مطالب مرتبط

2 دیدگاه

  1. سید ایمان احمدیان

    سلام سجاد جان.. آقا ضمن خسته نباشید باید بگم مقاله عین همیشه عالی و بی‌نقص بود.

    دقیقا با حرفات موافقم.. منتقدا تو یه حصار دست‌ساز گیر کردن.. تو چارچوب منتقد یا گیمر بودن.. منتقدای الان به‌نوعی یادشون رفته که اول راه با دوپینگ قارچ خَرکِیف می‌شدن!
    حالا یه توهم خامی افتاده تو ذهن برخی که چون الان از دیدگاه تخصص نگاه می‌کنن به بازیا، صرفا باید پای بولدوزر باشن و لذت بردن از مفهوم بازی و غرق شدن داخلش کشک..

    امیدوارم از این تله رهایی پیدا کنیم و بفهمیم هر چیزی فاقد ارزش نیست!!..

    از طرف ما قلمتو ماچ کن ?

    پاسخ
    1. سجاد محمدی‌پور

      سلام ایمان جان. مرسی از تک تک جملاتی که به بنده نسبت میدی و باور کن با یه «نیم جمله» خستگی از تن نویسنده ها خارج میشه، چه بسا که تا این حد نسبت به ما و نوشته هامون لطف داری.
      حقیقتا از دیدگاه خودم هر شخص موظفه که منطق خودش رو در مقابل یک اثر هنری قرار بده. هنر سینما، هنر تردستی، هنر طراحی، هنر نقاشی و هزاران هنر دیگه که از قضا هنر بازیسازی تنها عضو کوچکی از این خانواده هست؛ لذا قرار نیست هرکسی از تمامی این هنرها لذت ببره و چه بسا هستند کسانی که از هنر سینما لذت میبرن و از هنر بازیها خیر؛ و بالعکس. یه جمله بسیار جالبی گفتی؛ «اول راه منتقدا با دوپینگ قارچ خرکیف میشدن»! واقعا الان به جایی رسیدیم که شاهکاری مثل The Last Guardian و سایر آثار شرقی دست به دامن منتقدای غربی میشن تا متای بالا بگیرن! لذا همین موضوع باعث میشه سازنده بازیهاش رو عامه پند کنه (همین یعنی حذف بسیاری از فلسفه ها و تغییر ایده اولیه) و نتیجه همین کار میشه کمرنگ شدنِ خلاقیت و فراموش شدن هنرمندها… حرفم طولانی شد ایمان جان، خیلی خیلی ممنون بابت نظر…

      پاسخ

ارسال یک نظر

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلیه‌ی حقوق برای گیم شات محفوظ است. هر گونه کپی برداری از مطالب گیم شات بدون اجازه‌ی قبلی ممنوع است