در هفته گذشته مقالهای داشتیم در خصوص فراموش شدن پلتفرمها و کنسولهای همراه. حالا قصد داریم بگوییم که چرا شرایط و حال و روز نینتندو سوئیچ هم تا همان اندازه نگران کننده به نظر میرسد.
موضع گیم شات، علی الخصوص اینجانب در قبال پلتفرمهای همراه مشخص است. اگر مقاله قبلی را خوانده باشید، احتمالا خواهید پذیرفت که کنسولهای همراه به عنوان پلتفرم اصلی اصلا گزینه خوبی نیستند و این موضوع نهتنها در رابطه با قیمتشان، بلکه در خصوص محتوا و کارایی نیز صدق میکند. تنها تفاوتی که نینتندو سوئیچ با آن پلتفرمهای کذایی دارد در قیمت و شرکتی است که آن را تولید میکند. نینتندو سوئیچ دقیقا همان قیمتی را دارد که دیگر پلتفرمهای نسل هشتمی دارند و در عین حال، شعار اصلی سوئیچ نیز همان شعاری بوده که در بنرهای تبلیغاتی دیگر کنسولهای همراه درج شده است. در این مطلب خواهیم گفت که به سان یک شعبده بازی ساده، نینتندو سوئیچ هم بزودی به سرنوشت همان کنسولهای کذایی مختوم شده و برای همیشه غیب خواهد شد.
نینتندو به عنوان زادگاه بازیهای ویدئویی (نهتنها در لفظ بلکه در عمل) همیشه لیاقت خودش را نسبت به اعتماد مخاطبینش ثابت کرده است. بازی Legend Of Zelda Breath Of The Wild پاسخ کوبندهای برای کسانی است که ادعا میکنند این کنسول توانایی رقابت با غولهای سخت افزاری و گرافیکی نسل را ندارند. یا لااقل کسی جز سازندگان شرقی نیست که بخواهد برای این پلتفرم بازی بسازد. به هر حال نینتندو با خلق Legend Of Zelda Breath Of The Wild ثابت میکند که وابستگی چندانی به ناشرین و سازندگان غربی و جنوبی و سایر جهات ندارد. این صرفا محدود به حال حاضر نمیشود و ما پلتفرمهایی نظیر ۳Ds را میشناسیم که تا همین حالا هم میفروشد و محبوب هم تشریف دارد. البته این محبوبیت از بازار بزرگ و دست نخوردهای به اسم چین نشات میگیرد. نینتندو سوئیچ حتی از لحاظ آماری هم نتایج موفقی داشته و بر روی نمودار حتی موفقتر از سونی عمل کرده است. اینها گفته شد تا مخاطب بداند موضع ما در مقابل نینتندو سوئیچ، زیر سوال بردن موفقیتهای این پلتفرم نیست. بلکه مخاطب هدف ما در نود درصد مواقع، ایرانیانی هستند که تصمیم به خرید این پلتفرم دارند.
بازدهی ناچیز در قبال هزینهای برابر با یک پلتفرم نسل هشتمی
هویت کنونی نینتندو دلایل خاص خودش را دارد. سوئیچ در فاصلهای نسبتا طولانی از آغاز نسل هشتم کنسولها روانه بازار شد و احتمالا خالقان این پلتفرم در اتاق فکرشان به این نتیجه رسیده بودند که اگر با از دست رفتن نزدیک به نیمی از نسل حاضر، صرفا به تکرار فرمول موفق سونی و مایکروسافت فکر کنند احتمالا حتی وارد گردونه رقابت هم نمیشوند. به هرحال نینتندو تاحدودی این نسل را جا مانده بود! آنها برای موفقیت ضمن حفظ ذات پلتفرمهای نینتندو به یک خلاقیت جدید نیاز داشتند. لذا احتمالا هویت کنونی نینتندو سوئیچ چندان هم غیر منطقی نباشد. اما اگر واقعبین باشیم، این پلتفرم صرفا ظاهر جمع و جوری دارد و از حیث سخت افزاری فلج است. خلاقیت برای یک پلتفرم معمولا نتیجه مثبتی دارد به شرط آن که «بازدهی» دست کم گرفته نشود. در دورهای زندگی میکنیم که یکی از بزرگترین مشکلات سازندگان و مانع اصلی جاهطلبی آنها محدودیتهای سخت افزاری کنسولهای بازی است. این موضوع حتی در خصوص پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان هم صدق میکند؛ وگرنه چه دلیلی دارد که حالا نمونههایی نظیر پلی استیشن پرو و ایکس باکس وان ایکس در میان سازندگان طرفدار بیشتری دارند؟
