Horizon Zero Dawn یعنی تمدنی سرشار از عناصر مختلف که رنگ و لعاب متفاوتی به دنیای بازی داده باشد. آخرالزمانی که زیستگاه دایناسورها و موجودات غولپیکر است، موجودات غولپیکری که در واقع رباط هستند و انسانهای اولیهای که سخت برای زنده ماندن تلاش میکنند و اما تکونولوژی، همان واژهای که طبیعت بازی با آنها پیوند خورده است. این یعنی همان عنصر دلچسب و جذابی که هر بازیکنی را مجذوب دنیای خودش میکند، دنیایی که تصویری از «آینده» را در یک «گذشته» مخوف و بیرحم به نمایش کشیده است. حالا تمام این عناصر را به گیمپلی بازی تزریق کنید و با یک حساب و کتاب ساده، طبیعتی را بوجود آورید که نمونهی آنرا در هیچ جای دیگر ندیده باشید. این یعنی همان Horizon zero dawn! همان عنوانی که میخواهد نبرد در هزاران سال قبل از تمدن را با تکنولوزی هزاران سال پس تمدن ترکیب کند. پس بهتر است بگوییم، به آخرالزمان Horizon zero dawn خوش آمدید…
با نام زیستن، به سوی مرگ!
E3 2015 بود که برای اولین بار استودیوی سازنده، تریلری از یک بازی متفاوت، عجیب و سرشار از ایدههای جذاب را به نمایش در آورد. تریلری که در پایان آن نام Horizon Zero Dawn حکاکی شده بود. اینبار «گوریلا گیمز» (Guerilla Games) با هدفی فراتر از سری Killzone پا به عرصه بازیهای ویدئویی گذاشته بود و در همان ابتدای کار، قدرت جدیدترین انحصاری سونی را به نمایش کشید. عنوانی که نهتنها نوید یک خلاقیت خالص را میداد، بلکه حاصل تلفیق چند پارادوکس جذاب و تو دل برویی بود که هر بینندهای را در جای خودش میخکوب میکرد.
اواسط سال ۲۰۰۹ میلادی بود که عدهای از کشور هلند با ایدهای بلندپروازانه دست به تولید یک اثر خاص و متفاوت زدند. هدف اصلی سازنده به نمایش درآوردن آخرالزمانی بود که نهتنها اتمسفر غمانگیز و تاریکی ندارد، بلکه هدف اصلی بازی تزریق تکنولوژی خالص به یک دنیای بی آب و علف است. ایده خام تکنولوژی رفته رفته با مکانیکهای گیمپلیِ دنیای Horizon Zero Dawn جور در آمد و سرانجام عنوانی شکل گرفت که امروزه تبدیل به یکی از بزرگترین انحصاریهای کنسول پلیاستیشن ۴ شده است. تا به حال سازندگان برداشتهای مختلفی از آخرالزمان داشتهاند و عناوین متنوعی در این راستا به بازار عرضه کردهاند، اما اینبار قاعده کار توسط گوریلا گیمز دچار تغییرات گستردهای شده است تا باری دیگر شاهد عجیبترین و کاریزماتیکترین آخرالزمانِ دنیای بازیها باشیم. اما این تازه ابتدای کار است؛ چرا که سازندگان علاوه بر تولید یک دنیای آخرالزمانی و عجیب، تصمیم به پرورش شخصیتها و موجودات بازی زدهاند که به جرعت، نمونه آن را در هیچ یک از بازیهای نسل هشتمی نخواهید دید. همان انسانهایی که در زمان وقوع چنین آخرالزمانی ناپدید شدند، جلوه مرموزی به طبیعت بازی بخشیدهاند. در دنیای متمدنی مثل Horizon Zero Dawn چه چیزی میتواند عمق فاجعه و در عین حال، زیبایی یک آخرالزمان را به تصویر بکشد؟ سوالی که تنها با تجربه بازی قابل درک خواهد بود.
