انیمه شات حالا دو رقمی شده است و با دهمین قسمت از آن با جدیدترین اخبار دنیای انیمه و بخشهای سرگرم کننده همراه شما خواهیم بود.
اخبار — (اشکان دولتی)
اولین خبر انیمه شات این هفته در مورد مانگای بسیار محبوب Kyoukai no Rinne نوشته شده به وسیله «رومیکو تاکاهاشی» (Rumiko Takahashi) است که با سه قسمت بعدیش به پایان میرسد. این مانگا از سال ۲۰۰۹ در حال انتشار بوده و تاکنون ۳۹ جلد از آن منتشر شده است. انیمهای نیز با اقتباس از این مانگا ساخته شده است که تاکنون سه فصل از آن پخش شده و اتفاقا آخرین فصل آن نیز در تابستان شروع به پخش کرد. پایان یافتن فصل سوم پیش از اینکه مانگا به اتمام برسد میتوان نوید یک فصل دیگر را برای این انیمه باشد و طرفداران باید از این موضوع خوشحال باشند.
انیمهای با اقتباس از مانگا Akkun to Kanojo یا «آکون و دوست دخترش» (Akkun and His Girlfriend) در دست ساخت قرار دارد. هنوز اطلاعاتی از سازندگان و صداپیشگان این انیمه منتشر نشده است ولی میتوانیم کمی درباره داستان انیمه صحبت کنیم. این انیمه کمدی عاشقانه درباره پسری به نام «آکون » (Akkun) و دوست دخترش، «نونتان»، است. با اینکه آکون همیشه با لحن بدی با نونتان صحبت میکند ولی دیوانهوار عشق او است و عشقی او به حدی زیاد است که هر روز بدون اینکه نونتان بفهمد او را تعقیب میکند. نونتان که از این موضوع خبر ندارد دختری مهربان است که با همه به خوبی رفتار میکند. انیمه Akkun to Kanojo داستان زندگی این دو در کنار هم را برای بینندگان روایت خواهد کرد.
انیمه تلویزیونی Made in Abyss یکی از بهترین آثار سال ۲۰۱۷ محسوب میشود و حالا خبر خوشحال کننده برای طرفداران این انیمه داریم و فصل دوم آن به صورت رسمی تایید شده است. فصل دوم Made in Abyss قرار است بزرگتر از قبل باشد و صداپیشگان سرشناستری به گروه تولید آن اضافه شدهاند. Made in Abyss مانگایی فانتزی است. این مانگا به وسیله «آکیهیتو سوکوشی» (Akihito Tsukushi) نوشته شده و از سال ۲۰۱۲ تاکنون شش جلد از آن منتشر شده است.
سایت رسمی مرتبط با مجموعه Garo خبر از ساخت انیمه سینمایی Garo: Guren no Tsuki داد و در کنار آن متوجه شدیم که یک سریال فرعی لایو اکشن به نام Kami no Kiba: Jinga که بر روی شخصیت «جینگا» (Jinga) تمرکز دارد نیز در ست ساخت است. انیمه Garo بر اساس برنامه شبانه tokusatsu (یک اثر لایو اکشن که در آن در جلوههای بصری بسیار خاصی استفاده میشود) ساخته شده است. در سال ۲۰۱۴ یک فصل ۲۴ قسمته توسط استودیو MAPPA از آن پخش شده و در سال گذشته نیز اولین انیمه سینمایی آن به نام Garo Movie: Divine Flame اکران شده است. همچنین باید ذکر کنم که جدیدترین اثر از این مجموعه Garo: Vanishing Line نام دارد که در حال حاضر در حال پخش شدن است.
جدیدترین نسخه از مجله Afternoon که در همین هفته منتشر شده خبر از شروع چند پروژه جدید داده است. «ماساکازو ایشیگورو» (Masakazu Ishiguro) مانگاکای Soredemo Machi wa Mawatteiru، کار بر روی اثر جدیدی به نام Tengoku Daimakyou آغاز خواهد کرد که در ماه مارس ۲۰۱۸ انتشار آن آغاز خواهد شد. «شیموکو کیو» (Shimoku Kio) شناخته شده برای مانگای Genshiken بر روی مانگایی با نام موقت Hashikko Ensemble کار میکند که از فوریه ۲۰۱۸ منتشر خواهد شد.
