نسخه بازسازی شده عنوان Shadow of the Colossus که از عناوین محبوب کنسول پلیاستیشن ۲ است، به تازگی عرضه شده و باید دید که شاهد یک اثر لایق و شایسته به مانند بازی اصلی هستیم یا خیر.
بیایید به سالها قبل و به تاریخ ۲۴ سپتامبر ۲۰۰۱ برگردیم. زمانی که استودیوی Team Ico دست به خلق یکی از استثناییترین عناوین کنسول پلیاستیشن ۲ زد. بازی Ico به عنوان یکی از جدیدترین و نوآورانهترین بازیهای پازل و ادونچری که تا به حال ساخته شده بود، به طور کلی فرمولهای این سبک را دستخوش تغییراتی کرد و صنعت بازیهای ویدیویی را متحول کرد. چهار سال از عرضه بازی Ico گذشت و شایعات فراوانی حول محور یک دنباله رسمی برای بازی بین گیمرها میپیچید. در نهایت با معرفی و عرضه عنوان Shadow of the Colossus متوجه شدیم که عنوان جدید استودیوی Team Ico یک دنباله معنوی برای آن عنوان بوده و تشابهات زیادی بینشان وجود ندارد. حال دوازده سال از عرضه رسمی عنوان Shadow of the Colossus برای کنسول پلی استیشن ۲ در ماه اکتبر ساب ۲۰۰۵ میگذرد. بازی یکبار در اکتبر سال ۲۰۱۱ برای کنسول پلی استیشن ۳ باز پخش شده بود (به همراه بازی دیگر استودیوی Team Ico یعنی بازی Ico که به آن اشاره کردیم) و نسل جدیدی از گیمرها را نیز با شگفتیهای خود همراه ساخت. حال که در سال ۲۰۱۸ به سر میبریم، بازی برای کنسولهای جدید کمپانی سونی یعنی پلیاستیشن ۴ نیز منتشر شده است؛ البته با یک تفاوت بسیار عظیم نسبت به عرضههای گذشته و آن هم این است که بازی به طور کامل بازسازی شده است. عنوان Shadow of the Colossus که در بین تمامی دارندگان کنسولهای سونی به عنوان یکی از مهمترین عناوین و از شاهکارهای اصلی این سری کنسول شناخته میشود، گیمرهای این نسل را نیز فراموش نکرده و با عرضه دوباره خود، بسیاری از طرفداران را خوشحال کرده است. با گیم شات همراه باشید تا به نقد و بررسی بازی و عبور از میان نکات مثبت و منفی آن بپردازیم.
کمپانی سونی به کمک تیم توسعه دهنده Bluepoint Games این نسخه بازسازی شده را به کنسول پلیاستیشن ۴ آورد (تیمی که در توسعه اکثر بازیهای بازسازی شده شرکت سونی مانند عنوان God of War Collection، نسخه پلیاستیشن ۳ عناوین Ico & Shadow of the Colossus Collection و همچنین عنوان Uncharted: The Nathan Drake Collection برای پلیاستیشن ۴ نقش داشت). استودیوی مورد نظر، که تجربه فراوانی در آوردن خاطراتمان به نسلهای جدید دارد، بهترین گزینه برای سونی جهت زنده کردن عنوان Shadow of the Colossus بود. اولین و مهمترین ارتقایی که از یک بازی بازسازی شده و مخصوصاً عنوان Shadow of the Colossus انتظار میرفت، ارتقای گرافیکی است. معبدی که در بازی وجود دارد و مرکز اصلی بازی محسوب میشود، از زمان پلیاستیشن ۲ با چند هزار پیکسل، به چند میلیون ارتقا یافته و بسیار خیره کننده است. از اولین لحظهای که از پل میگذرید، تا جایی که صخرهها را شکسته و با عظمت باورنکردنی اولین کلوسوس مواجه میشوید، به سرعت متوجه خواهید شد که این یک آپدیت ساده یا یک نسخه ارتقا یافته نیست و بلکه با یک نسخه کاملاً از نو ساخته شده روبهرو هستید. با نکات خیرهکننده که در این نسخه بازسازی شده از عنوان Shadow of the Colossus مشاهده کردهایم، بدون هیچ شکی میتوانیم آن را با هر بازی بزرگی که این روزها منتشر میشود، مقایسه کنیم. کنسول پلیاستیشن ۲ قدرتهای لازم را برای ارائه تکنولوژی نورپردازی پویا به شکل امروزی را نداشت و یکی از دلایلی که این نسخه بازسازی شده، تا این حد موفق به درخشش شده است، تازه ماندن آن و پتانسیلی است که برای تکنولوژیهای امروزی داشته است. سایهپردازی بینظیر بازی از دیگر ارتقاهای گرافیکی فنی هستند که به شکل خاصی، بر روی زمین واقعی به نظر میرسند. اثرات پس پردازشی مانند عمق پویای زمین و حجم مه این بسته گرافیکی را به شکل با ثبات و دقیقی کامل کردهاند که هیچ المانی را از سایر بازیهای جدیدی که ساخته میشوند، کم ندارد. بر خلاف سری Uncharted: The Nathan Drake Collection، در بازی بخش photo mode نیز افزوده شده تا تمامی این تصاویر خیرهکننده را ثبت کرده و حفظ کنید.