در نتیجه بازدهی مهم است. حتی اگر نینتندو با همین محدودیتهای سخت افزاریاش به تولید عناوینی نظیر Legend Of Zelda Breath Of The Wild «ادامه» نیز دهد، بازهم نمیتوان نسبت به دیگر سازندگان امیدوار بود. نینتندو یک تنه نمیتواند تا ابد بازی بسازد و تعبیر همین جمله میشود تجربه یک الی دو بازی در سال که برای مصرف کننده صرفه اقتصادی دارد. سوئیچ نزدیک به سیصد دلار قیمت داشته و با این حال بخش بزرگی از عناوینی که بر روی این پلتفرم پورت میشوند معادل یک بازی کامل هستند و قیمت ۶۰ دلاری روی آنها خورده است. و به تمام موارد اشاره شده اضافه کنید که بازیهای مولتی پلتفرمی نظیر FIFA و امثالهم، حتی بازدهی نزدیک به کنسولهای دیگر را بر روی سوئیچ نداشته و احتمالا نخواهد داشت. پس با همین توصیف ساده، باید دور تجربه لذیذ و آشنای بازی FIFA در دیگر پلتفرمها را خط بکشید؛ سوئیچ قدرتش را ندارد!
بزودی اکثر بازیسازان نینتندو را به عنوان آخرین گزینه برای تولید و پورت بازیهایشان در نظر خواهند گرفت
محدودیتهای سختافزاری برای سوئیچ گران تمام میشود. عدم وجود شرایط مساعد برای پورت بازیهای مولتی پلتفرم بر روی نینتندو سوئیچ معمولا باعث میشود که شما با تاخیری چند ماهه این بازیها را تجربه کنید. تازه به شرط آن که سازنده میلی برای عرضه بازیهایش بر روی این پلتفرم داشته باشد. پورت بازیها بر روی سوئیچ به دلیل کنترلرهای خلاقانهاش زمان زیادی را میطلبد و از طرفی سازنده میداند که باید منتظر یک سقوط آزاد گرافیکی در بازیاش باشد تا لااقل به نرخ ثابت ۳۰ فریم بر ثانیه دست یابد.
البته فراموش نکنیم که خریداران کنسول نینتندو سوئیچ احتمالا برای تجربه بازیهای مولتی پلتفرم آن را انتخاب نکردهاند. سوئیچ یک جنبه سرگرمی و جذابیت غیر قابل انکاری دارد که البته شاید جذابیتش دائمی نباشد، اما وسوسه انگیز است. شاید اگر سوئیچ را به عنوان یک پلتفرم نسل هشتمی نگاه نکنیم با یک پلتفرم قابل احترام رو به رو شویم. اما درحال حاضر احساس نمیکنم برای رقابت با دیگر پلتفرمها سوئیچ محتوایی جز بازتولید عناوین کلاسیکش داشته باشد. و حدس میزنیم که عمر این بازیها چندان طولانی نباشد.
خریدن نینتندو سوئیچ درست مانند سایر پلتفرمهای همراه به معنی از دست دادن بخش بزرگی از عناوین نسل حاضر است
بازار ایران را دست کم نگیرید!
این یک مورد قطعا هیچ ارتباطی با پلتفرم مورد بحث مقاله ندارد. اتفاقا کاملا هم برعکس؛ نینتندو از لحاظ قیمت چندان هم غیر منطقی نیست و خرید این کنسول برای یک شهروند عادی (بلا نسبت خودمان) تنها ۳۰۰ دلار هزینه خواهد داشت. منتها در بازار ما اوضاع کاملا فرق میکند! پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان که به قیمت ۴۰۰ دلار روانه بازارهای جهانی میشوند در کشور ما بین یک میلیون و دویست الی یک میلیون و پانصد هزارتومان فروش میرود. این یعنی در بازار ایران فروش یک محصول ۴۰۰ دلاری به قیمتی نزدیک به عدد یک میلیون و ششصد حتی به سوددهی خواهد رسید. برای یک فروشگاه، فروش یک دستگاه ایکس باکس وان یا پلی استیشن ۴ به این قیمت برابر است با یک سود معقول! اما اگر تصور میکنید که فروش این کنسولها بر اساس برچسب قیمتی که رویشان هک شده صورت میپذیرد سخت در اشتباهید.
