این روزها که رفته رفته به معرفی و عرضه نسل نهم کنسولها نزدیک میشویم، باید در نظر بگیریم که سه شرکت بزرگ این عرصه چه کارهایی میتوانند برای بهتر شدن انجام دهند؟
شرکت سونی با تبلیغات گسترده برای کنسول پلیاستیشن ۴ و عرضه بازیهای انحصاری بینقص تبدیل به یک هیولا در این صنعت شد، نینتندو با عرضه کنسولهای خلاقانه خود جایگاه خود را مشخص کرده است و مایکروسافت نیز در تلاش است تا دوباره به روزهای اوج خود بازگردد.
مطمئنا حدس زدن اینکه هر شرکت در نسل نهم چه رویهای پیش خواهد گرفت آسان نخواهد بود، اما با در نظر گرفتن ضعفها و قوتهای هر شرکت و همچنین ویژگیهای انحصاری هر کدام از آنها تقریبا میتوان گفت که تمرکز بر روی چه بخشی برای هر کمپانی منفعت بیشتری دارد. چه کار کردن بر روی روابط خود با شرکتهای تردپارتی باشد، چه عرضه انحصاریهای قدرتمند و یا تمرکز بر ویژگیهای مخصوص به کنسول؛ هر کدام از این سه شرکت بزرگ باید اشتباهات خود را فراموش کنند و به راه خود ادامه دهند.
به عقیده خیلی از افراد در نسل بعد یکی از شرکتها از این بازی خارج خواهد شد، پس اگر سونی، مایکروسافت و نینتندو به دنبال این هستند که تا سالها جای محکمی در این صنعت برای خود داشته باشند باید در زمینههای زیادی بهبود پیدا کنند. به همین خاطر بعید نیست اگر در نسل بعد هر کدام از شرکتها از سختافزار انحصاری خود استفاده کند
۹- نینتندو: کنسول مجازی
بدیهی است که ریسک نینتندو برای توسعه کنسول «سوئیچ» (Switch) به خوبی جواب داد و توانست افراد جدید زیادی را به طرفداران نینتندو اضافه کند. قابل حمل بودن این کنسول سبک و عرضه انحصاریهای تحسین شده توانسته است که آمار مالی شرکت را به رشد زیادی برساند، ولی تمام این طرفداران جدید دوست دارند بدانند که چه چیزی این شرکت را تبدیل به یک کمپانی محبوب در زمینه بازیهای کامپیوتری کرده است؟
در این هنگام است که کنسول مجازی به کمک این افراد میآید. کنسل کردن این پروژه یکی از اشتباهات معدودی بود که نینتندو در دوران کاری خود انجام داد. قرار بود که ابتدا این قابلیت بر روی کنسولهای دستی نینتندو اجرا شود تا طرفداران بتوانند بازیهای قدیمی این شرکت را دوباره تجربه کنند؛ اگر این قابلیت به سوئیچ اضافه شود میتواند لیست بازیهای این شرکت را یک تکان حسابی بدهد و همچنین به بازیکنان تازه وارد کمک کند که شخصیتهای مورد علاقه خود را بهتر بشناسند.
هنوز هم برای احیای این پروژه زمان هست. با عرضه عناوین کلاسیک دوران NES و همچنین عرضه دیگر آثار این شرکت در نسلهای مختلف، نینتندو میتواند برگ برنده خوبی برای خود درست کند. عرضه بازیهای اعتیادآور قدیمی بر روی یک کنسول که همه جا میتوانید آن را با خود حمل کنید.
با توجه به اینکه در نسل هشتم ما شاهد عرضه عناوین قدیمی بر روی کنسولهای رقیب نینتندو هستیم، مطمئنا نینتندو باید اقدامی در این زمینه بکند و با عرضه بازیهای دوست داشتنی قدیمی خود، کاری کند تا همه از بازیهایش لذت ببرند.
۸- سونی: به حرکت پرقدرت خود ادامه بدهد
انکار کردن این موضوع که سونی در این نسل توانست صنعت بازی را قبضه کند به مانند این است که سعی کنید به بقیه اثبات کنید زمین مربع شکل است. این شرکت با فروش بیش از هشتاد میلیون کنسول، عرضه بازیهای انحصاری قدرتمند، تنها کنسولی که دستگاه واقعیت مجازی خود را دارد و همچنین عرضه بازیهای انحصاری که طرفداران مشتاق آن بودند.
