در این مقاله قصد داریم به نکات جالبی در مورد کلاه دستهبندی که یکی از مهمترین اشیای دنیای جادویی مجموعه هری پاتر محسوب میشود، بپردازیم.
این کلاه دستهبندی توسط موسسان مدرسه سحر و جادوی هاگوارتز به وجود آمده است و وظیفه دارد دختران و پسران نوجوانی که دعوتنامه دریافت کردهاند را در گروههای گریفیندور، ریونکلاو، هافلپاف و اسلیترین جای دهد. شاید در ظاهر با کلاهی گرد و خاک گرفته و به درد نخور طرف باشیم، اما اگر کمی دقت کنیم، متوجه میشویم که این کلاه با انتخابهای خود، در واقع مسیر دنیای جادویی و سرنوشت نسلهای زیادی از جادوگران را تغییر داده است.
برخی از رازهای این کلاه، مانند احضار کردن شمشیر گریفیندور، حتی برای طرفداران عادی مجموعه هری پاتر که کتابهای آن را نخواندهاند نیز فاش شدهاند، اما بیشتر رازهای این کلاه از جمله حواشی پیرامون آن و ماهیتش برای بسیاری جای سوال دارد. برای پیدا کردن جواب سوالاتمان تمامی اطلاعات موجود در مورد آن را از کتابها، فیلمها، مصاحبهها، بازیها و حتی محتوای اینترنتی استخراج کردهایم تا بتوانیم مطلب جامع و کاملی را درمورد کلاه دستهبندی تهیه کنیم.
در ادامه میتوانید ۱۵ نکته در مورد کلاه دستهبندی مجموعه هری پاتر که نمیدانستید را مطالعه کنید:
- این کلاه تقریبا ۱۰۰۰ سال قدمت دارد
این شی جادویی قدمت زیادی داشته و کهنه بودن آن تنها جنبه نمایشی ندارد. تنها اطلاعات موجود به این نکته اشاره دارند که مدرسه هاگوارتز در قرن نهم توسط «گودریک گریفیندور» (Godric Gryffindor)، «رونا ریونکلاو» (Rowena Ravenclaw)، «هگلا هافلپاف» (Helga Hufflepuff) و «سالازار اسلیترین» (Salazar Slytherin) تاسیس شد و آنها تصمیم گرفتند دانش آموزان را به ۴ گروه تقسیم کنند. دلیل آن کار این بود تا موسسان که هر یک جادوگران بسیار قدرتمندی بودند، بتوانند طرز استفاده از قدرتشان را به دانش آموزانی که استعدادهایی شبیه به خودشان دارند، بیاموزند. زمانی که ۴ موسس مذکور پیر شدند، این سوال برایشان پیش آمد که وقتی از دنیا رفتند، چگونه جادوگران تازه وارد را در گروههای مختلف دستهبندی کنند و چگونه به استعدادهای هر یک از آنها پی ببرند؟ همین سوال بود که باعث شد کلاه دستهبندی به وجود بیاید. ۴ موسس جادوهای خود را در این کلاه با یکدیگر ترکیب کردند تا به جای آنها، وظیفه دستهبندی سال اولیها را به درستی انجام دهد.
- این کلاه به ندرت دچار تردید میشود
هرچند این کلاه به انتخاب سریع و دقیق دانش آموزان جدیدالورود معروف است، اما زمانهایی بودهاند که برای دستهبندی دانش آموزان به مشکل برخورده و زمان نسبتا طولانی صرف فکر کردن و سبک و سنگین کردن شرایط کرده است. به چنین شرایط نادری که کلاه دستهبندی نمیتواند به درستی گروه دانش آموزان جدید را تعیین کند در اصطلاح «هتستال» (Hatstall) میگویند. علت چنین موقعیتی نیز به این دلیل است که برخی از جادوگران استعدادهای بالقوه بسیاری دارند و میتوانند در گروههای مختلف، جنبههای دیگری از قدرت درونی خود را شکوفا کنند.
دستهبندی خود هری پاتر به یکی از همین هتستالها منجر میشود و کلاه دستهبندی در جای دادن پاتر بین گروههای اسلیترین و گریفندور به شک و تردید میافتد. با توجه به منابع اصلی (مجموعه کتابهای هری پاتر) دستهبندی هرماینی گرنجر نیز بیشتر از حد معمول طول کشیده و کلاه در ابتدا سعی داشته است تا او را به خاطر هوش زیادی که داشت، در گروه ریونکلاو عضو کند.
