شاید قبل از اینکه قسمت نخست سریال ون هلسینگ (Van Helsing) را مشاهده کنید با توجه به پیش زمینهای که از فیلم فاخر سال ۲۰۰۴ ون هلسینگ در ذهن خود دارید توقع اثری با رنگ و لعاب ساخته استیون سامرز و کمپانی یونیورسال پیکچرز از این ساخته Syfy داشته باشید. اما در همین ابتدای کار باید بگوییم تمامی این تصورات نقش بر آب بستن است! زیرا این مجموعه تلویزیونی که چندی قبل نخستین قسمت از آن برای بررسی بازخوردهای بینندگان پخش شد، تنها در حد اسم از ون هلسینگ اقتباس گرفته است و در بطن اثر با عنوانی زامبی محور مواجه هستیم! مجموعه تلویزیونی که قرار است خانوم «کیلی اورتن» (Kelly Overton) که پیش از این شاهد هنرنمایی او در سریالهایی نظیر True Blood بودهایم قهرمان اصلی داستانش باشد. حال در گیم شات قصد داریم تا نگاهی بیندازیم بر این اثر و در پایان نتیجه بگیریم که آیا سریال ون هلسینگ ارزش دیدن و وقت گذاشتن را دارد یا خیر. در ادامه با ما همراه باشید.
داستان سریال در آیندهای نزدیک و سال ۲۰۱۹ رقم میخورد. زمانی که تقریبا سه سال از نابودی نسبی زمین و بدل شدن انسانها به موجوداتی در ظاهر خونآشام و در باطن زامبی میگذرد. قهرمان اصلی داستان ونسا ون هلسینگ نام دارد. زن جوانی که از نژاد شکارچی مشهور خونآشام آبراهام ون هلسینگ است و خون او سبب تمایز وی با سایر آدمها شده است. زیرا ساختار خون موجود در رگهای ونسا به گونهای بوده که حتی میتواند افراد تبدیل شده به خونآشام را نیز درمان کرده و به زندگی عادی در دنیایی غیر عادی باز گرداند. و اینجاست که قهرمان قصه ما باید ضمن پیدا کردن پسر بچهاش که هنوز در داستان سرنوشت مشخصی ندارد، آغازگر یک حرکت برای حفظ و بقای نژاد انسان باشد. با یک نگاه کلی میتوان گفت داستان و سبک دارم گونه سریال ون هلسینگ هیچ چیز تازهای برای گفتن ندارد! زیرا این ساخته «نیل لابت» (Neil LaBute) قدم در سبکی گذاشته است که آثار بزرگی همچون مردگان متحرک، ساخته دیگر شبکه آمریکایی یعنی AMC در حال پخش است و بیتردید قیاسهایی میان این دو اثر با توجه به درون مایه آنها صورت خواهد گرفت. فضای پساآخرالزمانی که عدهای چند اثر محبوب و فاخر در آن داریم و اکثر عناوین ساخته شده با این تم غالبا آثاری متوسط و یا ضعیف بودهاند و بهنظر میرسد اگر کلیات داستان سریال ون هلسینگ همینها باشد امید چندانی نباید به موفقیت آن داشت!
