چند روز دیگر فصل دوم بازی Life Is Strange عرضه خواهد شد و بسیاری از طرفداران به شدت منتظر تجربه این بازی هستند. در این مطلب همراه ما باشید تا بیشتر با فصل دوم بازی آشنا شوید.
با اینکه از فصل اول بازی بازی Life Is Strange لذت برده بودم، ولی هیچگاه به سراغ Before Storm و یا بازی The Adventures of Capitan Spirit که تابستان عرضه شد نرفتم. این به دلیل ضعیف بودن این عناوین نبود بلکه انگیزهای برای تجربه بازیهای ساخته شده در یونیورس لایف ایز استرنج نداشتم. حتی پس از تایید خبر ساخته شدن فصل دوم بازی نیز هیچ احساسی برای تجربه این عناوین نداشتم.
اما همه چیز وقتی یک پیشنمایش از بازی را در نمایشگاه PAX WEST دیدیم تغییر کرد. در آنجا میتوانستیم این پروژههای تازه را تجربه کنم و ببینم که داستان چگونه روایت شده است، همچنین میتوانستیم بخش کوتاهی از اپیزود اول فصل دوم را نیز بازی کنم. این فصل هدف خود را بهبود بخشیدن به تمامی نقاط قوت بازی قبلی قرار داده است و هر چیزی را که طرفداران دوست داشتند ببینند فراهم کرده است؛ البته مهمترین تغییر این فصل حضور دو شخصیت قابل بازی جدید است.
مطمئنا خیلیها از نبود قهرمانان فصل اول لایف ایز استرنج، «مکس» (Max) و «کلویی» (Chloe) ناراحت هستند زیرا این بار داستان بر روی دو برادر به نامهای «شان» (Shaun) و «دنیل» (Daniel) تمرکز دارد. شخصیت قابل بازی شان است که شانزده سال دارد و بردار کوچکترش دنیل است که نه سال دارد. آنها به خاطر اتفاقاتی غمانگیز مجبور به ترک خانه میشوند و در این بین شان باید از بردار جوانترش مراقبت کند.
در بخشی از فصل دوم بازی Life Is Strange که برای بازی کردن در دسترس بود، شان در حال آماده شدن برای رفتن به مهمانی و دنیل نیز در حال کار بر روی لباس مخصوص هالووین خود بود. به عنوان شان شما میتوانستید با دنیل صحبت کنید، در خانه قدم بزنید و وسایل مهمانی را بردارید و یا با پدر خود صحبتی داشته باشید. مطمئنا این بخش یک افتتاحیه ساده است اما بخش مهمی از شخصیت پردازی کار بر روی دوش این بخش است و همچنین این چهرههای جدید را نیز به شما معرفی میکند.
خیلی سریع متوجه نقش خود به عنوان برادر بزرگ و وظیفهای که در برابر دنیل دارید میشوید. واضح است که شان زیاد از برادر جوان خود دل خوشی ندارد ولی در عین حال همیشه مراقب او هست. یک رابطه که با حرف بیان نمیشود و در بین تمامی برادران جریان دارد؛ شاید با هم زیاد دعوا کنید ولی همیشه هوای برادر خود را دارید. شما به راحتی میتوانید رابطه بین این دو برادر را درک کنید، همانطور که طرفداران رابطه میان کلویی و مکس را دوست داشتند. مطمئنا فصل دوم لایف ایز استرنج نیز میتواند داستانی را برای طرفداران روایت کند که بتوانند با آن در سطح شخصی ارتباط برقرار کنند.
یکی از موارد تعجب برانگیز، این است که شما خیلی سریع وارد داستان فصل دوم میشوید. در کمتر از نیم ساعت بدون هیچ داشتن پیشزمینهای با شخصیتهای این خانواده ارتباط برقرار خواهید کرد و با پایان دموی بازی نیز احساس دلشکستگی میکنید. شاید بتوان در این زمینه فصل دوم بازی Life Is Strange را با The Last of Us مقایسه کرد که بازیکنان به سرعت با شخصیتها ارتباط برقرار میکنند.
اما چیزی که فصل دوم لایف ایز استرنج را قوی میکند همین نویسندگی و داستان است. شاید در گاهی مواقع داستان کمی اشکال داشته باشد ولی تمامی شخصیتها و حرفهایشان احساس واقعی بودن دارند. البته علاوه بر حرف زدن بازی به خوبی میداند که چه موقع باید سکوت برقرار شود. بازی به خوبی میداند که چه زمانی باید دیالوگ گفته شود و چه زمانی باید سکوت باشد تا بازیکن با نگاه کردن به صحنه درک کند که چه اتفاقی افتاده است. نویسندگان استودیو «دونتناد» (Dontnod) علاوه بر اینکه میتوانند شخصیتهای خوب درست کنند، میدانند که چه موقع باید سکوت برقرار شود.
اما بیشترین چیزی که دوست دارم در فصل دوم بازی Life Is Strange ببینم این است که چگونه معضلات اجتماعی روز را درون خود نشان میدهد. در همان دمو که کمتر از نیم ساعت بود به خیلی از مسائلی که امروزه در جامعه مطرح است اشاره شد. مواردی مانند نژاد پرستی، مهاجرت و خشونت پلیس تنها موارد کوچکی از این دست هستند.
نمیدانم که استودیو سازنده چگونه میخواهد نظر خود را درباره این مسائل مطرح کند ولی مطمئن هستم که بازی همه این موارد به خوبی در بازی خود نشان خواهد داد. یکی از نقاط قوت فصل اول بازی این بود که در طی داستان با شخصیتها همذات پنداری میکردید با اینکه شاید مشکلاتی همانند مشکلات آنها تجربه نکرده باشید ولی با آنها همدردی میکردید. مشتاق هستم که ببینم فصل دوم قرار است چگونه ما را دوباره در احساسات شخصیتهای خود دخیل کند.
شاید ماجرای زندگی شان و دنیل در فصل دوم لایف ایز استرنج شباهت زیادی به داستان مکس و کلی نداشته باشد ولی مطمئنا به همان اندازه تاثیر گذار خواهد بود. سازندگان دنیایی را خلق کردهاند که داستانهای خوب زیادی را میتوان در آن روایت کرد و مطمئنا فصل دوم نیز به خوبی فصل اول ظاهر خواهد شد.
6 دیدگاه
MARADONA
علیرضا جان عالی بود.ان تقویم گیمینگ هم عالی بود.
ببینیم از مقالات پیشنهادی ما چی میگذاری!انقدر بهت مقاله دادم که هم خودم و هم خودت گیج شدی!
علیرضا حاجی زاده
خیلی ممنون اقا تقویم گیمینگ اگه خدا بخواد قراره پای ثابت باشه
والا این روزا با کنکور بدجوری درگیرم ولی حتما سر فرصت سراغ مقالاتت میرم
MARADONA
سال دیگه کنکور داری?
علیرضا حاجی زاده
اره حسابی دردسر شده واسمون دیگه ولی از تابستون خدا بخواد دوباره برمیگردم به همون روند قبلی خودم
MARADONA
خب پس هیچی دیگه!بی خیال مقاله و اینا!هاهاهاها
فقط یک لطفی کن ان مقاله پایینی را بده به سعید تا ببینیم تایید میکنه یا نه
MARADONA
علیرضا جان این مقاله را میگفتم.تا حالا تو هیچ سایتی کار نشده.
https://www.dvsgaming.org/the-top-10-games-that-influenced-the-gaming-industry/
پ.ن: سعید جان تایید کن