از دیگر مواردی که کلاه دستهبندی به مشکل برخورد کرد، میتوان به دستهبندی «مینروا مکگوناگل» (Minerva McGonagall) و «پیتر پتیگرو» (Peter Pettigrew) اشاره کرد. جالب است بدانید که این شی جادویی برای تعیین گروه پتیگرو به ۵ دقیقه کامل زمان نیاز داشته که در تاریخ مدرسه علوم و فنون جادویی هاگوارتز بیسابقه است.
- کلاه دستهبندی هر سال یک شعر جدید را برای خیر مقدم دانش آموزان جدید آماده میکند
کلاه جادویی از همان سالی که به وجود آمده تا کنون هر سال یک شعر جدید را برای خوشآمد گویی به جادوگران جدیدالورود آماده کرده است. «ران ویزلی» (Ron Weasley) در کتاب به این موضوع اشاره میکند که این کلاه اکثر اوقاتی را که در طاقچه به سر میبرد، مشغول ساختن اشعار جدید برای سال آینده است.
از آنجایی که هری پاتر و دوستان صمیمیاش اکثر مراسمهای خوشآمد گویی را از دست دادهاند، خوانندگان کتاب نیز موفق نشدهاند به تمامی شعرهای ساخته شده توسط کلاه دستهبندی گوش فرا دهند، البته در کل ۳ شعر جدید را میتوانیم در کتابها از این کلاه جادویی مشاهده کنیم که نسبت به مجموعه فیلمهای سینمایی آن تعداد بسیار زیادی است چرا که در فیلمهای هری پاتر به کلی این موضوع فراموش شده است و کلاه جادویی در فیلم به هیچ شعری اشاره نمیکند.
جالب است بدانید که اکثر شعرهای کلاه مورد نظر دارای معانی پنهانی و مختلفی هستند که به دیگران و به خصوص دانش آموزان جدید در مورد خطرات موجود در جنگل ممنوعه، دنیای جادویی و جادوی سیاه هشدار میدهد.
- این کلاه برای دستهبندی افراد از قدرت ذهن جویی استفاده میکند
همانطور که اطلاع دارید، خانم «جی. کی. رولینگ» (JK Rowling)، نویسنده کتابهای هری پاتر، سایت پاترمور را برای بازگو کردن حقایق و یا اتفاقاتی که شاید برای مخاطبان مبهم بودهاند، تاسیس کرده است. یکی از این موارد که برخی از تئوری پردازان مدتها پیش به آن اشاره میکردند، استفاده کلاه دستهبندی از قدرت «ذهن جویی» (Legilimency) برای دستهبندی دانش آموزان است. این همان قدرتی به شمار میرود که جادوگران بزرگی از جمله «ولدومورت» (Voldemort)، «دامبلدور» (Dumbledore) و «اسنیپ» (Snape) در آن خبره بودهاند.
شاید «مشنگها» (افراد غیر جادوگر) این جادو را با ذهن خوانی به اشتباه بگیرند، اما در دنیای جادویی ذهن جویی اندکی متفاوت بوده و تنها به افکارات شخص مقابل میتواند دسترسی داشته باشد که امکان تغییر آن نیز وجود دارد. به همین دلیل نباید فکر کرد که کلاه جادویی برای دستهبندی دانش آموزان ذهن آنها را میخواند و به اسرارشان دسترسی پیدا میکند؛ بلکه با مطالعه افکارات خودآگاه و ناخودآگاه آنها، شخصیت و ذات واقعی آنها را کشف میکند و به همین خاطر دستهبندی برخی از جادوگران نسبت به بقیه کار دشوارتری بوده و ممکن است هتستال رخ دهد.
- کلاه دستهبندی به جای موسسان هاگوارتز صحبت میکند
اگر به خاطر داشته باشید، در ابتدای این مقاله اشاره کردیم که ۴ موسس اصلی مدرسه هاگوارتز جادوی خود را با هم ترکیب کردند و ذهن این کلاه را به وجود آوردند؛ بنابراین، هر سخنی که از کلاه شنیده شود، در واقع سخن موسسان مدرسه است. رولینگ در مصاحبه جداگانهای اعلام کرده بود که این کلاه دارای هویت مخصوص به خود است که از ترکیب ۴ موسس هاگوارتز به وجود آمده و اینگونه نیست که در مقابل دانش آموزان مختلف جبهه بگیرد و جانبداری کند.