چرا سخت در اشتباهید؟ در بازار ما قیمتی که روی محصولات دیجیتالی درج میشود بر اساس میزان محبوبیت و تقاضا است. نخندید؛ این عین واقعیت است. برای مثال بگذارید با پلی استیشن وی آر شروع کنیم که در حال حاضر تنها ۳۰۰ دلار قیمت دارد. با احتساب تورم، نرخ تغییرات ارز و باقی موارد، قیمت این محصول نباید از مرز یک میلیون و پانصد هزارتومان تجاوز کند و این تازه در بدترین حالت ممکن است. در بازار ایران، محصول ۴۰۰ دلاری به قیمت یک میلیون ششصد تومان فروش میرود و همین پلی استیشن وی آرِ ۳۰۰ دلاری نزدیک به دو میلیون تومان قیمت خورده است! عجیب به نظر میرسد مگر نه؟ محصول ۴۰۰ دلاری در ایران ارزش پایینتری نسبت به یک پلتفرم ۳۰۰ دلاری دارد. این موضوع عینا در رابطه با نینتندو سوئیچ هم صدق میکند! شما نهتنها برای ۳۰۰ دلار مجبور به پرداخت دو میلیون و صد هزارتومان خواهید شد، بلکه این نوسان عجیب قیمتهای سوئیچ گریبانگیر بازیهای آن هم شده است. احتمالا فروشندههای نهچندان محترممان، محصولات را روی ترازو وزن میکنند و کیلیویی N تومان به فروش میرسانند.
همه چیز در رابطه با Legend Of Zelda Breath Of The Wild و دیگر انحصاریهای موفق سوئیچ
بازی Legend Of Zelda Breath Of The Wild که در ادامه آن را صرفا با نام «زلدا» یاد خواهم کرد به عظمتی که اکنون رسانه تظاهر میکند نیست. حتی نه به نزدیکی آن حوالی. از جهات بسیاری زلدا بازی ناامیدکنندهای است. بازی داستان سادهای دارد و از جنبههای بسیاری میتوان آن را با نمونههای کلاسیک ماریو مقایسه کرد. همان عناوین خاطرهانگیزی که در آن هیولایی پرنسس ماجرا را دزدیده و ما باید او را پیدا میکردیم. به همین سادگی! نزدیک به صد معبد و منطقه در بازی وجود دارد که تمامی آنها با یک انیمیشن تکراری شروع شده و پایان مییابند. تازه اگر واقعبین باشیم و عینک دودی محترم را برداریم، تمامی این معابد در مقایسه با بازیهایی نظیر Skyrim یا The Witcher 3 (که البته شاید مقایسه شدنشان منصفانه نباشد) بسیار ساده و تک بُعدیترند؛ در انتهای هیچ کدام از آنها نیز یک اتفاق شوکه کننده یا جدیدی انتظارتان را نمیکشد. بازی جلوههای بصری معقولی دارد و از آن جایی که با محدودیتهای سخت افزاری نینتندو سوئیچ کنار آمده است، پس نباید چندان به آن خرده گرفت. اما این انتظار را نباید از یک مخاطب نسل هشتمی داشت؛ کسی که در نسل حاضر زندگی میکند احتمالا به دنبال جلوههایی نسل هشتمی میگردد. بگذارید برچسب طراحی هنری هم به بازی نزنیم که صرفا توجیهی برای سادگی آن است. حتی با این محدودیتها هم زلدا بر روی نینتندو سوئیچ گهگاهی با افت فریم رو به رو میشود. جلوههای بصری و طبیعت بازی هم چندان شباهتی به اثاری نظیر The Witness یا Journey ندارد که بخواهیم احساس حیرت انگیزی نسبت به مناظر رو به رویمان داشته باشیم. شخصیت پردازی هم به نظر نمیآید در این دنیا جایگاهی داشته باشد و لذا لینک اگر لال نباشد، خیلی کم حرف تشریف دارد. در خصوص زلدا همان اتفاقی که برای آثاری نظیر Nier میافتد نیفتاده است. یا کسی نمیآید بگوید که داستان ارزش تکرار نداشته و در نتیجه دو نمره کمتر، ۸ از ۱۰! منتقدی هم پیدا نمیشود که سادگی و ایرادات بازی را ببیند؛ صرفا از بزرگی آن میگوید. البته که منتقد تا یک جایی حق دارد، اما زلدا هم به این بزرگیها که رسانه میگوید نیست.