هوندا با اثری همانند Gaikotsu Shotenin Honda-san در کارنامهاش کار بر روی مانگایی با نام موقت Tatta Hitotsu no Koto shika Shiranai که اثری بلند خواهد بود را برای انتشار در مارس ۲۰۱۸ را آغاز خواهد کرد. در انتها نیز «یوکی اوراشیبارا» را داریم که سابقه کار بر روی مانگایی بسیار عالی به نام Mushishi دارد و قرار است بر روی مانگایی با فضایی تاریک و مرموز کار کند.
مجله Hobby Japan خبر از ساخت انیمه به نام Nanatsu no Bitoku یا «۷ فضل بهشتی» (The 7 Heavenly Virtues) داد که از روی مانگایی به همین نام ساخته خواهد شد. این انیمه در فصل زمستان ۲۰۱۸ پخش خواهد شد. انیمه Nanatsu no Bitoku اسپین آفی برای مجموعه «گناه: هفت گناه جهنمی» (Sin: Nanatsu no Taizai) است . این انیمه بر روی هفت فرشتهای تمرکز دارند که به دنبال این هستند تا مانع موفقیت هفت گناه کبیره شوند. شاید کنجکاو شده باشید که این فرشتهها چه نام دارند: مایکل (ایمان)، اوریل (صبر)، ساریل (مهربانی)، ساندالفین (سخت کوشی)، متاترون (نیکوکاری)، رافائل (اعتدال) و گابریل (عفاف).
فیلم لایو اکشنی با اقتباس از مانگای Gakkougurashi نوشته شده به وسیله «سادورور چیبا» (Sadoru Chiba) و «نورومیتسو کایهو» (Norimitsu Kaihou) نوشته است، ساخته میشود. این مانگا در حال حاضر در تعطیلات به سر میبرد ولی به زودی انتشار آن ادامه خواهد یافت. انتشار مانگا Gakkougurashi از سال ۲۰۱۲ آغاز شده و در تابتسان ۲۰۱۵ یک انیمه نیز از روی آن ساخته شده است.
سایت Bleeding Cool خبر از این داد که ویراستار ارشد مارول، «سی. بی. سیبلسکی» (C.B. Cebulski)، دربین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ در این سایت با نام مستعار آکیرا یوشیدا کتاب مصور مینوشت. سیبلسکی با نام مستعار یوشیدا کتابهای مصور «ثور: پسر آزگارد» (Thor: Son Of Asgard) و Elektra: The Hand نوشته است و برای انتشارات Dark Horse بر روی کتاب مصور Conan and the Demons of Khitai کار کرده بود. سیبلسکی در آن زمان به عنوان ویراستار در مارول فعالیت میکرد و مارول در آن زمانی قانونی مبنی بر این داشت که ویراستارها اجازه نوشتن داستان را ندارند. دو کتاب Wolverine: Soultaker و Elektra: The Hand که به وسیله سیبلسکی با نام مستعار یوشیدا نوشته شدهاند در ژاپن جریان دارند.
«کیوفومی ناکاجیما» (Kiyofumi Nakajima) به عنوان مدیرعامل استودیو Ghibli انتخاب شده است. مدیرعامل سابق استودیو، «کوجی هوشینو» (Koji Hoshino)، هماکنون رئیس کل استودیو شده است و «توشیهو سوزوکی» (Toshio Suzuki) همچنان به کار خود به عنوان تهیه کننده ادامه خواهد داد.
اخبار کوتاه:
- فصل سوم انیمه My Hero Academia در بهار ۲۰۱۸ پخش خواهد شد.
- مانگای No Game No Life, Desu! که اثری اسپین آف از لایت ناول محبوب No Game No Life است به زودی به پایان میرسد.
- مانگای Kirakira Precure a la Mode نوشته شده به وسیله «فوتاگو کامیکیتا» (Futago Kamikita) تا پایان سال میلادی به اتمام میرسد.
- مانگای RIN-NE که توسط «رومیکو تاکاهاشی» (Rumiko Takahashi) نوشته شده است طی سه قسمت آتی به پایان میرسد.
- مانگای Spice & Wolf تا آخر ماه دسامبر به انتهای ماجرا خود خواهد رسید.
