تماشا انیمه می‌تواند یکی از لذت بخش‌ترین کارها برای طرفداران این مدیوم ژاپنی باشد و اکنون معرفی یک اثر بسیار زیبا به نام انیمه Anohana برای شما اماده کرده‌ایم. با گیم‌شات در یادداشتی بر انیمه Anohana همراه باشید.
همه ما وقتی که در دوران کودکی خود به سر می‌بریم دوست داریم که هر چه سریع‌تر بزرگ شویم و وارد جهانی شویم که دنیای آدم بزرگ‌ها نام دارد. مطمئن هیچ کودکی نمی‌داند که در چه دوران خوبی به سر می‌برد، زمانی که تمامی دوستی‌ها معصومانه و بدون انگیزه‌های قبلی است. انیمه Anohana نیز دقیقا درباره همین موضوع است. گروه کوچکی از نوجوانان در گذشته و در دوران خردسالی خود دوستان خوبی بوده‌اند اما بعد از یک حادثه مرگبار از هم جدا می‌شوند و حالا که پس از چند سال دوباره با هم روبرو می‌شوند همه چیز درباره آن‌ها تغییر کرده است.
در ظاهر داستان انیمه Anohana درباره دختری به نام «منما» (Menma) است که در کودکی جان خود را بر اثر یک حادثه از دست می‌دهد و حالا پس از گذشت پنج سال روح او به سراغ دوست قدیمی خود«جینتان» (Jintan) آمده است. اما مسئله این جا است که هیچ‌کدام از این دو نفر نمی‌دانند که چرا این اتفاق افتاده است و چگونه می‌توانند روح منما را به رستگاری برسانند. خیلی زود هر دو آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که شاید منما در این دنیا کار ناتمامی داشته است و با اتمام آن شاید روح او بتواند به بهشت برگردد؛ اما مسئله این جا است که هیچ‌کدام نمی‌دانند که این کار نصفه و نیمه مانده دقیقا چه چیزی است.
در ظاهر شاید این‌گونه به نظر برسد که تمام داستان انیمه Anohana درباره حل کردن مشکلات منما است اما بعد از گذشت مدت کوتاهی پای دوستان قدیمی این دو نفر نیز به این قضیه باز می‌شود و حالا پس از گذشت پنج سال زخم‌ها و کینه‌های قدیمی زیادی قرار است دوباره سرباز کنند و آرامش را از زندگی این گروه بگیرند؛ به تمام این مشکلات این مسئله را هم اضافه کنید که تنها جینتان قادر به دیدن روح منما است و به همین دلیل ارتباط پیدا کردن با دوستان قدیمی خود سخت‌تر از هر زمان دیگری می‌شود.
حضور ناگهانی روح منما چه دلیلی دارد؟ و این مهمان ناخوانده چگونه قرار است زندگی این دوستان قدیمی را تغییر دهد
پس در واقع می‌توان گفت که داستان انیمه بیشتر درباره تاثیری است که مرگ منما بر روی این افراد داشته است، درست است که از مرگ او پنج سال می‌گذرد ولی هنوز هم زندگی تمام این افراد حول محور مرگ او و این‌که چگونه با آن کنار آمدند می‌گذرد. بعد از این‌که او از دنیا رفت جینتان روز به روز گوشه‌گیرتر شد به طوری که بعد از گذشت پنج سال دیگر به مدرسه نمی‌رود، «پوپو» (Poppo) ترک تحصیل کرد و به دنبال پیدا کردن یک ماجراجویی تازه به دور دنیا سفر می‌کند، «آنارو» (Anaru) کورکورانه دوستان خود را دنبال می‌کند و فقط سعی می‌کند تا روزها را به نوعی شب کند، «سورکو» (Tsuruko) نیز در نهایت تمام زندگی خود را صرف دنبال کردن «یوکیاتسو» (Yukiatsu) می‌کند. در نهایت شاید تنها فردی که به ظاهر عادی باقی مانده باشد یوکیاتسو باشد، در واقعیت اما او بیشتر از هر کس دیگری از این اتفاق آسیب دید و بیش از هر کس دیگری به خاطر مرگ منما سردرگم شده است.
درست است که پس از گذشت پنج سال هر کدام از این دوستان قدیمی راه جدای خود را رفته‌اند ولی ظاهر شدن ناگهانی روح او باعث می‌شود که خواسته یا ناخواسته این افراد دوباره در کنار یک‌دیگر جمع شوند و پرده از رازهایی بردارند که احساسات آن‌ها را به بدترین شکل درهم خواهد شکست، و همین زمینه داستانی است که باعث شده انیمه Anohana تبدیل به یکی از بهترین انیمه‌های درام موجود بشود.
به ترتیب از چپ به راست:
جینتان، پوپو، آنارو، منما، یوکیاتسو، سوروکو
حلقه دوستانه‌ای که خیلی زود از هم خواهد پاشید
اما منما والدینی نیز داشته است و این فقط حلقه دوستان او نیستند که به خاطر مرگ او آسیب دیده‌اند. مادر منما تبدیل به فردی منزوی شده است که هیچ‌وقت با مرگ دختر خردسال خود کنار نیامد و به از دوستان منما به این دلیل که می‌توانند بزرگ شوند و به زندگی خود ادامه دهند تنفر دارد؛ نقطه مقابل او همسرش است که تمام تلاش خود را می‌کند تا برای همیشه منما را فراموش کند و هر کاری می‌کند تا دختر متوفی خود را به یاد نیاورد. در این میان اما کسی که بیشترین آسیب را دیده است برادر منما است، پسری که هنگام مرگ او سن خیلی کمی داشته است و حتی خواهر خود را به یاد نمیاورد ولی به خاطر شخصی که هیچ‌گاه در زندگی او حضور نداشته است باید در خانه‌ای افسرده به زندگی خود ادامه بدهد.
شاید منما هیچ‌گاه در زندگی برادرش حضور نداشت ولی مرگ او همه چیز را برای برادرش تغییر داد
مطمئنا با خواندن این موارد متوجه شده‌اید که انیمه Anohana داستان شادی ندارد. بلکه بیشتر نگاه جدی است به مسئله مرگ یک کودک در دوران کودکی و این‌که چگونه این اتفاق زندگی نزدیکان و دوستان او را برای همیشه مختل کرده است. اما تمام لحظات داستان پر از اتفاقات غم‌انگیز نیست و در نهایت نمی‌توان گفت که ما با یک داستان غمگین روبرو هستیم. درست است که داستان درباره افسردگی بعد از مرگ یک دوست عزیز و تبعاتی است که این حادثه دارد اما در نهایت این انیمه روایت داستانی از عاشق شدن، رها کردن و رد شدن و انجام دادن کار درست به خاطر دلیل درست است.
در نهایت باید بگویم که انیمه Anohana مطمئنا یکی از غمگین‌ترین کارهایی است که تا به امروز تماشا کرده‌ام. مرگ یک مسئله جهانی است و هر کسی می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند، مطمئن باشید که با تماشای این انیمه و پایان‌بندی زیبایی که دارد تا مدت‌ها میل به دیدن انیمه دیگری نخواهید داشت.
