دیگر تا آغاز سال نو چیزی باقی نمانده و سال ۱۳۹۶ با تمام خوبیها و بدیها و خاطرات تلخ و شیرینی که برایمان داشت، قرار است برای همیشه به تاریخ بپیوندد. ما هم به مناسبت آغاز سال نو، تصمیم گرفتیم ۱۳ انیمیشن جذاب که متناسب با حال و هوای عید هم هستند را معرفی کنیم.
یادم میآید قبل از اینکه با هالیوود و کلا سینما و تلویزیون خارج از مرزهای کشور آشنا شوم، هرسال عید بزرگترین و البته جذابترین دغدغهای که داشتم این بود که هرچه زودتر صدا و سیما لیست برنامهها و مخصوصا فیلمها و سریالهایی که در ایام نوروز قصد پخش کردنشان دارد را معرفی کند. یادم میآید که حتی یک دفتر به خصوص آماده میکردم و فیلمهایی که به نظرم جالب و جذاب میآمدند را داخل آن مینوشتم. البته بماند که در ۹۰درصد مواقع، دید و بازدید و عید دیدنی یا بعضا مسافرت، باعث میشدند به جای مشاهده جذابترین فیلمهای هالیوود، در بهترین حالت ممکن، تنها ۴-۵ قسمت از مردان آهنین شبکه ۳ را ببینم! مطمئنم بخش زیادی از این خاطرات، خاطرات مشترک اکثر ما ایرانیهاست. اما امسال تیم GameShot قصد دارد تا سرحد امکان وابستگی به صدا و سیما در نوروز را برایتان از کم کند یا اصلا از بین ببرد. ما امسال قصد داریم پیسی یا لپتاپ شما را به یک صدا و سیما مستقل و سیار تبدیل کنیم و با پیشنهادات متفاوت و جامع خودمان، کاری کنیم تا در ایام نوروز، هر روز حداقل یک اثر جذاب برای تماشا کردن داشته باشید.
قبل از شروع لیست، به یک نکته مهم هم اشاره کنم آن هم اینکه در این لیست، هدف، معرفی انیمیشنها و انیمههایی هستند که علی رغم ارزش بالایی که دارند، فضایی کمیک دارند و میتوانند حس خوبی بهتون القا کنند. در نتیجه به این لیست به عنوان لیستی از بهترین انیمیشنها و انیمههای تاریخ نگاه نکنید. هرچند میتوانید منتظر چنین لیستی در آیندهای نزدیک باشید! نکته دیگر هم این است که سعی شده در این متن، از آثار فوقالعاده معروفی مانند «عصر یخبندان» و «ماداگاسکار» و «شرک» و «پاندا کنگفو کار» و کلاسیکهای دیزنی و پیکسار صرف نظر شود چون فارغ از اینکه این آثار میتوانستند در این لیست قرار بگیرند یا خیر، بعید میدانم کسی باشد که تاکنون این انیمیشنها را ندیده باشد. درنهایت هم اینکه اعدادی که کنار این آثار میبینید، نه به معنی رتبهبندی هستن و نه به معنی اینکه چه روزی این آثار را ببینید و صرفا برای خواناتر شدن متن، از این اعداد استفاده شده است.
پسر بابانوئل کنونی پس از اینکه متوجه میشود که کادوی یکی از بچهها از قلم افتاده و او نمیتواند در روز کریسمس کادو خود را دریافت کند، به همراه پدربزرگ خودش (بابانوئل بازنشسته!) وارد سفری برای رساندن این کادو به دست آن بچه میشود.
مطمئنا شما هم درست مانند خود من، بارها و بارها شاهد انیمیشن یا فیلمی مناسبتی با همین خلاصه داستان یا خلاصه داستانی مشابه بودهاید و به همین دلیل شما هم باز درست مانند من، در نگاه اول هیچ امیدی به انیمیشن Arthur Christmas نمیبندید. اما این انیمیشن با وجود خلاصه داستان کلیشهایش، اثری بسیار جذاب و اتفاقا غیرکلیشهای است. کمدیای که در Arthur Christmas وجود دارد، میتواند هرکسی با هر سلیقهای را بخنداند و از آن مهمتر اینکه داستان این انیمیشن هم باز میتواند هرکسی را با خودش همراه کند. ضمن اینکه نکات و جزئیات زیادی هم در Arthur Christmas کریسمس وجود دارد که باعث میشود این انیمیشن تبدیل به اثری قابل احترام شود. علاوهبر تمام اینها، این انیمیشن یک حرفی هم برای گفتن دارد و مفهومی در دل خودش دارد که میتواند به فکر فرو ببردتان.
