کمپانی راکاستار به تازگی دست به بازسازی و انتشار بازی خاص و محبوب خود یعنی عنوان L.A. Noire برای کنسولهای نسل هشتم زده است. آیا این بازی همچنان پتانسیل خود در نسل قبل را حفظ کرده است؟
اگر از آن دسته از افراد باشید که حتی ذرهای به انجام فعالیتهای کاراگاهی مانند حل پروندههای قتل، مواد مخدر و آدم ربایی علاقه مند باشید و همزمان به بازیهای ویدیویی نیز نزدیک بوده باشید، امکان ندارد که تا به حال نام تنها اثر ساخته شده توسط استودیوی Team Bondi یعنی عنوان L.A. Noire را نشنیده باشید. پروسه ساخت بازی مذکور در سال ۲۰۰۴ آغاز و سالها توسط استودیوی سازنده و برخی از استودیویهای کمپانی ناشر یعنی راکاستار در حال ساخت بود. بازی در نهایت در هشت نوامبر سال ۲۰۱۱ منتشر شد. شاید طولانی شدن بیش از حد پروسه ساخت این عنوان ریشه در تکنولوژی عمیق اسکن موشن کپچری دارد که همواره به عنوان اولین بازی ویدیویی شناخته میشود که تمامی حالتهای چهره شخصیتهایش توسط بازیگران واقعی ضبظ و درون بازی اسکن شده است. بازی در زمان خود نیز جنجالها و دردسرهای فراوانی را برای سازندگان و عوامل تولیدش به وجود آورده بود و به دلیل تکنولوژی آینده گرایانهاش که تا به آن زمان نمونهای برایش وجود نداشت، با بیش از پنجاه میلیون دلار بودجه ساخت، یکی از پرخرجترین بازیهای ساخته شده در تاریخ بوده است. با این حال تمامی این حواشی نتوانست جلوی موفقیت و ستایش این بازی بیهمتا را گرفته و عنوان L.A. Noire توسط منتقدین و بازیکنان برای گیمپلی خاص، داستانسرایی و مخصوصاً تکنولوژی گرافیکیاش به شدت ستوده شد. عنوان L.A. Noire همچنین یکی از پرفروشترین بازیهای آن سال نیز بود. حال از آن زمان بیش از ۷ سال گذشته و تاریخ به ما آموخته که هنوز هیچ عنوانی موفق به پیچیدن و در هم آمیختن ژانر کاراگاهی در قالب یک بازی اکشن ادونچر به شکل یک فیلم نئو نوآر کلاسیک همانند عنوان L.A. Noire نشده است. بازی راکاستار حال ۷ ساله شده و به همین مناسبت، کمپانی مذکور تصمیم به عرضه یک نسخه بازسازی شده از عنوان L.A. Noire برای کنسولهای نسل هشتمی گرفته است. با توجه به این نکته که با یک بازی بسیار مهم و قابل توجه طرف هستیم که همه طرفداران بازیهای رایانهای باید حداقل یک بار به تجربه آن بپردازند، تصمیم به تجربه دوباره این عنوان، اینبار در نسل هشتم گرفتیم تا بتوانیم یک بار برای همیشه نقاط قوت و ضعف این اثر کمتر دیده شده را با همدیگر بررسی کنیم و دلیلی محکم و رسمی برای اثبات اهمیت و قدرت عنوان L.A. Noire برایتان ارائه دهیم. نقد و بررسی بازی بر اساس نسخه پلی استیشن ۴ انجام شده و تغیرات آنچنانی نسبت به عرضه بازی بر روی پلی استیشن ۳ و نسل هفتم صورت نگرفته که در ادامه آنها را به طور کامل بررسی میکنیم. شاید مهمترین تغییرات رخ داده در بازی را بتوان قابلیتهای گرافیکی ارتقا یافته، برخی لباسهای جدید و همچنین تمامی بستههای الحاقی موجود در بازی اصلی درون این پکیج را نام برد. با سایت گیم شات همراه باشید.
