در حالی که یک رونمایی ضعیف منجر به ایجاد یک احساس بد نسبت به یک بازی در مخاطب خواهد شد، یک پایان بد مسلما کل خاطرات یک بازی در ذهن بازیکنان را خدشهدار خواهد کرد. زیرا هر چقدر هم در طول مدت زمان بازی گیمپلی و داستان بسیار گیرایی را تجربه کرده باشید، باز هم اگر بازی با یک پایان نافرجام و ناامیدکننده به اتمام برسد، هر لذت و خوشی هم که استودیو سازنده برای شما به ارمغان آورده باشد، در عرض چندین دقیقه به باد خواهد رفت. با گیمشات در مقاله ۹ پایان در بازیهای ویدیویی که به علت درخواست طرفداران تغییر کردند همراه باشید.
مسلما تاکنون با اینگونه عناوین مواجه شدهاید یا اعتراضات و واکنشهای طرفداران در اینترنت نسبت به یک پایان بد را به خاطر دارید، گاهی اوقات بازیکنان نمیتوانند با این حقیقت که مثلا قهرمانشان در پایان بازی کشته شده یا نویسندگان یک نتیجه گیری نافرجام را از خود به جای گذاشتهاند کنار آمده و اگر تاریخ در طول همین چندین سال از حیات صنعت بازی سازی چیزی به ما یاد داده باشد، این است که اگر طرفداران به اندازه کافی سروصدا به راه انداخته و اعتراض کنند، حتی بزرگترین شرکتهای بازی سازی نیز تسلیم شده و جهت برآورده کردن خواسته طرفدارانشان اقدام خواهند کرد.
ذکر این نکته هم فراموش نشود که گاهی اوقات بایستی به تصمیمات خلاقانه نویسندگان مشتاق جهت کنترل و اداره جهان بزرگ خلق شده توسط آنها احترام بگذاریم و البته یادی هم کنم از داستانهایی که محتوای آن پیش از انتشار لو رفته و موجب میشود پروسه تولید یک بازی با عجله و ناتمام به اتمام رسیده و شاهد عناوین ناامیدکنندهای از سوی سازندگان مطرح باشیم. (مسلما طرفداران مجموعه متال گیر همچنان پایان ناامیدکننده و ناقص Metal Gear Solid V را به خاطر دارند)
سرتان را درد نیاورم، گاه و بیگاه طرفداران خشمگین و معترض تنها نیروی قدرتمند جهت تغییر نظر ناشران و اتمام مناسب پروژههایشان هستند، اما به نظر شما چند عدد از آنها به خوبی از پس این وظیفه برآمدهاند؟ در ادامه قصد داریم ۹ بازی محبوب را که پایان آنها به علت درخواست طرفداران تغییر کرد، بررسی کنیم.
۹ پایان در بازیهای ویدیویی که به علت درخواست طرفداران تغییر کردند
۹. پایان بد بازی Infamous 2 قرار بود به عنوان پایان اصلی بازی قلمداد شود
مجموعه Infamous همیشه مانور خاصی روی انتخابهای اخلاقی داده است. به خصوص در دو نسخه اول بازی که بازیکنان قادر بودند شخصیت قهرمان قصه یعنی Cole MacGrath را براساس علایق خود ساخته و در مورد یک پایان تراژدی ابرقهرمانی یا یک پایان «همه چیز به خوبی و خوشی تموم شد» تصمیم گیری کنند.
اما هنگامی که نوبت به ساخت نسخه فرعی مجموعه یعنی Infamous Second Son رسید، تیم توسعه بازی مجبور بودند یکی از پایانهای نسخه دوم را به عنوان پایان اصلی در نظر بگیرند. جهان بازی پس از تصمیم نهایی قسمت دوم و اینکه شما مسیر خوب یا بد را پیش گرفته باشید بسیار متفاوت بود و در نتیجه برای سازندگان امکان طراحی دو جهان و عواقب مختلف میسر نبود.
در پایان، تصمیم بر این شد که پایان تاریکتر و شوم نسخه دوم به عنوان پایان اصلی در نظر گرفته شود، با این حال در اواسط پروسه ساخت بازی بود که نظر سازندگان به یک نکته جالب متمرکز شد. آنها پس از بررسی تروفیهای نسخه دوم بازی متوجه شدند حدود ۸۰ درصد از بازیکنان پایان خوب نسخه دوم بازی را انتخاب کردهاند و تصمیم گرفتند این پایان را به عنوان پایان اصلی ماجراهای قسمت دوم Infamous در نظر بگیرند.