سونی در این نسل همیشه سایه خود را بر روی مایکروسافت و نینتندو انداخته بود، ولی متاسفانه در نمایشگاه E3 به غیر از چهار بازی بزرگی که برای عرضه در آینده برنامهریزی شدهاند چیز دیگری برای نمایش نبود.
با توجه به لاینآپ قدرتمند کنونی سونی، این مسئله مشکل چندان بزرگی نیست. البته این مسئله در آینده ممکن است که بر روی حرکت رو به جلوی این کمپانی تاثیرگذار باشد. این کمپانی در تمام کنفرانسهای E3 خود حقهای در آستین داشت که با نمایش آن تا مدتها توجهها را به سوی خود جلب کند ولی امسال ما شاهد هیچ غافلگیری نبودیم. اگر این شرکت به دنبال این است که دوباره موفقیت رویایی PS4 را تکرار کند باید لاینآپ بزرگی برای نسل نهم در نظر داشته باشد، تا دوباره بتوانند نظر طرفداران به سمت خود جلب کنند.
بازیهای «دث استرندینگ» (Death Stranding)، «اسپایدرمن» (Spiderman)، «گوست آف سوشیما» (Ghost of Tsushima) و «لست آف آس» (Last of Us) تا اواخر نسل هشتم به سونی کمک خواهند کرد، ولی در نسل نهم دوباره سونی باید به عرضه بازیهای جاهطلبانه و بزرگ فکر کند، تا بتواند به رو به جلو حرکت کند.
۷- مایکروسافت: بهبود بخشیدن وضعیت Game Pass
در بین تمامی ویژگیهای «اکسباکس» (Xbox) که در طی سالیان گذشته معرفی شد، موفقترین آنها Game Pass بوده است. این سرویس به کاربران این کنسول این قابلیت را میدهد تا هر ماه در قبال مبلغی ناچیز بتوانند به لیستی از بازیهای بزرگ دسترسی داشته باشند. مطمئنا این سرویس میتواند تبدیل به یکی از ویژگیهایی شود که موفقیت مایکروسافت را در سالهای پیش رو تضمین کند.
این سرویس که از سرویس شبکه «نتفلیکس» (Netfilx) الهام گرفته شده است. باعث میشود که چهره عمومی مایکروسافت به عنوان شرکتی شناخته شود که عرضه بازی بین گیمرها را به تبلیغات گسترده برای سود خود ترجیح میدهد.
شاید بر روی کاغذ این موارد چندان اهمیت نداشته باشند، ولی داشتن کنسولی که باعث میشود پول کمتری برای خرید بازی خرج کنید و همچنین دسترسی داشتن به موارد جانبی مانند شبکههای تلوزیونی میتواند به مایکروسافت در فروش کمک بزرگی بکند.
همچنین هر ماه بازیهای بزرگ این شرکت نیز به اشتراک ماهیانه شما اضافه میشوند، و آمار نشان داده است که کاربران این کنسول بازی کردن انحصاریهای این شرکت را از طریق این سرویس به خریدن این بازیها و پرداخت مبلغ کامل ترجیح میدهند.
اگر اکسباکس میخواهد که در نسل نهم هم بازیبازان را در جبهه خود داشته باشد مطمئنا گسترش دادن این سرویس این اتفاق را تضمین خواهد کرد.
۶- نینتندو: برقرار کردن روابط بهتر با شرکتهای تردپارتی
قابلیتهای دیوانه کننده سوئیچ درهای زیادی را برای شکوفا شدن خلاقیتهای سازندگان دیگر گشوده است. این قابلیت که شما میتوانید یک کنسول قدرتمند را با خود حمل کنید یعنی اینکه میتوانید همیشه عناوین بلاکباستر موردعلاقه خود را همراه خود داشته باشید. این قابلیت دارد تبدیل به مهمترین ویژگی سوئیچ میشود. مطمئنا یکی از خلاقانهترین قابلیتهای دیده شده در دو سال اخیر در صنعت بازیهای ویدئویی این ویژگی است. اما این مورد که ما چقدر شاهد دیده شدن این قابلیت در بازیهای دیگر کمپانیها هستیم، برمیگردد به اینکه نینتندو چقدر در برابر همکاران تردپارتی خود انعطاف نشان دهد.
اخیرا تعدادی از بازیهای مطرح شرکت «بتسدا» (Bethesda) برای سوئیچ عرضه شدهاند که لیست بازیهای این کنسول را تقویت کرده است؛ مطمئنا اگر نینتندو به دنبال این است که از تمام پتانسیل کنسول خود استفاده کند باید به دنبال چنین روابطی باشد. بازی کردن عناوین بزرگ مانند فیفا، «اساسین کرید» (Assassins Creed) و یا بازی «ندای وظیفه» (Call of Duty) در هر لحظه و هر مکان بدون شک باعث میشود که جایگاه نینتندو در نسل نهم تقویت شود. و باعث شود که بازار این شرکت از بازیکنان عادی به بازیبازان هاردکور نیز گسترش پیدا کند.
