در ادامه با بررسی افتتاحیه فصل پنجم سریال فرار از زندان همراه گیمشات باشید. جایی که سریال میخواهد به معنای واقعی کلمه، مدرن باشد؛ اما سوال اصلی این است که این مدرن بودن به نفع مجموعه تمام شده یا خیر؟
سریال فرار از زندان ازگذشته تاکنون به عنوان یکی از پرطرفدارترین مجموعههای سینمای خانگی شمرده میشد. ما نیز همانند بسیاری از طرفداران و مخاطبین سرسخت این مجموعه زمانی که از تولید فصل پنجم سریال باخبر شدیم، از یک طرف بسیار خرسند بودیم و از طرف دیگر نگران. خوشحال از این که یکی از خاطرهانگیزترین سریالهای دوران جوانیمان به قاب تصویر بازگشته است و نگران از این موضوع که نکند شخصیتهای سریال فرار از زندان هم به سرانجام شوم The Walking Deadـیها برسند. پس از همان لحظهای که اولین تریلر فصل پنجم سریال فرار از زندان منتشر شد، موج بزرگی از نگرانیها به راه افتاد. از ابهامات و شایعات مختلفی که حول زنده ماندن شخصیت مایکل شکل گرفته تا تم و لباس جدیدی که طبیعت فرار از زندان بر تن کرده بود، همه و همه بیشتر از آن که مخاطب سریال را شادمان کند، نگرانترشان میکرد. به هرحال سریال فرار از زندان چیزی نیست که بخواهد بازیچه سیاستها و تجارتهای مالی تیم سازنده شود؛ پای جماعتی از طرفداران سرسخت مجموعه وسط است. لذا در این فرصت قصد داریم به بررسی افتتاحیه فصل پنج سریال فرار از زندان بپردازیم؛ جایی که سازندگان مهر تایید بر تصورات شوم بیننده خواهند زد.
اگر با شروع فصل پنجم سریال، شما نیز مثل بسیاری از بینندگان فعلی این مجموعه کمی دلتنگ ماجراجوییهای مایکل و لینکلن شدهاید و جلوی تلوزیون دست و پا میزنید که آنها را در قاب تصویر ببینید؛ باید بگویم اشتیاقتان قابل درک است. منتها مسیر سریال فرار از زندان پس از اختتامیه فصل دوم به طور کلی تغییر کرد؛ جایی که مجموعه فرار از زندان به جای «فرار از زندان بودن» تمی «هشدار برای کبری ۱۱»ـی برداشت و حسابی کار دست طبیعت بینقضش داد. شاید این اشتیاق طرفداران برای دیدن شخصیت مایکل در زندانی وحشی قابل درک باشد، اما حقیقت این است که پتانسیل کلی فرار از زندان چیزی بیشتر از یک مینی سریال نبوده و نیست. این که مایکل را هربار در زندانی جدید ببینیم و او برای فرار کردن از موقعیت بیرحم زندان دست به کار شود، تنها تا یک نقطه میتواند مخاطب را مجذوب خود کند؛ از آن نقطه به بعد دیگر قرار نیست فرارهای مداوم مایکل جذاب باشد. بهتر است بگوییم که «نمیتواند» جذاب باشد. افتتاحیه فصل پنجم سریال فرار از زندان مانند گذشته دیوانه است! و این دیوانه بودن را مخاطبان سرسخت مجموعه دوست خواهند داشت، اما برای مایی که اتفاقات غیر معمول را از بُعد منطق سریال خارج میدانیم قطعا خبر خوشحال کنندهای نخواهد بود. سریال فرار از زندان در فصل پنجم مدرن شده است و وقایعی در این بازه از مجموعه جریان دارد که به واقع با تاریخ کنونی حکومتها برابری میکند و حالا مایکل و تک تک نزدیکان او نیز با یک تهدید مدرن رو به رو شدهاند. پس اگر در لا به لای سکانسهای سریال، ماشینی را درحال هک شدن دیدید، یا لینکلن را مشاهده کردید که ناگهان از پنجره اتومبیل به بیرون پرت شده و چند خراشی کوچک به گریم صورتش اضافه میشود، اصلا تعجب نکنید. فصل پنجم در یک کلمه «مدرن» شده است؛ اما در عین حال هنوز مانند گذشته دیوانهوار و پر پیچ و خم روایت میشود. شاید هم پر پیچ و خمتر از گذشته!