با وجود اینکه ممکن است Second Son در جهان شیطانی پس از Infamous 2 جالب توجه به نظر برسد، پایدار بودن سازندگان روی انتخاب بیشتر بازیکنان و طرفدارانشان و ادامه بازی بر مبنای خواستههای آنها مسلما تحسین برانگیز است.
۸. بسته الحاقی Shadow Of Mordor تلاشی مجدد جهت مبارزه با سائورون است
از تمامی جنبههای مثبتی که این عنوان اکشن ماجرایی منتشر شده در سال ۲۰۱۴ در اختیار دارد بگذریم، Shadow of Mordor نتوانست آن طور که باید مبارزه پایانی با آنتاگونیست به یاد ماندنی مجموعه ارباب حلقهها یعنی سائورون را خوب از آب درآورد و به جای استفاده از مبارزات جذابی که بازی با آنها تحسین شده و در یادها ماند شاهد مبارزه پایانی بودیم که بر خلاف انتظار بازیکنان شامل یک بخش مخفی کاری با مرگهای الکی و فراوان و البته سکانسهای کلیدزنیهای بسیار خسته کننده و غلط انداز بود.
بنابراین سازندگان بازی تصمیم گرفتند برای جبران این مبارزه خسته کننده، مبارزه پایانی با سائورون را به طور کامل از ابتدا طراحی کنند. به این منظور استودیو Monolith یک بسته الحاقی جدید را طراحی کرده که در نقش پیش درآمد نسخه اصلی ظاهر میشد و طی ماجراهای آن در نقش یک شخصیت جدید به نام Celebrimbor به نبرد با ارباب تاریکیها خواهید رفت.
در این مبارزه بسیار جذابتر، به جای خزیدن از یک گوشه به گوشهای دیگر و فشردن پیاپی دکمهها جهت عبور از سکانسهای کلیدزنی، نبرد جدید با سائورون تا حد ممکن حماسی طراجی شده و به شما اجازه میدهد از قدرت یکی از حلقهها در یک نبرد حماسه آفرین بر علیه این آنتاگونیست یه یادماندنی استفاده کنید و با قدرتی در سطح خودش، به مبارزه بپردازید.
مایه تاسف است که برای تجربه نبرد نهایی که همه ما از بازی انتظار داشتیم بایستی پول بیشتری پرداخت کنیم، اما حداقل Shadow of Mordor دیگر با آن مبارزه پایانی ناامیدکننده در ذهنها باقی نخواهد ماند.
۷. بازی Portal برای توجیه نسخه بعدی، پایان خود را با انتشار یک بروزرسان تغییر داد
پایان اصلی بازی بسیار محبوب Portal مورد خاصی برای ابهام نداشت. در واقع میتوان فرار و نابود کردن Enrichment Centre آن هم در حالی که دشمن اصلی بازی یعنی GLaDOS را از بین میبردید به عنوان بهترین پایانی که طرفداران از شخصیت اصلی زجر دیده این بازی یعنی Chell انتظار داشتند، برشمرد.
با این حال مدتی بعد ادامه بازی رونمایی شد، طرفداران نگران بودند که پایان خوش این شخصیت جهت ساخت یک فرنچایز نادیده گرفته شده و قربانی شود. در حالی که همگان از چگونگی حضور این شخصیت در نسخه دوم، آن هم در حالی که داستان این شخصیت در نسخه اول به بهترین شکل ممکن به اتمام رسیده شده بود سردرگم شده بودند، شایعات فراوانی مبنی بر اینکه خبری از یک ادامه تمام عیار نبوده و نسخه دوم قرار است تکرار مکررات نسخه اول در قالبی جدید باشد به گوش میرسید.
اما شرکت ولو از ابتدا پیش بینی اینگونه صحبتها را کرده بود و به صورت مخفیانه با افزودن بروزرسانی برای Portal، پایان بازی را پیش از رونمایی رسمی از نسخه دوم تغییر داده و شرایط را برای ساخت یک ادامه مهیا کرد.
در این پایان جدید به جای اینکه صفحه پس از سکانس پایانی تاریک شده و بازی به اتمام رسد؛ شاهد یک سکانس شوم دیگر در پایان بودیم: Chell که به سختی هوشیاری خود را حفظ کرده بود توسط یک هوش مصنوعی که از دیدگان ما مخفی بود، مجددا به اعماق Enrichment lab کشیده شده و به این ترتیب حضور این شخصیت در نسخه دوم را توجیه میکرد.
