ترس حس عجیبی است، حسی که علارغم آزار دادن انسان همواره آدمی را درگیر خود کرده است تا جایی که ترس را میتوان به حسی شیرین تشبیه کرد که انسان رنجشهای بسیار مواجه با آن را به جان میخرد. به همین سبب، بازیهای رایانهای و فیلمهای سینمایی بسیاری در این ژانر ساخته شدهاند که گه گاه موفق بودهاند و غالبا به عناوینی متوسط و حتی ضعیف، خصوصا طی سالیان اخیر بدل شدهاند. در این بین اگر بخواهیم با دیدی محدودتر به سبک ترس در دنیای بازیهای رایانهای بنگریم، با هر سلیقه و هر نظری نمیتوان از سری بازی Resident Evil چشم پوشی کرد. مجموعه بازیای که خیل عظیمی از بازیکنان خاطرات بسیاری با آن دارند و متاسفانه طی سالیان اخیر برخلاف دوران طلایی این سری، اکثر این خاطرات تلخ و ناخوشایند بودهاند. تلخ از این جهت که پادشاه سبک نوین ترس و بقا حتی در نسخه های اصلیاش (Resident Evil 6 و تا حدودی Resident Evil 5) نیز بهجای دیدن یک بازی ترسناک بیشتر شاهد یک عنوان اکشن-زامبی محور بودهایم! بر خلاف میل باطنی باید گفت در سالیان اخیر در صنعت بازیهای رایانهای واژه «ترسناک» جای خود را به واژه «دردناک» داده است. زیرا بیش از اینکه بترسیم، درد میکشیم از خراب شدن خاطرات خوبمان بهواسطه نسخههای جدید سری بازیهای مختلف این ژانر. در ادامه با نقد و بررسی بازی Resident Evil 4 همراه گیمشات باشید.
مدتهاست که انتظار یک بازی ترسناک با اکشنی متعادل و معماهای دلچسب را میکشیم که واقعا با خود بگوییم عجب بازی زیبا و کم نقصی است. یا به عبارتی بهتر میتوان گفت بعد از نسخه چهارم Resident Evil این سبک رو به زوال گذاشت و هر چه به جلوتر رفتیم، Resident Evil از ریشههایش بیشتر فاصله گرفت. در همایش E3 امسال بود که ناشر ژاپنی نهچندان محبوب این روزهای دنیای بازیها، Capcom از نسخه جدید این مجموعه تحت نام Resident Evil 7 رونمایی کرد. بازیای که همه چیز هست اما بیتردید یک Resident Evil نیست! سازندگان Resident Evil 7 بیش از آنکه سعی کنند یک Resident Evil واقعی را خلق کنند، با آن زاویه دوربین خاصش و اتمسفر و دشمنان زیادش، تقلای جالبی در رسیدن به موارد مورد اعتنای بازیکنان در این سبک داشتهاند و به طبع این موارد بازی را بیشتر به یک نسخه از سری Out Last بدل کرده است تا یک Resident Evil. اما هرچه که باشد، سخن از Resident Evil 4 خوش است! حال و به مناسبت انتشار این عنوان برای کنسولهای نسل هشتمی، در بخش «نوستالوژی» قصد داریم نگاهی مجدد بیندازیم بر این بازی بزرگ.