معرفی انیمه — (اشکان دولتی)
برای این هفته از انیمه شات قصد دارم یک انیمه ورزشی به شما دوستان عزیز معرفی کنم. همانطور که در گذشته به شما گفته بودم انیمههای ورزشی به خوبی از عنصر اغراق در خود استفاده میکنند که باعث هیجان زده شدن بیننده میشود. همچنین قصد از ساخت چنین آثاری این است که جوانان ژاپنی بیشتر به ورزش علاقهمند شوند. انیمه این هفته Hajime no Ippo است که بر روی ورزش بوکس تمرکز دارد. این انیمه با اقتباس از مانگایی به همین نام ساخته شده که از سال ۱۹۸۹ تا الان در حال انتشار است. این اثر محبوبیت بالایی در میان طرفداران برخوردار است که باعث شده سه فصل از انیمه و یک انیمه سینمایی از روی مانگا ساخته شود. نکته جالبی که در مورد این اثر وجود دارد این است که در نویسنده آن در هنگام طراحی شخصیت اصلی از مایک تایسون در دروان جوانیش الهام گرفته است.
داستان این انیمه در مورد پسری دبیرستانی به نام «ایپو ماکنوچی» (Ippo Makunouchi) است که در مدرسه به او زورگویی میشود ولی برای دفاع از خودش هیچ تلاشی نمیکند. ایپو پدر خودش را از دست داده و به تنهایی به مادرش زندگی میکند و قایق پدرش را به کسانی که قصد ماهیگری دارند اجاره میدهند. در ادامه روند مورد اذیت قرار گرفتن یک روز مردی او را نجات میدهد و به ایپو میگوید که قوی باشد و از خودش دفاع کند. ایپو برای اینکه بتواند معنی واقعی کلمه قدرت را درک کند از آن مرد میخواهد که به در ورزش بوکس آموزش دهد. ماکنوچی به هر طریقی که بود راه خود را به یک باشگاه بوکس باز میکند و از آنجا مسیر بسیار سخت او برای تبدیل شدن به یک بوکسر قدرتمند آغاز میشود.
قبل از هر چیزی باید به شخصیت پردازی این انیمه آفرین گفت. سازندگان در شخصیت پردازی آنقدر خوب عمل کردهاند که شما در هنگام تماشای بوکس دو ورزشکار، غیرممکن است نسبت به حریف ایپو احساسی نداشته باشید؛ یا دلتان برای آن فرد میسوزد یا از اون متنفرید یا اینکه برای او احترام قائل میشوید. در این انیمه شخصیت بیمصرفی وجود ندارد و نقشهای مکمل به خوبی به انیمه حس واقعی بودن میدهند. از دیگر نکات مثبت انیمه میتوان به انیمشین آن اشاره کرد. در چنین آثاری انتقال هیجان به بیننده کلید موفقیت شما خواهد بود و سازندگان Hajime no Ippo موفق شدهاند به اندازهای خوب کار کنند که هر مشتی که به هدف مینشیند، بیننده را از جای خود بلند کند. همانطور که در بالا نیز اشاره شد این سبک از انیمهها برای ترقیب کردن جوانان به ورزش ساخته میشوند و به همین خاطر شما آموزش بسیار خوبی درباره قوانین، حرکات و کمی از تاریخ بوکس خواهید دید. در انتها باید بگویم که اگر به بوکس، به ورزش، به انیمه علاقه دارید انیمه Hajime no Ippo یکی از بهترین انتخابها برای شما خواهد بود.
بیوگرافی — (سامرند قهرمانی)
بیوگرافی شینیچیرو واتانابه
شینیچیرو واتانابه فیلمساز، فیلمنامه نویس و تهیه کننده ژاپنی است. وی بیشتر برای کارگردانی آثار موفق Cowboy Bepop و Samurai Champlo شناخته میشود. او برای ترکیب ژانرهای مختلفی در آثارش معروف است؛ برای مثال، در Cowboy Bepop وی حال و هوای وسترن و کلاسیک را با فیلمهای نوآر ترکیب کرده و حال و هوایی مانند سالهای ۱۹۷۰، ۱۹۸۰ نیویورک را نیز به آن القاء کرده است. غیر از ترکیبات ذکر شده، اثر مذکور موسیقی Jazz، کمی از عناصر فیلمهای اکشن هنگ کنگی و … را در خود دارد. البته جالب است که با وجود تمام اینها، جریانات انیمه در فضا رخ میدهد! در جدیدترین کارش یعنی Samurai Champlo نیز او فرهنگ اوکیناوای ژاپن را با آهنگهای هیپ هاپ، ژاپن مدرن و چانبارا (فیلمهایی که در آن شاهد مبارزات با شمشیر هستیم که ساموراییها در آن حضور دارند)، مخلوط کرده است!