کارگردانی این انیمیشن برعهده «سارا اسمیت» (Sarah Smith) و «بری کوک» (Barry Cook، کارگردان انیمیشن Mulan) است و از صداپیشگان انیمیشن هم میتوان به «جیمز مکآوی» (James McAvoy)، «بیل نایی» (Bill Nighy) و «هیو لاری» (Hugh Laurie) اشاره کرد. امتیاز IMDB این انیمیشن ۷.۱/۱۰ است و منتقدان سایت Metacritic هم به Arthur Christmas نمره ۶۹/۱۰۰ دادند. امتیازات این انیمیشن به خودی خود امتیازات خوبی هستند اما با در نظر گرفتن مناسبتی بودن آن، این امتیازات ارزش بیشتری هم پیدا میکنند.
در آسمان قلعهای وجود دارد که قدرتمندان بسیاری در پی دست یافتن به آن هستند. دختری که متولد همان قلعه هست، به زمین سقوط میکند و پسر بچهای فقیر تصمیم میگیرد از او محافظت کند و این دختر را به زادگاهش برگرداند تا علاوهبر نجات دادن این دختر، بتواند به خودش و مردم ثابت کند که پدرش دیوانه نبوده و واقعا قلعهای در آسمان وجود دارد.
انیمه Castle In The Sky عمیقترین ساخته استاد «هایائو میازاکی» (Hayao Miyazaki، خالق شاهکارهایی همچون پرنسس مونونوکه، شهر اشباح، قلعه متحرک هاول، پونیو و…) نیست. قویترین هم نیست. موفقترین هم نیست و حتی به نسبت دیگر آثار میازاکی، از شهرت بسیار پایینتری هم برخوردار است اما با همه این حرفها، شاید دوست داشتنیترین، یا بهتر بگوییم، شیرینترین اثری که تا به حال هایائو میازاکی ساخته، همین «قلعهای در آسمان» باشد. داستان این انیمه مانند تمام آثار هایائو میازاکی، داستانی شاعرانست و شخصیتهای اصلی آن هم باز درست مانند اکثر آثار میازاکی، کودکانی هستند که «بد بودن» و «تاریک بودن» اصلا برایشان معنایی ندارد اما دنیای اطرافشان هم «تاریک» است و هم «بد». قلعهای در آسمان، انیمهای بسیار شیرین است که هرزگاهی با کمدی جالبی هم توام میشود تا شیرینی بیشتری نسبت به بقیه آثار میازاکی داشته باشد. این انیمه هم مانند دیگر آثار استاد، تلخی خاصی درونش وجود دارد اما در نهایت، شیرینی این اثر بر تلخیش میچربد و میتواند شما را به دنیای پاک و شیرین کودکی برگرداند.
این انیمه هماکنون با کسب نمره ۸.۱/۱۰ در لیست ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ از دیدگاه سایت IMDB، رتبه ۲۵۰ را در دست دارد! از عوامل آن هم تنها کافیست همین را یاداوری کنم که نویسنده و کارگردان این اثر، استاد هایائو میازاکی است.
۳- Megamind
دو کودک فضایی به طور همزمان به کره زمین سقوط میکنند. یکی از این کودکان که قدرتهایی مانند سوپرمن دارد، در آغوش یک خانواده مهربان بزرگ میشود و کودک دیگر که کله بسیار بزرگی داد و نابغه است، توسط زندانیان یک زندان! اینگونه میشود که کودک اول ابرقهرمان میشود و کودک دوم، ابرشرور…
انیمیشن Megamind از آن دست انیمیشنهای غیر منتظره است. داستان کلی این انیمیشن واقعا جذاب است و به لطف داستانش، مفاهیم بعضا بسیار عمیقی هم در دل این اثر وجود دارد. این مفاهیم انقدر عمیق هستند که حتی اگر در اینترنت سرچ کنید، افراد زیادی را میبینید که معتقدند Megamind یک اثر فلسفی است! من به شخصه این انیمیشن را یک اثر فلسفی نمیدانم ولی مفاهیمی که در دل این اثر وجود دارد واقعا قابل تامل و عمیق هستند. به جز این مورد، انیمیشن Megamind یک کمدی بسیار خندهدار و جالب هم به شمار میرود. صحنههای کمدی فیلم خیلی خوب از آب درآمدهاند و خیلی بعید میدانم کسی باشد که این انیمیشن را بدون خندیدن به اتمام برساند.