به همین دلیل است که این کلاه با جادوگرانی که از خاندان اصیل نیستند همان رفتاری را از خود نشان میدهد که با دیگر جادوگران دارد چون ۳ موسس هاگوارتز از جمله گریفیندور، ریونکلاو و هافلپاف هیچ مشکلی با مشنگها نداشتند و تنها سالازار اسلیترین بود که از مشنگها نفرت زیادی داشت.
- این کلاه در اصل به گریفیندور تعلق داشت
ایده اصلی به وجود آوردن یک کلاه برای دستهبندی دانش آموزان در واقع فکر گوریک گریفیندور بود و او برای این کار از کلاه خودش استفاده کرد. به همین خاطر است که رابطه خاصی میان کلاه و شمشیر برقرار است چرا که هر دو دارایی گریفیندور بودهاند و یک گریفیندوری واقعی همانند پاتر و نویل لانگباتم میتواند شمشیر را از کلاه بیرون بکشد.
البته خانم رولینگ دقیقا مشخص نکرده است که چگونه ۳ موسس دیگر به خصوص اسلیترین با این موضوع کنار آمده و چطور یک شی بیطرف که هیچ نسبتی با موسسان نداشته باشد را برای کار به این مهمی انتخاب نکردهاند.
- کلاه ممکن است اشتباه کند
شاید گفته شود که کلاه دستهبندی برای تعیین گروه دانش آموزان هیچ وقت اشتباه نمیکند، اما خود رولینگ اعتراف کرده که این کلاه در برخی از موارد اشتباههای کوچکی کرده است. به عنوان مثال راه دادن شخصی همانند پتیگروه در گروه گریفیندور که شجاعت و وفاداری در آن حرف اول را میزند به نوعی اشتباه بود، هرچند پتیگرو در آخر داستان اندک شجاعت و وفاداری از خود نشان داد، اما حتی آن صحنه نیز نمیتواند کل شخصیت او را برای مخاطبان تغییر دهد.
فراموش نکنیم که مخالف این موضوع نیز وجود دارد. به عنوان مثال نویل لانگباتم در ابتدا فردی بسیار ترسو و دست و پاچلفتی بود، اما رفته رفته و با سخت شدن شرایط، او به فردی بسیار شجاع و جنگجو تبدیل شد که از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به جادوی سیاه دریغ نکرد. او حتی موفق شد شمشیر گریفیندور را از کلاه دستهبندی بیرون بکشد و یکی از مهمترین جان پیچهای ولدومورت را به وسیه آن از بین ببرد.
۸. رولینگ ایدههای دیگری در مورد دستهبندی دانش آموزان جدید داشته است
خانم رولینگ برای اضافه کردن شخصیتها، موجودات، مکانها و دیگر موضوعات به دنیای جادویی هری پاتر آزمون و خطاهای زیادی را انجام داده و خلق این کلاه جادویی، نتیجه همین آزمون و خطاها بوده است. قبل از اینکه رولینگ ایده کلاه سخنگو را در داستان پیاده کند، حداقل ۲ روش دیگر برای دستهبندی ورودیهای جدید را در ذهن داشت.
اولین ایده به یک وسیله کهنه و قدیمی مربوط بود که با استفاده از جادوهای گوناگون، گروه هر دانش آموز را تعیین میکرد. رولینگ در مصاحبهای اعلام کرد کرد که این ایده را به خاطر سادگی بیش از حد و در عین حال شلوغی و گیج کننده بودنش، کنار گذاشته است. ایده دوم این بود که مجسمه موسان اصلی مدرسه هاگوارتز شخصا دانش آموزان جدید را بررسی کرده و آنها را در گروههای مختلف قرار دهند. رولینگ تا حدودی این ایده را نهایی کرده بود، اما در نهایت تصمیم گرفت تا یک شی جادویی را انتخاب کند تا به جای موسسان مدرسه، وظیفه دستهبندی دانش آموزان جدیدالورود را بر عهده داشته باشد.
