از دختری مرموز قدرت «گیس» (geass) را دریافت میکند که به او اجازه میدهد تنها یک بار به دیگران دستور دهد انجام کار خاصی بدهد، اما دستور او حتما و همیشه عملی میشود. لولوش در واقع یکی از شاهزادههای بریتانیا، کشوری که کل دنیا را تحت سلطه خود درآورده، است و با خواهرش، نونالی، که قدرت بینایی و راه رفتن را از دست داده زندگی میکند. او نونالی را بیشتر از هرکس یا چیزی در این دنیا دوست دارد و هرکاری برای ساختن آیندهای بهتر و ایمنتر برای خواهرش انجام میدهد. ما در همان ابتدای کار و زمانی که او در حال شطرنج بازی کردن است به هوش باالی او پی میبریم. پس از درگیری و مبارزات زیاد لولوش درک میکند که تنها یک راه برای رسیدن به هدفش وجود دارد، گذشتن از جان خودش. او به اندازه باهوش بود که به قویترین شخص در این جهان تبدیل شود، اما با اینکار قصد داشت تمام دنیا را بر ضد خودش متحد و خشم آنها را بر روی خود متمرکز کند. وقتی تنفر دشمنان و مردمانش به بیشترین حد ممکن میرسد، خود را برای رسیدن به هدفش قربانی میکند تا دیگر دلیلی برای جنگ در این دنیای نفرین شده وجود نداشته باشد و تنها با تکیه بر هوش بالای خود، توانست دنیای ایدهآل برای خواهرش ایجاد کند. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای جذاب او را بخوانید:
شاید از همان روز خواستار از بین بردن و نابود کردن همهچیز بودم. درست است، کسی برای ایجاد و ساختن چیزی باید اول نابود خرابی به بار آورد. در این صورت، اگر وجدان من مانع کارم شود، من به سادگی آن را پاک خواهم کرد. من هیچ انتخاب دیگری ندارم، به جز حرکت به جلو.
۴. یوهان لیبرت
یوهان لیبرت شخصیت منفی و یک قاتل سریالی در انیمه بسیار محبوب Monster است. او در کودکی و با خواهر دوقلو خود، آنا، در مرز آلمان سرگردان بود. هر دوی آنها زمانی که نزدیک بود جانشان را از دست بدهند پیدا شدند و پس از آنکه به بهبودی رسیدند، به دو یتیمخانهی جداگانه فرستاده شدند. آنا به یتیم خانه ۴۷ و یوهان به Kinderheim 511 منتقل شد. Kinderheim 511 مکانی خیلی پلید و نامناسب بود که در آن با کودکان همانند مجرمان رفتار میشد و بر روی آنها آزمایشات مختلفی از طرف دولت برای ساخت سربازان کامل، انجام میشد. روزی یوهان یک شورش در این مؤسسه رهبری کرد و پنجاه نفر را به کشتن داد. مربیان یوهان که به هوش بالای او پی برده بودند همیشه مهارت او در فریب دیگران بدون داشتن ذرهای عذاب وجدان، پرورش میدادند. با این حال، حتی مربیان او هم ادعا داشتند که یوهان از همان اول که به یتیم خانه آمد، یک “هیولا” بود. او از همان کودکی هم یک قاتل تمام عیار بود و هیچگاه کسی به او شک نکرده بود و کوچکترین ردی از خودش به جا نمیگذاشت. هر طور که فکرش را بکنید، یوهان یک نابغه واقعی بود. یوهان اظهار داشت که هدف واقعی او این است که آخرین فرد زنده در تمام جهان باشد. اما در حقیقت، هدف حقیقی او این است که خودکشی کامل را انجام دهد، بدون اینکه هیچ شواهدی از وجودش باقی بگذارد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای زیبا از این شخصیت را بخوانید:
چه چیزی میتوانی در چشمانم ببینی وقتی به آنها خیره میشوی؟ من در یک شهر متولد شدم که مانند یکی داستان در کتاب فانتزی بود. مردم زیادی در آن شهر مردند و وقتی که از آن دور شدم، نیمه دیگر وجودم را در دستانم گرفتم. در چشمان من، ما تنها کسانی بودیم که در این دنیا وجود داشتیم. هیچکدام از ما نامی نداشت.