انیمیشن Megamind تاکنون توانسته نمره ۷.۳/۱۰ را از سایت IMDB و نمره ۶۳/۱۰۰ را هم از منتقدان سایت Metacritic کسب کند. کارگردانی این انیمیشن برعهده «تام مکگرث» (Tom McGrath، یکی از نویسندگان و کارگردانان سری انیمیشنهای ماداگاسکار) است و از صداپیشگان این انیمیشن هم میتوان به نامهای مطرح و بزرگی همچون «برد پیت» (Brad Pitt)، «ویل فرل» (Will Ferrell)، «جونا هیل» (Jonah Hill)، «جی کی سیمنز» (J.K. Simmons)، «تینا فی» (Tina Fey) و «بن استیلر» (Ben Stiller) اشاره کرد.
۴– Cloudy with a Chance of Meatballs
مخترعی جوان موفق میشود دستگاهی به آسمان بفرستند که با استفاده از مواد اولیهای که در ابرها و آسمان وجود دارد، غذاها و خوردنیهای مختلف درست کند و بارانی از خوراکی تولید کند.
ایده اولیه انیمیشن Cloudy with a Chance of Meatballs به معنی واقعی کلمه احقانست! اینکه «چی میشد اگر جای قطرات آب، از آسمان پیتزا میبارید» از آن دست ایدههاییست که بعید میدانم یک انسان در شرایط عادی بتواند به آن دست پیدا کند. اما «فیل لرد» (Phil Lord) و «کریستوفر میلر» (Christopher Miller) کسانی نیستند که بخاطر معمولی بودنشان شناخته شوند و در تمام آثارشان، مخصوصا انیمیشنهای بینظیری که ساختهاند، خلاقیتها و ایدههای عجیب و غریب بسیار زیادی را مطرح کردهاند که تقریبا تمام این ایدهها و خلاقیتها هم در نوبه خود بسیار خوب جواب دادهاند. «ابری با احتمال بارش کوفته قلقلی» (!) انیمیشنیست که پر از صحنههای خندهدار و کمدی احمقانه (نه به معنای بدش!) است و واقعا اگر کسی بتواند این انیمیشن را ببیند و شوخیهایش را هم متوجه شود اما نخندد، کار بسیار سختی انجام داده است. به جز همه این موارد، یک سری مفاهیم هم در دل انیمیشن وجود دارد که باعث میشود این انیمیشن هم مانند بقیه انیمیشنهای فیل لرد و کریستوفر میلر (به عنوان مثال انیمیشن فوقالعاده The Lego Movie)، اثر باارزشی محسوب شود.
شماره اول Cloudy with a Chance of Meatballs تاکنون توانسته نمره ۷/۱۰ از سایت IMDB و ۶۶/۱۰۰ را از منتقدان سایت Metacritic کسب کند. از گویندگان این انیمیشن هم میتوان به «بیل هیدر» (Bill Hader)، «آنا فریس» (Anna Faris)، «اندی سمبرگ» (Andy Samberg)، «نیل پاتریک هریس» (Neil Patrick Harris)، «ویل فورت» (Will Forte)، «بروس کمپبل» (Bruce Campbell) و «جیمز کان» (James Caan) اشاره کرد.
۵- UP
پیرمردی تنها پس از اینکه در شرایطی قرار میگیرد که مجبور میشود خانهاش را از دست بدهد، تصمیم میگیرد خانهاش را، که یاداور همسرش هم هست، با بادکنک به پرواز دراورد و جایی ببرد که همیشه خودش و همسرش آرزوی رفتن به آنجا را داشتند.
اگر صادقانه بخواهیم بگوییم، تک تک آثار پیکسار بدون ذرهای شک، میتوانند در تمام لیستهای برترین انیمیشنهای تاریخ، قرار گیرند. اما در این متن، تصمیم گرفتیم تنها یکی از شاهکارهای پیکسار یعنی UP را وارد لیست کنیم. دلیلش هم این است که انیمیشن UP با وجود اینکه یکی از شناختهشدهترین انیمیشنهای تاریخ است، اما در کشور ما، آنچنان هم شناخته شده نیست. درواقع اگر فیلمباز باشید، این شاهکار را دیدهاید اما اگر فیلمباز نیستید، احتمالش زیاد است که UP را هم تاکنون ندیده باشید. انیمیشن UP با داستان عمیق و تاثیرگذار خودش انقدر خوب است که حتی اگر هیچ علاقهای به انیمیشنها هم نداشته باشید، باز هم از این اثر لذت خواهید برد. این انیمیشن پر از مفاهیم عمیق ریز و درشت است که به لطف «انیمیشن بودن»ـش توانسته به زیباترین، تمثیلیترین و شاعرانهترین حالت ممکن، این مفاهیم را به تصویر بکشد. درضمن کمدی این انیمیشن را هم نباید دست کم بگیرید چون UP به راحتی میتواند بارها و بارها شما را به خنده وادارد.