در RE 4 به نوعی همه چیز در عین پایبندی به ریشه های سری رنگ و بویی تازه به خود گرفته بود که روایت داستانی نیز از این قاعده مستثنی نیست. گذشته از داستان دوستداشتنی و مناسبی که آخرین ساخته شینجی میکامی در Capcom از آن بهره میبرد، روایت این قصه و شخصیتهای حاضر در آن کمک شایانی به بلوغ بازی کردهاند. داستان بازی ۶ سال پس از وقایع راکون سیتی و از جایی شروع میشود که قهرمان قصه ما لیان اسکات کندی (Leon S. Kennedy) توسط رئیس جمهور آمریکا ماموریت یافته است تا به دهکدهای در شمال اسپانیا سفر کند تا ردی از دختر گم شده رئیس جمهور بیابد. دختری به نام اشلی گراهام که چند هفته قبل در راه بازگشت از دانشگاه دزدیده شده و به مکانی نامعلوم و به قصدی نامشخص منتقل شده است. در ابتدای بازی مشخص میشود روستایی که لیان به آنجا اعزام شده است توسط گروهی به نام Los Illuminados به رهبری اسماند سدلر که اتفاقات و حواشی پیرامون دزدیدن اشلی نیز به آنها بر می گردد، توسط ویروسی خاص آلوده شده است. ویروسی که آدمی را به موجودی چندش آور میان انسان و زامبی بدل میکند که عملا بجز صورتی انسان گونه چیزی از آدمیت برای وی باقی نمیگذارد. در ادامه راه لیان نشانههایی از اشلی را پیدا میکند و سپس به مقصود ابتداییاش یعنی یافتن او دست می یابد اما این تنها ابتدای کار بوده زیرا پس از آن تازه ماجراجوییهای مخاطب در RE 4 آغاز می شود. عناوین بسیاری در بازار موجود هستند که از داستانی در این سطح بهره میبردهاند و یا بهره می برند؛ اما واقعا چه چیزی سبب تمایز داستان آنها با این ساخته میکامی میشود؟ مسلما پاسخ نوع روایت بازی و چینیش اتفاقات آن و از این دو مهمتر حوادث ناگهانی است که شما را غافلگیر میکند. در چندین بخش از بازی شاهد هستیم که ریتم RE 4 آرام می شود اما سازندگان به یکباره و به وسیله یک رخداد ناگهانی به شما نشان میدهند داستان RE 4 چندان هم سراسر نبوده و پر است از نکات مثبت و به یادماندنی.
همچنین در طول بازی شما با چندین شخصیت دوستداشتنی و قدیمی مانند ایدا وانگ و افراد جدیدی از جمله لوئیس سرا (Luis Sera) آشنا میشوید که نقش به سزایی در بازی ایفا میکنند. نکته روشنی که در شخصیتپردازی افراد حاضر در بازی وجود دارد این است که سازندگان به هر یک از آنها به همان اندازهای که لازم است پر و بال دادهاند و نه شخصیتی بیخودی در جای جای بازی حضور دارد و نه فردی بر خلاف برخی از عناوین، بعد از مدتی به سایه میرود. به عنوان مثال همین جوان شیک پوش مادریدی، یعنی لوئیس سرا که به دنبال تحقیقاتی در زمینه کشف چگونگی عملکرد ویروس G به این دهکده عجیب و غریب به عنوان اولین حضورش در سری راه پیدا کرده است، در همان دیالوگهای اولیه و سکانسهای بتدایی حضورش در دل مخاطب جا باز میکند که تا سالها پس از اتمام بازی او و سایرین را به یاد خوایم داشت. به طور کلی در وصف بخش داستان و شخصیت پردازی RE 4 باید گفت با یک شاهکار دوستداشتنی طرف هستیم که ایراد گرفتن از آن حتی با گذشت سالهای بسیار مشکل است اما غیر ممکن نیست! ولی باید گفت اگر نگوییم چینش اتفاقات و روایت بازی بینظیر است حداقل این عنوان کپکام در بخش های ذکر شده واقعا کمنظیر جلوه میکند.