واتانابه متولد کیوتوی ژاپن است. بعد از عضویت در استدیو Sunrise کار نظارت بر ساخت قسمتها و نمایشنامههای برخی از آثار استدیو مذکور را به عهده گرفت و در مدت کمی توانست اولین آثار خود که نسخهای بروز شده از Macross که Macross Plus نام داشت را را بسازد. اثر بعدی وی، سری Cowboy Bepop بود که تحسین جهانی را به دنبال داشته و حتی الان نیز از نظر عده زیادی برترین انیمه تاریخ است. وی همچنین انیمهای سینمایی برای اثر محبوب خود ساخت که Knockin’ on Heaven’s Door نام داشت. واتانابه در سال ۲۰۰۳ اولین انیمه آمریکایی خود را ساخت، دو اثر Kid’s Story و A Detective Story که هر دو بخشی از The Animatrix برادران واچووسکی بود که مجموعهای از داستانهای کوتاه است که در دنیای فیلم مشهور The Matrix جریان دارند. اثر بعدی واتانابه، اثر تحسین شده وی در ۲۰۰۴ بود که همان Samurai Champlo معروف است که پخش آن از ۱۹ می ۲۰۰۴ در Fuji Television ژاپن شروع شد.
بعد از عرضه Samurai Champlo واتانابه یک انیمه کوتاه به نام Baby Blue کارگردانی کرد که در ۷ جولای ۲۰۰۷ عرضه گشته و بخشی از سهگانه Genius Party بود. در سالهای اخیر، او به عنوان تهیه کننده موسیقی برخی آثار فعالیت داشته که شامل نظارت بر اثر Mind Game در ۲۰۰۴ و Michiko & Hatchin در ۲۰۰۸ است. وی همچنین کار نظارت بر قسمت ۱۲ انیمه Tetsuwan Birdy: Decode را نیز برعهده داشته است. در سال ۲۰۱۲، واتانابه انیمه Kids on the Slope را کارگردانی کرد که درباره عدهای از نوجوانان نوازنده موسیقی Jazz است.
در سال ۲۰۰۹ اعلام شد که واتانابه به عنوان تهیه کننده بر روی لایو اکشنی از Cowboy Bepop همراه با تعدادی از کارکنان استدیو Sunrise کار خواهد کرد. در ۲۰۱۴، این پروژه دچار وقفه شد. در طی مراسم FicZone در اسپانیا، اعلام شد که واتانابه در حال کار با استدیو BONES برای ساخت یک اثر کمدی فضایی است. البته استدیو BONES نیز کار کردن با واتانابه را تایید کرد ولی اطلاعاتی در مورد انیمه در دست ساخت و یا ژانر آن، ارائه نداد. در سال ۲۰۱۳، تریلرهای اثر Space Dandy به نمایش عموم در آمدند. نسخه انگلیسی آن، قبل از نسخه ژاپنی در ۲۴ ژانویه ۲۰۱۴ در آمریکا به نمایش در آمد. به طور قطع، واتانابه در میان کارگردانهای برتر ژاپنی و حتی سطح جهان قرار دارد.
تاپ تن — (ماهان عاقل)
در تاپ تن این هفته قصد داریم ده شخصیت پدر برتر در دنیای انیمه را به شما معرفی کنیم. در نظر داشته باشید که این لیست کاملا نظر شخصی بنده بوده و اگر با آن موافق یا مخالف هستید، میتوانید در قسمت نظرات لیست خود را با ما در اختیار بگذارید، فقط در نظر داشته باشید که این متن حاوی اسپویل است.