در اولین تریلری که از بازی منتشر شد، همه چیز نوید وقوع یک آخرالزمان متفاوت را میداد؛ به طوری که طعم تلخ حیات وحش در دنیای Horizon طی همان تریلر چند دقیقهای به نمایش در آمد. در همان چند دقیقه به راحتی میشد حدس زد که دنیای Horizon بدون هیچ پیشینهای از داستانِ انسانهای پیش از وقوع این آخرالزمان روایت میشود؛ به گونهای که تنها به فعالیت این انسانها در زمینهی ساختمانسازی اشاره میکند. ساختمانهایی که پس از وقوع آخرالزمانِ دنیای Horizon، تبدیل به ویرانههایی شدند که اکنون زیستگاه موجودات عجیب و غولپیکری است که تنها یک واژه برایشان معنی دارد و آن هم «کشتن برای زنده ماندن» است. حالا «اِلوی» (Eloy) به عنوان شخصیت اصلی بازی باید در این دنیای بیرحم و ماورایی جان سالم بهدر ببرد و به قول معروف؛ پیش به سوی سرنوشت…
اکنون آخرالزمان است! این یعنی طبیعت بازی با شما شوخی ندارد و هر لحظه ممکن است که شما را یک گام به واژه «مرگ» نزدیکتر کند. طبیعت بازی در عنوان Horizon درواقع تلفیقی از یک Skyrim سرسبز، آن هم با طعمِ تکنولوژیهای بیشتر و ماشینیتر است. شاید وقتی میگوییم «آخرالزمان» یاد جامعهای پر از زامبی و یا انفجارهای اتمی (!) بیافتید، اما حقیقتِ فاجعه در دنیای Horizon شما را با قواعد جدیدی در یک دنیای آخرالزمانی آشنا میکند. حقایقی که گاهاً به مزاج عدهای خوش نمیآید و بالعکس، عدهای را دیوانهوار به خودش وابسه میسازد. آخرالزمان در دنیای Horizon گرچه باعث نابودی انسانها شده است؛ اما شیوه جدیدی از زندگی را برای بازیکنان تعریف میکند. اینبار بهجای گلهای پژمرده و طبیعتی بیروح، شاهد یک اکوسیستم بسیار پویا و سرسبز خواهیم بود! شاید همین موضوع دست سازندگان را در طراحی جلوههای بصری باز کرده باشد؛ اما متناسب به همین موضوع کار را هم برایشتان سختتر کرده است. تریلر اولیه بازی Horizon در یک کلام مجموعهای از شگفتیها و ایدههای خلاقانه و جذابی بود که قرار است قواعد جدیدی را برایمان پایهریزی کند.
داستان بازی هزاران سال پس از سقوط تمدن به وقوع میپیوندد؛ جایی که زندگی در دل تمدن، حال و هوای عصر حجر را دارد! تکنولوژی با اینکه از زندگی روزمره انسانها فاصله گرفته است؛ اما با این حال این تکنولوژی با طبیعت Horizon پیوند خورده و سرانجام یک اکوسیستم چشمنواز را پدید آورده است. اینبار موجودات بازی همان رباطهای غولپیکری هستند که اگر روزی بوی یک انسان به مشامشان برسد، سعادت اُخروی را برایتان آرزو میکنند و سپس همان اتفاقی میافتد که در داستان مورچه و مورچهخوار به سرانجام رسید! زندگی انسانها نیز تحت تأثیر اکوسیستم قالب بر طبیعت بازی، به طور کامل دگرگون شده است. دقیقاً مانند هزاران سال پیش از تمدن، باز هم انسانها به صورت قبیلهای زندگی میکنند و شکار کردن نیز بزرگترین منبع برای زندگی و جزو فعالیتهای روزانه محسوب میشود. بدیهی است که با چنین شرایطی، شکل لباسها و ظاهر انسانها نیز دقیقاً شبیه به موجودات اولیه جلوه میکند و این در حالی است که ما اکنون در چندین هزار سال پس از تمدن بهسر میبریم!
