در این مطلب قصد داریم به معرفی ۱۰ بازی ناامیدکننده در سال ۲۰۱۶ بپردازیم؛ بازیهایی که نتوانستند به اندازه تریلرها و نمایشهایشان قابل قبول ظاهر شوند.
متاسفانه ظرف چند سال اخیر، ایدهپردازی و خلاقیت در صنعت بازیهای ویدئویی جایش را بر مجموعهای از محتویات تکراری و تاریخ مصرف گذشته دادند. از این رو بسیاری از سازندگان حاضر در سرتاسر جهان، رویهای را پیش گرفتند که در آن چیز جز سودآوری برای خودشان و محتوایی پوچ برای بازیکنان به همراه نداشت؛ لذا در سال ۲۰۱۶، تعداد بازیهایی که به دام این تله افتادند به هیچ وجه کم نبوده است حتی بسیاری از بازیهای مورد انتظار هواداران نیز در لیست ناامیدکنندهترین بازیهای سال ۲۰۱۶ قرار گرفتند؛ تیرهایی که هیچگاه به هدف نخوردند! این روند رو به رشد نام بازیهایی را در لیست مقاله جای داده است که اگر در چند سال گذشته حرف از «شکست خوردن» آنها میشد، عملا نمیتوانستیم چنین چیزی را باور کنیم.
البته همهچیز در رابطه با پوچ بودن بازیها نیست؛ حتی تعداد عناوین ایدهمحوری که در سال ۲۰۱۶ منتشر شدند و در دام مشکلات متعدد قرار گرفتند هم کم نیست. یعنی شاید محتوای بازی در شرایط ایدهآل نتیجه خوبی را به مخاطبین ارائه میکرد، اما به دلیل مشکلات فنی متعدد یا عدم ارائه خلاقیت لازم به کام شکست کشیده شد. در واقع دلایل بسیار زیادی برای نقش بستن مُهر «شکست» بر روی بازیها وجود دارد که متاسفانه در سال ۲۰۱۶ این دسته از موضوعات به دفعات بازیکنان را شوکه کرد. قصد داریم با نگاهی کلی به هر آن اتفاقی که برخی از بازیهای سال ۲۰۱۶ تجربه کردند، پرونده ناامید کنندهترین بازیهای این سال را از دید خودمان مورد بررسی قرار دهیم.
۱۰- Umbrella Corps
در میان ۱۰ نام حاضر در این لیست، بازی Umbrella Corps چندان هم ناامید کننده نیست؛ چرا که اکثر بازیکنان به ویژه نگارنده مطلب از همان ابتدای کار به عمق مصیبتی که در این بازی پنهان شده بود پی بردیم. در واقع زمانی که Umbrella Corps با شکست مفتضحانهای رو به رو شد، هیچ کس ابراز ناامیدی نکرد؛ چرا که تکلیف بازی چندین ماه قبل از عرضه نیز مشخص بود. حالا Umbrella Corps چیست؟ باید بگویم که این بازی یک نسخه فرعی از دنیای سری بازیهای Resident Evil است که به واقع بر سر نبردهای آنلاین و رقابتهای این چنینی تمرکز دارد. از چند تریلر ابتدایی بازی که توسط سازندگان منتشر شد، کاملا قابل حدس بود که با چه افتضاحی رو به رو هستیم. افتضاح نه صرفا برای اینکه Umbrella Corps هیچ شباهتی (با میکروسکوب بررسی شده است!) با یک Resident Evil ندارد؛ خیر! از آن جهت که این بازی حتی به عنوان یک IP جدید و کاملا آنلاین هم وضعتش زیر خط فقر است. یعنی اگر در صنعت بازیهای ویدئویی حدود ۱۰۰ بازی آنلاین و مالتی پلیر وجود داشته باشد، آخرین انتخابی که شما سراغش میروید Umbrella Corps خواهد بود که به واقع یک افتضاح واقعی است؛ بدون ذرهای مزاح و بزرگنمایی.