۱۰. اومیبوزو
اومیبوزو یک شکارچی موجودات فضایی و پدر کاگورا و کامویی در یکی از بهترین انیمهها یعنی Gintama است. او با همسر خود در Rakuyou زندگی میکرد و در آنجا پدر دو فرزند به نامهای کاگورا و کامویی شد. او به ندرت در خانه بود زیرا همیشه در سراسر جهان برای پیدا کردن درمانی برای بیماری همسر خود گشت و گذار میکرد. اومیبوزو از ترس از دست دادن کنترل خود و صدمه زدن به خانوادهاش، از آنها فاصله گرفت ،چون که تقریبا پسر خود را در مبارزهای کشته بود. همین مبارزه باعث شد که او یکی از دستهایش را از دست بدهد. او فرزندانش، مخصوصا کاگورا را خیلی دوست دارد و برای او حاضر است هرکاری انجام دهد، حتی قربانی کردن جان خودش. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای او را بخوانید:
من چیزی در مورد رفع دعوای بین پدر و پسر نمیدانم، تنها راهی که میتوانم توسطش عشق و عاطفه خود را نشان دهم از طریق مبارزه است.
۹. سوییچیرو کیریویین
سوییچیرو کیریویین که به نام ایشین ماتویی نیز شناخته میشود، پدر ریوکو ماتویی و ساتسوکی کیریویین در انیمه بسیار زیبای Kill La Kill است. او در تحقیقات فیبرهای زندگی در کنار همسرش راگیو مشغول به کار بود، اما بعد از اینکه همسرش، ریوکو را برای ناسازگاری ظاهری خود با فیبرهای زندگی کنار گذاشت، علیه او عمل کرد. او پس از اقدام تروری که توسط قاتلی از طرف همسرش انجام شد، ظاهر و نام خود را تغییر داد و ریوکو را پیش خود بزرگ کرد. با توجه به حرفهای ریوکو، سوییچیرو و دخترش هیچوقت رابطه نزدیکی نداشتند، چون او همیشه در حال مطالعه و انجام آزمایشهای مختلف بود. اما تمام این آزمایشها و کارهایی که میکرد برای دخترش و شکست دادن همسرش بود. همچنین این حقیقت که او همسرش و هویت خود را برای نجات ریوکو کنار گذاشت، نشان دهنده عشق عمیق او به دخترش بود. با این وجود بازهم او در آخر توسط یک قاتل کشته شد. در زیر میتوانید آخرین حرفهای سوییچیرو به دخترش را بخوانید:
اگر میخواهی زندگی آرامی داشته باشی همین الان اینجا را ترک کن، اما اگر میخواهی مبارزه من را ادامه دهی پس این شمشیر را بگیر و انتقام منو بگیر.
۸. سوییچیرو یاگامی
سوییچیرو یاگامی پدر لایت یاگامی در انیمه شاهکار Death Note است. سوییچیرو یک مرد خانواده، مهربان و با حس قویای در مورد عدالت است. در طول تحقیقات Kira او معتقد است که پسرش لایت بی گناه است. به منظور اثبات این امر او تا جایی پیش میرود که لایت و دوست دخترش، میسا امین را میرباید (در این زمان لایت و میسا Death Note را رد کردهاند و خاطراتی که به دفترچه مرگ باشد را فراموش کردهاند) و آنها را در وضعیتی قرار داد که در صورت مجرم بودن لایت، چارهای جز کشتن پدرش نداشته باشد. هنگامی که دخترش سایو توسط مافیایی ربوده شده، او درمورد اینکه آیا او باید خواسته های خود را دنبال کند یا نه تردید داشت ولی در نهایت دفترچه مرگ را برای نجات جان سایو مبادله کند. معضل او ناشی از نیاز به انتخاب بین وظیفه یک افسر و وظیفه یک پدر است. او به عنوان یک افسر پلیس و رئیس NPA معتقد است که انتقال Death Note به مافیا اشتباهی بسیار خطرناک برای جامعه است. با این حال، او در نهایت تصمیم می گیرد که دفترچه را مبادله کند، نه به عنوان یک افسر، بلکه به عنوان پدر سایو یاگامی. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای زیبای این شخصیت را بخوانید:
Kira شخصی شیطانی است و من هرگز این حقیقت را انکار نخواهم کرد، اما اخیرا من شروع به فکر کردن به این موضوع کردهام که شیطان واقعی، قدرتِ کشتن مردم است. کسی که خود را با آن قدرت پیدا می کند لعنت شده است. مهم نیست که چطور از آن استفاده میکنید، هر چیزی که توسط کشتن مردم به دست آمده، هرگز نمیتواند شادی واقعی را به ارمغان بیاورد.
