فیلم The Silence of the Lambs از شاهکارهای کلاسیک سینمای روانشناختی و وحشت بوده و امروز قصد داریم تا نگاهی بیاندازیم به ۲۰ نکته که احتمالاً درباره فیلم The Silence of the Lambs نمیدانستید.
با فیلم The Silence of the Lambs آشنایی دارید؟ عنوانی که در روز ولنتاین سال ۱۹۹۱ اکران شد تا در سر راه فیلم مشهور سال قبلش یعنی Dances With Wolves در فصل جوایز قرار نگیرد و خود نیز به تنهایی تمام جوایز مهم را درو کرد. فیلمی که از آن زمان تا به حال رکوردها و نشانهای بزرگی را از خود به جا گذاشته است. با فیلمی روبهرو هستیم که از معدود آثار سینمایی است که برنده پنج جایزه اصلی مراسم اسکار شده است (بهترین فیلم سال، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردان). فیلمی افسانهای که هم تبدیل به یک استاندارد برای فیلمهای روانشناختی ترسناک شد و هم دست اندرکاران و بازیگرانش را به شهرتی باور نکردنی رساند. جودی فاستار، ستاره جوان این فیلم که جایزه اسکارش را نیز تصاحب کرد، تبدیل به یک مریل استریپ زمان خود در میان بازیگران زن شد که بهترین و خاصترین هنرنمایی دوران حرفهای کاریاش را در این فیلم به نمایش میگذارد و از همه مهمتر، آنتونی هاپکینز چیره دست بود که یک نقش آفرینی خیره کننده و به یاد ماندنی در نقش دکتر هانیبال لکتر از خود در تاریخ سینما به جای گذاشت. حال که ۲۷ سال از زمان عرضه فیلم The Silence of the Lambs گذشته است و طرفداران توانستهاند فریم به فریم آن را موشکافی کنند و سر از تمامی اسرارش در بیاورند، با مقالهای در این رابطه در خدمت شما هستیم. با گیم شات همراه باشید تا بپردازیم به ۲۰ نکته که احتمالاً درباره فیلم The Silence of the Lambs نمیدانستید و سر از اسرار مخفی آن در بیاوریم.
- فیلم The Silence of the Lambs اقتباس شده از رمانی به همین نام اثر توماس هریس از سال ۱۹۸۸ است (که دنبالهای است برای رمان قبلیاش Red Dragon که رمان مذکور نیز توسط مایکل مان تبدیل به یک اثر سینمایی شد). هریس جایزه برام استوکر را برای رمانش برنده شد و کتاب به سرعت توجه جودی فاستر را به خودش جلب کرد. فاستر پس از خواندن رمان، پروسه ساخت فیلم را زمانی که فهمید جین هکمن قصد اقتباس از آن و بازی در نقش هانیبال لکتر را دارد، دنبال کرد و زمانی که هکمن ۲۵۰ هزار دلار از سرمایه شخصیاش را برای فیلم کنار گذاشت و با کمپانی اوریون وارد همکاری شد، فاستر به سرعت شانس خود را برای بازی در نقش کلاریس سنجید.
- فیلمانه نویس فیلم The Silence of the Lambs آقای تد تالی (نویسنده فیلمنامههای White Palace و All the Pretty Horses) به سرعت توسط رئیس کمپانی اوریون، مایک مداووی و جین هکمن برگزیده شد و قرار شد تا طرح کلی داستان را بنویسد. به دلیل اینکه فیلم مایکل مان یعنی Manhunter در باکس آفیس شکست سنگینی را تجربه کرده بود، هالیوود امید چندانی به موفقیت فیلم The Silence of the Lambs نداشت، با این حال تالی گفت که فیلم هیچ ارتباطی با داستان فیلم مذکور نداشته و روایتگر داستان کلاریس است و نگارش فیلمنامه را در ماه فبریه ۱۹۸۹ به اتمام رساند. در همین حین، هکمن که به تازگی فیلم Mississippi Burning را پشت سر گذاشته بود، توسط دخترش متقاعد شد که فیلم خشونت زیادی دارد و از بازی در آن انصراف داد. جاناتان دمی (کارگردان فیلمهای Philadelphia، The Manchurian Candidate و Rachel Getting Married) توسط اوریون برای کارگردانی انتخاب شد. وی اعتراف کرد که اولین فیلمی را کارگردانی میکند که حتی یک خط از فیلمنامه آن را پیش از پذیرفتن نخوانده است و به دلیل علاقه به کتاب و آشنا بودن به کارهای فیلمنامه نویس، ساخت آن را پذیرفت.