۳. سوسکه آیزن
سوسکه آیزن یکی از شخصیتهای انیمه بسیار محبوب Bleach است. او از همان کودکی هوش و قدرت بسیار بالایی داشت و یک نابغه محسوب میشد و بیه همین دلیل همیشه تنها بود. آیزن حتی دوست یا همسری نداشت زیرا دیگران را در سطح خود نمیدید و خود را بالاتر از همه میپنداشت. او بسیار شخص جاهطلبی بود و میزان جاهطلبیش آنقدر زیاد بود که قصد داشت جای خدا را بگیرد. آیزن عضو بخش ۵ از گوتی ۱۳، تحت کاپیتان شینجی هیراکو شد. دلیل او برای این کار دسترسی بهتر به ابزار و افراد برای ساختن چیزی به نام هوگیوکو بود و آیزن قصد داشت بهوسیله آن به خدا تبدیل شود. او قبل از آنکه به هدفش برسد توسط ایچیگو کروساکی (شخصیت اصلی این انیمه) و یارانش متوقف شد. او به حبس ابد توسط جامعه روحها محکوم شد. میشود گفت که او در تاریکی تنها بدنیا آمد و در تاریکی تنها خواهد ماند، برای همیشه. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای جالب این شخصیت را بخوانید:
دنیایی که در آن ترس از مرگ وجود نداشته باشد، مردم هرگز آن امیدی که از طریق کنار گذاشتن ترسها و پیش روی را نخواهند داشت. در حالی که این حقیقت دارد که مرم قادر به قدم گذاشتن به سمت جلو فقط با زنده بودن هستند، اما آن هرگز مانند قدم گذاشتن رو به جلو زمانی که تهدید مرگ وجود دارد، نیست. زمانی که آنها تمام تلاششان را میکنند که به زندگی ادامه دهند. برای همین است که انسانها اسمی بر روی همین راه پیمایی گذاشتهاند: شجاعت.
۲. کوگامی شینیا
در قرن بیست و دوم کشور ژاپن توسط سیستم Sibyl کنترل میشود. این سیستم یک سازمان اجرای قانون در همکاری با دولت برای مدیریت جرم است. اگر سایکو پس یک فرد نشان دهد که آن فرد امکان آسیب زدن به کسی را داشته باشد، آن فرد یا به عنوان یک مامور کار میکند یا اینکه زندانی یا کشته میشود. کوگامی شینیا یکی از افسران دفتر ایمنی عمومی و شخصیت اصلی انیمه بسیار زیبای Psycho Pass است. او کارآگاه بسیار موفق و باهوش و یکی از بهترین کارکنان دفتر ایمنی عمومی بود. چیزی که او را با دیگر کارآگاهان متفاوت میکند، قدرت درک بسیار بالای او است. او میتواند ذهن یک قاتل سریال را خیلی خوب بخواند و مثل او فکر کند. او رابطه بسیار خوبی با همکاران خود، به خصوص میتسورو ساسایاما داشت. روزی ساسایاما به بدترین شکل ممکن به قتل رسید و از آن پس سایکو پس کوگامی ابری شد و جایگاه خودش را به عنوان یک کارآگاه از دست داد و به عنوان یک Enforcer شروع به کار کرد. او از هوش و حس ششم بسیار قدرتمندش استفاده کرد تا مجرمان و قاتلان بسیار زیادی را دستگیر کند یا بکشد که در بین آنها میتوان به یکی از هوشمندترین مجرمان یعنی ماکشیما شوگو اشاره کرد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای زیبای او را بخوانید:
عذر میخواهم که نتوانستم به قولم عمل کنم. من یک کارآگاه شدم تا بتوانم به مردم کمک کنم. اما ماکیشیما شوگو همه چیز را عوض کرد. آن مرد به کشتن مردم ادامه میدهد و قانون قدرت قضاوت کردن او را ندارد. تا زمانی که من یک کارآگاه هستم، نمیتوانم به او برسم. این پرونده به من آموخت که قانون نمیتواند از مردم محافظت کند.