بخش بسیار محبوب و پخته RE 4 که پس از گذشت سالها سازندگان بسیاری از آن ایده میگیرند و یا بهتر است بگوییم به یکی از مولفههای اصلی این سبک بدل شده، قسمت گیمپلی بازی است. در این نسخه میکامی علاوهبر پایبند بودن به ریشهها سعی کرده بود نکات جدیدی همچون سبک دوربین بازی و روی شانه بودن آن، لیزر برای اسلحه لیان که تیر اندازی را آسانتر می کرد و یا افزایش درگیریهای تن به تن و به طبع بالاتر رفتن قدرت بدنی لیان را به بطن گیم پلی ساختهاش تزریق کند. اولین موردی که اگر نسخه پیشین سری را تجربه کرده و سپس به سراغ این عنوان رفته باشید، در گیمپلی به چشم میآید افزایش اکشن بازی است. اکشنی کمنقص که بهشخصه علاقه خاصی به آن دارم و سبب تغییری مثبت در ساختار سری شد. گذشته از تغییرات اندکی که در کلیات مبارزات RE 4 به وجود آمد که بجز عدهای از طرفداران سایرین آن را پسندیدند، نکات بسیار روشن دیگری در بازی به چشم می خورند. اینک صفحه چینش آیتمها و سلاحهایتان دست خوش تغییراتی شده و حالتی پازل گونه به خود گرفته است. زیرا به دلیل محدودیتهایی که در حمل کردن اشیا مورد نیازتان دارید گاهی میبایست قید برخی از آنها را بزنید و یا تعدادی را باهم ترکیب نمایید تا فضای کمتری اشغال کنند. در این نسخه نیز همان گیاهان مشهور سری حضور دارند که برای بهبود سلامتی و نیرو میتوانید از آنها بهره بگیرید. همچنین تنوع سلاحها در بازی بسیار مناسب و معقول بوده و در برخی از مکانهای بازی شما با دوره گردی بهیادماندنی دیدار میکنید که کارش قاچاق اسلحه و مهمات است! در این هنگام میبایست تمامی سلاحها و لوازم مورد نیازتان را تهیه کنید که البته چندان آسان نیست! زیرا RE 4 در اعطای واحدهای لازم برای خرید تجهیزات چندان دست و دلبازی نشان نمیدهد و فروش تجهیزاتتان نیز پول خاصی را برایتان به ارمغان نمی آورد، در نتیجه همه این عوامل دست به دست هم میدهند تا گیمپلی بازی اندکی سخت و دوست داشتنیتر بشود. همچنین برخلاف بازی اکشن محور RE 6 (!) که هرگاه نیاز داشته باشید میتوانید با کشتن دشمنان یا گشتن در محیط فشنگ پیدا کنید، چنین چیزی در RE 4 وجود ندارد و میبایست گاهی به اجبار با چاقو و یا مشت و لگد دشمنانتان را نیست کنید که کاری بس دشوار است.
یکی از مواردی که به خصوص در آن زمان سبب جذاب شدن بازی میشد حضور اشلی در کنار شما در اکثر مراحل بازی و هوش مصنوعی خوب او میبود. زیرا این دختر جوان بر خلاف برخی از شخصیتهای کمکی حتی در عناوین نسل هشتمی اصلا دست و پا گیر نیست و در اکثر مواقع سبب اعصاب خوردی بازیکن نمیشود اما مواقعی نیز پیش میآید که بارها سبب شکست خوردن شما در مراحل شود! همچنین در بخشی از بازی میبایست کنترل او را نیز در دست بگیرید و به حل معما و یا حفظ جان خود و این بار با دست خالی بپردازید که واقعا سبب ایجاد یک تفاوت در گیمپلی بازی میشود. مراحل دیگری که در بازی و به لطف اشلی سرگرم کننده هستند آن بخشهایی بوده که او توسط دشمنان شما دزدیده میشود و لیان ملزم به نجات وی و مراقب مجدد از او میشود. همچنین سطح هوش مصنوعی و عملکردی که از دشمنانتان با توجه به نسل ششمی بودن بازی دیده میشود بسیار خوب است و گاهی سبب به چالش کشیده شدن بازیکن در از پیش روی برداشتنشان خواهد شد. در بازی چند سطح مختلف از دشمنان حضور دارند. گروهی از آنان همان مردمان عادی بوده که نخستین بار با آنها در دهکده دیدار میکنیم و گروه بعدی حیوانات و موجودات جان سختتری هستند که برای از میان برداشتنشان کمی به دردسر خواهید و افتاد و گروه سوم که به نوعی در آن زمان به کابوس شبانه برخی از افراد بدل شده بودند (!) شامل غولها و موجودات اره برقی بهدست و باسهای بازی میشدند که به معنی واقعی کلمه مبارزه با آنها بهخصوص در درجههای سختی بالا مشکل و در عین حال دوستداشتنی بود. به طور کلی باید گفت تنوع دشمنان در بازی بهخوبی حس میشد و برخلاف اکثر عناوین هم نسل RE 4 میتوانیم گونه های مختلفی از دشمنان با عملکردهایی متفاوت را در بازی ببینیم که نکته مثبتی در روند آن تلقی میشود.
