قریب به نود و نه درصد از اقتصاددانان در این قضیه هم عقیده هستند که عامل حجیم شدن جیب امروزه، بدون شک تبلیغات است. هزاران هزار نفر از افراد موفق که جایگاهی مستحکم را برای خود بنا کردهاند؛ با خرج کردن در راستای قد علم کردن و دیده شدن محصول خود، رفاقتی صمیمی را برپا نمودند. چندین سال از عمر تجهیز کردن یک اثر هنری در قالبی دیگر و فرستادنش به میدان نبرد میگذرد. این دفعه نیز همین اتفاق رخ داده است. «برادران وارنر» در فاصلهی چند روزه به انتشار اثر سینمایی خود، عنوانی ساده و جمع و جور را برای خوراندن فیلم مذکور به مخاطب، راهی تلفنهای همراه کرده است. حرکتی که به نوعی نشان دادن نمای بیرونی ساختمان به مخاطب بوده و پیش درآمدی برای ورود به منزل؛ در ادامه گیم شات را با نقد و بررسی بازی Suicide Squad: Special Ops همراهی کنید.
مهمانی بیمهمان
برمیگردد به سلیقه و علایق شخصی افراد اما بسیاری از هنردوستان، کمیک و ابرقهرمانان گردنکلفتی را که روزی با ورق زدن به آنها نزدیک میشدند و حال در سراسر شاخههای هنر به ملاقات آنها میروند را تا مرز جنون میستایند. ناجیانی جنمدار که با جان گرفتن داستانهای مصور، رشد کرده و به این مرتبه رسیدند؛ حال میان این پهلوانان غرب زده! شخصیتهای دنیای «دی سی» (DC) جایگاه قابل احترام و ویژهای در بین هواداران دارند؛ از خفاش تنهای شب گرفته تا جنونزدگان نام آشنا! همگی فضایی تیره و خاکستری را وارد دنیای ابرقهرمانان کردهاند. بازی Suicide Squad: Special Ops یک تابلوی تبلیغاتی پر زرق و برق برای محصول سینمایی جدید برادران وارنر است که از دور به دیدگان لگد نخواهد زد و نیازمند نزدیکی و دقت است؛ که اگر جز این باشد، تنها نان انبساط اسم و رسم از طریق ناسوس اسکناس را میل میکند! بازی همانند عناوین دسته یازده موبایل! با انفجار هلیکوپتری مجهول آغاز میگردد. شخصیتهای به اصطلاح خفن! موجود در بازی، پس از انفجار یک به یک با ژستی زشت و تکراری مقابل دوربین قد علم میکنند. «هارلی کویین» سرشناس و عضوی از خانواده سری Batman، دختری خام و روانپریش که به دیوانگی محض محکوم بوده و این دنیا را مانند همیشه با جنون خود به جشنوارهای خونی بدل میکند. «دد شات» که در زمینه مهارت و قابلیتهای فردی، شباهتی به «دث استروک» دارد؛ و دارای خوی مبارزهگر و جدی است. آخرین شخصیت قابل بازی «ال دیابلو» بوده که بیشتر به قاچاقچیان کوچه پس کوچههای مکزیک شباهت میدهد تا یک ابر قهرمان پوشالی! داستان بلاتکلیف بازی هیچ کششی را برای مخاطب ایجاد نمیکند و صرفا با محوریت «هرچه پیش آید خوش آید» قدم به جلو میگذارد. هر از چندی شخصیتها یک سری دیالوگ پوچ و تکراری را با خود زمزمه میکنند که به قدری خشک و بیهوده کار شده، بود و نبودشان احساس نخواهد شد؛ تا پایان بازی این روند ادامه پیدا میکند زیرا محوریت بر رقابت، کسب امتیاز و رکوردشکنی بنا شده است و همهی این عوامل دست بهدست هم نهادند، تا کشش نداشته را در کالبد آدامسی پس از دو هفته انزوا داخل هوای آزاد بازسازی کنند! قضاوت با شما.
معجون نقرهای
گیم پلی بازی اصلیترین نقطه ضعف آن محسوب میشود. اینجا هیچ چیز بهدرستی در جای خود بنا نشده است. بازی Suicide Squad: Special Ops ترکیبی بینظم از دویدنهای کور Left 4 Dead، گیر کردن میان خیل عظیم زامبی در Call Of Duty و اکثر عناوین این چنینی است؛ که به بدترین شکل پیادهسازی شده و خود را بهمخاطب نشان میدهد. هدف ساده و عریان بازی، کشتن تعدادی از دشمنان در هر بخش و رسیدن به مراحل بعدی بوده که هوش مصنوعی تقریبا جهش یافته هم تیمیها، مانع از عرق ریختن شخصیت انتخابی میگردد! هرکدام از این شخصیتها، دارای تواناییهای مخصوص خود هستند که مثلا بار تنوع را بر دوش دارد! دد شات از یک مسلسل دوربیندار بهره میبرد و علاوه برآن، قابلیت شلیک گلوله و آتش بر روی دستهایش مانند قهرمان سرشناس «مارول» که بهتر میباشد اسمی از وی نبریم! تعبیه شده است. ال دیابلو توانایی قابل ذکری ندارد جز دو دست که به سمت دشمن یورش برده و آنان را به ضیافت گازیاری شعلهای دعوت مینماید! سلاح خانم هارلی کویین (شورشی) نیز مشخص است. چوب بیس بال معروف وی و یک ریولور دستی که دمار از روزگار خیلیها درخواهد آورد! برخی اوقات کم و بیش از صدقه سری سرعت بالای گیم پلی، جذابیتهای کم رمقی به چشم میخورد اما کماکان با نواقص بیشمار، لذت سرگرم شدن را کامل بهمخاطب القا نمیکند. یک سری به اصطلاح مینی گیم هم در محیط طراحی شده که کاش نمیشد و به این معجون شلم شوربا! نمیگروید. طراحی دشمنان نیز عاری از رنگ و بو است؛ بهگونهای که تفاوتی ندارد با چه نوع اسلحه و یا کلاسی به خدمتشان میرسید. یاران آماده در صحنه پوتین پوشیده! و در کنار کنترل بسیار بد شخصیتها، بساط استراحت را برایتان فراهم میکنند. دشمنان تنوع و تعدد قابل توجهی ندارند به جز یکهبزن کوچههای «گاتهام» که هر از چند گاهی وارد میدان میشود اما سوزن گرا است! در مجموع گیم پلی بازی مانند سایر بخشها، مملو از ایرادات مختلف بوده که لیاقت رفتن پشت تریبون را نداشته چه برسد به اینکه سخنی نیز بخواهد نقل کند.
