مانگای اثر «پاراسایت» (Parasyte) با اینکه توانست محبوبیت بالایی بین خوانندگان خود کسب کند، اما تا ۲۰ سال بعد از اتمامش هیچوقت یک اقتباس انیمهای دریافت نکرد.
داستان در انیمه پاراسایت اینگونه دنبال میشود: یک شب در سراسر ژاپن میوههایی سقوط میکنند که درون هر کدام از آنها یک انگل کوچک وجود دارد. آنها به سمت اولین انسانی که میبینند هجوم برده و تلاش میکنند به مغز او برسند، تا در آخر بتوانند کنترل کاملی بر روی آن فرد داشته باشند. البته قضیه در مورد نوجوان دبیرستانی به نام «شینچی» (Shinichi) کمی متفاوت است. هنگامی که او مورد حمله قرار میگیرد، به کمک سیم هدفون خود یک شریان بند موقت درست کرده و با بستن آن به دور دست خود، موفق میشود که انگل را درون دست خود به دام بیاندازد. انگل ناکام که «میگی» (Migi) نام دارد فقط موفق به تحت سلطه درآوردن دست راست شینچی میشود. اما خیلی زود این دو نفر متوجه میشوند که زوج مناسبی برای یکدیگر نیستند. زیرا انگلها هر انسانی را که درباره وجود آنها بداند به قتل میرسانند حتی اگر آن انسان در دست خود یک انگل داشته باشد.
میگی و شینچی در ابتدای انیمه دو قطب کاملا متفاوت هستند. شینچی یک نوجوان خجالتی و احساساتی است. در طرف دیگر قضیه میگی فقط از منطق پیروی میکند. با اینکه میگی از زندگی کردن با شینچی رضایت دارد، ولی با بیرحمی تمام هر تهدیدی را برطرف میکند. همچنین شینچی این اجازه را ندارد که به کسی در اینباره چیزی بگوید، زیرا میگی به او اطمینان کامل داده است که هر کسی از این راز باخبر شود، آن شخص را به قتل خواهد رساند.
با اینحال شینچی خود را تنها کسی میداند که میتواند در برابر تهدید انگلها از بقیه محافظ کند. او متدوالا سعی میکند که میگی را راضی کند که در نقشههایش او را همراهی کند، با اینکه میداند خودش را در برابر چه خطرات و هراسهایی قرار میدهد. مطمئنا خرابکردن نقشه باقی انگلها همیشه هم به سود اطرافیان او تمام نمیشود.
با ادامه پیدا کردن سریال شینچی متوجه میشود که نسبت به اتفاقات پیرامون خود با سردی و منطقی بیرحمانه برخورد میکند. این اتفاق به این دلیل است که در بخشی از داستان او بیشتر با میگی ترکیب میشود و این حادثه باعث میشود که بیشتر احساسات انسانی او سرکوب شوند. این دیدگاه تازه نسبت به دنیا، باعث میشود که شینچی دچار یک بحران وجودی شود. ایا او هنوز انسان است؟ انسان بودن واقعا به چه معنا است؟ ایا او تبدیل به یک هیولا شده است؟ اما یک هیولا واقعا چه کسی است؟
یکی از نقاط قوت داستان در این است که شینچی به جواب هیچکدام از این سوالات به آسانی دست پیدا نمیکند. همراه با اینکه او به بلوغ عقلی میرسد، جوابهای متفاوتی برای این سوالات پیدا میکند. در نهایت او متوجه میشود که به دو دنیای متفاوت تعلق دارد، و مجبور است که در هرکدام از آنها زندگی کند. هرچه او زمان بیشتری را در جنگهای خونین میان انگلها سپری میکند، سردتر و بیاحساستر میشود و خود نیز بیشتر شبیه یک انگل میشود. اما هربار که او در حال سقوط است، یکی از ارتباطات انسانیش _ معمولا دوستدخترش «ساتومی» (Satomi) او را بار دیگر به دنیای انسانها بازمیگردانند، و باعث میشوند که دوباره درگیری وجودی او شروع شود.
در حالی که انسانها به چشم یک هیولا به انگلها نگاه میکنند. خود آنها نظر دیگری دارند. این درست است که آنها آدمها را برای مصارف غذایی میکشند، ولی هیچ اشکالی در اینکار نمیبینند. طبق منطق آنها به خاطر داشتن بدنهایی قویتر جای انسان را در بالای زنجیره غذایی گرفتهاند. آنها میتوانند به سرعت پلک زدن یک انسان حرکت کنند و به راحتی ماهیچههای خود را تبدیل به تیغههای آهنی کنند، به همین خاطر کشتن انسانها برای آنها کار چندان سختی نیست.
