اگر کمی از دنیای فناوری و لمس کردن عالم هستی! خارج شوید و به تاریخ ادبیات غنی این مرز و بوم دست دوستی دهید، موارد ارزشمند بیشماری را کشف خواهید کرد. تکههایی از هنر که وجود و زیر بنای هر ایرانی است؛ از شعرای شهیر و عالی رتبه تا مستندات تاریخی که همگی قطعات این پازل بیشمار را شکل میدهند. ساخت عناوینی با محوریت موضوعی تاریخ کار سادهای نیست و لازمه تحقیق و لمس ندیدهها است. ندیدههایی که باید با ترسیم صحیح در دل مخاطب جای گیرند. مدتی است که تیمهای سازنده داخلی عناوین تاریخی را در اولویت کار خود قرار داده اند که شاید کوچک و ساده به نظر آیند، اما در رنگ زدن بخشی از تاریخ موفق بوده اند هرچند که متاسفانه به سبب سهل انگاری این رنگها اغلب به چشم نمیآید؛ در ادامه گیم شات را همراهی کنید با نقد و بررسی بازی سلحشوران.
نقد و بررسی بازی سلحشوران
گردن کلفتان توخالی در یک قاب
اصولا قطعات یا عناوینی که در بخشهایی دیگر از هنر به اقتباس از محصول مادر متولد میشوند، اغلب مانند عنوان اصلی موفق و تاثیر گذار نیستند و دلیل این امر این است که یک اثر تحسین شده در بازه زمانی مختلف با زیر بنایی متفاوت، لزوما نباید رد پای موفق در مسیر نیاکانش را تعقیب کند. تیم «رویا باران» سازنده بازی راوی قصهای اساطیری از شخصیتهای کهن شاهنامه است. دوران قدرت در برابر منش پهلوانانه، حاکمیت نیروهای شر و ظهور غول پیکرهای سینه چاک! که هنوز هیچ، صدها سال دیگر هم در میان تفحص مابین کتب اصلی ملاقاتشان کنیم شیرین و قابل درک هستند اما در دنیای بازیها آن هم با این سطح از کیفیت و روایت، ظرف مدت چند ساعت از تولید انقضا قد علم خواهد کرد. داستان پیش پا افتاده بازی راجع به درگیری میان نیکی و بدی است که به چند کوری خوانی آبکی از طرف اساتید دو سمت و رسیدن به همان هدف همیشگی محدود میشود، منتظر اتفاق تازه نباشید. سلحشوران یک عنوان مبارزهای است و از داستان خاصی بهره نمیبرد اما میشد همین قصه جزیی از زاویهای دیگر و بهتر برخوردار باشد تا جای ایجاد قطب درون، موجب انگیزه در مخاطب شود. پیش درآمد بازی با یک میان پرده خوب آغاز میشود که تا حدی حوادث پیش رو را شرح میدهد اما طولی نمیکشد که باز با دمای زیر صفر دجه محشور شوید! شخصیتهای بازی قهرمانان و دشمنان نام آشنای مدفون در ورقهای تاریخ از جمله آرش کمانگیر ، کاوه آهنگر، اسفندیار و …. هستند که این ایده ردپاهایی کم رمق از جذابیت را دارا بود اما پس از انتشار به بی حالت ترین حد ممکن تبدیل گشت!
تو مردی!
اصلی ترین قسمت یک عنوان مبارزهای گیم پلی آن است که سلحشوران در این بخش هم ضعفهای زیادی در خود دارد. ابتدا موظفید از بین سه دسته دیوان، دلیران و پهلوانان یک شخصیت را انتخاب کرده و وارد میدان نبرد شوید؛ در یک نگاه شاید به نظر میان قهرمانان و قدرت هایشان تفاوت وجود داشته باشد اما پس از سپری کردن چند مرحله، این مسئله را درک خواهید کرد که شخصیتهای سلحشوران فقط از لحاظ جثه واژه تفاوت را یدک میکشند و از نظر توانایی و قابلیتهای مختلف، فرق خاصی با هم ندارند. هر شخصیت دارای ضربات سبک و سنگین میباشد و سپری دفاعی (که یا دست خالی است یا سلاح دکوری محبوس در مشت) برای دفاع از خود و بدل کردن ضربات دشمنان. فنون قهرمانان بسیار محدود است و در اسرع وقت دیدگان اشتها را نابود خواهد کرد؛ هر شخصیت دارای فهرستی از ارتقاها که شامل تجهیزات ظاهری مانند دستبند و … میشود است که عملا بی استفاده اند و جنبه تزئینی دارند. بخش دیگر مربوط به سلاحهای مختلف و جادو است که اسلحه در سلحشوران حکم وجود جسمی برای خالی نبودن عریضه را دارد و بود و نبودش تغییری در روند بلاتکلیف بازی ایجاد نخواهد کرد. یکی از بخشهای فهرست ارتقا شخصیتها، انتخاب جشن پیروزی است که یکه و تنها اسم جمعی اسطوره را منهدم کرده! هنگامی که برای نخستین بار بعد از پیروزی و شنیدن صدای تکراری و هیولا مانند راوی که با «برنده شدی» روح و روان برش میدهد! جشن پیروزی دیوی غول پیکر را ملاحضه میکنید که به پوچ و مضحک ترین حالت ممکن حرکت معروف در ویدیو آهنگ بی محتوای Gangnam Style از احمقی چون «سای» را با لذت وافر انجام میدهد، به عمق فاجعه جواب مثبت خواهید داد! گیم پلی سلحشوران در یک نگاه فقط نعرههای آبکی، تازه آن هم به ضعیف ترین شکل ممکن را از سبک مبارزهای در خود گنجانده است. تکراری بودن فنون، قهرمانان بادی! و خیلی ایرادات ریز و درشت دیگر موجب شده بازی در بخش گیم پلی نیز لنگ بزند، تا جایی که از خود بپرسید آیا با این همه لنگ زدن آیا اصلا پایی وجود دارد؟!
