سیاستهای فرهنگی در کشور ما شکست خوردهاند. متاسفانه علی رغم داشتن عظیمترین ظرفیتهای بومیسازی کالاهای فرهنگی مثل بازی و فیلم و سریال و انیمیشن، در این زمینه عملکردی ضعیف داشتهایم.
پیشرفتهای تکنولوژیک در زمینهی رسانههایی همچون بازی و فیلم و انیمیشن باعث شده تولیدکنندگان بزرگ این محصولات، فرهنگ خود را به سراسر دنیا صادر کنند. از این پدیده در کشور ما به عنوان جنگ نرم یاد میشود. در نتیجهی این تلقی، هر روز در همایشها و در برنامههای مختلف رسانهی ملی شاهد آسیبشناسیها و هشدارهای مختلف در رابطه با تهاجم فرهنگی هستیم. اما کافیست به آمار استفادهی نسل جوان از رسانههای غربی -اعم از بازی، فیلم، سریال و انیمیشن- نگاهی داشته باشیم تا بفهمیم نسل جوان از سیاستهای فرهنگی مبتنیبر هشدار و ترساندن خسته شده و به عبارت دیگر گوشها از این قبیل حرفها پر شدهاند. برای نمونه فقط به ذکر آمار در خصوص بازیهای ویدئویی اکتفا میکنیم تا مشخص شود سیاستهای فرهنگی در کشور چقدر در زمینهی جلوگیری از «تهاجم فرهنگی» موثر بودهاند.
طبق مطالعات آماری مرکز تحقیقات بازیهای دیجیتال در سال ۹۴ از هر خانوار ایرانی به طور متوسط یک نفر وقت خود را صرف بازیهای ویدئویی میکند. و در مجموع ۲۳ ملیون نفر در ایران به این بازیها میپردازند و از میان این جمعیت بیشترین آمار به ترتیب به نوجوانان بین ۱۲ تا ۱۹ سال (۳۳درصد)، جوانان بین ۲۰ تا ۲۴ سال (۲۹درصد) و کودکان زیر ۱۲ سال (۲۵درصد) اختصاص دارد. بازیهای ویدئویی براساس آمار ارائه شده یکی از پرطرفدارترین رسانهها در میان کاربران ایرانی هستند. بر اساس گزارش مذکور در بازار داخلی مبلغ ۴۶۰ میلیارد تومان (مشتمل بر هزینههای نرمافزاری و سختافزاری)صرف بازی های ویدئویی شده که تنها ۵ درصد ارزش این بازار متعلق به بازیهای ایرانی بوده است. این آمار قطعا از سال ۹۴ تاکنون به شکل چشمگیری افزایش داشتهاست.
کالاهایِ فرهنگیِ این چنینی با دارا بودن ظرفیتهای عمدهی فرهنگی، آموزشی و اقتصادی ضمن اینکه نوید بخش فرصتهای بیشمار هستند؛ چالشها و نگرانیهایی را نیز پیش روی ما قرار دادهاند که از جمله مهمترین آنها میتوان به استفاده از محورهای جنسی، ترویج فرهنگ مصرف مواد مخدر، خشونت و اسلام ستیزی توسط شرکت های تولیدکنندهی غربی اشاره کرد.
چالش های پیش رو زمانی نگران کنندهتر میشود که در نظر بگیریم مصرفکنندگان عمدهی این کالاهای فرهنگی، تاثیرپذیرترین اقشار جامعه، یعنی کودکان و نوجوانان هستند. با این ملاحظات به نظر میرسد چنانچه در سیاستهای فرهنگیمان تجدید نظر نکنیم و سرمایهگذاری کافی در زمینهی بومیسازی محصولات فرهنگی انجام نگیرد نهتنها از فرصتهای اقتصادی دارای ارزش میلیاردی محروم خواهیم ماند بلکه با مشکلات جدی فرهنگی اعم از بحران هویت در نسلهای جوان روبه رو خواهیم شد.