عنوان Shadow of the Colossus به مانند هیچ یک از عناوین هم سبک خود نبوده و خبری از دشمنان معمولی نیست که از بین ببرید و تمام مبارزات بازی را غولهای عظیمالجثهای که با نام کلوسوس شناخته میشوند، تشکیل دادهاند. جدا از اینکه باید معماهایی را در جهت کشتن آنها حل کنید، شما همچنین مجبورید که دنیای بازی را برای پیدا کردن آنها پشت سر بگذارید. با بالا بردن شمشیر خود، شما سیگنال نوری دریافت میکنید که به شما مکانهای مورد نظرتان را نشان میدهد. این سیستم بازی را از یک عنوان اکتشافی به یک بازی پازل، پلتفرمر با مبارزات فوقالعاده تبدیل کرده است که با کمی برداشت از المان مدیریت منابع تکمیل شده است. علاوهبر اینکه باید مراقب جان خود باشید، همچنین باید مراقب کوچکترین عمل خود نیز بوده، زیرا با یک اشتباه ساده، زمانی که از یک کلوسوس بالا رفتهاید، میتوانید به پایین پرت شده و بمیرید. هر کلوسوس در بازی دارای قدرتها و نقطه ضعفهای خاصی است که این قدرتها نه تنها شامل قدرت فیزیکی بوده، بلکه پیدا کردن آنها را نیز دشوار میکند. در حینی که شمشیر شما ممکن است بتواند یک مسیر را به شما نشان دهد، شما مجبورید تا به سرزمین بالایی و یا پایینی آن مسیر سفر کنید تا بتوانید دشمن را بیابید. این جریانات شما را با یک سیستم گشت و گذار و جهتیابی، مقداری پلتفرمینگ و استفاده درست از تیر و کمان، برای کشاندن کلوسوس از دوردست به مسیرتان طرف کرده است؛ این موضوع بدین معنی است که شما خودتان را در معرض خطر نیز قرار میدهید، ولی این موضوع خود بخشی از سرگرمی بازی است. بسیار هیجانانگیز است که ببینید آن غولهای سنگی بزرگ، سلانه سلانه در حال نزدیک شدن به سمت شما هستند و قرار است تا در کسری از ثانیه با آنها مقابله کنید. هسته اصلی بازی، مبارزه با این کلوسوسهای سنگی بزرگ است و این حس قدرتمند و ضعفی که در طراحی اندازه شخصیت اصلی و دشمنان به وجود آمده است و همیشه شما را به این شک وا میدارد که آیا اصلاً میتوانید خراشی بر روی این موجودات بیاندازید، خود از بزرگترین نقاط قوت بازی محسوب میشود.
