برنامه تلویزیونی South Park مجموعهایست پر از لحظات خندهدار، چندشآور، شوکهکننده و دوستداشتنی. با گیم شات همراه باشید تا بهترین و مهمترین قسمتهای این مجموعه محبوب و فوقالعاده را با همدیگر بررسی کنیم.
آیا از آن دسته افراد هستید که تا به حال از کنار مجموعه فوقالعاده و پر اهمیت آمریکایی یعنی برنامه تلویزیونی South Park عبور نکردهاید؟ آیا میدانید که یکی از مهمترین سریالهای کمدی در قالب انیمیشن و در مجموع سراسر تاریخ تلویزیون را از دست دادهاید؟ بر خلاف مجموعههای انیمیشنی مشابه نظیر The Simpsons و Family Guy محوریتشان بر روی کمدی تمسخر یا Parody بوده و در این میان داستان درونی خود را نیز دارند، سریال South Park پیش از اینکه تمسخر را جلوهای برای خنداندن و شوخی در نظر داشته باشد، کمدی خود را به طور کامل، پوششی برای انتقاد به جامعه تخریب شده آمریکایی، تفاوتهای نژادی و مذهبی، کنایه به هالیوود و افراد مشهور و از این دسته مشکلات اجتمایی و فرهنگی در نظر گرفته است که به نوع خود بسیار تاثیر گذار و خیره کننده است. از این سری تا به این لحظه که این مقاله منتشر شده است، ۲۰ فصل کامل (فصل ۲۱ در حال پخش است) به همراه یک فیلم سینمایی و چندین بازی ویدیویی (در مقاله دیگری به نقد و بررسی جدیدترین بازی این سری یعنی بازی South Park: The Fractured But Whole پرداختیم و میتوانید برای اطلاعات پیشتر درباره این سری و بازیهای برنامه تلویزیونی South Park به مقاله مذکور نیز مراجعه کنید) است. برنامه تلویزیونی South Park مجموعهای است که برای هر کس ارزش و معنای خاص خود را دارد و ارزش بندی قسمتها و اهمیت آنها از دید خودمان شاید آنچنان حرکت معتبر و حرفهای نباشد، با این حال نتوانستیم تجربیات فوقالعاده و ارزشمندی را که از این سریال با ارزش کسب کردیم، از شما پنهان کرده و در این مقاله نگاه کاملی میاندازیم به ۲۰ تا از بهترین و مهمترین قسمتهای مجموعه و برنامه تلویزیونی South Park تا پایان فصل بیستم و با همدیگر میبینیم که چگونه این سریال به ظاهر کودکانه و در خفا با هزاران هزار پیام اخلاقی و مهم، توانست در طی بیست سال پخشش، دل میلیونها نفر را به تسخیر خود در بیاورد. با گیم شات همراه باشید.
رتبه دهم: فصل دوازدهم، قسمت نهم؛ Breast Cancer Show Ever
۱۷۶شمین قسمت از برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۱۵ اکتبر سال ۲۰۰۸ پخش شد. این قسمت از آن دسته قسمتهایی است که اریک کارتمن به معنای واقعی، آن وجهه خود را به عنوان بدترین و پستترین موجود روی زمین نشان میدهد. وی زمانی که ویندی تستبرگر در حال ارائه گزارشی تاثیرگذار درباره سرطان سینه است، وی را مسخره کرده و نمیگذارد که حرفش را تمام کند. ویندی که از اعمال کارتمن به خشم آمده است، وی را به دعوایی پس از مدرسه فرا میخواند تا یکبار برای همیشه پوزهاش را به خاک بمالد. کارتمن که فردی به شدت بزدل و ترسو است، برای فرار از این قضیه دست به پیاده کردن انواع و اقسام حقههای کثیف برای خلاص شدن از دست ویندی میزند. در این قسمت واقعاً لحظههای ناب و خارق العادهای وجود دارد که روی خشمگین ویندی و روی بزدل کارتمن را به نمایش میگذارند. صحنه فوقالعاده مبارزه ویندی و کارتمن که در نهایت رخ میدهد را نباید فراموش کرد که شمال یکی از بزرگترین گردهماییهای کودکان مدرسه در تاریخ است. در نهایت که مبارزه رخ میدهد، شاهد نابودی فیزیکی کارتمن توسط یکی از دشمنان کلاسیکش هستیم که پوزه وی را پیش از این نیز به خاک مالیده و میبینیم که کارتمن پس از خوردن یک کتک مفصل، همچنان عوضیترین موجود روی زمین است و تحت هیچ شرایطی شکست را نمیپذیرد.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- کارتمن دست به هر کاری میزند تا ویندی را از مبارزه منصرف کند و این موضوع حتی شامل خوردن زیرشلواری خود نیز میشود!
