بکش یا کشته شو! این تنها قانونی است که در جنگلهای انبوه و بیابان بیانتهای PlayerUnknown’s Battlegrounds (مختصرا PUBG) اهمیت دارد. در ادامهی مطلب با بررسی این پدیده همراه گیمشات باشید.
اگر بخواهیم سال ۲۰۱۷ صنعت بازیهای ویدئویی را در یک کلمه خلاصه کنیم، PUBG بهترین انتخاب است! این بازی از زمان انتشار مانند ویروس آنفولانزا به جان این صنعت افتاد و سرتاسر آن را فراگرفت. به هر گوشه از اینترنت که سر بزنید، ردپای این بازی قابل مشاهده است. از استیم گرفته تا یوتیوب که PUBG به یکی از مهمانان همیشگیاش در بخش «Trending Videos» تبدیل شده است. رکوردی باقی نمانده که از دست PUBG در امان باشد و جالبتر اینکه بیشتر این موفقیتها در حالت Early Access بازی به ارمغان آمده است. حالا که نسخهی نهایی این بازی منتشر شده، هنوز هم برای خیلی از مخاطبین جای سوال است که آیا PUBG لایق این همه توجه است؟ جواب ما یک بلهی قاطعانه است! این بازی در حال قدم زدن در مسیر جاودانگی و تاریخسازی است. اثری که از آن به عنوان نقطهی عطفی در بازیهای آنلاین یاد خواهد شد. اما چرا؟ چه چیزی باعث میشود تا PUBG درخور این میزان توجه و ستایش باشد؟
همانطور که GTA 3 مفهوم بازیهای جهان-باز را از نو تعریف کرد، PUBG هم تولد دوبارهی سبک بتل رویال را رقم زد. حالا تاریخ بازیهای بتل رویال به دو بخش «قبل PUBG» و «بعد PUBG» تقسیم میشود.
اولین دلیل در سبک بازی نهفته است. بتل رویال (Battle Royale) به سبک یا حالتی میگویند که در آن بازیکنان وارد یک محیط بزرگ میشوند و تا زمانی که تنها یک نفر/یک تیم باقی بماند، به مبارزه با یکدیگر ادامه میدهند. برای تصویرسازی دقیقتر، بهتر است به سری فیلمهای Hunger Games اشاره کنیم که دقیقا حق مطلب را ادا میکند و به نظر یکی از منابع الهام این بازی به حساب میآید. اما عناوین بتل رویال از آن دست بازیهایی نیستند که هرسال شاهد عرضهی آنها باشیم. در واقع تا قبل از PUBG فاتحهی این سبک خوانده شده بود و هیچکس بهایی به آن نمیداد. بهترین اثر بتل رویالی که در این چند سال اخیر شاهد آن بودهایم، H1Z1 است که با گرفیک نسل ششمی و گیمپلی نسل پنجمیاش، تبدیل به یکی از مضحکترین بازیهای آنلاینی میشود که تا به حال تجربه کردهاید. حالا تصور کنید که اعضای استودیوی Bluhole و PUBG Corporation چقدر ریسک کردند که دست برروی چنین سبک فراموش شدهای گذاشتند. یکی از دلایلی که باعث میشود این بازی را دوست داشته باشیم، زنده کردن سبکی است که تا قبل از این بازی، خیلیها حتی اسمش را هم نشنیده بودند. این احیا به قدری استادانه و حرفهای انجام شده که همه از خود سوال میکنند که چرا در این چند سال اخیر، چنین ایدهی فوقالعادهای در حال خاک خوردن در طاقچهی این صنعت بوده است! کاری که PUBG با این سبک میکند، شبیه به کاری است که GTA با بازیهای جهان-باز انجام داده است. همانطور که GTA 3 مفهوم بازیهای جهان-باز را از نو تعریف کرد، PUBG هم تولد دوبارهی سبک بتل رویال را رقم زد. حالا تاریخ بازیهای بتل رویال به دو بخش «قبل PUBG» و «بعد PUBG» تقسیم میشود. بهتر است آشغالهایی مثل H1Z1 را فراموش کنید. رقابت این بازی با PUBG مثل جنگ پشه با حبشه است!