نحوه روایت داستان فصل پنجم سریال که تا حدودی از وقایع گذشته مستقل به نظر میرسد، بسیار تند خواهد بود. اپیزود ابتدایی فصل پنجم سریال فرار از زندان آنقدر سریع حرف میزند که شاید مخاطب در لا به لای سکانسها موضوعات جدی مجموعه را نادیده بگیرد و به زبانی سادهتر؛ متوجه حرف اپیزود ابتدایی فصل پنجم سریال نشود. و از طرفی خیلی زود متوجه خواهید شد که سارا و بسیاری از شخصیتهای قدیمی مجموعه، هنوز عین گذشته در خطری دائمی بهسر میبرند و وضعیت از آن دوره تاکنون به اندازه سر سون دچار تغییر نشده است. کاراکترها با این که سر و سامان گرفتهاند، اما همچنان تهدید را در تعقیب خود میبینند و کار تا جایی پیش میرود که عدهای سلاح گرم پشت قاب عکس خانوادگی پنهان میکنند. به روایتی کاراکترهای سریال همچنان درحال دویدن و نفس نفس زدن هستند و اصل ماجرا تغییری نکرده است؛ فقط تهدیدات مدرنتر شدهاند. مسیری که افتتاحیه فصل پنجم در آن پا گذاشته، بیشتر از آن که شبیه به ماهیت اصلی مجموعه باشد، همان روند خام و بیثبات فصل سوم را دنبال میکند. مثلا در افتتاحیه و در بخشی از آن ما شخص ناشناسی را مشاهده میکنیم که تیبگ را راهی منزل تا دندان مسلح لینکلن میکند. یا در بخشی ما شخصیت مبهمی را میبینیم که با یک حرکت ساده ماشین لینکلن را هک میکند و ضمن خراب شدن ترمز، ماشین با سرعت شروع به حرکت میکند؛ سرانجام ماشین سقوط کرده و لینکلن ضمن پرت به بیرون، با کمی خراش جان سالم به در میبرد که البته کاملا قابل پیشبینی است. این تم از اتفاقات بیشتر از آن که به گذشته فرار از زندان پایبند باشد، به مجموعه هشدار برای کبری ۱۱ شباهت دارد و به همان اندازه احمقانه تصور میشود.
فصل پنجم برای ثبیت ماهیت مدرنش، شخصیت تیبگ را هم در مسیر همین اتفاق قرار میدهد. قطعهای فلزی و سوپر پیشرفته، جایگزین دست پلاستیکی و بیمصرف تیبگ میشود. فصل پنجم سریال فرار از زندان تنها از نه قسمت تشکیل شده است. بر خلاف تصورات، نه اپیزودی شدن سریال نهتنها کمکی به انسجام کلی آن نکرده، بلکه قدمی اشتباه در جهت تسریع در روایت داستان برداشته است. مثلا اگر در گذشته مایکل برای فرار از زندان، خیلی با برنامه پیش میرفت و اتفاقاتی جدا از مساله فرار او در محیط سریال شکل میگرفت، اکنون این گونه نیست. چرا که نه اپیزود آنقدر کم و ناچیز است که در نشان دادن هدف اصلی که فرار کردن از جنهم مدرن فصل پنجم است هم زمان کم میآورد. و در این بین جایی برای حاشیه و اتفاقات بزرگ و فرعی نمیماند؛ حداقل تا دو اپیزود ابتدایی که اینگونه بوده است. مشکل بعدی ماهیت کاملا مبهم افتتاحیه است؛ مخاطب از اتفاقات بزرگی بیخبر است و سریال حداقل تا اپیزود دوم تلاشی برای توضیح دادن نمیکند. یا شاهد هم وقت کافی برای این کار را ندارد. مثلا روح بیننده هم خبر ندارد که مایکل از آن سرطان وخیم چگونه جان سالم به در برده، یا این که تیبگ چگونه در این نقطه از سریال قرار گرفته و چندین و چند سوال دیگر. فرق فصل ابتدایی سریال فرار از زندان با وقایع فصل پنجم نیز در همین مساله است؛ البته شاید در این بازه از مجموعه، کاراکترها پایشان را در جای پای شخصیتهای دوران کلاسیک سریال بگذارند، اما این موضوع به تنهایی قادر به توجیه موضوعات بالا نخواهد بود.
صرفا از دید مخاطب، وقایع مرتبط با افتتاحیه فصل پنجم کاملا نامفهوم جلوه میکند. مایکل در زندانی جدید حبس شده است و مخاطب نمیداند چرا. سارا به خانه بخت رفته و حالا با شنیدن قضیه زنده بودن مایکل توسط تیبگ (که از قضی شخصیتی کاملا غیر قابل اعتماد است) جنب و جوشش دوباره زیاد شده است و مخاطب باز هم نمیداند چرا. یا این که تهدید جدیدی اطرافیان مایکل را محاصره کرده است و باز هم مخاطب نمیداند چرا. پس اگر هدف از فصل پنجم نه معرفی کردن دشمنان جدید است و نه نشان دادن جزء به جزء اتفاقات مربوط به زندان جدید، پس هدف چیست؟ دیوانگی سریال در پدید آوردن شرایط وخیم و بازپرورانی موقعیتهای مرتبط با گذشته سریال قابل ستایش است و این موضوع برای یک طرفدار قطعا خبر خوشحال کنندهای خواهد بود. منتها برای کسی که با دیدی مشابه به فصل ابتدایی و (حتی) سوم سریال پشت قاب تصویر نشسته و امید دارد که اتفاقات بزرگی از دریچه منطق به وقوع بپیوندد، قطعا ناامید کننده خواهد بود. با این حال از همین حالا، چیزی نزدیک به هفت اپیزود دیگر تا پایان کار باقی مانده است. این یعنی شاید در این نقطه قضاوت کردن ماهیت کلی فصل پنجم کار درستی نباشد، اما در حال حاضر میتوان با قاطعیت گفت که فصل پنجم متعلق به یک طرفدار سرسخت فرار از زندان است و بس.