اِلوی همان شخصیت مو قرمزی است که قرار است بار اتفاقات داستانی را به دوش بکشد و خود را به دست حوادثِ بازی بسپارد. او نیز مانند بسیاری از بازماندگان، یک شکارچیِ ماهر و زبر دست است. اما شکار کردن هم در دنیای Horizon کمی متفاوت عمل میکند؛ چرا که اینجا نه خبری از ببرهای دندان خنجری در Farcry Primal است و نه سلاحهای گرمی که در نبردهای Call Of Duty از آن استفاده میکردیم. اینجا تکنولوژی بهانهی بسیار خوبی به سازندگان داده است تا به وسیلهی آن هم شکار را متمایز کنند و هم شکارچی را قدرتمند!
طبیعتی با جلوههای رباطی!
همانطور که پیش از این گفتیم، شخصیت اِلوی در بازی میتواند دو نقش زیستی را ایفا کند. یعنی شخصیت اصلی گاهی «شکارچی» و گاهی هم خودش یک «شکار» است. موجودات بازی هم با اینکه همگی نوعی رباتند؛ اما با این وجود واکنشهای بسیار مشابهی نسبت به موجودات و حیوانات طبیعی دارند که گاهاً باعث میشود اِلوی در مقاطعی از بازی نسبت به کشتن حیوانات احساس خوبی نداشته باشد و نسبت به آنها ابراز دلسوزی میکند. اما آیا موجودات این طبیعت تنها برای «شکار» بون طراحی شدهاند؟ قطعا پاسخ شما خیر خواهد بود. بگذارید اولین تریل از بازی را مورد بررسی قرار دهیم. در روند تریلر شاهد آن بودیم که اِلوی برای شکار کردن ابتدا از دست موجوداتی که بهنظر میرسند اِلوی را بهشدت زیر نظر دارند، دست به مخفیکاری میزند که همین موضوع نشان میدهد که مخفی کاری نیز گوشهای از گیمپلی بازی را شامل میشود. پس از آن اِلوی تصمیم به شکار یک علفخوار میگیرد که پس از کشتن او با اولین سورپرایز بازی مواجه شدیم که برای اولین بار شخصیت اصلی را در نقش یک تعمه قرار میداد. موجودی غولپیرکر که اکنون غذای بسیار لذیذی در مقابل او ایستاده است و حالا هدف اصلی او شکار کردن است. شمایی که تا چند لحظهی پیش نقش یک شکارچی را داشتهاید اکنون تبدیل به یک شکار شدهاید و این همان چیزی است که طبیعت Horizon به شما میدهد.
گوریلا گیمز از آن دسته سازندگانی است که همواره از سیستم گرافیکی کنسول پلیاستیشن بیشترین استفاده را میبرد. قدرت سختافزاری کنسول پلیاستیشن ۴ این توانایی را به شرکت سازنده داده است که بتوانند در ازای تولید یک جهان بسیار گسترده و پویا، شاهد حذف بارگذاریهای طولانی باشیم. درحال حاضر به نظر میرسد که سازندگان در زمینهی جلوههای بصری عملکرد قابل قبولی را ارئه کردهاند و به طور کلی جلوههای بصری شامل مناطق متروکه و چشماندازهایی از دایناسورهای وحشی و موجودات عجیب و غریب است. دنیای Horizon از لحاظ بصری بسیار متنوع و جذاب طراحی شده است که گاهاً شمارا محو در تماشای این دنیای ماورایی میکند. جزئیات شخصیتها نیز آنگونه که در تریلرها مشاهده کردیم، بسیار خوب و دقیق کار شدهاند و بعضاً در بافتهای بسیار ریز هم شاهد جزئیات گرافیکی هستیم که همین موضوع نشان از توجه ویژهی سازندگان در زمینهی طراحی شخصیتها دارد. حرف از شخصیتهای بازی شد؛ باید بگویم که طراحی شخصیتهای بازی بهخصوص شخصیت اصلی قابل قیاس با عناوین قدرتمند در زمینهی طراحی و جلوههای بصری است.