اما اگر میخواهید بدانید که شرح حال بازی Umbrella Corps از چه قرار است؛ به طور کلی برایتان بگویم که در واقع یک کانتر استریک بد قلق و زامبی محور تلقی میشود. دقیقا مصداق همین جملهای که پیش از این قرائت کردید را در بازی خواهید دید؛ یعنی شما یکی از کاراکترهای دنیای Resident Evil را بر میدارید، یک نقشه را انتخاب میکنید و از دو جبهه موجود یکی را گزینش کرده و به جان آن یکی میافتید. در این وسط زامبینماهای زیادی حضور خواهند داشت که از قضا یا به شدت قدرتمند تشریف دارند یا با یک ضربه فریاد حق را لبیک میگویند. سادهتر بگویم؛ حضور زامبیها صرفا برای Resident Evil کردن بازی است و انتخاب همین اسم نیز برای فروش بیشتر! عملا گیمپلی بازی همان چیزی است که کانتر استریک ارائه میکند؛ منتها با دوربینی سوم شخص، کنترلی افتضاح و کلی شخصیسازی متنوع که از قضا هیچ کدام تاثیری بر روند اصلی بازی نخواهد گذاشت. لذا همان طور که در ابتدای کار نیز عرض کردیم، Umbrella Corps چندان هم بازی ناامید کنندهای نبود؛ چرا که اکثر بازیکنان پیش از تجربه این قطعه شاهکار، کاملا تکلیفشان با این بازی مشخص بود. اصلا از شعاع چند کیلومتریاش هم رد نشوید!
۹- Quantum Break
بر خلاف بازی Umbrella Corps که تقریبا شکستش قطعی و قابل پیشبینی بود، Quantum Break در دسته بازیهایی قرار میگیرد که علیرغم شایستگی بالا برای موفقیت و ماندگار شدن، به دلیل مشکلات فنی متعدد دستش برای رسیدن به این هدف بسته ماند. در واقع اینطور بگویم که بازی Quantum Break به هیچوجه بازی بدی نیست و قطعا لحظات خوبی را برایتان رقم میزند، اما با توجه به هر آن چیزی که در طالع این بازی پیشبینی کرده بودند، Quantum Break واقعا نامیدکننده ظاهر شده است. این بازی را به عنوان یکی از مهمترین و برجستهترین بازیهای مایکروسافت میدانستیم که بخاطر مشکلات فنی و محتواییاش نتوانست به شکل قانعکنندهای طرفداران را خشنود کند. متاسفانه استودیوی رمدی (Remedy) به شکل عجیبی منتقدان را دست کم گرفت و به دلیل حجم بالای انتظارات از این بازی، منتقدان حسابی از خجالتش درآمدند. این بازی که تا چیزی حدود ۵ سال به عنوان یکی از موردانتظارترین بازیهای صنعت گیم به شمار میرفت، مخصوصا زمانی که میدانستیم نام شخص بزرگی به اسم سم لِیک در لیست سازندگان این بازی نقش بسته است، پس از عرضه نتوانست به شکل قابل قبولی المانهای گیمپلی خود را با محتوایش تطبیق داده و از آن یک اثر ماندگار بسازد.
همان طور که پیش از این گفتیم، روند تولید بازی Quantum Break چیزی حدود ۵ سال به طول انجامید و در طی این مدت، روز به روز انتظار طرفداران از کلیت این بازی بالا میرفت. سم لِیک به عنوان سکاندار رهبری مجموعه رِمِدی، بارها و بارها از وسواس شدیدی که برای تک تک سکانسهای بازی بکار گرفته شده بود سخن گفت؛ حتی این موضوع تا جایی پیش رفت که سَم لِیک پس از مدتی کاراکتر اصلی بازی را که در تریلرهای اولیه آن خودنمایی میکرد تغییر دارد. علاوه بر آن حجم انبوهی از تبلیغات گسترده و ریز و درشت پشت نقاب Quantum Break پنهان شده بود. همه چیز خوبِ خوب پیش میرفت تا زمانی که پس از انتشار بازی با سیل مشکلات فنی متعدد رو به رو شدیم. از سیستم گانپلی نسبتا ضعیف بازی گرفته تا مشکلات بسیار زیادش بر روی پلتفرم رایانههای شخصی. همه و همه دلایل نسبتا خوبی به منتقدان داد تا نمرات پایین خود را روانه کارنامه این اثر نسل هشتمی کنند. در نهایت میتوان گفت که Quantum Break در حال حاضر بازی بسیار خوبی است، اما با توجه به موضوعاتی که پیشتر مطرح کردیم، قطعا در نوع خودش ناامید کننده بوده است.