«واندر» (Wander) شخصیت اصلی بازی که به همراه اسب وفادارش «اگرو» (Agro) به دنبال نابودی کلوسوسها به منظور نجات دختر مرموزی است که زندگیاش به این کار بستگی دارد و واندر در این مسیر به حقیقت نزدیک میشود. روایت در عنوان Shadow of the Colossus و سایر ساختههای استودیوی Team Ico حرف اول را نمیزند، ولی نمیتوان از جنبههای داستانی بازی نیز به سادگی عبور کرد. زمانی که میخواهید دست به خلق یک بازی بزنید که هم در حال تعریف یک داستان قوی یا فضایی خاص است، ایجاد توازن بر روی داستان و گیمپلی، میتواند کاری بسیار دشوار باشد. به عنوان مثال، اکثر بازیهای ادونچر و روایتی مانند ساختههای Telltale در حال تعریف یک داستان بسیار خوب و شخصیتهای رنگارنگ هستند، ولی این عناوین برای کسی که به منظور لذت بردن از گیمپلی وارد شده به هیچوجه مناسب نبوده و این مسئلهای است که عنوان Shadow of the Colossus به خوبی از پس آن بر آمده است. واندر از نظر فیزیکی بسیار کوچک بوده و همچنین شمشیری که با خود حمل میکند نیز به اندازه سلاح «کلاود» (Cloud) در بازی Final Fantasy VII عظیمالجثه نیست. تیر و کمان وی برای سرگرم کردن دشمنان و ایجاد آسیبهای جزئی مناسب هستند، ولی نمیتوانند به تنهایی از پس هیولاها بر بیایند. نقشهچینی و حیلهگری، کلید اصلی موفقیت شما در مبارزات بوده و در این نسخه بازسازی شده نیز شاهد دقت بسیار بیشتری در این جزئیات و همچنین در حملات هستیم. در مجموع شانزده کلوسوس در بازی وجود دارند. طراحی دوباره هر کدام از این کلوسوسها بارها قدرتمندتر و دقیقتر از نسخه اورجینال است و طراحی موها در بازی، در میان باکیفیتترین طراحی موها در تمام صنعت بازیهای ویدیویی قرار میگیرد. تمامی این ارتقاها نمایانگر کار خارقالعاده استودیوی Bluepoint Games در خلق دوباره این عنوان است. به همان اندازه که در بازی تغییرات گرافیکی اعمال شده است، شاهد تحول کامل سیستم دوربین و کنترل بازی نیز بودهایم. بخش موسیقایی و صوتی عنوان Shadow of the Colossus خوشبختانه به مانند قبل است و تغییری در آن صورت نگرفته که نمایانگر کیفیت بالای موسیقی در بازی است. موسیقی همچنان در جنگ و مبارزات، نفسگیر و هیجانانگیز است؛ در این بین زمانی که واندر و اگرو در حال طی کردن مسیرهای طولانی بین نقاط مختلف دنیا هستند، موسیقیها از میان رفته و به صداهای سم اسب کفایت میکنند. این ویژگیها حس کامل یک بازی ماجراجویی را به بازیکنان منتقل میکنند. جلوههای صوتی نیز با اینکه در نوبه خود بهترین نیستند، ولی از برخورد شمشیر تا فرو رفتن تیر از تیر و کمان، همگی به درستی انجام شدهاند.
اگر یک نگاه جزئی به نسخه پلیاستیشن ۲ و نسخه ریمستر پلیاستیشن ۳ عنوان Shadow of the Colossus بیاندازید، متوجه خواهید شد که سیستم کنترل بازی به چه میزان نسبت به نسخه جدید، غیرقابل تحمل هستند. البته این بدین معنی نیست که بازی اورجینال عنوان بدی است، بلکه به دلیل فاصله زمانی که میان این دو بازی وجود دارد، به شکلی شاهد دو بازی کاملاً مجزا هستیم. استودیوی Bluepoint Games در زمینه تعمیرات کنترل بازی نیز معجزه کرده است. البته باید بدانید که شما میتوانید از میان چهار شیوه مختلف کنترل بازی یکی را برگزینید که یکی از آنها سیستم بازی اورجینال است. سیستم گرفتن (گرفتن لبهها و بدن کلوسوسها) قابل اعتمادتر و روانتر از نسخه اصلی پیاده سازی شده و به طور خلاصه همه چیز سر جای خود قرار دارد. دوربین بازی گاهی اوقات زیادی به محیط مبارزه و سایر اکشنها نزدیک شده، ولی اینگونه لحظات بسیار اندک هستند و مشکلی ایجاد نمیکنند. دیگر ارتقاها و بهبودهایی نیز در گیمپلی بازی صورت گرفته که کمتر آشکار هستند و با تجربه بلند مدت متوجه آنها خواهید شد؛ بهبودهایی از جمله: بهبود در مکانیک هدفگیری، دقت پریدن بیشتر، ذخیره خودکار بازی و ذخیره دورهای، HUD با قابلیت شخصیسازی، شنا کردن سریعتر از همیشه است و انیمیشنها نیز بسیار صاف و ملایم هستند. سیستم پلتفرمینگ نیز به لطف بازسازی کلی، بسیار خوش پرداختتر از عناوینی مانند Uncharted است. شما همچنین میتوانید از دکمههای جهت نمای کنترلر برای تعویض اسلحههای خود استفاده کنید که تغییر سریع از شمشیر به تیر و کمان را بسیار آسان کرده است. به واسطه سیستمهای جدید است که میتوانیم دستمان را به سوی این دسته از گنج های قدیمی دراز کرده و نگذاریم که ارزش آنها از بین برود و البته بارگذاری سریع از جمله بهبودهایی هستند که در نسخه بازسازی شده عنوان Shadow of the Colossus برای کنسول پلیاستیشن ۴ شاهد هستیم. نسخهپلی استیشن ۴ پرو نیز آمده تا همه این امکانات را زیباتر از پیش کند.