آشکار است که هماکنون تمرکز این شرکت بر گسترده کردن عناوین انحصاری خود است، ولی یکپارچه شدن با دنیای بازیها و عرضه بازیهای بزرگ بر روی کنسول خود و دادن این ویژگی به مخاطب که بتواند در هر لحظه این بازیها را انجام دهد باعث میشود که خریداران سوئیچ افزایش پیدا کند. اگر این کمپانی میخواهد سختافزار قدرتمند رقیبانش را به چالش بکشد مطمئنا بهترین اسلحهای که برای این کار دارد، قابل حمل بودن کنسولش است.
۵- سونی: پشتیبانی از بازیهای نسلهای پیشین
اگر بخواهیم پاشنه آشیل کنسول نسل هشتمی سونی را نام ببریم، مطمئنا آن ضعف چیزی نیست جزء داشتن یک سیستم استاندارد برای پشتیبانی از بازیهای نسلهای پیشین. درست است که این کنسول سرویس استریم PlayStation Now را درون خود دارد، ولی کار کردن با آن اصلا آسان نیست؛ همچنین به دلیل نیاز به یک اینترنت قوی اصلا قابلاعتماد نیست و همچینین به شما این اجازه را نمیدهد تا محتوای خریداری شده را برای همیشه نگه دارید.
مطمئنا بهتر کردن وضعیت این سرویس باید از اولین الویتهای این شرکت در نسل نهم باشد. مطمئنا طرفداران این شرکت دوست دارند که به بازیهایی که برای PS4 خود خریدهاند دسترسی داشته باشند، و نبود این قابلیت میتواند سد بزرگی در راه پیشروی سونی باشد. به خصوص در دورانی که شرکت رقیب او، مایکروسافت با داشتن چنین سرویسی توانست سود خوبی بکند.
البته سونی سابقه بدی هم در توجه نکردن به تقاضای طرفدارانش هم دارد (هنوز قابلیت عوض کردن اسم اکانت PSN فراهم نشده است) ولی توجه نکردن به چنین مسئله مهمی مطمئنا باعث عصبانیت افراد زیادی خواهد شد که دوست دارند به تمام بازیهایی که در طی سالها برای کنسول خود در نسلهای قبلی خریدهاند دسترسی داشته باشند.
۴- مایکروسافت: تمرکز بیشتر بر روی عناوین انحصاری
این کمپانی در نسل هشتم به خاطر نداشتن انحصاریهای قدرتمند تقریبا از گردونه رقابت خارج شد. از عرضه نهچندان جالب «هیلو۵» (Halo 5) و «ریکور» (Recore)، اکسباکس در نسل نتوانست عناوینی را عرضه کند که بازی کردنشان واجب باشد. اما با خریدن تعدادی از استدیوهای باسابقه به نظر میرسد که مایکروسافت دوباره میخواهد با دست پر به رینگ مبارزه نسل نهم وارد شود.
با تزریق استدیوهای «نینجا تئوری» (Ninja Theory)، «پلیگروند گیمز» (Playground Games)، «آندد لبز» (Undead Labs) و «کامپالژن گیمز» (Compulsion Games) به لیست استدیوهای فرستپارتی خود آنها استعدادهای زیادی را برای ساخت بازیهای به یادماندنی به دست آوردهاند. همچنین به دلیل تنوع ژانری که بین این استدیوها وجود دارد اکسباکس میتواند لایناپ متنوعی را برای خود آماده کند.
ترکیب این استدیوها دیوانه کننده به نظر میرسد. از ناشرین مستقل نینجا تئوری که در ساخت داستانهای پیچیده احساسی مهارت دارند تا استدیوی پلیگروند گیمز که میتواند عناوین بزرگی با گرافیک خارقالعاده خلق کند. مطمئنا اکسباکس این شانس را دارد که نسل نهم را تصاحب کند.
تصاحب کردن این استدیوها فقط به این معنی است که آنها در حال کار بر روی لیستی از بازیهای جاهطلبانه برای مخاطبان خود هستند.
