پیش از اکران و انتشار فیلم جوخه انتحار (Suicide Squad) با آن پوسترهای رنگارنگش و وعدهای دوستداشتنی دی سی (DC) منتظر اثری تراز اول با رنگ و لعاب دنیای ابرقهرمانی بودیم. فیلمی که هرگز از تماشای خسته نشویم و با سکانسهای ماندگارش در خاطرمان باقی بماند. اما حال و پس از انتشار فیلم باید گفت بر خلاف تمامی باورهایمان این ساخته تاحدود بسیاری سفارشی دیوید آیر آن چیزی که انتظارش را داشتیم نیست و فیلم جوخه انتحار تنها اثری متوسط است که ارزش دیدن را دارد. حال با گیم شات در نقد و بررسی فیلم جوخه انتحار همراه باشید.
داستان فیلم جوخه انتحار در مورد ابر شرورها و افراد اجتماع ستیز و بد دنیای کامیکهای دی سی است که اینبار و در ابتدای امر به اجبار به دنبال نجات دنیا و جامع بشری از دست جادو و ساحرههای سیاه که انسانهای عادی در مقابل آنها ناتواناند، هستند. به این شکل که زن سیاه پوستی به نام آماندا والر (با بازی ویولا دیویس) طی یک عملیات بزرگ به کمک افسری به نام ریک فلگ (با بازی یوئل کینامن) این افراد شرور را به وعدههایی همچون کاهش از مدت زمان محکومیتشان و یا دیدار با خانواده و به کمک زور و اجبار مجبور به مبازه با ساحره و نیروهای تاریکی میکند. یکی از ضعفهای اصلی فیلمنامه این ساخته دیوید آیز این است که از پتانسیلهای بالای شخصیتهای قصهاش استفاده نمیکند. در بطن داستان ما افراد و شخصیتهای محبوبی را داریم که تیم سازنده میتوانست با ترکیب خصوصیات آنها باهم لحظات فوقالعادهای را خلق کند که هیچ تلاشی برای انجام آن صورت نگرفته است. به نوعی تنها ترکیب و همکاری که از این همه شخصیت خوب در داستان میبینیم صحنههای درگیری و مبارزه با چند موجود جادو شده بیمغز است که این حس را به شما القا میکند که آیا در حال تماشای یک فیلم ابر قهرمانی هستید یا یک مستند از جنگ جهانی دوم! روایت مشکل دار فیلم تاحدودی به شکلی آزار دهنده به حرکت مشتی ابرقهرمان از نقطه A به B و نجات یک فرد خلاصه شده است. بارها در فیلم شاهد این هستیم که این حجم از شخصیتهای محبوب با داشتن پتانسیل لازم برای خلق صحنههای دوستداشتنی و بهیاد ماندنی، باید از مکانی به مکان دیگر رفته و عدهای را تار و مار کنند تا به این شکل هیچ صحنه شاخصی که در اتاق خاطراتمان باقی بماند را در این فیلم شاهد نباشیم.
هر چقدر که در بالا گفتیم و هرچقدر که در ادامه متن از عدم بهرهوری درست سازندگان از پتانسیلهای موجود در فیلمشان بگوییم کم گفتهایم. تیم سازنده تا حدود بسیاری سعی در ایجاد یک حس نزدیکتر بین مخاطب و اثر خود به واسطه فلش بکها داشته است. در اینجا کاملا مخاطبین فیلم به دو بخش تقسیم میشوند. نخست افرادی که آشنایی چندانی با ابرقهرمانان حاضر در فیلم ندارند که یحتمل از دیدن این فلش بکها لذت خواهند برد و دسته دوم افرادی که همواره از دنبال کنندگان حواشی این افراد شاخص دنیای کامیکهای دی سی بودهاند که آنها هم بیتردید از دیدن آن سکانسهای نهچندان طولانی خسته نخواهند شد. هرچند بیشتر تمرکز فیلم در بازگشتهایش به گذشته معطوف به شخصیت دد شات (با بازی ویل اسمیت) است، اما این هارلی کوئین همیشه دوستداشتنی با بازی مارگوت رابی است که در پارهای از مواقع مخاطب را مجاب به قابل قبول بودن فیلم جوخه انتحار و تحسین بازی این بازیگر میکند. اما بازهم شاهد کم کاری تیم سازنده برای بهتر کردن فیلم خود هستیم! زوج هارلی خوش زبان، یعنی جوکر، با بازی جرد لتو علارقم داشتن تمامی موارد لازم برای خوش درخشیدن در فیلم کاملا به حاشیه رانده شده است تا جایی که ممکن است با خود بگویید جوکر فقط هست تا اسمی از آن قهرمان محبوب در فیلم آورده شده باشد! این موضوع اصلا به معنی بازی ضعیف جرد لتو نیست، بلکه این بازیگر توانسته به نحو احسن نقش خود را ایفا کند اما باری دیگر این فیلمنامه جوخه انتحاری است که در نخستین قسمت از این اثر نتوانسته حرف تازهای برای گفتن داشته باشد.