زلدا یک نمونه بود برای دهها نمونه دیگر که حتی پلتفرم مقصدشان نینتندو سوئیچ هم نبوده و اتفاقا برای سایر کنسولهای نسل هشتمی است. پس تصور نکنید که نگارنده سایت متاکریتیک را باز کرده و با دیدن متای ۹۷ از ۱۰۰ ضمن شاخ درآوردن، سوار بر قایق شده و بر خلاف جهت موج پارو میزند. نه اصلا هم اینطور نیست و به شخصه زلدا را تجربه قابل احترامی میدانم که صرفا در حد و اندازه آن نمرات شاخشکن نبوده و نیست. پس بگذارید تیتر کذایی را اینطور تصحیح کنم که با اعتماد به متاکریتیک نینتندو سوئیچ نخرید. چرا که در انتها شما میمانید و یک بازی و هزاران سوال که سر و تهشان میشود: چرا این بازیها تا این اندازه پرستیده شدند؟ و حدس میزنیم که به پاسخ ناامیدکنندهای خواهید رسید.
و اما آیا نینتندو سوئیچ همچنان به موفقیتهای خود ادامه خواهد داد؟ هیچ پاسخ قاطعانهای نمیتوان به این پرسش داد، اما با استناد به دلایلی که بالاتر خواندید اکنون بیشتر از هر زمانی باید برای آینده این پلتفرم نگران بود. دلایل موجه زیادی وجود دارد که این کنسول را برای ما ایرانیها تبدیل به گزینهای نامطلوب میکند. شما چطور فکر میکنید؟ آیا این کنسول میتواند به موفقیتهایش ادامه دهد؟
16 دیدگاه
hashi22
ممنون جناب محمدی پور. مقاله خوبی بود. به نظر منم این کنسول نمیتونه خودش رو بالا بکشه
Sasan.S
ممنون از مطلب. نینتندو هیچ وقت نتونسته گیمرای حرفه ای رو به خودش جذب کنه متاسفانه
farhad001
خیلی باهاتون موافقم
ممنون جناب محمدی پور خسته نباشید
masoud666
نینتندو نمیتونه رقابت کنه با بزرگان.
ابوالفضل
داداش بد داری اشتباه میزنی نینتندو خودش خیلی بزرگه در ضمن هدفش رقابت با سونی یا مایکرو نیست دوست عزیز بازار هدف خودش رو داره هنوز این رو نفهمیدی؟
masoud666
فقط بازار کژوال رو داره. بیشتر گیمرها گیم درست و حسابی میخان.
Sasan.S
دقیقا…بازار خودش رو داره ولی همه گیر نیست توی دنیا
Dreams
به نظرم اینکه نینتندو موفق میشه یا نه سوالش خیلی کلیه
اگر تو بازار چین بگیم صد در صد اصن تو بگو امپراطور باشه !ولی توی اروپا موفقیتش زیاد ادامه پیدا نمیکنه با مقاله موافقم
DarkDevill
با حرفایی که در مورد زلدا زدین موافقم
ابوالفضل
اره اقای محمدی پور همه عالم و ادم دروغ میگن که افسانه زلدا:نفس طبیعت بازی شاهکار و خیلی خوبیه فقط شما راست میگین.واقعا من خودم که ایرانیم تو منطق ایرانی ها موندم ها خوده سونی میاد به نینتندو بابت زلدا تبریک میگه اونوقت شما شدی کاسه داغتر از اش.در ضمن فکر نکنید که نینتندو به خاطر سخت افزارش از پلی 4 و اکس باکس جا میافته.همه چیز تو سخت افزار یک کنسول نیست دوست عزیز تو بازی انحصاری اون کنسوله.که کنسولی مثل اکس باکس که سخت افزار خیلی قویی داره ولی کو بازی انحصاری همش یه مشت بازی ترد پارتیه.حرف های منو جدی بگیر دوست به اصطلاح دانای من.
از گیم شات تقاضا دارم مقالاتش رو خوب بررسی کنه این مقاله توهینی هست به شرکت بزرگ نینتندو و افسانه زلدا و تمام دوست داران و صد البته بازی کنندگان اون.با احترام.