از موفقیتهای UP همین بس که در مراسم اسکار سال ۲۰۱۰، این انیمیشن نه تنها نامزد (و البته برنده) دو جایزه بهترین موزیک متن و بهترین انیمیشن سال شد، بلکه نامزد جوایز مهمی همچون بهترین فیلمنامه و از همه مهمتر، بهترین فیلم سال هم شد. UP هماکنون با کسب نمره ۸.۳/۱۰ از کاربران سایت IMDB، رتبه ۱۱۳ را در میان ۲۵۰ فیلم برتر تاریخ از دیدگاه این سایت، دارد. منتقدان سایت Metacritic هم به این انیمیشن نمره ۸۸/۱۰۰ دادهاند. کارگردانی این انیمیشن برعهده «پیت داکتر» (Pete Docter، خالق شاهکارهایی همچون «کمپانی هیولاها» و Inside Out) و «باب پترسن» (Bob Peterson) است. درمیان گویندگان اثر هم به جز «کریستوفر پلامر» (Christopher Plummer)، نام بزرگی به چشم نمیخورد.
۶- Rango
یک آفتابپرست، به گویندگی «جانی دپ» (Johnney Depp)، که جز دروغ گفتن، لاف زدن و دغلبازی هیچ مهارت دیگری ندارد، به صورت اتفاقی، به عنوان کلانتر یک شهر کوچک انتخاب میشود. اما نمیداند که این شهر خلافکاران مشهور و بسیار خطرناکی دارد و ساکنان شهر هم با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم میکنند.
انیمیشن Rango یکی دیگر از انیمیشنهای برنده اسکار این لیست است. Rango بیشتر از آن که یک انیمیشن باشد، یک اثر کمدی است که بخاطر داستانش و شخصیتهایش، مجبور شده انیمیشن باشد. فیلمنامه Rango در کنار گویندگی بسیار عالی جانی دپ، بزرگترین نقطه قوت اثر محسوب میشود. درواقع خود شخصیت «رنگو»، که شاید بتوان آن را یکی از بهترین شخصیتهای تاریخ انیمیشنها هم نام برد، حاصل یک شخصیتپردازی بسیار عالی و یک گویندگی حرفهای است. اما انیمیشن Rango تنها در «کمدی بودن» و شخصیت اصلیاش خلاصه نشده و داستان جذابش در کنار مفاهیمی که در دل اثر گنجانده شده، و صدالبته زیبایی بصری اثر، باعث شده Rango یک اثر بسیار با ارزش باشد.
انیمیشن Rango هماکنون رتبه ۷.۲/۱۰ را از کاربران سایت IMDB کسب کرده و منتقدان Metacritic هم به این اثر نمره ۷۵/۱۰۰ دادهاند. کارگردان این انیمیشن برنده اسکار، «گور وربینسکی» (Gore Verbinski)، یکی از کارگردانان هر سه شماره اول دزدان دریایی کارائیب است و در تیم صداپیشگان اثر هم به جز جانی دپ، بازیگران مطرحی همچون «ایزلا فیشر» (Isla Fisher)، «ابیگیل برسلین» (Abigail Breslin)، «آلفرد مولینا» (Alfred Molina) و «بیل نایی» (Bill Nighy) حضور دارند.
6 دیدگاه
Max
رنگو و Up فراتر از شاهکارن… من رنگو سال ها قبل، شب چهارشنبه سوری از تلویزیون دیدم!
saralove
فقط رنگو دیدم و حسابی بهم چسبیده
این Castle in the Sky هم به نظر جالب میاد اتمسفر و داستانش، رفت تو لیست دانلود که ببینمش طی این روزها
farhad001
Cloudy with a Chance of Meatballs واقعا عالیه هنوزم نگاه کردنش جذابه
oldboy
واقعا خیلی خیلی ممنون بابت معرفی
Dreams
انیمیشنا یه مقدار قدیمی بودن ولی در کل خسته نباشید میگم
ahmad-black
انیمیشن فقط رالف خرابکار و کرودس!
آجیل دستتونه بزارید زمین و این دوتا شاهکار ببینید