در این مقاله نگاهی داریم به کارگردان آمریکایی، «مت ریوز» (Matt Reeves)، و چالش پیش روی او: ساخت سری فیلمهای تازه درباره شوالیه تاریکی.
پس از وققههای متعدد به نظر میرسد بالاخره بتمنی که مت ریوز به دنبال آن است شکل خود را پیدا کرده و خبرها حاکی از آن است که به زودی فیلمبرداری در انگلستان شروع خواهد شد و این فیلم در سال ۲۰۲۱ اکران خواهد شد. اما چرا برادران وارنر از بین تمام کارگردانانی میتوانستند انتخاب کنند به کسی مثل مت ریوز برای ادامهی زندگی سینمایی همچین شخصیت افسانهای اعتماد کردهاند؟
تنها سه کارگردان موفق شدهاند بیش از یک بار فیلمی با محوریت شخصیت بتمن را کارگردانی کنند: «تیم برتون» (Tim Burton)، «جوئل شوماخر» (Joel Schumacher) و «کریستوفر نولان» (Christopher Nolan). حال میراث خانوادگی وین بر شانههای ریوز قرار گرفته است. بدون شک این چهار کارگردان بسیار متفاوت هستند اما در دیانای کارهایشان عناصری وجود دارد که هر چهار نفر را تبدیل به کارگردانانی مستعد برای ساخت فیلمی با محوریت شخصیت بتمن میکند. (بله، حتی شوماخر با وجود ساخت فیلمی مثل بتمن و رابین.)
برتون، شوماخر و نولان هر سه آرتیستهای نسبتا تازه نفسی بودند که علاوه بر داشتن سبک سینمایی متمایز در به تصویر کشیدن مسائل به صورت خوفناک دست داشتند. برتون قبل از کارگردانی اولین فیلم «بتمن» (Batman) با فیلم «بیتل جوس» (Beetlejuice) سبک سینمایی منحصر به فرد خود را به نمایش گذاشته بود؛ مخلوطی از عناصر کلاسیک سینمای وحشت، شخصیت گوشهگیر با خواستههای متفاوت نسبت به سایر افراد و طنزی غیرمعمول و سیاه. این ترکیب تیم برتونی برای ساختن فیلم بتمن که دارای شخصیتهایی منفی جاهطلب – مثل جوکر با بازی «جک نیکلسون» (Jack Nicholson) – که هر کدام از دیگری عجیبترند کاملا مناسب است. در دنباله این فیلم، یعنی «بازگشت بتمن» (Batman Returns) برتون دو شخصیت منفی دیگر یعنی زن گربهای و پنگوئن را وارد دنیای سینمایی بتمن کرد. شوماخر پس از او در دو فیلمی که ساخت پنج شخصیت منفی دیگر را به تصویر کشید، البته به نحوه خودش. سبک آشفته، آتشین و دیوانهوار شوماخر سبب شد او در دنیای کارگردانی موزیک ویدیوها موفق عمل کند و فیلمهای سینمایی مثل «مرگبازان» (Flatliners) و «پسران گمشده» (The Lost Boys) هنر او در استفاده از معماری شهر و عناصر گوتیک را به تصویر کشید. همه اینها سبب شد شوماخر گاتهامی نئونی را به تصویر بکشد که هنوز شبیه به سبک برتون بود، اما برتونی پیش فعال. اما افسار فیلم در بتمن و رابین از دست شوماخر در رفت و فیلم به ناکجا آبادی مضحک کشیده شد. اما تجربهای که شوماخر در طراحی صحنه و لباس داشت سبب شد وی طراحی بصری جالب توجهی را ارائه دهد و دنیای گاتهام را با صحنههای عظیم، گجتها و اتومبیلها گستردهتر کند.
پس از این دو کارگردان نولان سر کار آمد. او با فیلمی مثل «یادگاری» (Memento) روش درک داستانی ذهن ما را وارونه کرد و با فیلم «بیخوابی» (Insomnia) دو ستاره بزرگ سینما – رابین ویلیامز و آل پاچینو – را در کنار هم قرار داد و آنها را مطیع خود کرد. اما این فیلم «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) بود که حقیقت، استعداد و اندازه بلندپروازی این کارگردان بریتانیایی را به ما نشان داد. نولان به طور کلی مسیر ژانر فیلمهای ابرقهرمانی را با پایین آوردن عناصر خیال و کاشتن هسته این داستان در رئالیسم (واقعگرایی) تغییر داد. او به داستان عناصر انسانی و قابل درکی را تزریق کرد و شخصیت بتمن را وارد دنیای گوتیک و کابوس مانند خود کرد. همین مسئله رئالیسم به تاریکی موجود در فیلمهای نولان وسعت بسیار گستردهای داد، تاریکیای که دنیای فانتزی برتون تاب آن را نداشت. بروس وین نولان از عناصر نمایشی مشابه با بروس وین برتون برخوردار بود و به میزان خیلی کمتر بروس وین فیلمهای شوماخر و تمام بروس وینها/بتمنهای سینمایی (شامل نسخهی اسنایدر و حتی جاس ویدون) در یک ویژگی مشترکاند: گذشتهای تاریک و زاده شدن از انتقام.
هر سه این کارگردانان به علاوه مت ریوز این عناصر خوفناک را نه تنها در فیلمهای بتمن خود بلکه در سایر فیلمهایشان بست دادند. مت ریوز یک کاگردان کارکشته در دنیای تلویزیون و یار همیشگی «جی جی آبرامز» (J.J. Abrams) است. دومین فیلم بلند او کلاورفیلد (Cloverfield) – فیلمی در ژانر تصاویر پیدا شده، هیولایی و علمی تخیلی- جرقهای درخشان در ساخت زنجیرهای از فیلمهای تازه بود در حالی ریوز همزمان سراغ بازسازی فیلمهای افسانهای دیگر و ایجاد شور و هیجان در آنها بود: «طلوع سیاره میمونها» (Dawn of the Planet of the Apes) و «جنگ برای سیاره میمونها» (War for the Planet of the Apes). همگی این فیلمها دارای سبک سینمایی متمایز، تسلط در طراحی بصری و درامای انسانی قوی و سنجیده هستند تا این فیلمها را از فیلمهایی «میمونی» به حماسههایی قابل درک تبدیل کند.
کارگردانی سری فیلمهای تازه درباره شوالیه تاریکی میتواند زمینه را برای ریوز فراهم آورد تا ذوق هنری خود را در تک تک امور در حد اعلا به تصویر بکشد، مثل کارگردانان پیش از خود. این بهترین فرصت برای او است تا مهارتهایش در ایجاد تعادل بین تاریکی و روشنایی، حقیقت و تخیل و نمایش قدرت یک نماد در کنار داستانی خوفناک از انتقام را به دنیا نشان دهد.
شما چه فکر میکنید؟ آیا مت ریوز میتواند تواناییهایش را به نحو احسنت در ساخت فیلم بتمن به نمایش بگذارد؟
2 دیدگاه
مهدی
اینکه میتونه موفق بشه یا نه رو الان نمیشه گفت و باید بعد فیلم راجبش صحبت کرد . نولان رو هم قبل ساخت اولین قسمت بتمن خیلی ها میگفتند جوونه و نمیتونه از پسش بر بیاد ولی اومد . امیدوارم مت ریوز هم از پسش بر بیاد اما خیلی بتمن رو تخیلی نکنه مثل بتمن اسنایدر و بتمن انسانی باشه مثل بتمن نولان
مهدی
اینم بگم فیلم های نولان خیلی خوفناک نبودن بر خلاف حرف مقاله اما موفق