بازی با پرواز هواپیمایی بر فراز نقشهی بازی که حامل ۱۰۰ بازیکن است، آغاز میشود. بعد از بیرون پریدن از هواپیما و فرود با چتر نجات، جنگ بازیکن برای زنده ماندن و بقا آغاز میشود. بازیکنان باید در مدت زمان مشخصی، خود را به یک منطقه خاص برسانند که در هر نوبت بازی مکانش تغییر میکند. این محدودهی دایرهای شکل که Playzone نام دارد، رفتهرفته کوچکتر میشود تا در نهایت یک بازیکن یا تیم، برندهی بازی نام بگیرد. اما چیزی که بازی را جذابتر میکند، این است که بازیکن هیچ سلاحی دراختیار ندارد. اینجاست که یکی از بهترین و اعتیادآورترین ویژگیهای بازی، خودنمایی میکند؛ سیستم لوتینگ (Looting). اولین هدف هر بازیکن بعد از فرود، این است که وارد نزدیکترین ساختمان شود و تجهیزات لازم برای زنده ماندن را جمعآوری کند. لذتی که در وارد شدن به خانهها و جستوجوی تکتک اتاقها وجود دارد، بیبدیل است و هرگز تکراری نمیشود؛ حتی اگر تجربهای ۱۰۰ ساعته از بازی داشته باشید. یکی از دلایل این موضوع، تنوع زیاد در آیتمهای بازی است. کولهپشتی و سلاح -اعم از سرد و گرم- به عنوان آیتمهای حیاتی بازی شناخته میشوند. جلیقهی ضد گلوله، مهمات و کمکهای اولیه از دیگر آیتمهای بازی محسوب میشوند. فقط بخش متعلقات سلاحها (Attachment) شامل ۳۸ آیتم -شامل خشاب اضافه، صداخفهکن و دوربین- میشود که انتخابهای گستردهای در شخصیسازی سلاحها ارائه میدهد. هرکدام از این آیتمها میتوانند تفاوت بین بقا و مرگ را رقم بزنند. مورد ارزشمندی که درمورد آیتمهای بازی وجود دارد، این است که هرکدام از آنها نقش مهمی در بازی دارند و نمیتوان به هیچکدام از آنها لقب «غیر ضروری» داد. دقیقا همان شرایطی که درمورد آیتمهای Fallout 4 صدق میکند. به همین دلیل است که با هر بار دیدن یک ساختمان، نمیتوان جلوی خود را گرفت و سوراخ-سنبههای آن را برای آیتمهای مختلف جستوجو نکرد. بخش لوتینگ در PUBG به قدری هوشمندانه و دقیق طراحی شده که گاهی به خود میآیید و میبینید که کل یک مسابقه را صرف تکمیل تجهیزات خود کردهاید و از جریان اصلی مسابقه، یعنی کشتن سایر بازیکنان و رسیدن به «Playzone» جا ماندهاید، اما در عین شگفتی این موضوع اصلا اهمیتی ندارد؛ چراکه همین حالا هم از تجربهی بازی، نهایت لذت را بردهاید. جادوی PUBG همین است!
درست همانند Rainbow Six و Battlefield 1 در مبارزات PUBG هم تاکتیک حرف اول و آخر را میزند.
اما لوتینگ فقط یکی از ابعاد گیمپلی PUBG است. یکی دیگر از بخشهای مهم این بازی، مبارزات آن هستند. با وجود انواع سلاحهای گرم مانند پیستول (Pistol)، رایفل (Rifle) و شاتگان در کنار تعدادی سلاح سرد، مبارزات PUBG نه تنها ناامیدتان نمیکند؛ بلکه اتفاقا بسیار عالی از آب درآمده و حرفهای زیادی برای گفتن دارد. در حقیقت مبارزات این بازی به اندازهی شوتر تراز اولی مانند Battlefield 1 عمیق و تاکتیکی است. نکتهای که شاید بسیاری از بازیکنان به آن توجه نکنند. همین موضوع سبب میشود تا عاشقان بازیهای Run&Gun حتی ۵ دقیقه هم در نقشهی این بازی دوام نیاورند. میتوان ادعا کرد که فلسفهی مبارزات PUBG با عناوین Rainbow Six و Battlefield 1 همجهت است. درست همانند عناوین ذکرشده، در مبارزات PUBG هم تاکتیک حرف اول و آخر را میزند. درست است که گانپلی PUBG به اندازهی گانپلی بازی Battlefield 1، روان و شناور نیست و