- بزرگترین مشکل برای دمی، پیدا کردن بازیگر نقش اصلی زن برای نقش کلاریس بود و جودی فاستر نیز همچنان به دنبال گرفتن نقش بود. دمی که برای انتخاب وی متقاعد نشده بود، همچنان پی بازیگران مختلفی همچون میشل فایفر، مگ رایان و جینا دیویس را گرفت که همگی آنان به دلیل خشونت بالا، نقش را نپذیرفتند. انتخاب بازیگر برای نقش هانیبال لکتر نیز بسیار دردسر ساز بود و بازیگران زیادی از جمله جک نیکلسون و جرمی آیرنز از بازی در این نقش انصراف دادند. آنتونی هاپکینز در کمال تصادف به فیلمنامه دسترسی پیدا کرد و به سرعت به آن علاقه مند شد. کارگردان نیز در صورت قبول کردن استودیو جهت پذیرفتن هاپکینز، تن به دادن نقش کلاریس به فاستر داد.
- فاستر بعدها اعلام کرد که پس از ملاقات با کارگردان، میدانست که اولین انتخاب برای نقش کلاریس نبوده و پس از اینکه کارگردان از وی پرسید که چرا آنقدر به این نقش علاقه دارید، وی پاسخ داد که در وحله اول شخصیتپردازی کلاریس بسیار به تجربیات و زندگی شخصی وی نزدیک بوده و همچنین در سینما بسیار نایاب است لحظاتی که یک شخصیت زن دست به نجات شخصیت زن دیگری میزند و در کل توانسته تا به بهترین شکل ممکن با این نقش ارتباط برقرار کند.
- سکانس ابتدایی فیلم قرار بود تا به شکلی باشد که کلاریس به اتاقی حملهور میشود که پر از تروریست است و زنی نیز گروگان گرفته شده است و سپس همه فریاد میزنند که شوخیای بیش نبود و این موقعیت تنها یک تمرین برای تیم FBI بوده است.
- کارگردان اعلام کرد که بازیگران به ظاهر ترسناک زیادی را برای نقش بوفالو بیل در نظر داشته ولی هیچکدام از آنها به معنای واقعی کلمه وحشتناک نبودهاند تا اینکه تد لوین را دیده و او را وحشتناک توصیف کرده است.
- مامور FBI جان داگلاس توضیح داده که شخصیت بوفالو بیل، برگرفته از سه قاتل سریالی مختلف بوده است. تد باندی (قاتل سریالی افسانهای آمریکایی که به خوردن قربانیان خود نیز شهرت داشت)، گری هیدنیک که به دزدیدن زنها مشهور بود و با شکنجههای روانی و فیزیکی آنها را آزار میداد و البته اد گین که مانند زنها لباس میپوشید و صورت قربانیان را بریده و بر روی چهره خود میگذاشت.
- بروک اسمیت برای بازی در نقش کاترین مارتین (قربانی فیلم) ۲۵ پوند وزن اضافه کرد و پیش از این فیلم تنها یک تجربه بازیگری در کارنامه خود داشت. دمی عارض شد که بیتجربگی وی کمک شایانی به تصویر کشیدن یک قربانی آدم ربایی دارد و بیش از اینکه دنبال بازیگری باشد، به نقشآفرینی احتیاج داشت.