۶. یکی از پایانهای رها شده Knights Of The Old Republic 2 توسط طرفداران به اتمام رسید
با وجود اینکه ادامه شاهکار بایوویر یعنی «شوالیههای جمهوری قدیم» (Knights Of The Old Republic) در زمان انتشار بسیار ناامیدکننده ظاهر شد، اما بعدها از Knights Of The Old Republic 2 به عنوان یک گوهر فراموش شده در جهان Star Wars یاد میشود.
متاسفانه با وجود اینکه بازی در طول سالهای مختلف رشد کرده و گسترش یافت، بازیکنان قدیمیتر همچنان به خاطر دارند که این ادامه در نهایت عجله و بیدقتی جهت سرمایه گذاری بر روی موفقیت نسخه اولیه ساخته شد. و البته مدت زمان زیادی نگذشت که طرفداران متوجه شدند پایان ناگهانی و بسیار ضعیف بازی چیزی که سازندگان در نظر داشتند نبوده است.
یک بررسی سریع روی فایلهای بازی نتیجه جالبی به دنبال داشته و مشخص شد بخشهایی از پایان ناتمام بازی را میتوان در کدهای Knights Of The Old Republic 2 پیدا کرد. طرفداران مجموعه هم بحث و صحبتهای فراوانی در مورد پایان واقعی بازی به راه انداختند و خوشبختانه این فایلهای بی استفاده بعدها توسط طرفداران سرسخت بازی به یک پایان دستکاری شده بدل شدند که چندین سکانس دیگر را به پایان اصلی بازی اضافه میکرد. با این وجود، ماد مذکور همچنان هم موفق به زنده کرده پایان اصلی که سازندگان مدنظر داشتند نشد، اما حداقل جزئیات بیشتری به پایان ناتمام بازی افزوده و آن را قابل تحملتر کرد.
۵. بازی Frozen Synapse هر چه را که بازیکنان میخواستند به آنها ارایه میداد
بسیاری از بازیکنان نسبت به تصمیم بحث برانگیز استودیو بایوور در راستای تعظیم به خواسته طرفدارانش و تغییر پایان Mass Effect 3 واکنش نشان دادند. با این حال سازندگان بازی Frozen Synapse پا را فراتر گذاشته و قصد داشتند در این بازی به شما نشان دهند که نتیجه گیری پایانی بازی توسط بازیکنان و طرفداران میتواند چقدر خطرناک باشد.
برای انجام این کار، سازندگان به بررسی پیشنهاداتی در مورد یک پایان جدید که توسط طرفداران در انجمن آنها ثبت شده بود پرداخته و سپس ضعیفترین و به عبارتی مزخرفترین آنها را جهت ایجاد پایانهای ثانویه احمقانهای طراحی کردند که اصلا ارتباطی با بازی نداشت.
این پایان که از دایناسورهای کلاه به سر و البته اسبهای سخنگو پر شده بود، فقط به مدت یک هفته در دسترس بود، اما با وجود زمان کوتاه دسترسی به آن، موفق شد به طور کامل نشان دهد در صورتی که پایان بازی خود را به دست طرفدارانتان بدهید، جه فاجعهای رخ خواهد داد.
البته قبول دارم که این پایان بیش از اندازه نسبت به جنجال به وجود آمده سر Mass Effect 3 واکنش نشان داد. اما پیام اصلی کار که احترام به تصمیمات طراحان و اینکه در یابیم همه طرفداران موارد مشابهای را از یک بازی نمیخواهند به خوبی توسط این پایان ثانویه به بازیکنان معترض منتقل شد.
۴. بازی Prince Of Persia 2008 یکی از پایانهای خود را کاملا تغییر داد
با وجود اینکه بسیار از بازیکنان از ریبوت مجموعه محبوب Prince Of Persia در سال ۲۰۰۸ استقبال نکردند، بایستی قبول کنید که این بازی حداقل سعی خود را کرد تا حرکت شجاعانهای در بخش داستانی بازی از خود به نمایش بگذارد.
چرا که تمام بازی تلاشهای فراوان پرنس و همراه وی الیکارا جهت جلوگیری از «تاریکی» را نشان میداد که قرار بود به زودی جهان را فرا بگیرد. این دو به یک مکان مقدس زیارت کرده تا از آزادی یک خدای خشمگین جلوگیری کند. اما پیش از اینکه بتوانند به مقصد خود برسند، گرفتار یک کمین مرگبار از سوی دشمنان شده و الیکارا در میان نبرد کشته میشود.