بازی در سال ۱۹۴۷ در لوس آنجلس جریان مییابد. در ابتدای بازی با نقش اول و شخصیتی که باید آن را به کنترل درآوریم آشنا میشویم. کاراگاه کول فلپس (Cole Phelps) که پیش از عضویت در سازمان اداره پلیس لوس آنجلس (موسوم به LAPD) قهرمان جنگ پرل هاربر بوده است، شخصیت اصلی ما در بازی است. در آغاز بازی، فلپس به عنوان یک پلیس تازه کار در یونیفرم پلیس گشتی، کار خود را آغاز میکند و با پیش روی در داستان و پروندههای بازی، شاهد پیشرفت و ترفیع درجه وی به سایر میزهای اداره پلیس هستیم. در طی گذر مراحل و پروندهها، همچنین فلش بکهایی به زندگی گذشته فلپس و زمانی که در جنگ حضور داشت نیز زده میشود. بخش داستانی عنوان L.A. Noire در قالب حل پروندهها جلو میرود که تعدادشان نیز کم نیست. در ابتدا کول فلپس به عنوان یک پلیس ساده در یونیفرم باید خود را به مافوقش ثابت کند و زمانی هم که این اتفاق میافتد، ما به دفتر ترافیک و پروندههای اتومبیلها ترفیع مییابیم و باید با حل پروندههای این میز نیز راه خود را به دایره جنایی، مواد مخدر و در نهایت دایره حریق باز کنیم. در زمینه گیمپلی، بازی از زاویه دید سوم شخص طی شده و ما را در یک جهان آزاد محدود شده (تقریباٌ چیزی مانند جهان بازی Mafia II) قرار میدهد که در آن ما با چند المان مختلف گیمپلی روبه رو میشویم: تحقیق بر روی پروندهها که شامل تعقیب مظنوین در حال فرار، پیدا کردن سرنخها، بررسی صحنههای جنایت، بازجویی از مظنونین و سوال و جواب از شاهدان و از البته بخشی شامل زد و خورد فیزیکی و تیراندازی است که برای کسانی طراحی شده است که از تحقیقات خشک بازی خسته شده و به دنبال کمی اکشن خالص میگردند. اگر تمامی این بخش های مختلف گیمپلی بازی را درون یک پکیج خیلی خیلی خاص قرار دهیم، عنوان L.A. Noire به وجود میآید که مانند آن را به این راحتیها نمی شود پیدا کرد. حل هر پرونده زمان زیادی را میطلبد که از بررسی صحنه جرم آغاز و به بازجویی مجرم اصلی و متهم کردن وی ختم میشود. در کنار تمامی لحظاتی که در طی پرونده تجربه خواهید کرد، شاید مهمترین و کلیدیترین بخش عنوان L.A. Noire بیشتر از بقیه برایتان خودنمایی کند و آن نیز، سیستم بازجویی از متهمان است.