برای بومیسازی باید چگونه عمل کنیم؟
تمامی محصولات رسانهای حتی بازیهای ویدئویی را میتوان مدیومی برای بیان هنری محسوب کرد. هر مدیوم هنری شامل دو بخش صورت و محتواست. در نتیجه واضح است که برای تولید بومی این محصولات باید به دنبال ظرفیتهای موجود در دو بخش ناظر به صورت و ناظر به محتوا باشیم.
خوشبختانه در کشوری زندگی میکنیم که سابقهیِ تمدنیِ عظیمی دارد. این سابقهی تمدنی ظرفیتهای بینظیری را برای بومیسازی محصولات فرهنگی در هر دو بخش صورت و محتوا در اختیار ما قرار میدهد. پرداختن به تمامی این ظرفیتها در یک مقاله غیرممکن است؛ لذا تنها به ذکر دو مورد از گنجینههای فرهنگیِ در حال خاک خوردن بسنده خواهیم کرد.
نقشمایههای غنی سفالینههای شوش:
چنانچه در تصاویر مشاهده میکنید نقشمایههای سفالینههای باستانی شوش قابلیت تبدیل شدن به طرحهای گرافیکیِ چشمنواز را دارا میباشند. این نقشمایهها علیالخصوص میتوانند برای تولید بازیهای مینیمال گوشیهای موبایل و تبلت مفید باشند. از این نقوش میتوان در زمینهی بافتهای گرافیکی و آیکون و کارکتر در بازیها یا در انیمیشن استفاده کرد. استفاده از این بنمایههای بومی و باستانی در محصولات فرهنگی مزایای بیشماری خواهد داشت از جمله تقویت احساسات ملی و مبارزه با بحران هویت.
عجایبالمخلوقات و غرایبالموجودات قزوینی:
زکریای قزوینی مجموعهای از واقعیت تا خیال، دیدهها تا نادیدهها، تاریخ تا افسانه، و علم تا جادو را در کتابی گرد آورده و آن را عجائبالمخلوقات و غرایبالموجودات نامیده است. این کتاب شامل مجموعه مطالبی است که به تصویرسازی موجودات خیالی و اسطورهای میپردازد. این کتاب را میتوان نوعی دایرهالمعارف جهان فانتزی دانست. برای خلق موجودات افسانهای و درونمایههای اساطیری در محصولات رسانهای میتوان از این کتاب استفاده کرد. همانطور که در تصاویر ملاحظه میکنید نسخهی مصور این کتاب پر از تصاویر این موجودات خیالی میباشد.
کلام آخر:
بومیسازی محصولات فرهنگی و رسانهای مقولهایست دارای اهمیت حیاتی. اگر سرمایهگذاری کافی در این زمینه صورت نگیرد در سالهای آتی بحرانهای فرهنگی گریبانگیر نسل جوان خواهد شد. خوشبختانه سابقهی تمدنی ایران عزیز برای ما گنجینههای فرهنگی عظیمی فراهم کرده است که میتوانیم با استفاده از آنها و بدون نیاز به تاریخسازی و جعل (اقدامی که کشورهایی مثل آمریکا در تولید محصولات فرهنگی خود انجام میدهد) اقدام به تولید بومی این محصولات و صادر کردن فرهنگ خود به سراسر دنیا، کنیم.
5 دیدگاه
farhad001
اگر دولت توجهی به فرهنگ سازی در رسانه نکنه اوضاع مردم خیلی قاراشمیش میشه
دیگه مث قدیم نیست که بچه ها از طریق محیط فرهنگشون رشد کنه
ممنون بابت مقاله
سید احمد مصطفوی
باید امیدوار بود که توی سیاستهای فرهنگی تجدید نظر کنن وگرنه این راه به ترکستان است…
ممنون از وقتی که گذاشتید و متن رو مطالعه کردید.
رویا
توجه میکنه ولی اسمش فرهنگ نیست
با تشکر
fighter
مطلب جالی بود خسته نباشید میگم جناب مصطفوی
سید احمد مصطفوی
ممنونم از وقتی که گذاشتید. نظر لطف شماست.