در بعضی مواقع، به شدت بدقلق و روی اعصاب است، اما PUBG مزایایی دارد که مبارزات آن را به طرز دیوانهکنندهای چالشبرانگیز و تاکتیکی میکند. یکی از این موارد، دو نوع دوربین بازی است. بعد از مدتی متوجه میشوید که سوئیچ بین این دو حالت چه مزایایی دارد. حالت اولشخص برای مبارزات در فضای بسته بسیار متناسب است اما در عوض، حالت سومشخص زاویهی دید گستردهتری در اختیار بازیکن قرار میدهد تا محیط را تحت نظر داشته باشد. وجود المانهایی مانند خم شدن به چپ و راست (Peek) یا سینهخیز (Pron) هم در دستیابی به این هدف، نقش شایانی ایفا کردهاند. اما یکی از چیزهایی که دربارهی PUBG دوست دارم این است که بازی، شما را مجبور میکند تا از قوهی تخیلتان استفاده کنید، خوب فکر کنید و از همه مهمتر به تحلیل تغییرات ایجاد شده در محیط بپردازید و حواستان به کوچکترین فعالیتهایتان مانند بستن درها باشد. فرض کنید میخواهید برای لوت کردن، وارد خانهای شوید اما ناگهان متوجه میشوید که در خانه باز است! در نتیجه میتوان احتمال داد که کسی داخل خانه است؛ پس یا باید بیخیال این خانه شوید و یا دل را به دریا بزنید و وارد آن شوید. دقت به همین موارد به ظاهر بیاهمیت است که شما را در مسابقه زنده نگه میدارد و به یک شکارچی باتجربه تبدیل میکند تا درعین اینکه ردی از خود به جا نمیگذارید، میتوانید نشانههای طعمه را دنبال و به زندگیاش خاتمه دهید. برای همین است که افرادی مثل من که عاشق مخفیکاری و مبارزات تاکتیکال هستند، از سیر و سلوک در بهشت PUBG لذت میبرند! مخصوصا اگر بازی را به صورت دو، سه یا چهارنفره انجام دهید، میبینید که مبارزات PUBG با اتخاذ استراتژیهای درست، چیزی از Rainbow Six کم ندارد!
یکی از بهترین لحظاتی که در این بازی تجربه خواهید کرد، زمانی است که در طبقهی دوم ساختمانی به سر میبرید و ناگهان صدای باز شدن در از طبقهی پایین میآید. اینجاست که از ترس و استرس به کف اتاق میچسبید. دلیل اول این موضوع این است که در PUBG خبری از Respawn یا دوباره زنده شدن نیست. ۲۰ دقیقه جمعآوری تجهیزات ارزشمند و پیشروی در بازی با یک حرکت اشتباه به باد میرود و مجبورید دوباره از صفر آغاز کنید. اینجاست که واژهی «بقا» معنا پیدا میکند! اینجاست که حاضر میشوید برای زنده ماندن، پشت میز قایم شوید تا دشمن شما را نبیند و اینجاست که برای زنده ماندن با تمام توان، تقلا میکنید! اما دلیل دومی که باعث میشود از دیدن بازیکنان دیگر، شوکه شوید به یکی دیگر از فلسفههای این بازی برمیگردد. PUBG بیشتر از اینکه یک بازی اکشن باشد، یک بازی در سبک Survival یا بقا است. برخلاف سایر شوترهای آنلاین که پیوسته با سایر بازیکنان در جنگ و جدل هستیم، در این بازی در هر مسابقه، نهایتا با ۵ بازیکن روبه رو میشوید که معمولا این اتفاق در اواخر مسابقه رخ میدهد. به همین دلیل است که دیدن یک غریبه یا شنیدن صدای پا، یک پدیدهی نادر در PUBG به حساب میآید و باعث دستپاچگیتان میشود. بازی کاری میکند که حتی از سایهی خود هم بترسید و از همه مهمتر سبب میشود تا گوشهایتان را در آمادهباش کامل نگه دارید! گوشهای تیز از آن ویژگیهایی هستند که میتوانند بازیکن را برندهی جوجهکباب معروف PUBG کنند!
بازی کاری میکند که حتی از سایهی خود هم بترسید و از همه مهمتر سبب میشود تا گوشهایتان را در آمادهباش کامل نگه دارید!