در واقع تمامی حواشی موشن کپچر و خاص بودن بخش گرافیکی بازی در این المان از گیمپلی بازی به چالش کشیده میشود. شما در پس از برخورد با یک مظنون احتمالی و یا متهم، از وی بر اساس سوالهایی که در دفترچه خود دارید و مدارکی که در طی گشت و گذار در صحنه جرم و آپارتمانهای مظنونین به دست آوردهاید، بازجویی میکنید. این بخش شامل چند گزینه یعنی حقیقت، شک و دروغ است که با سه دکمه پلیس خوب، پلیس بد و متهم کردن میتوانید از صحت آنها مطمئن شوید. واکنشهایی که متهمان نسبت به سوالهای کول فلپس از خود نشان میدهند، تمامی چیزی هستند که برای حل پرونده به آنها نیاز دارید. آقای آرون استارون (Aaron Staton) صداپیشه و بازیگر موشن کپچر شخصیت کول فلپس، با هنرنمایی هر چه تمامتر به این شخصیت زندگی بخشیده و در لحظات حساس بازجویی، میتوانیم تنش و خشم وی را در برخورد با متهمان به بهترین نحو ممکن مشاهده کنیم؛ با این حال در اکثر موارد این متهمان هستند که با هنرنمایی بینظیر بازیگران خود به صورت خشن، معصوم و بیتفاوت، کار ما را برای حل یک پرونده سخت کردهاند. به عنوان مثال در برخورد با شخصیتی که مظنون به قتل همسر خود بوده، وی اعتراف میکند که از زندگی با وی راضی نبوده و همیشه به فکر خلاص شدن از شرش بوده که با توجه به این سخنان وی را مظنون شماره یک پرونده در نظر میگیریم که البته در ادامه متوجه میشویم که انتخواب غلطی بوده است؛ در مقابل شخصیتی را میبینیم که پروندهای در رابطه با آزار کودکان دارد و زمانی که باید این موضوع را انکار کند، در کمال تعجب خیلی خونسرد و عادی به جرمهایش اعتراف میکند و گویا چیزی برای از دست دادن ندارد. این شخصیتهای رنگارنگ و متنوع هستند که عنوان L.A. Noire را تبدیل به یک اثر بسیار سرگرم کننده و لذت بخش برای افراد علاقهمند به بازیهای کاراگاهی کردهاند. گیمپلی بازی در کنار پروندههای اصلی شامل جنایات خیابانی نیز بوده که میتوانید هر از چندگاهی به سراغ آن ها نیز بروید.
تکنولوژی موشن کپچر پیشگامانه عنوان L.A. Noire همچنان در سال ۲۰۱۷ نیز قابل توجه و موثر واقع میشود. صحنههای بازجویی و سوال و جواب از مظنونین همواره طاقت فرسا و پیچیده است و برای خواندن صورت فرد روبهرویتان باید تواناییهای ارادی و ذهنی یک روان شناس واقعی را داشته باشید تا بتوانید از یک پرونده به طور کامل سر بلند بیرون بیایید. شاید بزرگترین دست آورد نسخه بازسازی شده نسبت به نسخه نسل قبلی بازی، افزایش کیفیت بافتهای بدن شخصیتها باشد که در آن زمان به دلیل پر جزئیات بودن صورتها، کمتر با بدن شخصیتها همخوانی داشت و مقداری اعصاب خرد کن بود. با این حال هنوز مشکلاتی وجود داشته و مشکلات جدیدی نیز به واسطه سر و ته شدن گرافیک بازی به وجود آمده است که تا جایی که ما متوجه شدیم، همخوانی نداشتن لبها با جملات ادا شده در برخی موارد، برخی باگهای فنی و واکنش سریع شخصیتها که حاصل از تلنبار شدن بافتهای اسکلت آنها است، از این جمله مشکلات هستند. با تمامی این موارد به جرئت میتوان از سیستم گرافیکی عنوان L.A. Noire به عنوان یک نمونه خالص از شکاننده حد و مرزهای صنعت تکنولوژی و مخصوصاً بازیهای ویدیویی که تا به امروز نیز نمونهای قابل توجه برای مقایسه با آن وجود ندارد نام برد. بر خلاف تمامی بازیهای منتشر شده توسط کمپانی راکاستار، عنوان L.A. Noire از همان لحظه آغاز مراحل تولید، از موتور گرافیکی اختصاصی خود استودیوی Team Bondi بهره میبرد که دست آنها را برای اسکنهای موشن کپچر و دستکاری آنها باز گذاشته بود.