۳- نینتندو: ساخت عناوین جدید
چه طرفدار «زلدا» (Zelda) باشید و یا طرفدار عناوین پلتفرمر این شرکت مانند «ماریو» (Mario) و یا «دانیکنگ» (Donkey Kong) و یا هر بازی دیگری که برای این کنسول عرضه شده است، مطمئنا از یک بازی کاملا جدید خوشتان میآید. آنها با عناوینی مانند «اسپلاتون» (Splatoon) و یا «آرمز» (Arms) تلاش کردند تا تجربه عناوین چندنفره را هم به طرفدران خود بدهند.
ولی حقیقت این است که نینتندو باید عناوین تکنفره خود را بیشتر گسترش دهد. به عنوان یکی از خلاقترین شرکتهای این صنعت آنها خیلی کم سرمایه خود را به ساخت شخصیتها و دنیاهای جدید اختصاص میدهند؛ و بیشتر مواقع بر روی عناوین قدیمی خود تکیه میکنند.
برای اینکه این شرکت بتواند به حرکت رو به جلوی سوئیچ نیرو ببخشد باید به جای نگاه کردن به گذشته به آینده نگاه کند. ساخت شخصیتهایی کاملا جدید و اورجینال در کنار عناوین قدیمی این شرکت مانند ماریو و زلدا مطمئنا به گسترش مخاطبهای این کنسول کمک خواهد کرد. به خصوص با در نظر گرفتن این مورد که سوئیچ جبران شکستهای این کمپانی با کنسول «وییو» (Wii U) بود.
اگر سوئیچ میخواهد جایگاه خود را در بازار نسل نهم محکم کند و همچنان رو به جلو حرکت کند، باید به همه نشان دهد که تجربههای جدیدی نیز برای ارائه داد و فقط بر روی شخصیتهای قدیمی خود تکیه نکند.
۲- سونی: کمکردن فاصله خود با دیگر پلتفرمها
درست است که در این نسل سونی توانست بازار را برای خود تصاحب کند ولی به نظر میرسد که علاقهای به کار کردن با دیگر شرکتها ندارد. صادر نکردن اجازه به اشتراک گذاری اکانت «فورتنایت» (Fortnite) بین کنسول و پلتفرمهای مختلف و مضحکه عام شدن با سخنان بتسدا در این رابطه که سونی اجازه کراسپلی بین پلتفرم خود و دیگر پلتفرمها را نمیدهد، باعث شده است که سیاستهای سفت و سخت این کمپانی به چهره دوستانهاش آسیب بزند.
با نزدیککردن مخاطبان خود به دیگر کنسولها و دادن اجازه کراسپلی مطمئنا سونی میتواند اعتبار خود را به عنوان کمپانی که رضایت طرفداران را به سود خود ترجیح میدهد دوباره به دست آورد. البته از لحاظ اقتصادی سیاستی که سونی در پیش گرفته است اشتباه به نظر نمیرسد، ولی در نسل نهم بهتر است که به مخاطبان اجازه دهد تا بتوانند با دوستان خود با هر کنسولی به بازی بپردازند.
سونی دوست دارد که کنسول خود را منزوی نگه دارد ولی با توجه به اینکه رقبایش دارند بر روی این قابلیت سرمایهگذاری میکنند مطمئنا در درازمدت این شرکت دچار مشکل خواهد شد. شاید وقت آن است که این کمپانی آبی رنگ ارتباط بهتری با دیگر کنسولها برقرار کند.
۱- مایکروسافت: نبود هیچگونه نقطه قوت اختصاصی
یکی از حقایق تلخی که درباره اکسباکس در این نسل وجود داشت، نبود هیچ قابلیت هیجانانگیزی بود. در حالی که سونی با قابلیت واقعیت مجازی کنسولش خودنمایی میکند و سوئیچ نیز بر روی بازی کردن در هر مکانی مانور میدهد، اکسباکس چیزی ندارد که کنسولهای دیگر نداشته باشند.
بدون شک باید در نسل نهم مایکروسافت به یک قابلیت انحصاری فکر کند، این ویژگی میتواند سختافزار قدرتمند اختصاصی و یا سرویسهای انحصاری مختلف باشد. اگر مایکروسافت بتواند به یک قابلیت انحصاری دست پیدا کند میتواند بعد از مدتها به رینگ مبارزه برگردد.
آنها میتوانند بر روی پروژه «هولولنز» (Holo Lens) مانور دهد، و یا اینکه سرویس Game Pass را گسترش دهند. مهم نیست که مایکروسافت چه راهی را پیش بگیرد، تنها چیزی که برای همه آشکار است این واقعیت است که کنسول نسل نهمی مایکروسافت فروشش به یک قابلیت انحصاری بستگی دارد.