یکی از روشهایی که تیم سازنده برای بالا کشیدن فیلم خود و جلب نظر بیننده اتخاذ کرده بازی با احساسات مخاطب است! به همین سبب بوده که در اکثر فلش بکها شاهد زندگی خصوصی دد شات و روابط او با دختر کوچکش هستیم. سازندگان سعی داشتهاند با خلق چنین صحنههای احساسی مخاطب را بیشتر به فیلم جوخه انتحار علاقهمند کنند اما بازهم به واسطه پردازش نادرست به این امر و ناقص بودن آن حتی در برخی سکانسها سبب دل زدگی شما از تماشای فیلم میشود! یکی دیگر از نکات منفی فیلم عدم خلق یک شخصیت منفی خوب و استوار برای آن است. در فیلم جوخه انتحار رسما در جایگاه شخصیت منفی با یک ساحره و موجود باستانی طرف هستیم که هرگز حس خاصی نسبت به آن نداریم و این موضوع زمانی آزار دهندهتر میشود که این همه شخصیت خوب از دنیای کامیکهای دی سی را در پیش رویمان میبینیم اما دشمن خوفناکی در مقابل آنها قرار نمیگیرد. همچنین سکانس مبارزه با ساحره نیز تاحدودی مضحک است که این بخش از فیلم نیز بر حجم نکات منفی آن بهخصوص در بخش شخصیت پردازی میافزاید.
صحنههای اکشن و موسیقی متن و نواهایی که در طول ۱۲۰ دقیقه فیلم به گوش میرسند راضی کنندهاند. بر خلاف برخی از آثار ابر قهرمانی تازه منتشر شده (بخوانید بتمن علیه سوپر من) تیم سازنده اصلا سعی نداشته تا با جلوههای بصری زیاد و شلوغ بازی فیلم خود را پر زرق و برق کرده و در نهایت امر نیز مخاطب را از دیدن ساختهاش خسته کند. بلکه استفاده درست و بهجا از افکتها و جلوههای بصری لحضات اکشن فیلم را قابل قبول کرده است که با چاشنی موسیقی فیلم جوخه انتحار به لحظاتی مفرح بدل میشوند.
سخن پایانی:
در پایان باید گفت فیلم جوخه انتحار شاید آنقدرها که عدهای در بزرگنمایی مشکلاتش اصرار دارند بد نیست. فیلمی است که بیش هر چیز برای دوستداران دنیای ابرقهرمانان و طرفداران دی سی ساخته شده است. بازی بازیگران در فیلم جوخه انتحار واقعا قابل قبول بوده که متاسفانه به دلیل عدم پرداخت مناسب به آنها در طول داستان تاثیر گذاری خاصی ندارند. همچنین صحنههای اکشن و موسیقی متن فیلم نیز جزء نکات مثبت این ساخته دیوید آیر قلمداد میشوند که متاسفانه با در نظر گرفتن ضعفهای زیاد فیلم و بالا بودن سطح انتظارات پیش از انتشار این اثر، جوخه انتحار را تنها میتوان در دسته فیلمهای متوسط قرار داد که حرف خاصی برای گفتن ندارند و بیشتر به دنبال جلب رضایت مخاطب و جامعه هدف خود هستند.
نمره فیلم: ۷ از ۱۰