چندی پیش فیلم Polar از شبکه Netflix پخش شد و باری دیگر هنرنمایی بازیگر محبوب، یعنی «مدز میکلسون» (Mads Mikkelsen) طرفدارانش را هیجانزده کرده است.
داستان فیلم Polar از این قرار است که قاتلی درجه یک و حرفهای به نام «دانکن ویزلا» (Duncan Vizla) که با نام «امپراطور سیاه» (Black Kaisar) با بازی «مدز میکلسن» شناخته شده است، تنها دو هفته با تولد ۵۰ سالگیش (که درواقع روز دقیق بازنشستگی وی نیز خواهد بود) فاصله دارد. وی حالا ماموریت حفاظت از خود را عهدهدار میشود. چراکه شرکتی که دانکن برای آن کار میکند، به بازنشستگان خود که در سن ۵۰ سالگی بازنشسته میشوند مبلغ زیادی (چیزی معادل ۸ میلیون دلار) پرداخت میکند، اما این شرکت ترجیح میدهد کارکنان خود را قبل از بازنشستگی بهطور کامل از بین ببرد تا مبلغ قراردادی را پرداخت نکند.
داستان از جایی آغاز میشود که چهار قاتل جوان دیگر که در همین شرکت مشغول به کار هستند، ماموریت کشتن دانکن ویزلا را برعهده میگیرند. دانکن که بطور وحشتناکی درگیر خاطرات تلخ گذشته خود بوده و بطور دائم از یادآوردن آنها رنج میکشد، در کلبهی کوچکی در مونتنا مخفی شده و دوستی جدید، با بازی «ونسا هاجنز» (Vanessa Hudgens) در نقش «کمیل» پیدا میکند که شاید در راه پیدا کردن آرامش به وی کمک کند.
صحنههایی که میکلسن و هاجنز با هم در آن حضور دارند، آرامش خاصی را به بیننده منتقل میکند، چراکه فیلم بهطور همزمان در حال نشاندادن دو دنیای متفاوت است. اولین دنیا، زندگی قاتلهای رنگارنگ را نشان میدهد که با لذت هرچه تمام در حال کشتن افراد مختلف هستند و دومین دنیا، سعی در نشان دادن آرامش قبل از طوفان را دارد. اما هدف اصلی فیلم به طور کلی نشاندادن یکنواختی زندگی دانکن ویزلا بوده و این موضوع که وی هرروز بیشتر از دیروز از خاطرات تلخ گذشتهاش رنج میبرد و البته این مسئله که دختر جوانی همچون فرشتهای خجالتی، در زندگی وی پامیگذارد تا امید را دوباره به زندگی دانکن ببخشد اصلا جای تعجبی ندارد.
رفته رفته کمیل آنقدر به دانکن اعتماد میکند تا درمورد زندگی تلخی که در گذشته داشته و مورد اذیت و آزار قرار گرفته بوده با او صحبت کند و به وی میفهماند که سالیان سال در انتظار گرفتن انتقام به سر برده است. در این بین، گروهی از قاتلان که به دنبال دانکن بودند به تمام شهرهایی که دانکن قبلا در آنجا سکونت داشته سفر میکنند و تمام افرادی که از وجود وی خبر ندارد و با آنها همکاری نمیکنند را میکشند تا به آخرین مقصد یعنی مونتنا میرسند.
اگر بطور صادقانه به موضوع فیلم نگاه کنیم، درخواهیم یافت که داستان فیلم Polar بطور عجیبی به گوشمان آشنا میآید، چرا که Polar اولین فیلمی نیست که قاتلی بازنشسته را که مورد خیانت همکارانش قرار گرفته است نشان میدهد و این موضوع که شخصیت اصلی داستان بسیار قوی و با استعداد بوده و تقریبا فناناپذیر است کمی کلیشهایست. تعداد شخصیتهای زیادی که در طول فیلم معرفی میشوند و اندکی بعد کشته میشوند کمی آزاردهنده بوده و همین موضوع نشانگر عدم تلاش بازیگران حین بازی در محیط مخوف فیلم Polar است.
مدز میکلسن بدون شک یک بازیگر با استعداد و فوقالعاده است اما هرکسی در حین تماشای فیلم Polar متوجهی حالت گرفته و ناراحت مدز میکلسن که گویی انگار حوصلهاش از نقشآفرینی در این فیلم سر رفته است، میشود و بدون شک میتوان گفت که این حالت ربطی به خود شخصیت دانکن ندارد. انگار بازی در این نقش که توسط شبکه نتفلیکس پشتیبانی شدهاست، برای وی در واقع الهام بخشیدن به بقیه شبکهها و تقاضا برای سرپرستی فصل چهارم سریال Hannibal است که طرفداران مدر میکلسن بیصبرانه در انتظار آن هستند. بدون شک با نگاه به کارنامهی کاری مدز میکلسن و نگاهی کوتاه به سریال محبوب Hannibal درمیابیم که بازی در این نقش برای مدز، کاری پیشوپا افتاده و سبک و حتی کمی بیکلاس بوده است و فقط میتوان امید داشت که درآمد حاصل شده از فیلم Polar برای مدز میکلسن خوشآیند بوده باشد.
از نقاط ضعف فیلم Polar که خارج شویم، بدون شک تصویرسازی فیلم کم نظیر بوده و ظاهرا دارای پالت رنگی خاصی بود که حتی طبیعت را نیز بصورت مدرنتری نشان میداد و این نکته یکی از مواردیست که فیلم Polar را از بقیه فیلمهای اکشن جدا میسازد. Polar که درواقع برگرفته از سری مجموعه کامیک آن است حال و هوای متفاوتتری نسبت به کامیک خود دارد. چرا که در دنیای کامیک بیشتر به تصویرپردازی پرداخته شده و از نظر مکالمات، سکوت بیشتری وجود دارد و دیالوگها در فیلم قطعا بیشتر ار کامیک آن است. صحنههای مختلفی در فیلم وجود دارد که بدون شک تماشاچیان را هیجانزده خواهد کرد اما بطور کل داستان فیلم جز صحنههای خشن و دادن درس عبرت به شخصیت منفور فیلم، چیز زیادی برای بازگو کردن ندارد. جدا از نگاه تعصبانه و سختگیرانه، فیلم Polar قطعا ارزش یکبار تماشا را خواهد داشت بخصوص اگر یکی از طرفداران مدز میکلسن باشید.
پایان فیلم Polar طوریست که بیننده را برای تماشای قسمتی دیگر آماده میکند، بنابراین ساخت قسمتی دیگر با داستانی متفاوت جای تعجبی نخواهد داشت. حتی «جوناس اکرلوند» (Jonas Akerlund) کارگردان این مجموعه نیز در مصاحبهای در رابطه با احتمال ادامهی فیلم بصورت لایو اکشن اطلاع داد. وی همچنین گفت:
داستان فیلم Polar قرار بود در واقع از اولین کتاب (کامیک) آن باشد، اما ما تعدادی از شخصیتهای دیگر ادامهی کتابها را نیز انتخاب کردیم و مقداری از داستان را تغییر دادیم و از آنها جهت بهبود فیلم استفاده کردیم. حالا پنج کتاب دیگر نیز وجود دارد و تعداد داستانها خیلی بیشتر از چیزیست که بقیه فکر میکنند، بنابراین با وجود این شخصیتهای هیجانانگیز و تنوع داستانی، چرا فیلم را ادامه ندهیم؟
نظر شما در رابطه با فیلم Polar چیست؟