۱. لایت یاگامی
به باهوشترین مرد دنیای انیمه (از دید بنده البته) رسیدیم. لایت یاگامی شخصیت اصلی انیمه بسیار محبوب Death Note است. او در کشور ژاپن به دنیا آمده و فرزند اول خانوادهاش است. او شخصی بسیار سخت کوش، با استعداد و یک نابغه طبیعی است. لایت بسیار محبوب در میان همسالان و خانواده خودش است. هوش بسیار بالای لایت باعث وجود مقدار زیادی غرور و خودشیفتگی شد به طوری که او خود را بسیار بالاتر از دیگران میپنداشت و این غرورش لحظهای که او دفترچه مرگ را پیدا کرد به سطح بسیار بالایی رسید. دفترچه مرگ وسیلهای است که اگر اسمی در آن نوشته شود، آن شخص کشته میشود. لایت پس از پیدا کردن آن شروع به امتحان کردن آن و گرفتن جان خلاف کاران و شخصهای پلید جامعه کرد. هدف او ساختن جامعهای بدون جرم و جنایت بود و قصد داشت که خدای جدید این جامعه شود و قتلهای که انجام میدهد را به چشم یک فداکاری بزرگ از جانب خود میبیند. کارهای او باعث شد که یکی از باهوشترین کارآگاههای دنیا، اِل، به دنبالش بگردد. اما هر دفعه که اِل قدمی به سمت افشا کردن هویت لایت برمیداشت، لایت کیلومترها از او جلو میزد و در آخر لایت یاگامی باهوشترین کارآگاه دنیای انیمه Death Note را شکست داد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای زیبای او را بخوانید:
این جهان فاسد است و کسانی که دارند آن را نابود میکنند سزاوار مرگند. کسی باید کاری در این مورد انجام دهد، پس چرا این شخص من نباشم؟ حتی اگر در این راه ذهن و روحم را فداکاری کنم، ارزشش را دارد. چون که این جهان نباید اینگونه ادامه پیدا کند. گاهی اوقات به این فکر میکنم که چه اتفاقی میافتاد اگر شخص دیگری این دفترچه را تصادفی پیدا میکرد؟ آیا شخص دیگری به غیر از من وجود دارد که بتواند آشغالهای این جهان را از بین ببرد؟ اگر من این کار را انجام ندهم پس چه کسی انجامش میدهد؟ حقیقت این است که شخص دیگری این کار را نمیکند اما من میتوانم. من تنها کسی هستم که میتواند این کار را انجام دهد. این کار را به وسیله دفترچه مرگ انجام میدهم، من این جهان را تغییر خواهم داد.
به پایان انیمه شات این هفته رسیدهایم و در انتها قبل از اینکه کار را به پایان برسانیم برای شما چهار آهنگ قرار دادهایم. به علت این که انیمه دفترچه مرگ را این هفته معرفی کردهام و شخصیت لایت به عنوان باهوشترین فرد تاپ تن انتخاب شده است، چهار اپنینگ و اندینگ انیمه دفترچه مرگ را برای شما در زیر قرار دادهام.
1 دیدگاه
golden
تشکر از تیم گیم شات بابت انیمه شات
خیلی جدی انیمه رو دنبال نمی کنم، اما دوست دارم این بخش مرتب و خوبی که دارید، شاید به واسطه شما انیمه بین شدم!