- کلاه دستهبندی توسط یک بازیگر پرافتخار صداگذاری شده است
مجموعه فیلمهای سینمایی هری پاتر سرشار از بازیگران بریتانیایی کهنه کار و باسابقه بوده که هر کدام کارنامه درخشانی داشتهاند، اما جالب است بدانید صداپیشه کلاه که حضور بسیار کوتاهی را در این مجموعه سینمایی دارد، از اکثر بازیگران دیگر این مجموعه افتخارات و جوایز بیشتری را دریافت کرده است.
آقای «لزلی فیلیپس» (Leslie Phillips) جایزههای بسیاری را دریافت کرده و در فیلمهای تحسین شدهای از قبیل The Longest Day و Empire Of The Sun نقش آفرینی کرده است. او حتی در چندین قسمت از یک سریال کمدی نیز حضور داشت که در زمان خود طرفداران زیادی را به سمت خود جذب کرده بود. نکته مهم اینجاست که عوامل سازنده فیلم برای تاکید بیشتر بر روی اهمیت کلاه دستهبندی، یک فرد توانا و مشهور را برای صدداگذاری آن انتخاب کردهاند که خود این عمل قابل تقدیر است.
- این کلاه همیشه به خواسته قلبی دانش آموزان توجه نمیکند
از انتشار اولین کتاب هری پاتر تاکنون همواره بحث بر سر این موضوع بوده است که هری خود، گروهش را انتخاب کرده و درواقع کلاه قصد داشت او را در گروه اسلیترین بیندازد و موفقیت هری را در اسلیترین میدید. این بخش از داستان بدون شک تاثیر بالایی بر روی خوانندگان داشت و هدف کلی این مجموعه را که تاثیر انتخابها بر زندگی است را به مخاطبان یادآوری میکرد.
با همه این گفتهها، کلاه دستهبندی به آرزوی قلبی همه دانشآموزان جدید عمل نمیکند و هری پاتر یک استثنا بوده است. به عنوان مثال «نویل لانگباتم» (Neville Longbottom) آرزو داشت تا در گروه هافلپاف دستهبندی شود، اما کلاه با دیدن پتانسیلهای نهفته لانگبام، او را در گروه گریفیندور فرستاد. پسر هری پاتر، «آلپوس پاتر» (Albus Potter) که دوست داشت همانند پدرش در گروه گریفیندور دوره خود را کامل کند، در کمال تعجب با دستور کلاه به اسلیترین پیوست. البته احتمالا شما هم قبول دارید که این کلاه جادویی بهترین گروه ممکن را برای هر جادوگر انتخاب میکند و این مورد لزوما به خواسته قلبی جادوگرهای سال اولی ربطی ندارد.
- کلاه دستهبندی ولدومورت را بدون اتلاف وقت به اسلیترین فرستاد
درست برخلاف هری پاتر که گروهبندیاش نسبتا طولانی بود، دشمن اصلی او، «تام ریدل» (Tom Riddle)، یا همان ولدومورت بدون کمترین اتلاف وقتی به اسلیترین پیوست. شاید این موضوع برای اکثر طرفداران این مجموعه فانتزی چندان تعجبآور نباشد چرا که به غیر از اصالت خانوادگی، ولدومورت تمامی ویژگیهایی که برای سالازار اسلیترین مهم بودند را دارا بود.
او هوش، ذکاوت و استعداد بالایی داشت و بینهایت جاهطلب بود. او همچنین نفرت به شدت بالایی نسبت به همه جادوگرانی که خون اصیل نداشتند، داشت. جالب است بدانید که او از طرف اجداد مادریاش، به سالازار اسلیترین ربط پیدا میکرد و وارث او بود؛ بنابراین، هیچ شکی وجود نداشت که او در گروه اسلیترین عضو میشود.
- یک فشفشه قصد داشته است توسط این کلاه دستهبندی شود
در دنیای جادویی هری پاتر، فشفشه به افرادی گفته میشود که در یک خانواده جادوگر به دنیا آمدهاند، اما هیچ جادویی نمیتوانند انجام بدهند و درواقع مشنگ هستند. همانطور که اطلاع دارید، مسلما چنین افرادی به هاگوارتز دعوت نمیشوند چرا که امکان اجرای هیچ جادویی را ندارند. بر اساس نوشتههای سایت پاترمور، در سال ۱۸۵۸ یک فشفشه اسکاتلندی با کمک فامیلهای خود که در هاگوارتز درس میخواندند، وارد مدرسه میشود و سعی میکند کلاه را روی سرش قرار دهد.