پرنس که تا این جای کار دل باخته همراه خود شده است، ناگهان تصمیم میگیرد مکان مقدس را جهت کامل کردن طلسمی که الیکارا را از مرگ باز خواهد گرداند نابود کرده و تمامی تلاشهای خود جهت عقب نشاندن فساد و تباهی بقیه جهان را در پروسه انجام این کار باطل کند.
متاسفانه این تصمیم پایانی سازندگان به هیچ عنوان به مذاق طرفداران خوش نیامده و به دلیل اعتراضات فراوان یوبی سافت محبور شد یک بخش پایانی را درست به جایی که بازی اصلی به پایان رسیده بود اضافه کند.
در این بسته الحاقی سازندگان به پرنس و الیکار پایانی خوشی را تقدیم میکردند. به این صورت که پایان اصلی بازی به طور کامل نابود شده و جای خود را به نبردی حماسی میداد که در آن قهرمان ما آدم بد قصه را شکست میداد، جهان را از تاریکی حفظ کرده و البته به عشق خود میرسید. با وجود اینکه در این پایان رد پایی از بالیوود به چشم میخورد، حداقل میتوانیم خوشحال باشیم که جهان از تاریکی و فساد نجات پیدا کرد.
۳. بسته الحاقی Fallout 3 شخصیت اصلی مرده شما را زنده میکند
بازی Fallout 3 واقعا گران است، چرا که اگر قصد دارید همه مواردی را که بازی ارایه میدهد دیده و تجربه کنید، بایستی صدها ساعت گوشه و کنار جهان گسترده این عنوان را جستجو کرده و محیط DC Wasteland را به طور کامل کاوش کنید.
اما در صورتی که حوصله گشت و گذار در جهان این بازی را ندارید و قصد دارید ماجرای اصلی بازی را دنبال کنید (که تنها ۲۰ درصد از محتوای بازی را شامل میشود)، در نقطهای به بن بست خورده و به هیچ عنوان امکان ادامه بازی و ماجراجویی در محیط را با شخصیت کنونی خود ندارید.
چرا؟! چون اتفاقات ماموریت پایانی داستان اصلی بازی شخصیت شما را به قتل خواهد رساند و در صورتی که به اندازه کافی خوش شانس نباشید و فایل ذخیرهای پیش از انجام یکسری ماموریت که به مرگ شما منجر میشود را در اختیار نداشته باشید، بازی شما را مجبور میکند تا از ابتدا کار خود آغاز کنید.
در این جا البته طرفداران حق داشتند که نسبت به این حرکت عجیب و احمقانه بتسدا که از توسعه بیشتر شخصیتی که ساعتها روی پیشرفت آن وقت گذاشته بودید جلوگیری میکرد اعتراض کنند و در پاسخ بتسدا مجبور شد بسته الحاقی به نام Broken Steel را منتشر کند که باز هم پایان بازی را تغییر میداد و صبر کنید…. بله باز هم شخصیت شما از مرگ بازگشته و بنابر خواسته طرفداران زنده میشد.
با وجود اینکه روش پیاده سازی شده توسط بتسدا چندان جالب و هوشمندانه نبود، اما حداقل بار دیگر نیازی به تکرار مکرراتی بالغ بر ۵۰ ساعت از زمان خود جهت رسیدن به نقطه پایانی و تجربه دیگر محتوای بازی را نداشتید.
۲. بسته الحاقی Extended Cut بازی Mass Effect 3 بالاخره نتایج تصمیمات شما را توضیح میداد
از پایان Mass Effect 3 میتوان به عنوان یکی از بدترین پایانهای تاریخ بازیهای رایانهای یاد کرد. نقطه پایانی سه شاهکار ساخته شده توسط استودیو خلاق بایوویر که در طول چند سال نهایت تلاش خود را برای ارایه یک داستان حماسی و بسیار زیبا به کار برد و در نهایت با یک پایان ناقص و بسیار بسیار احمقانه خاطرات بازیکنان از این فرنچایز محبوب را تا مرز نابودی پیش برد.