نورپردازی نیز با توجه به تریلرها در سطح قابل قبولی قرار دارد و میتوان گفت که سازندگان در این زمینه نیز بهخوبی ظاهر شدهاند. جلوههایی که با نور خورشید و سایهی درختان همراه است میتواند بزرگترین بهانه برای متوقف کردن سیر داستانی باشد و میتوان گفت تا به اینجای کار، همه چیز فوقالعاده بهنظر میرسد.
به وسعت Skyrim با عمق Horizon
به واسطه جهانباز بودن بازی Horizon، شما برای انجام مراحل میتوانید راههای مختلفی را پیش بگیرید. مخفی کاری کنید، دشمنانتان را نابود کنید و یا از آنها عبور کنید. باید گفت که همه چیز به خودتان بستگی دارد! به طور کلی سلاحهای بازی تنوع زیادی ندارند، اما گوریلا گیمز اذعان داشته است که تعداد اسلحههای بازی برای پیشروی در مراحل، کاملا بهینهشده و دقیق طراحی شدهاند. به طور کلی شخصیت اصلی – یعنی همان اِلوی – میتواند چهار سلاح متفاوت را به طور همزمان در اختیار داشته باشد. سازندگان در طراحی موجودات بازی نیز ظرافت بسیار زیادی را به خرج دادهاند. تنها برای ربات غولپیکری که در اولین تریلر بازی به نمایش در آمد، حدود پانصد و پنجاه هزار استخوان و چندضلعی بهکار رفته است. این موجود عظیم الجثه که حکم یک باسفایت را در بازی دارد، از نود و پنج قسمت مختلف تشکیل شده است که این موضوع کیفیت تخریبپذیری قطعات این رباتِ غولپیکر را افزایش میدهد. مبارزات بازی نیز به قدری با جزئیات طراحی شدهاند که شما برای نابودی هر یک از موجودات بازی نیازمند یک تاکتیک حساب شده خواهید بود. این در شرایطی است که سرعت عمل نیز چاشنی تاکتیکهای گیمپلی شده است و اسلحههای بازی نیز باید متناسب به چالشهای بازی انتخاب شوند.
سیستم ارتقای اسلحهها و جمعآوری آذوقه نیز در بازی تعبیه شده است. با وجود این که تا بهحال تصویری از جنبههای ارتقایی اسلحهها به نمایش در نیامده است، اما سازندگان اذعان داشتهاند که بخش ارتقای اسلحهها یکی از مهمرین بخشهای Horizon محسوب میشود که تأثیر مستقیمی بر مبارزات و کاوش در بازی دارد.
به وسعت یک تمدن غولپیکر
به طور کلی میتوان گفت که آخرین ساخته گوریلا گیمز قصد دارد طبیعتی را پرورش دهد که نمونه آن را در هیچ یک از عناوین نسل هشتمی ندیدهایم. طبیعتی که اینبار موجودات غولپیکر را میزبان حوادثِ بازی میکند و از طرفی مکانیکهای تعریف شده در بازی نیز با حال و هوای آن سازگاری دارد. گوریلا گیمز اینبار شما را دعوت به دنیایی میکند که تلفیقی از هزاران سال قبل و پس از تمدن است و چالش در آن معنی تازهای میدهد. Horizon Zero Dawn در سال ۲۰۱۶ برای کنسول پلیاستیشن ۴ منشر خواهد شد. در حال جاضر اطلاعات کامل و گستردهای از بازی منتشر نشده است، اما میتوان گفت که Horizon هرچه که باشد، ارزش صبر کردن را دارد. پس به امید اینکه سال ۲۰۱۶ جولانگاه رباتهای غولپیکر شود.
1 دیدگاه
hanna
من یه جایى خوندم از موتور کیل زون براى ساخت اوردر هم استفاده شده. نورپردازى موتورش ن فوق العاده است. امیدوارم این بازى امسال بیاد، هرچند که شایعه تاخیرش خیلى زیاده.