در بخش گرافیک فنی بازی نیز در این نسخه بازسازی شده شاهد سیستم جدید نورپردازی و سایهها هستیم. زمانی که در اتاقهای بازجویی در حال تلاش برای شکستن مظنون خود هستید، نورهای خورشید از شکافهای اتاق بازجویی خود را آشکار کرده و باعث جذابتر و نفس گیرتر شدن بازجویی میشوند. نورپردازی سیستم شب نیز به لطف این موتور نورپردازی جدید، بسیار واقع گرایانه و خاص به نظر میرسد. نورهای چراغهای خیابانهای لوس آنجلس به همراه چراغ ماشینهای قدیمی که طراحی بسیار چشمگیری دارند، یک شب سرد و تاریک از آمریکای دهه چهل را به خوبی برایتان به تصویر میکشند. استودیوی Team Bondi که کاملاً مشخص است، به درک کاملی از فیلمهای نئو نوآر دهه های ۴۰ و ۵۰ دست یافته است، برای نزدیک کردن بازی خود به آن فیلمها و همچنین ادای احترام خاص خود، قابلیت جالبی در بخش تنضیمات قرار داده که تمامی بازی را برای شما به رنگ سیاه و سفید در میآورد و امتحان کردن آن برای عاشقان فیلمهای پلیسی کلاسیک خالی از لطف نیست. با توجه به این موارد، شاید تنها چیزی که در بازی از کمبود توجه گرافیکی رنج میبرد، بافتهای عابران پیاده و جزئیان فرعی هستند که متاسفانه از بافتهای درخشان شخصیتهای اصلی و مظنونین بهره نبردهاند. در غیر از این مورد، گرافیک بازی در سطح بسیار مطلوبی قرار دارد و به نوبه خود، فرانیند یک عنوان بازسازی شده را به خوبی به سرانجام رسانده است.
شاید از بزرگترین دردسرهایی که در هنگام تجربه عنوان L.A. Noire با آن دست و پنجه نرم کردم (البته نمیتوان به عنوان یک مشکل از آن یاد کرد) کات سینهای و مکالمات طولانی بود که نمیشد آنها را رد کرد و اگر میخواستم یک بخش را بنا به برخی دلایل دوباره بازی کنم، باید از همه آنها دوباره عبور میکردم. از دیگر مواردی که با آن مشکل دارم، خالی بودن دنیای نسبتاً بزرگ بازی است که میتوانست با برخی فعالیتهای فرعی پر شود و از عظمت آن بیشتر استفاده شود. عنوان L.A. Noire در همان سال ۲۰۱۱ نیز به واسطه داشتن موسیقیهای متن به شدت جذاب و گوش نوازش تقدیر شد و جوایزی معتبری نیز در این زمینه برنده شد و چیزی که قرار است بسیار از آن لذت ببرید، موسیقی بازی در حین حل یک پرونده، موقع رانندگی و مخصوصاً لحظات تعقیب و گریز است که حال و هوای دهه ۵۰ آمریکا را به خوبی به تصویر میکشد. نسخه بازسازی شده، شامل تمامی محتویات عرضه شده در نسل هفتم بوده و دی ال سیهای داستانی، همگی در این نسخه حضور دارند و ارزش یک بازی کامل را در نسل هشتم حفظ کردهاند. عنوان L.A. Noire بدون شک یک بازی بینظیر و بدون هیچ نمونه مشابهی است که حاصل زحمات طولانی مدت استودیوی Team Bondi بوده و اولین و آخرین ساخته آنها نیز به حساب میآید. به دلیل غیر فعال شدن این استودیو، ما به احتمال زیاد هیچوقت نمیتوانیم رنگ یک L.A. Noire 2 را ببینیم و به همین دلیل باید قدر این عنوان با ارزش را بدانیم که صنعت بازیهای ویدیویی کم به این اثر مدیون نیست.
1 دیدگاه
ahmad-black
چه خاطره ها با نسخه نسل 7ام این بازی نداریم! حیف دلار رفته بالا و خریدش منطقی نیست…
تشکر بابت نقد کسری کاظمی