- پوستر مشهور فیلم (که در تصویر بالا نیز مشاهده میکنید) که در میان به یاد ماندنیترین و قابل شناساییترین پوسترهای تاریخ سینما نیز از آن یاد میشود، با الهام گیری از یکی از نقاشیهای نقاش مشهور سالوادور دالی طراحی شده است. در پوستر، ما پروانهای را میبینیم که بر روی دهان کلاریس قرار گرفته که اشاراتی به نام فیلم دارد. درون فیلم ما پیله پروانهای را درون یکی از قربانیان بوفالو بیل مشاهده میکنیم که نمایانگر صورت مرگ بر روی پشت پروانه در پوستر است. اگر کمی دقیق تر به این جمجمه بر روی پوستر دقت کنید متوجه میشوید که با یک جمجمه معمولی طرف نیستید. این تصویر در واقع نقاشیای به نام In Voluptate Mors اثر دالی بوده که به شکل هنرمندانهای به همراه مفاهیم خود درون فیلم گنجانده شده است.
- ستاره فیلم در نقش دکتر هانیبال لکتر یعنی آنتونی هاپکینز، بازی خیره کنندهای را در نقشش ارائه کرد که برای وی جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد را نیز به همراه داشت. با این حال جالب است بدانید که با اینکه وی نماد اصلی این فیلم و کلیدیترین شخصیت است، او تنها ۱۶ دقیقه در این اثر حضور دارد! وی با این زمان رکورد دومین بازیگری را دارد که با کمترین زمان بر روی پرده، موفق به کسب اسکار میشود (دیوید نیون برای فیلم Separate Tables در مدت ۱۵ دقیقه و نیم موفق به کسب جایزه شد).
- در فیلم، ما شاهد حضور اندکی از دو کارگردان فیلمهای ترسناک، راجر کورمن و جورج رومروی افسانهای هستیم که در نقشهای کوتاهی بر روی پرده حضور دارند.
- فیلم The Silence of the Lambs در ژانری قرار دارد که تقریباً غیر ممکن است توسط آکادمی اسکار شناسایی شود (ترسناک)؛ با این حال علاوهبر اینکه این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم سال شده است، جالب است بدانید که در کنار فیلمهای It Happened One Night و One Flew Over the Cuckoo’s Nest تنها فیلمی در تاریخ این مراسم است که برنده هر ۵ جایزه اصلی مراسم یعنی بهترین فیلم سال، بهترین بازیگر نقش اصلی مرد، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردان شده است. هیچ فیلمی از سال ۱۹۹۲ به بعد، موفق به کسب این افتخار نشده است.
- در سکانس پایانی فیلم ما مشاهده میکنیم که دکتر لکتر از یک باجه تلفن به کلاریس زنگ میزند و به وی اطلاع میدهد که به ملاقات دوستی رفته تا وی را برای ناهار صرف کند. در نگارش ابتدایی که برای این سکانس صورت گرفته بود، برنامهریزی شده بود تا دوست مذکور توسط لکتر ربوده شده و به صندلیای بسته شده باشد و بازیهای روانی وی را بر روی او شاهد باشیم که در نهایت به دلیل منزجر کننده بودن بیش از حد، به شکل کنونی اصلاح شد.
- پیله پروانهای که درون گلوی قربانیان بوفالو بیل قرار داشت، در اصل از پاستیل خرسی و شکلات نرم تولید شده بود تا اگر بر حسب اتفاق، بازیگران، آنها را غورت دادند، مشکلی برایشان ایجاد نشوند.
- یکی از تکنیکهای جاناتان دمی برای به وجود آوردن تعامل بین شخصیت کلاریس و بینندگان، این بود که هر وقت شخصیتی در حال مکالمه با کلاریس بود، به دوربین نگاه کرده و صحبت میکرد ولی جودی فاستر در حین مکالمه، هرگز به دوربین خیره نمیشود که این تکنیک نمایانگر ایجاد پل ارتباطی با شخصیت اصلی بوده و به خوبی نتیجه داده است. فاستر بعدها اعلام کرد که در این مکالمات، مجبور بوده تا در جای خود ثابت به ایستد تا فکوس دوربین به هم نریزد.
