در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به ده انیمه برتر سال ۲۰۱۸ که توانستند فراتر از یک اثر معمولی ظاهر شوند و تا مدتها در یاد مخاطبین بمانند.
سال ۲۰۱۸ را میتوان یکی از بهترین سالها برای ادامه پیدا کردن انیمههای معروف دانست، از فصل سوم انیمه Attack on Titan گرفته که کمی طرفداران را ناامید کرد، فصل جدید انیمه Tokyo Ghoul که نشان داد سازندگان تا رسیدن به آن نقطه اوج فصل اول راه زیادی دارند و در نهایت فصل سوم انیمه My Hero Academia که به همه نشان داد چگونه باید یک دنباله خوب ساخت. همچنین امسال شاهد حضور پررنگ شبکه Netflix نیز بودیم که با دو انیمه Violet Evergarden و Devilman crybaby توانست قدم بزرگی در بازاری بردارد که در گذشته فقط مختص به ژاپن بوده.
صادقانه بگویم، از اکثریت انیمههای رمنس و عاشقانه خوشم نمیآید. کمتر پیش میآید که به مانند انیمههای Golden Time و یا Clannad شاهد آثاری احساسی و واقعگرایانه باشیم. یکی از معروفترین سناریوهایی که در انیمههای عاشقانه وجود دارد عشق میان دو فرد با تفاوت سنی زیاد است. انیمه Love is Like After the Rain نیز از همین سناریو معروف استفاده میکند و شاید در ظاهر یکی دیگر از انیمههای عاشقانه باشد که حتی ارزش دیدن هم ندارد ولی زیر این داستان سطحی یک الماس پنهان شده است. تاچیبانا دختر دبیرستانی است که رویای دونده شدن را در سر و استعداد زیادی نیز در این کار دارد ولی به دلیل آسیب شدیدی به که با پای خود وارد میکند مجبور میشود که این رویا را کنار بگذارد. او حالا برای گذراندن وقت خود و پرت کردن حواس خود از ورزش موردعلاقه خود به طور نیمه وقت در یک رستوران کار میکند و در آن جا است که عاشق مدیر میانسال رستوران میشود. با ادامه پیدا کردن داستان بیشتر و بیشتر عمیق میشود و شخصیتهایی را نشان میدهد که هر کدام به بهانههای مختلف رویاهای خود را کنار گذاشتهاند و حالا در جست و جوی رستگاری هستند. اگر به دنبال یک انیمه عاشقانه متفاوت هستید مطمئنا باشید که انیمه Love is Like After the Rain همان چیزی است که دنبالش هستید.
برخلاف کمیکهای غربی ابرقهرمانها آنچنان محبوبیتی در مانگاها و انیمههای سرزمین آفتاب ندارند و آثار قوی زیادی در این ژانر پیدا نخواهید کرد. البته همه این موارد قبل از شروع مانگای My Hero Academia بود، اثری که نشان داد ژآپنیها هم توانایی ساخت داستانهای پیچیده در این ژانر را دارند. انیمه داستان جهانی را روایت میکند که در آن هشتاد درصد مردم حداقل یک قابلیت غیرطبیعی دارند و افراد غیرعادی اشخاصی هستند که هیچ قدرتی ندارند! در این جهان قهرمان بودن یک شغل دولتی حساب میشود و کنترل میزان جنایت کار آسانی نیست. شخصیت اصلی پسری به نام میدوریا است که رویای تبدیل شدن به قهرمان شماره یک جهان را در سر دارد. از همان فصل اول انیمه My Hero Academia واضح بود که شاهد یک اثر اکشن توخالی نیستیم و با داستانی پیچیده طرف هستیم. روایت داستان در فصل سوم به اوج خود میرسد و صحنات اکشن نسبت به هر فصل دیگری پر زرق و برقتر هستند، همچنین شخصیتپردازی نیز وارد سطح جدیدی میشود و خیلی از شخصیتهای حاشیهای انیمه به توجهی که لایقش هستند میرسند. فصل سوم انیمه My Hero Academia Season نمونه بارزی از یک ادامه داستانی خوب است و مطمئنا برای سازندگان انیمه Tokyo Ghoul نیز کلاس درس خوبی است.