خاکستر
از قدیم درست گفتهاند که یک سیب کرم خورده انبار سیب را به تباهی خواهد کشاند. جریان سلحشوران کمی متفاوت است با این مثل به گونهای که اینجا چند سیب خراب دست به یکی کرده و تنها ایده و قسمت کمی مثبت بازی را از خود دانستهاند! گرافیک سلحشوران تا حدودی مطلوب است مدل سازی قابل قبول، طراحی زیبای شخصیتها با دست در بخش پیش مبارزه با ژستهای آشنا! و ظاهر برخی قهرمانان جایی برای امید و دیده شدن کورسو هایی از جذاب بودن باقی میگذارد اما افسوس که این بخش هم بی نقص نیست. گرافیک هنری بازی چشم نواز از آب درآمده و کار کردن و وقت گذاشتن تیم سازنده بر روی جزییات شخصیتها قابل تحسین است اما فیزیک خشک اندام و چهره و خوراندن تکرار مکررات محیطی در هر مرحله به مخاطب و قرار گرفتن در محیطی عریان بدون جزییات عوامل ضعفی هستند که دم به دم آن قندیل مذکور را پروار تر میکنند! درست است که به نوعی سازندگان خواستار خلق صحیح مناطق با توجه به اسناد یاد شده در شاهنامه بودهاند و بدین سبب ناحیهای برهوت مانند و بدون آب و علف را پدید آوردند، اما میشود کماکان با در نظر گرفتن حقایق و شل کردن سر کیسه خلاقیت و قریحه! محصولی خوش رنگ و لعاب تر را آفرید نه صرفا طبلی تو خالی.
دودکش
به هیچ عنوان قصد اهانت به تیم سازنده و بازیشان را ندارم اما عنوان بازی از سلحشوران به مشکل آفرینان بدل میشد بیشتر با حال و هوایش جور در میآمد! موسیقی و صداگذاری بازی جالب نیست. جز نعره های خام و اعصاب خرد کن شخصیتها، و موسیقی ضعیف بین مراحل چیز خاصی به گوش نمیرسد. راوی نقش خاصی ندارد جز تعریف کلیت داستان در میان پرده و تکرار پی در پی کلمهها و جملات بیهوده که تقلیدی بارز و ضعیف از صداگذاری فوق العاده و خاطره انگیز مجموعه «تکن» است اما این کجا و آن کجا!
صداگذاری روی تصاویر زیبای میان پرده نخست بازی قابل تحمل و نزدیک به خوب انجام شده است. راوی به اصطلاح داستان را برایتان تعریف میکند که چه پیش آمده و چه چیزی درحال وقوع میباشد. این صدا در میان پرده خوب است اما هنگامی که با صدایی تنظیم شده و خشک که به حس و حالی هیجانی نیز آغشته است! و موسیقی حماستی!! عاری از تنوع جملهی وزین برنده شدی را میشنوید، تنها کاری که انجام خواهید داد دور انداختن تلفن همراه خود، نصب بازی Half Life و پرستش «گوردون فریمن» است!
کال
در یک جمع بندی نهایی، عنوان سلحشوران بازی خوبی نیست و با چند ساعت بازی کردن کلی نقطهی ضعف و ایراد تقدیم مخاطب میکند. نام سبک مبارزهای را به دوش میکشد اما فقط بدلی ناقص و تقلیدی کور کورانه از این سبک است. ایده ای سرگرم کننده و مملو از نکات نوین را در بطن خود میبیند اما به هیچ عنوان پرداخت شده نیست؛ از گرافیک هنری قابل قبولی برخوردار است اما باز هم خوب پیاده سازی نگشته و در کل سلحشوران هیچ یک از نکاتی که انتظار میرفت دارا باشد را در خود ندارد. عنوانی که توانایی تبدیل شدن به یک اثر ناب با محوریت موضوعی تاریخ را داشت اما فقط در به سخره گرفتن فرزندان فردوسی و اثر عظیم او شاهنامه موفق عمل کرده است.
نکات مثبت:
وجود شخصیتهای دوست داشتنی و نام آشنا – طراحی زیبای تصاویر ثابت، گرافیک هنری مطلوب – وجود برخی فنون و ضربات جالب و میان پرده نخست در بخش پیش درآمد با صداگذاری مطلوب در همین بخش.
نکات منفی:
داستانی آبکی – شخصیت های نه چندان پر ابهت و محکم از لحاظ کمبود غیرت! گیم پلی سطحی و تاریخ مصرف گذشته – مدل سازی بی روح و گرافیک سه بعدی ظعیف – انمیشینهای خشک – دریافت صدای آزار دهنده گوینده از طریق لوله بخاری!