بوم بدون رنگ
گرافیک بازی دوست داشته خوب و خوش رنگ و لعاب از آب درآید اما سیلی از افراط و تفریط بیدلیل، گریبانش را با قدرت میفشارد. عمده مشکل اینجا بوده که گرافیک «سل شید» است و تیم سازنده از این مورد فقط یک سری بافت و طراحی کلی و سطحی را پیاده سازی نموده؛ بهطور مثال: هنگامی که میان پرده در بخش آغازین بازی نمایان میگردد، امید افزایش مییابد در راستای جلوههای هنری زیبا و طراحی قابل قبول اما چنین چیزی اتفاق نخواهد افتاد. یک مشت رنگ به ظاهر جنونزده! و بنفش همانند مجموعه بازیهای Saint Row و طراحی محیط، دشمنان و فضاسازی که اسبق در Border Lands شاهدش بودهایم داخل این عنوان پیاده شدهاند؛ با نیم نگاهی به این موارد درخواهید یافت که بازی Suicide Squad: Special Ops در اکثر قسمتهای خود، خود نبوده و فقط تقلیدی پوچ و دم نکشیده از عناوین دیگر است.
ناخن روی شیشه
پس از این همه نکته منفی در قسم مختلف، آیا از این بخش انتظار خاصی دارید؟ قضاوت با خودتان. صداگذاری و موسیقی داخل بازی آن چنان غیرقابل تحمل نیست اما قطعات، عذر خواهم همان قطعه و آلات موسیقی داخلش! مانند نوار برگردان و خطی ممتد تکرار میشود و از تنوع، جذابیت و برقراری ارتباط شدید مخاطب خبری نبوده، اگر هم خبر فوری رخ دهد رسانه مشکلساز خواهد بود! صدای ناهنجار دشمنان هنگامی که به طرفتان یورش میبرند، حجرههای کویری ابر قهرمانان بی سایهبان! و تکرار، تکرار، تکرار و تکرار ارزش این بخش را نیز مانند سایر قسمتها کاهش میدهد؛ در بازی که چیز خاصی یافت نشد اما حداقل وضعیت فیلم در این مورد کمی پوشیدهتر از پارگی بازی بوده و دلیل این قضیه حضور قطعه مشهور و پر طرفدار Without Me از «امینم» است که میتوان از آهنرباهای سرحال و پوتین سفت کرده این قسمت در فیلم مطمئن بود، اتفاقی که رخ هم داده است. صدا و موسیقی بازی ناقص، گیم پلی و داستان مملو از ایراد، گرافیک خشک و بی روح و اثری از برادران وارنر، دیگر چه خبر؟!
پایان دفتر و حکایت تمام نشده
بازی Suicide Squad: Special Ops عنوان درخور و قابل توجهی هم بوده و هم نیست. بودن بهدلیل پر شدن معده از طرق شعب تهیه غذای برادران وارنر! و یدک کشیدن اسم دی سی، انتشار نزدیک با پروژهی سینمایی خود و خرید لنزهای رایگان و تفکر در ایجاد طرح سرگرمی که اتفاقا سرها را گرم کرد اما به نیت بدو شعلههایی فروزان برای قرار دادن ظرف افکار سازنده بر رویشان؛ و نبودن از خاطر ضعف در ساختار، زیر بنا، سو استفاده از اسامی و عناوین و ماجرای کج رفتن همان خشت اول است؛ که نهتنها مخاطب را از رفتن به داخل خانه پشیمان میکند، بلکه او را تا آخر عمر به سوی کارتون خوابی تشویق خواهد کرد!
نکات مثبت:
استفاده از عناوین و برخی شخصیتهای بعضا دوست داشتنی – سرعت بالای گیم پلی – قابلیت تعویض قهرمانان در هر بخش
نکات منفی:
خراب کردن خاطرات ابر قهرمانان محبوب – وجود داستان فوق سطحی که عدم حضورش بهتر از بودنش است – گیم پلی خشک و کنترل بد شخصیتها – عاری بودن از کششی خاص برای ادامه – گرافیک ضعیف و محیط معجون وار – موسیقی و صداگذاری ضعیف و تکراری