همچنین در RE 4 معماهایی حضور دارد که حل کردن آنها اندکی نیازمند تامل و تفکر بوده و تا حدودی سبب ایجاد تنوع در بازی میشود. به عنوان مثال می توان به پازلها و یا دالان هزار تو (همان محیط سبز و پیچ در پیچی که در اواسط بازی و به هنگام دیدار با ایدا وانگ میبایست از آن عبور کنید. البته این بخش در درجه سختی آسان یا همان Easy خودمان متفاوت است!) اشاره کرد که یاد آور برخی از خاطرات خوش نسخه های کلاسیک سری هم هستند. در یک جمعبندی برای بخش گیمپلی این عنوان خاطره انگیز میبایست گفت ایراد گرفتن از این بخش بازی مشکل و حتی با در نظر گرفتن سبک و ارزش کلی اثر به دور از منطق است. زیرا در این بازی Capcom شاهد مراحل اکشن دوستداشتنی، محیطهایی ترسناک، دشمنانی سرسخت و معماهایی درخور توجه هستیم که واقعا لحظات مفرحی را برای اقشار مختلف حاضر در دنیای بازیهای رایانهای رقم زده است.
به دلیل محبوبیت و عملکرد عالی RE 4 تقریبا شاهد پورت و عرضه این بازی بر روی پلتفرمهای مختلف و سه نسل از کنسولهای خانگی بودهایم. عنوانی که با میانگین نمرات (متا) کم نظیر ۹۶ بر روی پلی استیشن ۲، ابتدا در سال ۲۰۰۵ برای کنسول نیتندو یعنی گیم کلاب عرضه شد. سپس و پس از گذشت تقریبا شش ماه شاهد انتشار این عنوان بر روی کنسول جاودانه پلی استیشن ۲ بودیم که سبب شد جمع عظیمی از بازیکنان به تجربه آن مشغول شوند. در ادامه راه و در ماه مارس ۲۰۰۷ بود که Capcom این عنوان را برای راینههای شخصی نیز منتشر کرد تا تعدادی دیگر از بازیبازان را در ماجراهای لیان شریک نماید. همچنین بعد از گذشت مدت کوتاهی شاهد انتشار RE 4 برای دستگاههایی همچون وی، تلفنهای هوشمند و حتی کنسول های نسل هفتمی پلی استیشن ۳ و ایکس باکس ۳۶۰ در سال ۲۰۱۱ بودیم که همگی خبر از محبوبیت و کم نقص بودن بیچون و چرای این بازی میدهند. اما این انتهای کار RE 4 نبود و باری دیگر Capcom در سال ۲۰۱۴ و بنا بر پورت کمی مشکل دار سال ۲۰۰۷ بازی بر روی رایانههای شخصی تصمیم بر انتشار مجدد بازی با کیفیت ۱۰۸۰p و ۶۰ فریم بر ثانیه برای این پلتفرم گرفت که سبب شد افرادی که هنوز موفق به تجربه این عنوان نشدهاند به انجام آن با کیفیتی به مراتب بهتر و محیطی باکیفیت تر بپردازند و یا هواداران قدیمی سری به امید بازگشت نسخه بعدی اصلی سری یعنی RE 7 به ریشهها مجدد مشقول تجربه RE 4 بشوند!
همچنین چند روز قبل نیز این عنوان برای کنسولهای نسل هشتمی (پلی استیشن ۴/ایکس باکس وان) نیز منتشر شد که با یکی از بدترین پورتهای بازی مواجه هستیم! زیرا گرافیک بازی عملا در حد نسخه پلی استیشن ۲ بازی بوده با این تفاوت که همانند نسخه HD بازی که برای رایانههای شخصی منتشر شد، از کیفیت ۱۰۸۰p و ۶۰ فریم بر ثانیه بهره میبرد. اما بهبود خاصی در محیط بازی، بافتها و سایر جلوههای بصری بازی بهچشم نمیخورد که اصلا خوشایند نیست.