با اینکه آنها به تنهایی و تک به تک قوی هستند اما در قالب یک جامعه، به خصوص در برابر جامعه انسانی قدرت چندانی ندارند. آنها ریشه خود را نمیدانند، و این حقیقت که آنها در زمین متولد شدهاند یا یک سیاره دیگر هم برای بشریت و هم برای خودشان یک راز بزرگ است. به همین خاطر تنها هدفی که دارند بقا پیدا کردن است. مطمئنا آنها به راحتی در هنگام مشکلات میتوانند بهترین راه را برای بقای خود پیدا کنند.
در ابتدا انگلها فقط با زندگی کردن راضی هستند. آنها در خفا به شکار میپردازند و تا جایی که امکان دارد سعی میکنند به زندگی قبلی بدنی که تصاحب کردهاند بپردازند. اما به رخ دادن قتلهای بیشتر و بیشتر، آنها در معرض خطر آشکار شدن قرار میگیرند. آنها مجبور میشوند که راههایی جدیدی برای پنهان نگه داشتن هویت خود پیدا کنند. برای انجام اینکار آنها به درون دفتر شهرداری نفوذ کرده و برای خودشان قلمروهای شکار امنی پیدا میکنند. تماشای تکامل پیدا کردن جامعه انگلها و در نهایت سقوط آن از درون و بیرون به اندازه تماشا کردن مبارزات شینچی و میگی با دیگر انگلها جذاب است.
در مانگا داستان در بازه زمانی ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۵ تعریف میشود، اما انیمه داستان خود را در دنیای مدرن امروزی تعریف میکند. این به این معناست که درون داستان تمامی تکنولوژیهای امروزی که میشناسید اعم از تبلت و اینترنت قرار داده شده است.
تا به اینجای کار مشکل خاصی وجود ندارد. مانگا داستان خود را در زمانی تعریف میکرد که هنوز استفاده گسترده از تلفنهمراه شروع نشده بود ولی در روزگار مدرن امروز که هر کسی موبایل دارد و هرکدام از این موبایلها میتوانند نقش یک کامپیوتر را بازی کنند، برقراری تماس با دیگران بسیار راحتتر از دهه ۸۰ یا ۹۰ میلادی است. به همین دلیل هنگامی که در انیمه مشاهده میکنیم که یک کارکتر نمیتواند با دیگران تماس برقرار کند، از لحاظ منطقی برای بیننده قابل قبول نخواهد بود. البته این تنها مشکل کوچکی است که درون انیمه پاراسایت مشاهده خواهید کرد.
پاراسایت یک مانگای کلاسیک تحسین شده است. به همین دلیل این واقعیت که این اثر بعد از ۲۰ سال یک اقتباس انیمهای دریافت کرده است، برای همه تعجببرانگیز است. اما شخصیتپردازی خوب انیمه، مطرح کردن موضوعاتی فلسفی مانند اینکه: «انسان چیست؟ یا هیولا چه کسی است؟» و همچنین داشتن صحنات اکشن نفسگیر مطمئنا صبر کردن برای این انیمه ارزشش را داشته است.
7 دیدگاه
رضا گیم
خیلی وقت بود منتظر انیمه هاتون بودیم
علیرضا حاجی زاده
منتظر بررسی و مقالات بیشتر در این زمینه باشید
حسین
دلم واسه انیمه شات تنگ شده
اشکان دولتی
سلام حسین جان
باعث خوشحالیه که میبینم انیمه شات همچنین خوانندههایی داشته
میدونم که بعد تموم شدن انیمه شات کم توجهی شده از جانب ما تو این زمینه که یکی از علت هاش جدا شدن دو نویسنده دیگه انیمه شات از تیم بود
همونطور که علیرضا جان گفت از این به بعد سعی میشه با مقالات متنوع و مختلف جای خالی انیمه شات و پر کنیم
علیرضا حاجی زاده
مطمئن باشید با مقالات پیش رو جای خالی اون بخش پر خواهد شد
نرجس جوادی
هرکی انیمه Parasyte ندیده بره سراغش. مطمئن باشید اگر دوست دار انیمه هم نابشید، بعد دیدن چند قسمت ازش خوشتون میاد
شخصیت پردازی و روایت واقعا دوست داشتنی داشت
ممنون آقای حاجی زاده بابت این مقاله لطفا در مورد داستان بقیه انیمه های مهم هم مطلب بنویسید چون واقعا سایت های فارسی زبان نمی پردازن به انیمه در حالی که داستان های فوق العاده ای دارن
علیرضا حاجی زاده
مطمئنا در عالی بودن انیمه هیچ شکی نیست. یکی از بهترین انیمه هایی بود که تابستون امسال دیدم.
منتظر بررسی داستانی دو انیمه بزرگ دیگه هم باشید و هم چنین انیمه های دیگه ای که بعدشون بررسی میشن