۷. ریوجی فوجیوکا
ریوجی فوجیوکا پدر هاروهی فوجیوکا در انیمه دوستداشتنی Ouran Highschool Host Club است. اولین باری که کوتوکو فوجیوکا (همسرش)، او را ملاقات کرد، به نظرش رسید که ریوجی شخص عجیب و آزار دهندهای است، اما پس از اینکه ریوجی از او در مقابل یک شخص دیوانه محافظت میکند، کوتوکو عاشقش میشود. آنها به زودی با هم ازدواج میکنند و نتیجه ازدواجشان دختر زیبایی به نام هاروهی است. متاسفانه کوتوکو پنج سال پس از تولد دخترش از دنیا میرود و ریوجی را با یک دختر کوچک تنها میگذارد و از آن پس ریوجی هم پدر هاروهی میشود، هم مادرش. او دیوانهوار دخترش را دوست میدارد و حاضر است برای خوشحالی هاروهی هرکاری انجام دهد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای جالب او را بخوانید:
من می دانم که در نهایت این روز بالاخره میرسد. یک روز دختر کوچولوی من بزرگ خواهد شد و خواهان شخص خاصی خواهد بود. حتی فکر کردن هم در این مورد عصبانیم میکند.
۶. ایگنیل
ایگنیل یک اژدهای آتشین و پدر ناتنی ناتسو دراگنیل در انیمه بسیار زیبای Fairytail است. چهارصد سال پیش، ایگنل با زرف ملاقات کرد و آن دو در نهایت به دوستان یکدیگر تبدیل شدند. ایگنیل مانند بسیاری از دیگر اژدهایان، روح خود را از طریق اژدهای قاتل، Acnologia، به از دست داده است، که باعث شد او ضعیف و نیمه زنده شود. بعدها برای کمک به دوستش زرف، او شروع به آموزش برادر زرف، ناتسو دراگنیل، کرد. چند سال بعد ایگنیل همانند دیگر اژدهایان روح خود را در داخل بدن ناتسو کرد. دلیل این کار ایگنیل، جلوگیری از تبدیل شدن ناتسو به یک اژدها و بازپس گیری قدرتهای خودش بود. چندین سال بعد زمانی که جان ناتسو در خطر بود، ایگنیل از بدن ناتسو بیرون آمد و جان خودش را برای نجات دادن پسرش قربانی کرد. در زیر میتوانید آخرین حرفهای ایگنیل به ناتسو را بخوانید:
این چندین سال حواسم به تو بود و تماشایت میکردم، چقدر بزرگ شدی ناتسو، روزهایی که با تو گذراندم بهترین روزهای زندگی من بود. تو به من قدرت عشق ورزیدن به دیگران را عطا کردی.
۵. جوییچیرو یوکیهیرا
جوییچیرو یوکیهیرا پدر سوما یوکیهیرا در انیمه دوستداشتنی Shokugeki No Soma است. او یک دانش آموز افسانهای در آکادمی توتسوکی (یک آکادمی مخصوص آشپزی) بود. او امتحان ورودی فومیو دییمیدو را در خوابگاه ستاره قطبی گذراند و به یکی از ستونهای اصلی عصر طلایی خوابگاه ستاره قطبی تبدیل شد. در سومین سال خود در آکادمی، جوییچیرو مقام دوم شورای آکادمی را بدست آورد و به عنوان یکی از اعضای مهم ستاد خوابگاه ستاره قطبی شناخته شد. او با وجود موفقیت های فراوانی که داشت، شروع به گم کردن خودش و هدفش از آشپزی کرد و آکادمی را ترک کرد. او در طول سالهای بعد دور دنیا برای یافتن خودش چرخید و بالاخره دوباره شروع به آشپزی کرد. او در ۲۳ سالگی عاشق زنی شد و ازدواج کرد و نتیجه این ازدواج پسری به نام سوما بود. او به پسرش علاقه بسیاری دارد و به او آشپزی را به بهترین شیوه ممکن آموخت. جالب است بدانید او با پسرش ۴۹۱ بار مبارزه آشپزی داده و هر بار به راحتی سوما را شکست میدهد. اگر چه سوما هنوز نتوانسته پدرش را در دوئل پخت و پز شکست دهد، جوییچیرو از هدف پسرش حمایت می کند. در عین حال، جویچیرو استحکام سوما را تحسین کرده و اذعان داشت که حتی او هیچ وقت به اندازه پسرش اشتیاق و شجاعت نداشته است. جوییچیرو همیشه اعتماد به نفس و توانایی های سوما را تحسین کرده، اما همچنان وقت زیادی برای مسخره کردن و فروتن نگه داشتن پسرش میگذارد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای جالب او را بخوانید:
خوب گوش کن سوما، راز تبدیل شدن به یک آشپز فوقالعاده ملاقات با زنی است که باعث میشود بخواهی همه غذاهایی که میپزی را به او بدهی.