چندین سال پیش و به هنگام انتشار بازی واقعا گرافیک RE 4 کم نقص و عالی بود. و انتخاب RE 4 به عنوان برترین بازی در زمینه گرافیک در مراسم انتخاب بهترینهای بازیهای رایانهای سال ۲۰۰۵ موید همین امر است. شایان به ذکر است که در آن سال RE 4 از دید منتقدین و بازیبازان به عنوان بهترین بازی سال نیز انتخاب شد. در بازی اولین چیزی که توجه بازیکن را به خود جلب میکرد یحتمل محیط دهکده و اتمسفر خاص آن بود. برخلاف برخی از عناوین امروزی که محیط عظیمشان عملا در اختیار داستان و جهتی مثبت به کار گرفته نمیشود، دهکدهها و تمامی مکانهای این بازی به خوبی میتوانند یک حس رعب و وحشت را در دل شما ایجاد کنند که همگی از طراحیهای کم نقص و عالی صورت گرفته برای آنها نشئت میگیرد. گذشته از اتمسفر کلی بازی بافتها و تکسچرهای بازی در آن زمان توانسته بودند رضایت خاطر مخاطبین را بدست بیاورند و همگان را راضی کنند. همچنین انیمیشنها و طراحیهای صورت گرفته برای شخصیتهای بازی و به خصوص لیان در زمان خود بسیار نرم و دوستداشتنی بودند که با افزودن طراحیهای بسیار خوبی که برای دشمنان حتی معمولی بازی صورت گرفته بود سبب تمایز جنبههای بصری ساخته شینجی میکامی با عناوین رقیب میشد.
بیتردید یکی از مواردی که سبب خاطرهانگیز شدن یک بازی در نزد بازیکنان میشود، قسمت موسیقیهای آن است. موردی که RE 4 به بهترین شکل ممکن از آن بهره میبرد. در غالب صحنههای بازی صدایی که به گوش میرسد صدای قدم برداشتن لیان و وزش باد به همراه گه گاه صدای کلاغها بوده اما همین سکوت رعبانگیز در مواقع لازم جای خود را به موزیکی با ریتم آرام برای افزایش تمرکز شما میدهد و یا شنوای موسیقی با ریتم تند هستیم که آدرنالین خون شما را بالا میبرد. همچنین صدایی که برای تیر اندازی با سلاحهای مختلف، خرد شدن اشیا یا نوایی که به هنگام مرگ و خرید تجهیزات (خوش آمد گویی بازرگان!) انتخاب شدهاند، بهیادماندنی و درخور توجه هستند که با در نظر گرفتن کیفیت صدای شخصیتهای منفی بازی میتوان گفت RE 4 توانسته است کاملا از این بخش نیز سر بلند بیرون بیاید. زیرا افرادی که برای صحبت در نقش شخصیتهای مختلف در نظر گرفته شدهاند کاملا متناسب با آنها بوده و بهخوبی میتوانید حالات مختلف را در صدا و چهره آنها احساس کنید.
سخن پایانی:
در پایان باید گفت Resident Evil 4 یکی از موفقترین و به یادماندنیترین عناوین در تاریخ بازیهای رایانهای است که سبب شده افراد بسیاری با سلیقههای متفاوت بر روی پلتفرمهای مختلفی ساعات طولانی را صرف تجربه این عنوان کرده باشند. زیرا RE 4 به معنی واقعی کلمه بازیای کامل و کم نقص است که حتی پس از تقریبا ۱۲ سال تجربهاش لذت بخش بوده و با داستان سرایی و شخصیتپردازی خوب خود به همراه گرافیکی بسیار چشم نواز به هنگام انتشارش توانسته بود نظر اکثر بازیکنان را بهسوی خود جلب نماید. همچنین این ساخته میکامی از گیمپلی بهبود یافته و موسیقیهای خوبی نیز بهره میبرد که سبب افزایش محبوبیت بازی شدهاند. اگر تا به امروز به هر دلیلی موفق به تجربه این بازی نشدهاید شک و تردید را کنار گذاشته و نسخه RE 4 UHD را که در سال ۲۰۱۴ برای رایانههای شخصی منتشر شد را تهیه کرده و به ماجراجویی با لیان بپردازید و لذت ببرید. و اگر یکی از دو کنسول نسل هشتمی را در اختیار دارید، تهیه این بازی با قیمت ۲۰ دلار برای این دستگاهها نیز به شما پیشنهاد میشود.
