دیگر از دورانی که پیشرفت گرافیک بازیها همه را مات و مبهوت میکرد گذشته است و نمیتوان چندان انتظار داشت که یک بازی با گرافیک بسیار خوب بتواند فروش خوبی نیز تجربه کند. در ادامه خبر همراه گیمشات باشید.
رسیدن گرافیک بازیها به سطح مطلوبی بر روی دو زمینه تاثیر گذاشته است، دیگر کسی یک بازی را تنها برای گرافیک بسیار خوبش خریداری نمیکند. به همین خاطر اگر یک بازی مثل Crysis (بدون داشتن داستان و گیمپلی باکیفیت) امروزه عرضه شود، نباید انتظار فروش چندان بالایی از ان داشت. همچنین کنسولهای مختلف نیز کمتر به قدرت گرافیکی خودشان وابسته هستند، در غیر این صورت ایکسباکس وان ایکس اکنون باید پرفروشترین کنسول میبود.
از این این حرفها برداشت نکنید که قصد حمله به کنسول خاصی یا کم اهمیت جلوه دادن گرافیک بازیها یا عدم پیشرفت آن را داریم. مطمئنا در سالهای آینده نیز بازیهایی با گرافیک بهتر عرضه میشوند و این روند هیچگاه متوقف نخواهد شد. منظور ما این است که برای تعداد بسیار زیادی، گرافیک عناوین به سطح مطلوبی رسیده است. دیگر در نسل ششم قرار نداریم که مشخص بود که گرافیک عناوین بر روی پلیاستیشن ۲ میتوانست بسیار بهتر باشد. امروزه با وجود اینکه سختافزارها بسیار قویتر شدهاند، گرافیک بازی ها اما روند رشد کمتری دارد.
برای خیلیها کیفیت گرافیکی که دو کنسول پلیاستیشن ۴ پرو و ایکسباکس وان ایکس فراهم میکنند، بیشتر از حد نیاز است. خیلیها با ایکسباکس وان و پلیاستینش ۴ استاندارد نیز راضی هستند. حتی بازیها بر روی نینتندو سوئیچ نیز سطح مطلوبی دارند. میشود گفت که میلیونها نفر با گرافیک بازیهای موبایلی نیز راضی هستند، وگرنه تعداد این بازیها به این اندازه زیاد نمیبود.
اما منظور اصلی ما از بیان این صحبتها چیست؟ هدف ما این است که نگاهی به نحوه معرفی و بازاریابی کنسولهای نسل بعدی داشته باشیم. برای سالهای زیادی یک سختافزار جدید تنها با مفهوم این ویژگی که گرافیک بهتری فراهم میکند همراه بود. کنسول جنسیس ۱۶ بیتی قویتر از کنسول NES بود. پلیاستیشن و نینتندو ۶۴ قویتر از جنسیس و SNES بودند. دریمکست، ایکس باکس و پلیاستیشن ۲ نیز بر روی توان گرافیکی بازیها خودشان مانور میدانند. این روند ادامه داشت تا اینکه دو کنسول ایکسباکس وان و پلیاستیشن ۴ وارد بازار شدند، این دو کنسول توانستند محدودیتها سختافزاری نسلهای قبل را پشت سر خود قرار دهند.
از این رو است که نباید انتظار این را داشته باشیم که ایکسباکس اسکارلت و پلیاستیشن ۵ تنها بر روی گرافیک بهتر تمرکز داشته باشند. دیگر با کنسولها نسل ششم طرف نیستیم که رسیدن به سطح گرافیکی بسیار بالاتر نیاز باشد. مشکل کنسولهای نسل هفتم نیز این بود که تا سال ۲۰۱۲ به سر حد توان سختافزاری خود رسیده بودند. اما کنسولهای نسل هشتم پتانسیل این را دارند که تا چند سال دیگر به فعالیت خود ادامه دهند. درست است که پلیاستیشن ۵ اجازه میدهد شما عنوانی مثل خدای جنگ را با گرافیک بسیار بیشتری بازی کنید، ولی این موضوع کافی نخواهد بود. درست است که این عنوان بر روی پلیاستیشن ۵ بافتهای بسیار زیباتری خواهد داشت، ولی کمتر کسی حاضر خواهد بود به این دلیل کنسول خود (با سطح گرافیکی قابل قبول) را عوض کند.
میشود گفت که از میانهها نسل هشتم بود که خیلیها به این باور رسیدند که کنسولهای نسل بعد باید بر روی جنبههای بیشتری از گرافیک تمرکز داشته باشند. یکی از مهمترین جنبه رقابت، میتواند به بازار عناوین انحصاری و محتوا مربوط باشد که سونی با استفاده از آن توانست به موفقیتهای زیادی دست پیدا کند. از طرف دیگر نینتندو نیز با استفاده از همین استراتژی توانست نینتندو سوئیچ را به عنوان کنسولی معرفی کند که همه جا و همه وقت در دسترس است.
به نحوهای که مایکروسافت و سونی کنسول نسل بعد خود را معرفی کردند نگاه کنید. هر دو شرکت اشارههای کوتاه به سخت افزار هدف خود داشتند، اما بیشترین ترمکز بر روی هارد SSD کنسولها بود. هارد SSD اجازه لود بسیار سریع بازیها را میدهد و باعث میشود فشار کمتری به کارت گرافیک و پردازنده کنسول وارد شود. اینگونه کارت گرافیک و پردازنده قدرت بیشتری خواهند داشت که میتوانند آن را صرف هوش مصنوعی دشمنان و موارد دیگری کنند. هدف اصلی در حال حاضر ساخت بازیهای زیباتر با گرافیک بالاتر نیست، بلکه توسعه بازیها بهتر است.
البته همچنان رسیدن به سطح گرافیکی بالاتر جز اهداف اصلی سونی و مایکروسافت قرار دارد. مطمئنا بعد از اینکه جزئیات کامل سختافزار کنسولها مشخص شدند توجه بیشتری نیز به توان گرافیکی آنها میشود. پس انتظار نداشته باشید که در آینده نزدیک بحث و جدال بر روی گرافیک بهتر بازیها بین طرفداران تمام شود. اما دیگر وقت آن رسیده است که تمرکز بر روی موضوعات مهمتری گذاشته شود. شاید در زمان پلیاستیشن ۲، گرافیک بهتر عامل اصلی خرید بود، اما اوضاع برای ایکسباکس اسکارلت و پلیاستیشن ۵ از این قرار نخواهد بود.