۸- Mafia III
دیگر کارمان به جایی رسیده است که نای دیدن دنباله بازیهای خاطرهانگیز نسل هفتم را نداریم. شاید در ابتدای کار همهچیز خوشحال کننده باشد، درستش هم همین است؛ البته اگر سازنده بازی راک استار یا ناتیداگ و استودیوهای این چنینی باشند اما حقیقتا این موضوع در رابطه با تمامی سازندهها صدق نمیکند. جوری که آنها بازی را معرفی میکنند؛ منِ منتقد هنگام بررسی کردن تن و بدنم میلرزد و پیش خودم خیال میکنم که قرار است پای چه بازی بزرگی بنشینم. اما خب همانطور که گفتیم این موضوع در رابطه با تمام سازندهها صدق نمیکند و دقیقا همانطور که راک استار در ساختن دنباله بازیهایش بینقص و عالی عمل میکند، هستند کسانی که به شکل عجیبی تاریخچه بازی را زیر سوال میبرند. Mafia III از تمام ماهیتش تنها یک دنیای قدیمی و چهار عدد مافیانما در دنیایش گنجانده است تا با استفاده از همین نام، پول زیادی را به جیب بزند. Mafia III از زمان انتشار اولین تریلر تا یک روز قبل از انتشار بازی، به عنوان یکی از مورد انتظارترین عناوین جهان-باز شمرده میشد که البته در تریلرها واقعا هم جذاب به نظر میرسید. اما زمانی که نوبت به تجربه عام رسید، اکثر نتایج ۱۸۰ درجه با واقعیت در تضاد بود. اصلا خبری از آن مافیای داخل تریلرها نبود و کلا یک دنیای قدیمی، کلی ماشینهای قدیمی و کلی مافیای آماده برای مرگ در آن حضور داشتند که عملا تمام آنها مشکلات بزرگی را در خود جای داده بودند.
Mafia III بسیار خوب شروع میشود، کسل کننده میشود، خوابآور میشود و در نهایت تبدیل به یکی از بزرگترین چالشهای مغز و اعصابتان خواهد شد. سوالی که هربار از خود میپرسید این است که کجای Mafia III شبیه به دنیای این فرانچایز محبوب است؟ حتی این بازی که یک عنوان نسل هشتمی به حساب میآید، به هیچ وجه قابل مقایسه با عناوین نسل هفتمی خود نیست. از جلوههای بصری گرفته تا تک تک اجزای گیمپلی. تنها چیزی هم که بازی تا حدودی به نام «وفاداری به سری» از آن یاد کرده است، وجود داستانی انتقام جویانه خواهد بود. کل بازی را این گونه میتوان خلاصه کرد؛ لینکلن کلی طی اتفاقی شکست بزرگی را تجربه میکند. زمانی که جان سالم به در میبرد از جایش برخواسته و تبدیل به یکی از سوپرقهرمانان دنیای مافیا میشود و یک تنه دخل تمامی دشمنان بازی را میآورد. آخر اگر کشتن این دشمنان کمی تنوع و کمی خلاقیت در آن نهفته بود، قطعا میتوانست برای مخاطب جذاب باشد، اما شما در طول بازی مدام از نقطه A به سمت B میروید که شر یکی از همین دشمنان را کم کنید؛ تا انتهای کار هم همین کار را خواهید کرد. در مجموع بازی Mafia III با توجه به مشکلات انکار ناپذیر و متعددی که داشت، به عنوان یکی از ناامید کنندهترین بازیهای سال ۲۰۱۶ به لیست این مقاله اضافه شد.
۷- Recore
نمیدانم حکمتش چیست، اما خوب میدانم که لیاقت بعضی از بازیها شرایطی که الان در آن قرار دارند، نیست. Recore به عنوان یکی دیگر از انحصاریهای مایکروسافت، پس از عرضه در سال ۲۰۱۶ نتوانست به نتایج خوبی دست یابد. دقیقا مصداق اتفاقی که بر سر بازی سم لِیک افتاد، بر سر Recore هم افتاد. مشکلات فنی در صدر ایرادات این بازی قرار میگیرند؛ البته شاید Recore برای بسیاری از دارندگان کنسول نسل هشتمی مایکروسافت چندان بازی مورد انتظاری نباشد، اما به دلیل آن که سازندگان توجه ویژهای بر روی آن داشتند و Recore را به عنوان یکی از بزرگترین انحصاریهای سال ۲۰۱۶ ایکسباکس میخواندند، باید بگوییم که نتایج کار کمی دور از انتظار ظاهر شده است. کمپانی مایکروسافت ثابت کرده که همواره به دنبال خلق IPهای جدید و پرورش ایدههای نوین است تا از این طریق در کنار احیای سایر عناوین انحصاری خود، بازیهای جدیدی را هم به مرحله عرضه جهانی برسانند. در واقع Recore طبیعتی را به نمایش میگذارد که علیرغم پتانسیل بالا، هنوز هم نتوانسته است آن طور که باید و شاید سرگرمکننده و جذاب باشد.