سال پیش بود که فصل دوم انیمه Attack on Titan پس از سه سال عرضه شد و باعث ناامیدی شدید مخاطبین شد. طرفداران پس از سه سال انتظار با یک انیمه دوازده قسمتی روبه رو بودند که جزئیات مهمی از مانگا را فاش نمیکرد و فقط تئوریهایی را تایید میکرد که دیگر همه میدانستند حقیقت دارد. اما سال بعد و با انتشار فصل سوم سازندگان توانستند دوباره دل هواداران را به دست بیاورند، طی دوازده قسمت انیمه به معنی واقعی شما را بمباران اطلاعاتی میکند و جزئیاتی را آشکار میکند که باعث میشود مغز شما سوت بکشد. البته خوشحالی طرفداران انیمه Attack on Titan مدت زیادی طول نکشید زیرا شاهد بودیم که دوازده قسمت بعدی و یا همان نیمه دوم با وقفه یک ساله عرضه خواهد شد و طرفداران باید دوباره برای دنبال کردن داستان منتظر باشند. البته با توجه به اثر موفقی که در فصل سوم مشاهده کردیم میتوان مطمئن بود که نیمه دوم این فصل نیز به خوبی نیمه اول ادامه پیدا خواهد کرد.
مانگای اصلی Devilman Crybaby اولین بار در سال ۱۹۷۰ منتشر شد و از همان زمان اقتباسهای زیادی دریافت کرده است، همچنین این اثر منبع الهام اصلی سری مانگای Berserk نیز بوده است. امسال شاهد بودیم که پس از سی سال این انیمه اقتباس جدیدی دریافت کرد که Devilman Crybaby نام دارد، چنین فاصله زمانی بین ساخت انیمه و مانگا البته چیز عجیبی نیست در مورد مانگای Parasite نیز شاهد بودیم که انیمه بیست سال بعد پس از اتمام مانگا شروع شد. اما این انیمه که وظیفه انتشار آن با شبکه نتفلیکس بوده است یک کار حیاتی را به درستی انجام داده است، مدرنسازی انیمه و وفادار ماندن به ریشههای مانگا مهمترین کاری بود که باید انجام میشد تا مخاطبین بتوانند با این اثر قدیمی ارتباط برقرار کنند؛ کاری که Parasite آن را انجام نداد و ایجاد حس همذاتپنداری با شخصیتها را به شدت سخت کرد. انیمه Devilman Crybaby زندگی پسری را روایت میکند که به وجود شیاطین پی میبرد و متوجه میشود که دوست صمیمی دوران کودکیش نیز مدت زیادی است که از قدرت این موجودات بهره میبرد. یکی از کارهای قابل تحسینی که این انیمه انجام میدهد روایت یک داستان کاملا شخصی و احساسی در بحبوحه آخرالزمان و صحنات اکشن است. انیمه همچنین طراحی گرافیکی زیبایی شبیه به آثار سورئال دارد و خشونت در مبارزات میان شیاطین را به بهترین شکلی که میشود به تصویر میکشد. اگر یک انیمه اکشن متفاوت با داستانی عمیق و متفاوت میخواهید مطمئن باشید که انیمه Devilman Crybaby همان چیزی است که به دنبالش میگشتید.
دومین انیمهای که با حمایت شبکه نتفلیکس در سال ۲۰۱۸ منتشر شد Violet Evergarden بود. داستان درباره دختری است به همین نام است که از کودکی در میدان جنگ و زیر نظر یک فرمانده بزرگ شده است، با پایان یافتن جنگ و مرگ فرمانده شخصیت اصلی باید جایگاه جدیدی در جامعه برای خود پیدا کند و همچنین به خاطر شغلی که پیدا کرده است با احساسات انسانی مواجه شود که در میدان جنگ وجود نداشتند. انیمه روایت روزهای تنهایی وایولت هست که روز به روز در زمینههای مختلف رشد میکند و خیلی زود باید با این واقعیت که دیگر فرمانده زنده نیست کنار بیاید؛ داستان شاید گاهی اوقات کمی کلیشهای شود ولی این لحظات کاملا نادر هستند و داستان خلی سریع جذابیت خود را به دست میآورد. از طراحی انیمه Violet Evergarden و شخصیتهای آن نیز نمیتوان به همین آسانی گذشت، خیلی از قابهای انیمه بیشتر از این که متعلق به یک اثر پویانمایی باشند شما را به یاد یک تابلوی نقاشی میاندازند. انیمه Violet Evergarden شاید یکی از آثاری باشد که تا مدتها اثری مشابه آن خلق نشود و به شما اطمینان میدهم که تماشای آن ارزش وقتی را که میگذارید دارد.