۴. مایز هیوز
مایز هیوز یک افسر نظامی آمریکایی که در دفتر تحقیقات شهر مرکزی در یکی از بهترین انیمهها یعنی Fullmetal Alchemist Brotherhood است. هیوز در اوایل دوران نوجوانی در آکادمی نظامی ثبت نام کرد و سالها بعد به جنگ در منطقه ایشبالا فرستاده شد. در آنجا به دلیل مرگ مکرر افسران فرمانده، او به سرعت به سمت کاپیتان ارتقا یافت. او که هرج و مرج بی حد و حصر و جنایات شگرف خط مقدم را مشاهده کرد، برخی از ایدهآلیسمهای خود را از دست داد، اما روحیه اش را به امید روزهای بهتر حفظ کرد. پس از اتمام جنگ او با زن محبوبش، گریشا، ازدواج کرد و نتیجه ازدواجشان دختر زیبایی به نام آلیشیا بود. او روزی متوجه رازی میشود ولی زمانی که میخواهد آن را فاش کند توسط نیروی دشمن کشته میشود. مایز هیوز عاشق همسر و دخترش بود و برای آنها حاضر بود هرکاری انجام دهد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای زیبای این شخصیت را بخوانید:
به طور کلی، مردان ترجیح می دهند اجازه دهند که اعمالشان به جای کلمات صحبت کنند. وقتی آنها در معرض درد هستند، نمی خواهند مزاحم شخص دیگری شوند، نه تا زمانی که خودشان قادر به انجام کار هستند. آنها نمی خواهند کسی نگرانشان باشد. مردها اینگونه هستند.
۳.میناتو نامیکازه
میناتو نامیکازه پدر ناروتو اوزوماکی در انیمه بسیار محبوب Naruto است. میناتو به آکادمی کونوها وارد شد تا احترام و شناخت روستائیان را به سدت آورد و در آخر تبدیل به هوکاگهی روستای مخفی کونوها شد. در سن ۱۲ سالگی یکی از همکلاسیهایش، کوشینا اوزوماکی، توسط شخصی ربوده شد و میناتو با تلاش بسیار توانست کوشینا را نجات دهد. از آن اتفاق به بعد علاقهمندی این دو به یکدیگر آغاز میشود. چندین سال بعد کوشینا و میناتو با هم ازدواج میکنند و نتیجه ازدواجشان پسری به نام ناروتو است. بلافاصله پس از بدنیا آمدن ناروتو، او توسط نینجای پلیدی گروگان گرفته میشود. میناتو برای نجات جان پسرش تمام تلاشش را میکند و در آخر موفق میشود، اما این موفقیت بدون بها نیست، میناتو و کوشینا که برای نجات جان ناروتو بسیار زخمی شدهاند، جان خود را از دست میدهند. اتفاقی که هرگز از انجامش پشیمان نیستند. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای بسیار زیبا از این شخصیت را بخوانید:
پشت کردن به روستا و کشورمان به اندازه ترک کردن ناروتو بد است. کوشینا تو باید این را درک کنی، تو خودت شاهد نابود شدن کشورت بودی. تو با درد بزرگ شدن بدون خانه آشنا هستی و این را میدانی که ما یک خانواده نینجا هستیم. به هرحال حتی اگر زنده میماندم نیز قادر نبودم جایگزین تو برای این بچه شوم. چیزهایی هست که باید به ناروتو گفت، چیزهایی که من هرگز نمیتوانم به او بگویم. این کار یک مادر است که باید انجام شود حتی اگر زمان خیلی کمی برای انجامش داشته باشی. من اینکار را فقط برای تو و ناروتو انجام میدهم. مردن برای اینکه پسرم زندگی بهتری داشته باشد وظیفه یک پدر است.