شاید برجستهترین ویژگی این بازی، همین وابستگی گیمپلی به صداها باشد. شنیدن صدای قدمهای بازیکن حریف یا صدای ماشینی که از چند صد متری در حال نزدیک شدن است، این مزیت را به شما میدهد تا برای شبیخون زدن به دشمن، برنامهریزی کنید و از طرفی مراقب حرکات خود هم باشید. برای همین است که بعد از مدتی، یاد میگیرید که مثل یک بالِریَن در ساختمانها تردد کنید تا کمترین توجهها را به سمت خود معطوف کنید و ضمنا متوجه میشوید که تا حد امکان، نباید از وسایل نقلیهی بازی استفاده کرد؛ چراکه با سوار شدن آنها در واقع در حال حرکت با یک تابوت متحرک هستید! مجموعهی موارد ذکر شده باعث شده تا گیمپلی PUBG بسیار غنی و عمیق از آب دربیاید، خطی نباشد و مهمتر از همه، پیوسته طراوت خود را حفظ کند! احتمالا خیلیها با دانستن این موضوع که بازی تنها دو نقشه دارد، دربارهی جملهی قبلی، دچار تردید شدهاند، اما اول از همه باید اشاره کنیم که هرکدام از نقشهها مساحتی معادل ۱۶ کیلومتر مربع دارند که با جزئیات و محتوای بسیار بالایی طراحی شده است. پس حتی بعد از ۵۰ بار مسابقه هم چیزهای جدیدی برای مشاهده در نقشههای PUBG وجود دارد. ضمنا فرم تصادفی بازی باعث میشود تا هر مسابقه با مسابقهی قبلی متفاوت باشد. دقیقا شبیه به مسابقات فوتبال. درست است که در همهی مسابقات، یک هدف دنبال میشود و آن رسیدن به گل و پیروزی است، اما وقایع منحصربه فرد هر مسابقه باعث میشود تا هر کدام از آنها برایمان تازگی داشته باشند و شامل ویژگیهایی شوند که آنها را خاص کند. وضعیت PUBG هم به همین صورت است.
یکی از ضعفهای PUBG این است که توزیع وسایل نقلیه در نقشه به درستی انجام نشده است.
حرف از نقشهی بزرگ این بازی به میان آمد. یکی از ضعفهای PUBG این است که توزیع وسایل نقلیه در نقشه به درستی انجام نشده است. برای مثال گاهی ممکن است در یکی از گوشههای نقشه فرود بیایید و متوجه شوید که Playzone در گوشهی دیگر نقشه واقع شده و فاصلهای ۳ کیلومتری با شما دارد. حالا ۵ دقیقه وقت دارید تا به شعاع Playzone برسید، اما در اکثر مواقع نمیتوان وسیلهی نقلیهای در شعاع ۱۰۰ متری خود پیدا کرد. برای نقشههایی که ۱۶ کیلومتر مربع مساحت دارند، جابهجایی سریع یکی از مهمترین نیازها است، اما تعداد کم وسایل نقلیه از یک طرف و پراکندگی غیریکنواخت از طرف دیگر، ضربهی مهلکی به این بازی وارد کرده است. همین میشود که اکثر بازیکنانی که در فاصلهی بیش از ۲ کیلومتری Playzone قرار دارند، از رسیدن به شعاع بازی جا میمانند و در بیرون از آن تلف میشوند و به همین دلیل است که اکثر بازیکنان باتجربه از پرش به سمت قسمتهای حاشیهای نقشه، امتناع میکنند. مسئلهای که این موضوع را دردناکتر میکند، تنوع بالای وسایل نقلیه است. از موتور گرفته تا انواع ون و باگی در بازی وجود دارند، اما دریغ از تعداد بالا! خساست سازندگان در این زمینه، غیرقابل هضم است و بیشتر شبیه به خودزنی میماند!
PUBG کلکسیونی از مشکلات فنی و تکنیکی است. از افتفریمهای ناگهانی بگیرید تا دیر لود شدن بافتها و البته باگها و گلیچها که رفیق شفیق این بازیاند!