عنوان Shadow of the Colossus علاوهبر اینکه وظیفه خود به عنوان یک بازی ویدیویی را به خوبی انجام داده و شما را به شدت سرگرم میکند، در میان سایر بازیها، یکی از خوش چهرهترین و زیباترین آثار سالهای اخیر است. نحوه تاب خوردن و قرارگیری زاویههای دوربین، حس واقعی بودن را در شما ایجاد کرده و حس میکنید که در آن جا حضور دارید و میتوانید همه چیز را به دلخواه کنترل کنید. شما حتی میتوانید دوربین را در حین میان پردهها نیز تکان دهید. بازی دارای مواردی برای جمعآوری نیز بوده که به گیمرهای باحوصلهتر که میخواهند همه جای دنیای بازی را بگردند، توصیه میشود. به طور کلی، نسخه بازسازی شده از عنوان Shadow of the Colossus بدون شک یکی از بهترین تجربهها از یکی از بهترین بازیهای سبک ماجراجویی ساخته شده در طی پانزده سال گذشته است. در کنسول پلیاستیشن ۲ به شکلی ظاهر شد که برای سخت افزار آن دستگاه بسیار جاه طلبانه به نظر میرسید و نسخه پلیاستیشن ۳ نیز به سادگی یک پورت از روی کنسول قبلی بود که چیز خاصی به بازی نیافزوده بود. با این حال در نسخه جدیدی که به تازگی منتشر شده است، سازندگان به ما ثابت کردهاند که همچنان میتوان یک ایده قدیمی را برداشت و از آن یک اثر ناب با فرمولهای جدید خلق کرد. بازی بر روی هر دو کنسول پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن ۴ پرو فوقالعاده است و برای تمامی پلیاستیشن بازهایی که پیش از این به تجربه این اثر نپرداخته و آن را از دست دادهاند، شدیداً توصیه میشود. همچنین برای کسانی هم که پیش از این به تجربه بازی بر روی کنسول کلاسیک پلیاستیشن ۲ پرداختهاند، توصیه میکنیم که هم برای تجدید خاطرات و هم شگفتزده شدن، به تجربه این عنوان بپردازند.
5 دیدگاه
farhad001
با این نمره ای که دادین تجربه ش واجب شد
ممنون بابت بررسی
Dreams
این بازی بییییییییینظیره
اتمسفر گیرایی داره . گرافیک بازیم به شکل عجیبی نسبت به نسخه اصلی پیشرفت داشته
ممنون بابت بررسی نمره کاملا حقشه
pcgamer
من که نتونستم با این بازی ارتباط برقرار کنم ولی مبارک طرفداراش
Max
زمان انتشار این بازی در سال 2004 خب سن و سالی نداشتم و اصلا این بازی ندیدم و اگر هم می دیدیم نمی فهمیدم! اما چند سال قبل، یعنی اواخر نسل 7 با این شاهکار آشنا شدم، شاهکار الکی نه، نه به این خاطر که از تجربه ش لذت بردم بهش لقب شاهکار بدم، به هیچ وجه این بازی یکی از بهترین بازی های تاریخه بدون شک.
توی داستان بازی غرق خواهید شد، از گیم پلیش لذت می برید و بخش شنیداری بازی هم عالیه، حتمی نسخه نسل 8 چند ماه دیگه که قیمتش فروکش کنه تهیه می کنم و آرشیو. شما هم اگر این بازی تجربه نکردید بدون شک برید سراغش
ممنون آقای کاظمی، نقد خوب و دوست داشتنی بود
satan
سلام
ببخشید نویسنده محترم چند تا سوال داشتم! منظورتون از تعویض سلاح با دکمه های جهت نما چی بود دقیقا؟؟!! این ویژگی توی ps2 بود و با d pad می شد این کار رو انجام داد و چیز جدیدی نیست!!!! در ضمن تکون دادن دوربین توی میان پرده ها هم داخل ps2 انجام پذیر بود!! فکر کنم اصلا از نسخه ps2 اطلاع چندانی نداشتید وگرنه از این دو ویژگی به عنوان ویژگی های نسخه ps4 یاد نمی کردید