این ساخته Syfy چه چیزی برای ارئه به مخاطبش دارد؟ ما در بطن سریال یک قهرمان تکراری با تواناییهای فرابشری و یک سری انگیزههای درجه چندم برای برپایی رستاخیزی علیه تارکیها داریم! یعنی ایدههایی که به شدت تکراری هستند و با این پردازش ناقص یحتمل آینده چندان روشنی انتظار آنها را نمیکشد. در سریال ونسا علاوه بر میل به قهرمان بودن و نجات بشریت به واسطه خاص بودنش که در ادامه داستان در وی ایجاد میشود انگیزههای شخصیای همچون پیدا کردن پسر نوجوانش در میان این خیل عظیم خونآشام را نیز دنبال میکند. همچنین پیش از اینکه مخاطب و اطرافیان ونسا در جریان خاص بودن وی و بهبود یافتن بافتهای او پس از آسیب دیدگی قرار بگیرند، سازمانهای دیگری که فعلا اطلاع خاصی از آنها در دسترس نیستند متوجه شدهاند و بازهم با یک بخش داستانی به شدت تکراری یعنی دنبال شدن قهرمان اصلی داستان به واسطه تواناییهایش توسط یک سری آدم سودجو مواجه هستیم. اما از هرچه که بگذریم از زامبیهای خونآشام صفت بازی نمیتوان گذشت! پس زمینهای که از خونآشام در ذهنمام داریم قاعدتا باید با موجوداتی مواجه باشیم که فکر و تعقل دارند و مانند زامبیها احمق نیستند. اما نیل لابت و سایر اعضای تیم سازنده دقیقا در مقابل باورهایمان ایستادهاند و ما را در دنیایی با موجوداتی احمق، به دور از المانهای یک خونآشام و بازهم احمق رها کردهاند. موضوعی که مسلما به ساختار و نگرش بیننده نسبت به سریال و با درنظر گرفتن اسم آن، لطمه خواهد زد.
شخصیتهای پوشالی شاید زیباترین اسمی باشد که میتوان برای شخصیتپردازی این اثر تا به اینجای کار انتخاب کرد! تیم سازنده در جای جای این تک قسمت ۴۳ دقیقهای تلاش کرده بود احساسات مخاطب را به بازی بگیرد و مانند آثار بسیاری از این امر به نفع خود بهره بگیرد اما به جرئت میتوان گفت در این کار شکست خوردهاند! نخستین سکانس عاطفی این قسمت که یقینا بهترین آن نیز هست، در همان دقایق ابتدایی افتتاحیه سریال رخ میرهد. یعنی جایی که شخصیت الکس، با بازی «جاناتان اسکارف» (Jonathan Scarfe) در حال تغذیه همسر یا بهتر است بگوییم همسر سابقش که اینک به یک خونآشام تبدیل شده است با خون خود هستیم که حالات چهره و سخنانی که میان آنها رد و بدل میشود قادر به معطوف کردن نظر مخاطب و احساسات او در ابتدای کار به سمت خود است. اما در میانههای این قسمت نظارهگر یکی از درجه چندمینترین سکانسهای همدردی و ابراز احساسات در دنیای سینما و تلویزیون هستیم! یعنی جایی که دخترک جوانی دلش از یک کشت و کشتار شکسته است و مرد ساکت داستان ما در حال دل داری دادن به او است. نه اینکه خود این سکانس آنقدر ضعیف باشد که مخاطب را آزرده خاطر کند بلکه چیزی که سبب اذیت شدن مخاطب میشود تلاش کم نظیر تیم سازنده در کپی کردن ناقض سکانسهای خوبی است که مخاطب در سایر آثار دیده است. در اکثر مواقع هنگامی که در یک اثر سکانسهایی اقتباسی از یک ساخته فاخر دیگر را میبینیم آن را یک نکته مثبت تلقی میکنیم و حتی در پارهای از مواقع که با یک کپی تمام عیار هم مواجه باشیم بازهم تیم سازنده را بابت پیادهسازی مجدد آن اتفاقات به شکلی درست تحسین کنیم، اما در سریال ون هلسینگ گه گاه شاهد سکانسهایی هستیم که امتحان خود را پیش از این پس دادهاند اما با پرداختی ناقص که سبب خدشه وارد شدن به کیفیت کلی اثر شده است. بهطور کلی میتوان شخصیتپردازیها و بیان احساسات و بازی بازیگران در قسمت افتتحایه این سریال را متوسط و حتی ضعیف دانست که تیم سازنده تا شروع رسمی فصل نخست میبایست تجدید نظری در این زمینه انجام دهند. علاوه بر اینها با توجه به اینکه تنها شاهد ابتدای ماجراهای سریال بودهایم نمیتوان اظهار نظر خاصی در مورد جنبههای بصری و شنیداری این سریال داشت اما با در نظر گرفتن مواردی که در قسمت نخست دیدیم این جنبهها در حد قابل قبولی خواهند بود.