- دیوار شیشهای سلول هانیبال لکتر که توسط آن دست وی از دنیای بیرون کوتاه میشد، در اصل قرار بود که مانند یک سلول معمولی دارای میله باشد؛ با این حال جاناتان دمی فکر میکرد که فیلمبرداری از میلهها نمیتواند حس و حال سکانس مکالمه را بین دو شخصیت اصلی منتقل کند.
- در سکانسی که کلاریس در حال تعریف داستان برهها برای لکتر است، اگر دقت کنید، صدای برخورد چیزی را با زمین میشنوید که در واقع افتادن یک آچار بر روی زمین است؛ فاستر آنچنان از واکنش نشان ندادن خود در مقابل صدا هیجان زده شده بود که توانست دمی را متقاعد کند تا سکانس را نگه دارد.
- رقص مشهور بوفالو بیل در فیلم، در اصل در فیلمنامه وجود نداشته و در اصل توسط بازیگر این نقش، تد لوین به وجود آمده و به گفته وی، نمایانگر ثابت نبودن این شخصیت است. البته وی برای اجرای این رقص اعتماد به نفس کافی نداشته و به ناچار تحت تاثیر مشروبات الکلی به انجام آن پرداخت.
- فیلم The Silence of the Lambs علاوه بر بردهای شگفت انگیزش در مراسم اسکار، از هر جهت یک معجزه به حساب میآید. فیلم زمانی عرضه شد که هیچ جوره امکان قرار گیری آن در لیست نامزدهای اسکار نبود و با این حال موفق به بردن تمامی جوایز و فروش خیره کنندهای شد. با این شرایط استودیوی سازنده فیلم، انتظار بازگشت تیم سازنده و بازیگری برای دنباله را داشت، با این وجود نه دمی و نه فاستر به شرکت در ساخت دنباله تن ندادند زیرا اعتقاد داشتند که فیلم بعدی نمیتواند رابطه هانیبال و کلاریس را به خوبی ادامه بدهد.
- آنتونی هاپکینز بیدلیل برنده جایزه اسکار برای نقش کوتاه و خیره کنندهاش نشد و در طول حضورش در فیلم، شاهد اجرای اعمال خیره کنندهای از سوی وی هستیم؛ به عنوان مثال، وی تلاش کرد تا شخصیت خود را همانند ربات فیلم اودیسه فضایی، باهوش و سنگدل نشان دهد و صدای خود در نقش هانیبال را نیز ترکیبی از صداهای چند بازیگر مختلف درآورده است. وی همچنین با درک از روانشناسی توصیه کرد که لکتر لباس سفیدی به تن کند تا ترس از دکترها و دندان پزشکان را برای بینندگان ایجاد کند که تمامی این موارد در نهایت به شکل خیره کنندهای پاسخگوی وجود یک شخصیت کلیدی و شگفت انگیز در تاریخ سینما بودهاند.
7 دیدگاه
Mahsa
ینی این عکسه که پروانه روشه رو صد باررررررررر گذاشتین
Shahab
اول پر وانه نیس جمجه یک انسان که از ۵ زن برهنه تشکیل شده.دوم راجب فیلمی که سالها قبل ساخته شده والان رموزش کشف شده باید ترسید
Armin2
این فیلم معرکه بود انگار خود بیننده میرفت توی اون دنیا
oldboy
فیلم خوبی بود ولی فقط میتونم بگم خوب
اگه میشه یه یاداشت ازش بذارید من از ده بهش پنج میدم
Alireza22
فیلم بدی نبود ولی نسبت به این همه تعریفی که ازش میکن بنظرم برعکس فیلم درخشش زیاد زیاد مورد قبول نبود
Diba
ممنون از نویسنده بسیار قلمت دل نشینه
Shahab
اول پر وانه نیس جمجه یک انسان که از ۵ زن برهنه تشکیل شده.دوم راجب فیلمی که سالها قبل ساخته شده والان رموزش کشف شده باید ترسید