داستان بازی چندان موضوع جدیدی را ارائه نمیدهد و تمام پتانسیلهای بازی به بخش گیمپلی آن تزریق میشود تا از این طریق به موفقیتی هرچند کوچک دست یابد. اما خب زمانی که با مشکلات فنی متعددی در این بخش مواجه میشود، قطعا به این تجربه ناب ضربه وارد خواهد شد. در این محیط پسا آخرالزمانی، هیچ گاه شگفتی خاصی انتظارتان را نمیکشد؛ البته منهای جلوههای بصری که امروزه تقریبا تمامی بازیها از آن بهرهمندند و عنوانی که واقعا ضعف گرافیکی وخیمی داشته باشد، حداقل در سال ۲۰۱۶ عرضه نشده است. در مجموع بازی Recore نتوانست به شکل قانع کنندهای انتظارات را برآورده سازد؛ علیرغم آن که یک بازی پلتفرمینگ نسبتا خوب و سرگرم کننده تلقی میشود.
۶- Just Cause 3
همه چیز گرافیک نیست؛ این جمله را بارها و بارها در میان نقدها و مطالب گوناگون به هر بهانهای که فکرش را بکنید به زبان آوردهایم. اما نمیدانم حکمتش چیست که این موضوع هنوز در میان سازندهها جا نیفتاده است و اگر یک بازی را از هر محتوایی لخت کنید، بازهم تهمایهای از گرافیک و جلوههای خیره کننده در آن به چشم میخورد. Just Cause 3 نمونه بارزی از گرافیک خالص، اما محتوای ناقص است که البته راه نسخههای قدیمی خودش را پیش میگیرد. داستان بازی که عملا موضوع بیمفهوم و بیارزشی تلقی میشود و تنها وظیفهای که در طول بازی دارید، منفجر کردن هر چیزی به هر طریقی که فکرش را بکنید است؛ البته این بازی برای بخشی از طرفداران ممکن است که تجربه ناامید کنندهای نباشد. منظور آن بازیکنانی هستند که از یک بازی صرفا بکش بکش و انفجارهای عظیم میخواهند؛ خب در این صورت Just Cause 3 نهتنها ناامیدتان نمیکند، بلکه شاید حسابی در آن به شما خوش بگذرد اما برای بخش دیگری از بازیکنان که در به در دنبال هدفی میگردند، حتی اگر کل Just Cause 3 را شخم بزنید هم چنین موضوعی توجه شما را جلب نخواهد کرد. Just Cause 3 از آن دسته بازیهایی است که هدفش را خودتان میسازید، وگرنه عملا بازی چیزی ندارد که به شما برای ادامه دادن بازی دلیل بدهد.
همانطور که میدانید، Just Cause 3 یک بازی جهان-باز است که در آن میتوانید شاهد تخریبهای بزرگ و انفجارهای غولآسا باشید. Just Cause 3 را به این دلیل در لیست ناامید کنندهترین بازیهای سال ۲۰۱۶ قرار دادیم که چون علاوه بر مشکلات فنی و باگهای بسیار زیاد، از کمبود محتوا و عدم ارائه یک گیمپلی ماندگار رنج میبرد و همین موضوع آن را نسبت به نمایشهایش بسیار ضعیفتر نشان میدهد.
این مقاله ادامه دارد…
5 دیدگاه
Fatememk
سلام … وایی Mafia III … :)))))
Armin215
تا اینجا که ۲ تاش انحصار مایکرو بوده
saeed313
خوشبختانه مافیا ۳ و کوانتم برک هرچند در شروع عرضه خرابکاری کردند اما بازیهای بسیار زیبا با داستان جذاب هستن که درحال حاظر مشکلاتشون تقریبا کاملا حل شده . خصوصا اگه سیستم قدرتمندی داشته باشین موهای تن انسان از دیدن گرافیک و نورپردازی خارق العاده کوانتوم برک سیخ میشه
سجاد محمدیپور
کوانتوم برک قطعا بازی بزرگی بوده و شخصا هم از انجامش خیلی لذت بردم و دلیل اینکه نام این بازی در لیست قرار دادیم؛ انتظارات بالای کاربرا از این بازی بود که حداقل در زمان عرضه خودش کمی ناامیدکننده ظاهر شد. مافیا ۳ جدا از بحثای فنی، تو بخش گیمپلی هم مشکلات ریز و درشتی داشت و مراحل به شدت تکراری هم تو صدر این مشکلات قرار داره. در کل ممنون بابت نظر
Capitan MacMillan
کوانتوم بریک ناامید کننده بود نسبت به انتظاراتی که ازش داشتیم ولی بازی بدی نیست در حد متوسط ظاهر شد. فعلا که رمدی داره رو دو تا عنوان معرفی نشده کار میکنه در ادامه باید ببینیم چیکار میکنه این استودیو.