کلام پایانی:
در پایان باید گفت این ساخته شبکه آمریکای Syfy پرداختی ناقص به دنیایی آخرالزمانی است که از نام یکی از بزرگترین شکارچیان هیولا یعنی آبراهام ون هلسینگ بهره میبرد اما متاسفانه تا به اینجای کار هیچ نشان خاصی از اثر اصلی در این سریال دیده نمیشود. در بخش داستان و خطهای داستانی احتمالی پیش روی با موضوعاتی نخ نما شده مواجه هستیم که مسلما از جذابیت چندانی برای مخاطبین امروزی برخوردار نیستند و در سایر زمینهها همچون شخصیتپردازی و بازی بازیگران نیز سریال ون هلسینگ حرف چندانی برای گفتن ندارد و میشود گفت برای دیدن این مجموعه بهتر است اندکی صبر کنیم و پس از شروع رسمی فصل نخست و ملاحضه بازخوردهای نیمه ابتدایی این فصل از سریال بعدا برای تماشای آن اقدام کنیم چون وضعیت قسمت افتتاحیه چندان رو به سامان نیست و نوید یک اثر خوش ساخت را نمیدهد و مسلما با توجه به انبوه سریالهای تراز اولی که وجود دارد چشم پوشیدن از دیدن آثار درجه دوم امری عقلانی به نظر میرسد.
12 دیدگاه
mitraarshan
این سریال را بدون سانسور در شبکه نت فلیکس دیده ام فقط می خواستم بگویم ونسا دختر داشت وکسی که الکس به خون می داد یک دکتر بود که زامبی شده بود خواهش می کنم اگر مطلبی می گذارید فیلم را خودتان با دقت ببینید
محمدسعید خزایی
سلام عزیز
مسئله دیدن سریال از جای خاصی یا با سانسور و بیسانسورش نیست!
توی افتتاحیه سریال نکات و حفرههای داستانی زیادی وجود داره که توی متن بالا به اونا پرداخته شد.
رضا رضایی
جناب خزایی شبکه syfy خیلی کارمند داره فقط یه شبکه syfy از کل ساختار تلوزیونی و فبلمسازی اسیا و اروپا بیشتر متخصص داره اولا شما هیچ قسمتی از فیلم رو ندید و مثل منتقد قد و بی سوادی مثل مسعود تواب نباشید اولا اونی قهرمان مرد فیلم بهش خون میداد دکتر بود و هم تیمی مرد نظامی ثانیا ونسا دختر داره نه پسر ثالثا یک سریال رو یا کلا یک اثر نمایشی رو با دیدن و دقت کردن ودرک دیالوگها همراه با درک فرهنگ کشور و پیشینه سازنده کارگردان ونویسندگان اون اثر قضاوت کرد من پیشنهاد میکنم یک بار دیگر و حتما سریال ون هلسینگ رو ببینید وبا یک زیرنویس مناسب تا بهتر متوجه هدف از ساختن این سریال بشید ….