انیمه Megalo Box درباره ورزشی به همین نام است، نوعی خاص از ورزش بوکس که شرکتکنندگان علاوه بر استفاده از دستهای خود، عضلات و بدنشان را به وسیله امکانات و تکنولوژیهای مختلف تقویت کردهاند تا به سرعت و قدرت بیشتری دست پیدا کنند. داستان انیمه درباره بوکسوری آماتور به نام جو است که قصد دارد قهرمان دنیا در این ورزش را به چالش بکشد به همین دلیل وارد مسابقات جهانی میشود و برای رسیدن به قله مبارزه میکند. انیمه به مناسبت پنجاه سالگی مانگای Ashita no Joe عرضه شده است، یک سری مانگای معروف ژاپنی که درباره ورزش بوکس است. از داستان انیمه Megalo Box که بگذریم به طراحی گرافیکی خاص آن میرسیم؛ در میان موج انیمههای گرافیکی طراحی این انیمه به مانند آثار قدیمی و مانند Cowboy Bepop درست شده است. اگر به جهانهای سایبرپانک، ورزش بوکس و یا طراحیهای دهه نود صنعت انیمه علاقه دارید مطمئن باشید که انیمه Megalo Box برای شما ساخته شده است.
انیمه Banana Fish نیز یکی دیگر آثار این لیست است که بعد مدت زمان طولانی یک اقتباس انیمهای دریافت کرده است. داستان درباره پسری هفده ساله به نام اَش است که توسط یکی از رئیسان مافیای نیویورک بزرگ شده است و حالا گروه خود را اداره میکند. پس از اینکه یک مرد در حال مرگ به او مواد مخدری به نام Banana Fish میدهد او مستعد میشود که راز این ماده را کشف کند؛ زیرا برادرش نیز پس از بازگشت از جنگ عراق فقط این کلمه را تکرار میکند. در این راه اش با یک خبرنگار ژاپنی نیز همراه میشود، فردی که به دنبال بررسی گروههای گنگستر فعال در آمریکا است. در حالی که انیمه کاملا به داستان مانگا وفادار مانده است خط زمانی آن را تغییر داده است و به جای استفاده از اتفاقات پس از جنگ ویتنام، انیمه Banana Fish تقریبا در زمان حال جریان دارد. اکشن انیمه نفسگیر است، خط داستانی هیجانانگیز است و روایت آن هیچگاه جذابیت خود را از دست نمیدهد. انیمه Banana Fish مطمئنا یکی از بهترینهای تابستان امسال و یکی از برترینهای سال ۲۰۱۸ است.
انیمه A Place Further Than Universe یک اثر اورجینال است از شرکتی که ساخت انیمههای درجه یکی مانند One Punch Man و Hunter x Hunter را بر عهده داشته است. داستان درباره چهار دختر دبیرستانی است که در سال آخر خود هستند و خیلی زود و با پایان دبیرستان جوانی آنها به پایان میرسند. یکی از آنها سه سال پیش مادر خود را طی سفری که به قطب جنوب داشته است از دست داده و حالا با دریافت مبلغ قابل توجهی قصد دارد که به آن جا برگردد به این امید که مادرش هنوز زنده است. سه دوست دیگر او نیز هر کدام بنا به دلایل خود با او همراه میشوند. همه چیز درون انیمه A Place Further Than Universe حسی واقعی دارد، از نحوه زندگی در آن بیابان یخی تا احساسات شخصیتها به بهترین شکل ممکن انسانی سازی! شدهاند، همه چیز از کمدی گرفته تا صحنات احساسی به بهترین شکل ممکن به تصویر کشیده شدهاند.