۲. ایشین کروساکی
ایشین کروساکی پدر ایچیگو کروساکی در انیمه بسیار محبوب Bleach است. ایشین در اصل یک شینیگامی (خدای مرگ) است و ۲۰ سال پیش برای انجام ماموریتی به دنیای انسانها آمد. او در یک مبارزه به شدت زخمی شد و لحظهای که نزدیک بود جانش را از دست بدهد ماساکی کروساکی به نجاتش آمد. چند روز بعد ماساکی در خطر مرگ میافتد و ایشین جان او را نجات میدهد و از آن به بعد علاقه این دو به یکدیگر آغاز میشود و بعد از گذر سالها ماساکی و ایشین با هم ازدواج میکنند و نتیجه این ازدواج یک پسر و دو دختر به نامهای ایچیگو، کارین و یوزو است. روزی همسرش ماساکی برای نجات جان ایچیگو کشته میشود و از آن پس فقط ایشین میماند و ۳ بچه برای بزرگ کردن، سه بچهای که دیگر مادر ندارند. ایشین وظیفه سختی برعهده داشت و آن را به بهترین شیوه ممکن انجام داد. او فرزندانش را به خوبی بزرگ کرد و از آنها مراقبت کرد. در زیر میتوانید یکی از دیالوگهای زیبای ایشین به پسرش، ایچیگو، را بخوانید:
خوب زندگی کن، خوب پیر شو و خوب کچل شو و حتما بعد از من بمیر. اگر توانش را داری، با لبخند بر لبانت بمیر. اگر من با لبخند نمیرم، قادر نخواهم بود به چشمان زیبای ماساکی نگاه کنم. هرگز برای انجام کاری مکث نکن. بر شانه گرفتن بار غم چیز خیلی جذاب هست، اما تو هنوز برای این بار سنگین، جوان هستی.
۱. وَن هوهنهایم
وَن هوهنهایم پدر ادوارد و آلفونس الریک در یکی از بهترین انیمههای تاریخ یعنی Fullmetal Alchemist Brotherhood است. مرد جوانی که بعدها به عنوان ون هوهنهایم شناخته می شد، در قرن ۱۵ در پایتخت کشور باستانی و پیشرفته Xerxes بزرگ شد. او بیست و سومین برده یک کیمیاگر مشهور در استخدام شخصی پادشاه Xerxes بود و به سادگی به عنوان “۲۳” شناخته شد. در حالی که یک روز مشغول تمیز کردن آزمایشگاه اربابش بود، ۲۳ با موجودی عجیب که فلاسک نگهداری میشد و خود را Homunculus می نامید، ملاقات کرد. پادشاه Xerxes از Homunculus درخواست راهی برای جاودانه شدنش کرد. Homunculus شاه را فریب داد و در طی مراسمی تمام افراد پادشاهی Xerxes را کشت و یک سنگ فلاسفه درست کرد. از آنجایی که Homunculus به وَن هوهنهایم علاقه داشت، او را جاودانه کرد. صدها سال بعد هوهنهایم با زنی به نام تریشا الریک ملاقات کرد و عاشق او شد. آنها با هم ازدواج کردند و نتیجه ازدواجشان دو پسر زیبا به نامهای ادوارد و آلفونس بود. او تصمیم گرفت راهی برای پایان دادن به جاودانگیاش پیدا کند و در کنار خانوادهاش پیر شود و برای همین خانه را چند سالی ترک کرد. متاسفانه تریشا در جوانی و سن ۲۶ سالگی به بیماری لاعلاجی مبتلا شد و جانش را از دست داد. از آنجایی که ادوارد و آلفونس عاشق مادر خود بودند، برای زنده کردن او علم کیمیاگری را آموختند، البته تلاش آنها برای بازگرداندن مادرشان از مرگ ناموفق بود. با آنکه هوهنهایم مدت زیادی را در کنار پسرانش سپری نکرد، اما به قدری عاشق آنها بود که جاودانگی را کنار بگذارد. او در آخر برای نجات جان پسرانش و شکست دادن Homunculus خودش را قربانی کرد. در زیر میتوانید آخرین حرفهای او قبل از مرگش را بخوانید:
فکر میکردم زندگی برای همیشه چیزی جز خستگی نبود. اما از وقتی که تو و پسرهایم را ملاقات کردم، برای اولین بار احساس کردم خوشحالم که زنده ام. زمانی که با شما زندگی کردم هر چقدر هم که کوتاه بود، زندگی کاملی بود.
انیمه شات این هفته هم به پایان رسید و اگر نظر خاصی در مورد آن دارید با ما در قسمت نظرات در میان بگذارید.