تا اینجا هرچه گفتیم، ستایش بود و تحسین اما وقتی حرف از گرافیک PUBG میشود، به یکباره ورق برمیگردد و تا کیلومترها نمیتوان چیزی جز ضعف و گندکاری سازندگان دید! همانطور که از تصاویر بازی مشخص است، PUBG به عنوان اثری نسل هشتمی، گرافیک نسبتا خوبی دارد و بازیکن را راضی نگه میدارد. این موضوع به خودی خود مشکلساز نیست، اما وقتی به بهینهسازی بازی نگاه میکنیم، فاجعه از غیب ظاهر میشود! در یک کلمه میتوان بهینهسازی PUBG را «فراتر از افتضاح» نامید. این بازی به طرز غیرقابل درکی از قطعات سیستم اضافه کاری میکشد، گویا درحال اجرای همزمان دو PUBG هستید! فرقی نمیکند که یک سیستم هایاند (High End) داشته باشید یا معمولی؛ همهی بازیکنان از مشکلات این بازی بهرهمند میشوند. گذشته از این بهینهسازی ضعیف، PUBG کلکسیونی از مشکلات فنی و تکنیکی است. از افتفریمهای ناگهانی بگیرید تا دیر لود شدن بافتها و البته باگها و گلیچها که رفیق شفیق این بازیاند! مشکلات فنی PUBG این توانایی را دارند تا یک مسابقهی بهیادماندنی و فوقالعاده را به کابوسی بیپایان تبدیل کنند. یک لگ ۲ ثانیهای در حساسترین لحظهی بازی و بنگ! تمام تلاشتان به باد رفت. در کنار این موارد، مشکلات اتصال به سرور را هم اضافه کنید تا مشکلات فنی PUBG تکمیل شود. هرچقدر اعضای استودیوی Bluhole در بخش گیمپلی گل کاشتهاند، در زمینهی فنی، خرابکاری کردند. البته بیانصافی است اگر به طراحی خوب و هدفمند محیط بازی اشاره نکنیم. نه تنها محیط بازی از نظر ظاهری، زیبا به نظر میآید، بلکه به گونهای طراحی شده که به عنوان نقش مکمل در جذابتر شدن مبارزات ایفای نقش میکند. از دشتهای پهناو بگیرید که قدم در آنها خودکشی است تا تپههای مرتفع و جنگلهای انبوه که بهترین مکان برای استتار و اسنایپ کردن دشمنان هستند. همین موارد مثبت پرتعداد هستند که نمیگذارند از PUBG دل بکنیم؛ فرقی نمیکند که چقدر از نظر تکنیکی، تعطیل است!
در مسیر جاودانگی
PUBG از نظر گیمپلی هیچ کم و کاستی ندارد و الگوی کاملی برای همصنفیانش است اما مشکلات تکنیکی، تاحدی کمر بازی را خم کرده. در یک جمله، PUBG انقلابی است که با مشکلات فنیاش سرکوب شده! البته باید اشاره کنیم که این مشکلات همیشگی نیستند و فقط هرزگاهی مانند اجل معلق ظاهر میشوند. درست است که این مشکلات ضربهی سنگینی به بازی وارد کردهاند، اما نمیتوان به خاطر مشکلات فنی، چشم برروی تمام مزیتهای PUBG بست و از خرید آن صرفنظر کرد. PUBG مانند کیک خوشمزهای است که تزئین افتضاحی دارد! شاید ظاهرش حسابی توی ذوقتان بزند، اما طعم بینظیرش، ارزش این شکنجه را دارد! به خاطر همین مشکلات است که PUBG از سطح یک بازی بسیار خوب فراتر نمیرود و نمیتواند به باشگاه شاهکارهای این صنعت ملحق شود. با این حال، نباید این بازی را از دست داد؛ چراکه PUBG پرچمدار نسل جدیدی از بازیهای آنلاین است. همانطور که زمانی World of Warcraft و سری Counter عهدهدار این مسئولیت بودند.
5 دیدگاه
Vikings
بسیار زیبا ممنون از نویسنده محترم
ahmad-black
نظر منتقد و تمام طرفدارهای این بازی محترم، شکی توی خوب بودنش نیست اما اما اما واقعا بازی بی معنی و بی هدفیه!!! رسما ما میزاره توی یه محیط و همدیگه لت و پار می کنیم برای من یکی بعد مدتی جذابیتش از دست میده و اصلا سراغش نخواهم رفت
محمد امین باکرم
دوست عزیز، با توضیحاتی که دادی، من فکر میکنم شما کلا از این سبک بازیهای آنلاین خوش ـت نمیاد. مثلا Overwatch، Rainbow Six و Battlefield 1 هم مثل همین بازی ـن. به قول شما بازیکنا فقط میرن همدیگه رو میزنن. هدف اول این بازی ها، سرگرم کردن مخاطب ـه. فکر کنم شما از اون بازی آنلاین هایی خوشت میاد که میشه با بقیهی بازیکنها بخش داستانی رو پیش برد.
وگرنه این بازی در سبک خودش، یکه تازه…
SAJJAD
من اکانت و بازی رو دارم ولی وقتی وارد میشم کانکت نمیشه و مینویسه … (family sharing account cannot connect)(حساب اشتراک گذاری خانواده نمی تواند اتصال برقرار کند)
SAJJAD
من اکانت و بازی رو دارم ولی وقتی وارد میشم کانکت نمیشه و مینویسه … (family sharing account cannot connect)(حساب اشتراک گذاری خانواده نمی تواند اتصال برقرار کند) مشکل چیه.