سجاد محمدیپور
نظر تمامی کاربران محترمه. اما بذارید از جایگاه خودم دفاع کنم. ابتدا عرض کنم که این همه منتقد اومدن گفتن زلدا بازی خوبیه، مخالفین این بازی صداشون در نیومد! انتظار زیادیه شخص حقیری مثل بنده دیدگاه خودش رو که از یک تجربه کاملا شخصی نشات میگیره و اتفاقا مخالف زلدا هم هست بیان کنیم؟ یک بار هم بذارید ما به عنوان یک مخالف حرفمون رو بزنیم! پس درست برخورد کردن با یک دیدگاه مخالف هم خودش به نوعی «فرهنگ»ـه. و فراموش نکنیم که در این مقاله بنده حتی به عنوان یک مخالف (کسی که بیش از 20-30 ساعت بازی رو تجربه کرده) هم نگفتم زلدا بازی بدیست و عین این جمله که «زلدا مجموعا بازی قابل احترامی بوده اما به آن عظمتی که رسانه ادعا میکند نیست» رو شما میتونید در لا به لای این پاراگراف پیدا کنید. بنده رو متهم کردید به فن کنسول X و Y بودن که این ادعا نهتنها بیمعنیه بلکه توهینآمیزم هست. شما رو دعوت به خواندن مقاله قبلی میکنم که بنده شخصا حسابی از پلتفرم شرکت سونی، یعنی پلی استیشن ویتا درومدم و تعارف هم ندارم. اهل بازتاب دادن و رقص هندی رفتن به ساز غرب و شرقم نیستم. شما هم اگر واقعا مدعی حقی، بیا بگو کجای حرفهای حقیر اشتباهه تا تصحیح کنم؛ ما که رب العالمین نیستیم و ممکنه دیدگاهمون ایرادی داشته باشه. نکته اینجاست که شما بگید این ایراده چیه وگرنه گرهی از کار باز نمیشه. چون من تمام حرفهام با استناد به موضوع و نکتهای بیان شده و هنوز هم پای حرفایی که زدم هستم. ممنون که لطف کردید و مقاله رو هرچند از درب نادرستش مطالعه کردید.
ابوالفضل
اگه که اینجوریه باید بگیم خدای جنگ هم لایق این همه تعریف و تمجید و متای 95 نیست چه ربطی داره؟افسانه زلدا لیاقتش رو نه الان بلکه از خیلی سال های پیش نشون داده.در ضمن در رابطه با سوییچ هم این کنسول بازاری رو هدف گرفته که جمعیت وسیعش خانواده ها و بچه هان که هدف خانواده ها از بازی با فرزندانشون هم سرگرمیه نه صرفا گرافیک و فور کی.
ابوالفضل
در ضمن نکنه از یه بازی ده دورازده گیگی انتظاره دارین معابد و مکان هایی رو نشون بده که بازی هایی مثل ویچر و اسکایریم که حجمشون خداگیگه نشون میدن؟اگه نظرتون اینه من حرفی ندارم
سجاد محمدیپور
نکته جالب اینجاست که شما با همین حرفتون بر محتوای این مقاله صحه گذاشتین. با توجه به حرف خودتون، زلدا یک بازی 10-12 گیگیه که به دلیل کمبودهای سختافزاری سوئیچ (از حافظه داخلی ناچیز بگیر و برو بالا) به هیچ عنوان نمیتونه مکانهایی رو نشون بده که بازیهایی مثل ویچر نشون میدن. و این دقیقا مترادف با عدم بزرگی این بازی چنان چه رسانه ادعا میکنه هست. اگر چه من توی مقاله هم گفتم، مقایسه شدن زلدا با ویچر اصلا کار منصفانهای نیست چون سبک هردو بازی متفاوته (یکی نقش آفرینی و دیگری اکشن ادونچر و ماجراجویی). ما اینجا برای ارزیابی بازیها هیچ کسی رو به متاکریتیک ارجاع ندادیم و اگر دو پاراگرف آخر مقاله رو مطالعه کرده باشید، طبعا موضع بنده هم براتون مشخص خواهد شد. و در آخر هم اشاره کنم که بازار هدف سوئیچ موضوع بحث این مقاله نبوده و نیست. قصد ما بیان ایرادات این پلتفرم برای مخاطبیه که تصمیم داره این کنسول رو خریداری کنه و صرفا هدف ما هم افزایش هشیاری کاربراست. اگر ایراداتی که عرض کردیم اشتباهه، حقیر سر تا پا گوشم. اگر نه، نظرات شما در عین حال که برای ما محترمه اما قابل قبول نیست.
Sasan.S
دوست عزیز سازندگان بازی To the moon این بازی رو با حجم خیلی کمی منتشر کردن و خیلی هم این بازی معرکه بود. صرفا حجم یه بازی ارتباطی نداره. کما اینکه اسکایریم هم همون موقعی که منتشر شد حجم بالایی نداشت اصلا
ابوالفضل
دقیقا.دمت گرم داداش