در پایان بازی که همگان انتظار داشتند نتایج اعمال خود در سه ماجراجویی به یاد ماندنی را ببینند، بازی با گستاخی تمام به شما سه انتخاب از پیش تعیین شده را ارایه میداد و نه تنها تمامی تصمیمات مهم شما در طول سه بازی گذشته را نادیده میگرفت بلکه این سه پایان در واقع هیچ تفاوتی هم با یکدیگر نداشتند! تنها تقاوت میان پایانهای بازی افکتهای گرافیکی به کار رفته در میان پردههای پایانی و چندین میان پرده اضافی دیگر بود که چندان دردی به حال بازیکنان نداشت.
واکنشها نسبت به این پایان فراتر از انتظار ناشر و استودیو سازنده بوده و طرفداران خشمگین از هر طریقی اعتراض خود را نسبت به این حرکت فاجعه آمیر بایوویر نشان دادند. با این حال بایوویر هم از رو نرفته و به جای تغییر پایان بازی، با انتشار بسته الحاقی رایگان Extended Cut سعی کرد نتایج تصمیماتی را که در طول صدها ساعت سفر خود در کهکشان گرفته بودید، به نمایش بگذارد.
بایوویر مشکلات بنیادی که موجب شد پایان بازی در ابتدا بسیار ناامیدکننده جلوه کند را حل نکرد، اما حداقل نتایج برخی از اعمال ما و تصمیماتی که مجبور به اتخاذ آنها در سه نسخه از این فرنچایز بودیم را به نمایش گذاشت و البته مانند بیشتر موارد حاضر در این فهرست قهرمان بازی را از مرگ نجات داد.
۱. تنها دلیل وجود Metal Gear Solid 4 تنفر بازیکنان از پایان نسخه دوم مجموعه است
خیلی خوب، دیگر همه ما میدانیم که پس از انتشار تک تک نسخههای مجموعه Metal Gear Solid، خالق این مجموعه آقای کوجیما به بازیکنان قول میدهد که این یکی دیگر قطعا، کامل و صددرصد و بدون هیچ بحثی پایان این مجموعه است و اگر زمین هم به آسمان بیاید دیگر نمیسازم، اما چند سالی طول نمیکشد که باز هم شاهد ساخت ادامه این مجموعه بسیار محبوب توسط استاد کوجیما هستیم.
البته پس از جدایی آقای کوجیما از کونامی دیگر احتمال ساخت این مجموعه توسط استاد بسیار پایین است، اما زمانی هم بود که این خالق افسانهای واقعا قصد ادامه این مجموعه را نداشت و پایان Metal Gear Solid 2 قرار بود با پایان فوق العاده پیچیده و پسا مدرنش داستان سالید اسنیک را به اتمام برساند. اما امان از طرفداران که باز هم بحث و جدلهای فراوان و اضافی را به راه انداختند. طرفداران از ابهامات موجود در پایان بازی راضی نبودند و حتی پیش درآمد فوق العاده بازی که داستان بیگ باس جوان را روایت میکرد هم نتوانست درخواستها جهت بازی کردن مجدد در نقش سالید اسنیک را متوقف کند.
اینگونه بود که Metal Gear Solid 4 متولد شد و حتی در پایان خود آقای کوجیما هم اعتراف کرد فقط به این دلیل سالید اسنیک را بازگرداند که از پرسش همگان در رابطه با بازگشت این شخصیت خسته شده بود. نکتهای که اگر بازی را تجربه کرده باشید کاملا مشهود است. چرا که Metal Gear Solid 4 تلاش میکند به تک تک رازها و ابهامات باقی مانده در مجموعه پاسخ داده و طرفداران را از پاسخ به پرسشهایی که در طول سالها مطرح میکردند سیر کند.
درست است، اینگونه بود که اعتراض طرفداران کار را به جایی کشاند که سازندگان پا را فراتر از انتشار بسته الحاقی و این حرفها گذاشته و مجبور به تولید یک بازی کاملا جدید جهت پاسخ به طرفداران و ارایه توضیحات کامل برای هر اتفاقی که در Metal Gear Solid 2 رخ داد شدند. به این ترتیب تمامی سحر و جادوی حاصل از راز و رمزهای موجود در مجموعه که موجب جذابیت آن شده بود از بین رفت. حداقل امیدواریم که باز گرداندن اسنیک پیر به معرکه ارزش این همه زحمت و زمان و هزینه را داشته باشد.
خب به پایان این مقاله رسیدیم. با این فهرست موافق هستید؟ چه بازیهایی را جا انداختیم؟ اصلا به نظر شما انجام این کار و مغلطه کردن سر بازی سازان برای گرفتن پایان مورد علاقه خودمان کار درستی است؟ نظرات خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.