15 دیدگاه
MARADONA
عالی.احسنت به این نقد و بررسی.ایشالا اقای خزایی مطلب بدیم از این عنوان ترجمه کنید حالش را ببریم.
MARADONA
سلام اقای خزاییعزیزم.این هم یک مقاله توپ راجع به رزیدنت 4.جدید هم هست
https://nintendoenthusiast.com/blog/2018/06/23/resident-evil-4-is-still-the-pinnacle-of-action-adventure/
امیدوارم بره برای ترجمه
MARADONA
سلام اقای خزایی.خب رفیق کدوم مقالات تایید شد؟5 تا مقاله ای که برات فرستادم
ببینید من روزی یکی دو ساعت وقت دارم این را هم میگذارم برای پیشنهاد مقاله و پیدا کردن ان!
امیدوارم که بنده را لایق همچین کاری بدونین.
محمدسعید خزایی
سلام عزیز
در مورد اویل 4 یه مطلب مینویسیم با استفاده از اون مقاله و یه سری مطلب دیگه که چرا RE 4 بازی خوبی بود. (بعد گذشت یک دهه همچنان عالیه!)
حالا که طرفدار بازیهای ترسناکی، یه مقاله هم در مورد بهترین صحنههای ترسناک بازیهای یکم قدیمی داره نوشته میشه.
در خصوص پیشنهاد مطالب هم که من کلی ممنونتم و در واقع داری لطف می کنی به سایت ❤️❤️ هر پیشنهاد، انتقاد یا مطلب خاصی بود حتمی در میان بزار و بازم ممنون.
MARADONA
به به بسیار عالی.
والا تنها نقدم این هست که مقاله میدیم از کجا بفهمیم تایید شده یا نه؟
پیشنهاد :
باید به بازی های که سال ها نسخه ای ازشون ساخته نشده یا کمتر شناخته شده هستند توجه کنید
مثلا داینوکرایسیس یا اونیموشا و بازی هایی که کمتر شناخته شده هستند مثل ونکوییش یا بایونتا
من یک مقاله دارم راجع به داینو.تو ان چهارتا مقاله فرستادم.به نظرم مقاله قوی هست.خودم خوندمش.از وات کالچر هم هست
http://whatculture.com/gaming/5-reasons-capcom-needs-to-bring-back-dino-crisis
محمدسعید خزایی
والا تایید شدن و نوشتنش بستگی داره به بچه های تیم ترجمه! و بجز انتشارش روی سایت راه دیگه ای برای فهمیدنش نیست
دقیقا همچین مطلبی که گفتید نوشته شده و طی روزهای آینده منتشر میشه (بازی های قدیمی که دوست داریم نسخه های جدید اونا توی نسل 8 ببینیم)
MARADONA
اهان.تشکر.ان مقالاتی که از طریق تماس با ما میفرستین حتما دیده میشه؟
محمدسعید خزایی
بخش «تماس با ما» هم بررسی میشه حتمی.
MARADONA
سلام محمد سعید جان.ممنون.اقا دو تا مقاله.یکیش واقعا منحصر به فرد هست.دومی هم جالب هست.دیگه فکر نمیکنم برای این دو موضوع برنامه ریزی کرده بودین!خخخخ
http://whatculture.com/gaming/7-amazing-fictional-video-game-cities
https://www.gamasutra.com/blogs/ThomasGrip/20170410/295751/Resident_Evil_and_the_power_of_narrative_context.php
محمدسعید خزایی
سلام عزیز
ممنون، هر دو مطلب بررسی میشن.
MARADONA
سلام جناب محمد سعید.اقا تولد اوستاد امروز بودا!اوستاد میکامی!
محمدسعید خزایی
سلام
هماهنگ شده و بچه ها دارن می نویسن.
امیر
سلام محمد خوبی یه برنامه می خواستم
امیر
سلام به همگی برنامه partner برای بازی رزیدنت اویل 4 می خواستم شما برنامه را دارید برای
می خوام کاراکتر لیون جک کرازر باشه
ابوالفضل
سلام خیلی بازی موفقی بوده ولی نمیدونم چرا لگ داره برای من ؟