Pouya
قسمت اول سریال رو کامل دیدم ولی از همون اول نظرم جلب نشد، یکی اینکه واقعا سازنده فرق خوناشام و زامبی رو نمیدونه ! یکی اینکه سریال و در اصل کاراکتر ها شدیدن شمارو یاد سریال مردگان متحرک میندازن ،، بعد از قسمت اول تا آخر فصل 2 با زدن جلو نگاه کردم و فقط به مزخرف بودن سریال فکر میکردم ، اگه سریال صد که به نظرم جز بهتریناس توی آخرالزمانیا ، میتونین به این پی ببرین که کلی از روی صد اسکی رفتن و حتی نمیشه گفت که الگو گرفتن کاملا یک سری چیز هارو برداشتن گذاشتن اینور، مثال: شخصیت اصلی کاملا مثل کلارک (شخصیت اصلی صد) الگو گرفته با این تفاوت که یکم کمتر به دیگران توجه میکنه ، و بعد این که دقیقا توی صد هم همین برتری داشتن خون خاص بود، میشه گفت اومدن سریال رو در حال و هوای داستان قبل از اتفاقات سریال صد ساختن با تم مردگان متحرک ولی موفق نبودن همین که تا فصل 4 پیش رفتن و امتیاز به نسبت خوبی گرفتن واقا عجیبه به نظر من هم سریال فقط وقتتون رو میگیره سریال های بهتری هم هست که توی این ژانر ببینید ، پیشنهاد من صد هست
محمد
با احترام نسبت به نظرتون نظرم اینه حالا در این حد که میفرمایید ضعیف نبود و البته شباهتای زیادی به واکینگ دد داره تا صد ولی در کل فیلم و سریال یه بخشیش سلیقه ای هست من خودم از این سریال خوشم اومد نمیخوام بگم از نمره عالی بهش عالی میدم ولی نسبتا خوب رو بهش میدم دوسش داشتم و تا این لحظه تمام قسمتارو دنبال کردم و منتظر قسمتای جدیدم
حسام
فیلم به شدت ضعف روایی داره و منطق داستانی فوق العاده ضعیفی داره..فرق خون آشام و زامبی اصلا معلوم نیست…سریال به هیچ وجه به فیلم اصلی ربطی نداره و اصلا در حد و اندازه های اون نیست! بازی ها به شدت ضعیفه و اصلا ناامیده کننده ترین سریالی که دیدم!!
رضا
داداش خنگ بازی در نیار بهترین فیلمه اینقدر خنگ نباش
حامدمیرزایی
سریال بدی نیس ولی حیف که زامبیارو قاطی خوناشاما کردن . ولی خب میشه گفت که یه چیزاییش کپی سریالای دیگس که اونم کاریش نمیشه کرد به هرحال وقتی یه سبکی ساخته میشه راهی به جز تقلید ازش نیس و نمیشه دوباره یه چیز جدید از همون موضوع درآورد.و اینکه واقعا نمیشه با د هاندرد مقایسه کرد این سریالو .د هاندرد کلا یه چیز دیگس و جز بهتریناس . و همچنین د واکینگ دد که البته بجز اخراش که ریکو کشتن و تقریبا بی برنامه عمل کردن با توجه به اینکه قبلش هم کارل رو کشتن و حالا یه بچه ۱۰/۱۲ساله میتونه قهرمان اصلی داستان باشه؟ فارغ از اینکه دریل جز قهرماناس ولی نمیتونه قهرمان اصلی باشه. ولی به نظرم اینکه نیگان اومد سمتشون ایده خوبی بود(ببخشید فاز گرفتم فاصله گرفتم از ون هلسینگ)
رضا رضایی
کلا از صد خوشت اومده ها آخه مهربون شیشه ای رو کدوم نت (نت موسیقی) با نت نت فیلیکس یا هرچی دیگه اسکی نری اخه خیلی بالایی چترت وا نشه پلایی…
علی
شاید فصل اولش کمی بد باشه ولی رفته رفته جذاب میشه من هر فیلمی یا سریالی بگی نگاه کردم هر شب فیلم نگاه نکنم نمیتونم بخوابم بنظر من دان کن ببین بعقیشو خیلی فیلم جذابی میشع من که هی میزنم ببینم ادامش اومده یا ن
Skyrim
داش وقتی کسی ی چیزیو یا فیلمیو نقد میکنه باید از اول تا اخر اونو مو ب مو ببینه بعد بیاد اضحار نظر کنه تو حتی ننشستی ببینی قسمت اولو تا اخر بعد نیای در مورد زحمت دها نفر اضحار نظر میکنی انتقاد میکنی بعد میکوبیش نمیگم سریال عالی هستش ولی اوتقدریم نقلگاط قوت داره ک بشه نقاط ضعفشو در نظر نگرفت
فردین کاربند
برادر تو نبین
من دیدم لذت بردم
فرق بین زامبی ها و خون آشم ها رو تو نمیفهمی
چون تو فیلم اون زیر نور خوشید نمیتونستن بیان
من حرفت رو قبول دارم فیلم بهتر از اون خیلی هستش ولی شما یجوری میگید انگاری دارین درباره سریال ستایش۳حرف میزنید