شاید تنها انیمه این لیست که حرف خاصی نشود درباره آن زد انیمه Laid-Back Camp باشد. داستان درباره دختری است که به مدرسه جدیدی منتقل شده است و آنجا است که متوجه میشود به اردو زدن در طبیعت علاقه خاصی دارد، حال به همراه دوستان جدید خود او راه جدیدی برای لذت بردن از اوقات فراغت خود پیدا کرده است. داستان انیمه به قدری خوب نوشته شده است که در پایان شما را علاقمند به اردو زدن و گذارندن وقت در بیرون میکند، همچنین سازنده نکات واقعی درباره استفاده از تجهیزات اردو زدن در انیمه گذاشته است و شما در حالی که از دیدن انیمه لذت میبرید چیزی هم یاد میگیرید، چه چیزی بهتر از این میخواهید؟
مگر میشود که در یک سال قسمتی از سری انیمه Lupin منتشر شود و درباره آن صحبتی نشود؟ مطمئنا یکی از قدیمیترین سری مانگاهای رازآلود همین اثر است. اولین بار این جنتلمن که در واقع یک دزد حرفهای است در سال ۱۹۶۷ ظاهر شد و شروع به انجام دزدیهای موفق کرد؛ حال نوبت به سال ۲۰۱۸ رسیده است تا دوباره یک دزدی موفقیتآمیز دیگر انجام دهد. این بار لوپین قدم به دنیای مدرن عصر دیجیتال گذاشته است و سعی در برملا کردن راز یک سایت بزرگ در دیپوب را دارد. تمام طول سری لوپین باید با تکنولوژیهای مدرن و به خصوص اینترنت سروکله بزند، اما مهمترین چیزی که این سری به ما نشان میدهد فقط و فقط یک چیز است؛ حتی پس از پنجاه سال هنوز هم ساخت انیمه درباره دزدی و داستانهای رازآلود جذاب است.
6 دیدگاه
lordhosein
خداوکیلی جای sword art aliciaion خالی بود
علیرضا حاجی زاده
بله مطمئنا ادامه یه سری محبوب خیلیها رو شگفت زده میکنه
White Beard
سلام و عرض ادب خدمت شما.
مقالۀ زیبا و عالیی بود. در بین این عناوین عالی معرفی شده، از انیمۀ Violet Evergarden خیلی خوشم اومد و حتی این انیمه را دوبار دیدم و هربار برایم تازگی داشت و لذت بسیار زیادی را به من منتقل کرد و در هر صورت عای بود. اگر کسانی با این انیمه آشنای ندارند و توضیحاتی آقای حاجیزاده، آنها را قائل نکرده است، آنها را به نقد و بررسی عالی و زیبای آقای سامرند قهرمانی که در گیم شات نوشته است دعوت میکنم. این هم از لینک مقاله:
https://gameshot.ir/نقد-انیمه-violet-evergarden؛-در-بند-انسانیت/
علیرضا حاجی زاده
سلام به شما. ممنونم که از مقاله خوشتون اومد. بله انمیه مذکور واقعا من رو شگفت زده کرد یعنی داستان کاملا با چیزی که انتظار داشتم فاصله داشت و کاملا خودش رو از کلیشه ها جدا کرده بود، مثل انیمه i want to eat your pancreas که همه رو شگفت زده کرد
محمد
Violet Evergarden عالیه
My Hero Academia دوست داشتی
انیمه Tokyo Ghoul جز انیمه های که قبل از مردن باید دید تو لیستم بود فصل سوم و چهارم دیدم .تمام سال های منتظر اومدنش بودم بی ارزش کرد به احترام کانکی ساساکی هایسه تحمل کردم کلی سوال تو ذهنم گذاشت مثلا یکیش چطوری ساساکی تیمش یا غول های تک چشم جدید غذا معمولی میخوردن حتی توکا هم داشت ساندویچ میخورد قسمت های اخر فصل چهار هنگ کردم مهم ترین سوال کی ریزه رو کشت من علاقه به خوندن مانگا ندارم میدونم اساس ساخت انیمه مانگا تاسف خوردم نخونده انیمه رو دیدم
بدترین پایان انیمه 2018 Goblin Slayer ناامید کننده تموم شد
علیرضا حاجی زاده
سلام
بله توکیو گول تقریبا بعد فصل اول فقط افت بوده دیگه و متاسفانه هیچوقت مثل فصل اول تو باقی فصلها شاهد یک داستان پرکشش و عالی نبودیم