کلاه با علم به این موضوع که این فشفشه قلب مهربانی دارد و علاقهمند به دنیای جادویی است، سکوت اختیار کرده و او را جادو نمیکند.
- کلاه جادویی در ابتدا قصد داشت مکگوناگل را در ریونکلاو و فلیتویک را در گریفیندور دستهبندی کند
همانطور که در جران هستید، هر کدام از گروههای هاگوارتز، یک مدیر دارند که سعی میکنند ارزشهای آن گروه را به دانش آموزان یادآوری کند و الگویی برای آنها باشند. به همین خاطر تقریبا غیرممکن است که مدیر یک گروه خاص را در گروههای دیگری تصور کرد. با این حال، کلاه دستهبندی در ابتدا قصد داشت تا مکگوناگل را در ریونکلا و فلیتویک را در گروه گریفیندور دستهبندی کند.
با نگاهی به شخصیتهای ذکر شده و داستان آنها در مجموعه هری پاتر، متوجه میشویم که کلاه کاملا حق داشته است تا آنها را به جای یکدیگر دستهبندی کند. مکگوناگل علاوهبر اینکه یک شخصیت زن قوی بوده و شجاعت زیادی دارد، بسیار باهوش بوده و حتی بدون کوچکترین مشکلی موفق میشود معمای در ورودی گروه ریونکلاو را حل کند. فلیتویک هم اگرچه شخص بسیار باهوشی است، اما در گذشته قهرمان دوئل بوده و از هیچ نبردی بازنده بیرون نیامده است.
- کلاه جادویی تنها در مجموعه فیلمهای هری پاتر افکارش را با صدای بلند به زبان میآورد
یکی از تفاوتهای فیلم و کتاب هری پاتر در این بوده که کلاه دستهبندی در رمانهای رولینگ نسبت به همتای سینمایی خود بسیار تودارتر و ساکتتر است. در فیلمهای هری پاتر این کلاه با صدای بلند مکالمات خود با دانش آموزان جدید را برای همه حضار داخل سرسرای اصلی بازگو میکند، اما در کتابها این کلاه در گوش کسی که او را پوشیده است، نجوا کرده و به صورت خصوصی با او صحبت میکند.
البته عوامل سازنده فیلم، برای به نمایش گذاشتن مکالمات کلاه با دانش آموزان و همچنین آشنا کردن مخاطب با این کلاه به نوعی مجبور بودهاند تا این رویکرد را انتخاب کنند.
- دوقلوهای پتیل در گروههای جداگانهای دستهبندی شدهاند
آیا میدانستید که دوقلوهای پتیل، (پادما و پروتی)، در کتابهای هری پاتر هم گروهی نبودهاند؟ پروتی به گریفیندور و پادما به ریونکلاو پیوست، اما در مجموعه سینمایی هری پاتر این ۲ خواهر به گروه گریفیندور ملحق شدند. البته خانم رولینگ به دلیل اضافه کردن شاخ و برگ بیشتر به داستان و همچنین تاکید بر روی تواناییهای شخصی هر فرد، این تصمیم را گرفته بود، اما عوامل سازنده فیلم به دلیل محدودیتهای زمانی که داشتند و برای جلوگیری کردن از سردرگمی تماشاگران تصمیم گرفتند تا این نکته ریز را از فیلم حذف کنند.
https://screenrant.com/sorting-hat-harry-potter-trivia-secret-facts/
5 دیدگاه
Diba
اون که اشتباه میکنه بعضی وقفتا و بجای موسسان مدرسه حرف میزنه رو توی فیلمم میگه
ولی بقیهش جالب بود
MOHSEN
انصافا هری پاتر داستان خوبی بود ولی فقط برای نوجوانها شایدم کوچیکتر خیلی سوتی داشت
Vikings
حال بهم زن ترین کالکشن همش چرتو پرت بلغور میکردن سر هم
Vikings
هنوزم ازش این همه نکته در میارن جالبه
به تو ربطی نداره
ررو بابا خودت دوست نداری زر زر نکن