- کارتمن به حدی از خود راضی است که پس از شکست در مبارزه، فکر میکند که سایر بچههای مدرسه تمام مدت وی را ستایش میکردند و در حال حاضر در حال تسکین درد وی هستند، در حالی که هیچکس از وی خوشش نمیآید.
- ویندی به شکل هوشمندانهای، دیوار چهارم را شکسته و میگوید: «کارتمن هر هفته از زیر بار دردسرهایی که ساخته، در میرود»؛ هر هفته اشاره به هر قسمت از برنامه دارد.
- ویندی در این قسمت به سطح بالایی از درخشش دست مییابد.
رتبه نهم: فصل سیزدهم، قسمت پنجم؛ Fishsticks
۱۸۶شمین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۸ آپریل ۲۰۰۹ پخش شد. در این قسمت ما شاهد هستیم که جیمی والمر، کمدین مدرسه ابتدایی، مشغول نوشتن جوکهایش است که اریک کارتمن از راه میرسد و به وی پیشنهاد میکند که با همدیگر جوک بنویسند. در این بین که جیمی مشغول کارش است، کارتمن به معنای واقعی کلمه، هیچ کاری نکرده و تنها بر روی مبل لم میدهد. در نهایت جیمی موفق به نوشتن خندهدارترین جوک تمام دنیا شده و آن را برای کارتمن تعریف میکند. کارتمن که خود را مسئول نوشته شدن آن جوک میبیند شروع به پخش آن کرده و این جوک به سرعت در کشور مشهور میشود. در این بین که همه از آن لذت میبرند، تنها یک نفر است که آن را درک نکرده و آن فرد رپر مشهور کانیه وست (Kanye West) است. در حینی که کانیه در حال مبارزه با این جوک است، کارتمن نیز در حال قانع کردن جیمی است که وی کسی بوده که با ایده جوک آمده و سعی دارد تا تمام اعتبار را برای خود بخرد. این قسمت پس از پخش، تا حدی جنجالی و محبوب شد که حتی شخص کانیه وست نیز درباره آن اظهار نظر کرده و آن را خندهدار ولی دردناک برای وی توصیف کرد. البه وی که در رسانهها با رفتارهای جنجالیاش شناخته میشود، گفت که قسمت تاثیر گذاری بوده و سعی میکند تا رفتارش را اصلاح کند.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- کارتمن که ادعا میکند، ایده جوک را خلق کرده، سعی در تعریف ورژن خاص خود از داستان نوشته شدن جوک دارد که با کشتن اژها و نجات دنیا همراه است که به شدت بامزه هستند.
- ذهن مغشوش کارتمن، وی را مجاب میکند که در اصل کل جوک متعلق به وی است و جیمی بوده که سعی در دزدیدن اعتبار آن دارد!
- کانیه وست که در نهایت متوجه منظور جوک نمیشود، آن را کاملاً جدی گرفته و طبق آن عمل میکند.
- موسیقی پایانی قسمت که توسط وی خوانده میشود، تقلیدی از آهنگ واقعی Heartless اثر کانیه وست است.
رتبه هشتم: فصل هفتم، قسمت دوم؛ Krazy Kripples
۹۸تمین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۲۶ مارچ ۲۰۰۳ پخش شد. در این قسمت کریستوفر ریوو (Christopher Reeve) برای سخنرانی به شهر South Park آمده و معلولیت وی توجه همه را به سوی وی جلب کرده و جیمی از این موضوع ناراحت است. وی و تیمی تصمیم به ایجاد گروهی برای معلولین واقعی میگیرند و نام آن را کریپس (معلولها) میگذارند؛ آنها در ادامه متوجه میشوند که گروهی با همین نام وجود دارد که البته آنچنان مربوط به معلولین نمیشود. آنها با امید عضویت در این کلوب معلولین به مقر آنها میروند و با گروه گانگستری کریپس ملاقات میکنند. آنها در ادامه بر اثر تصادف، دست به کشتن ۱۳ عضو رقیب کریپس یعنی بلادز زده و به کلوب وارد میشود. در ادامه جیمی تصمیم به آشتی دادن این دو گروه خلافکاری گرفته و اختلافاتشان را بر طرف میکند. کریستوفر ریوو نیز در این قسمت نقش منفی را ایفا میکند. این قسمت که حول محور بزرگترین گروههای خلافکاری آمریکا رخ میدهد، علاوه بر شوخی با نام آنها که باعث معلولیت جامعه شده، پیامی اخلاقی ارائه میدهد که باید اختلافات را کنار گذاشته و دست از دشمنی بردارند. این قسمت همچنین با بازیگر سابق سوپرمن شوخی کرده و آزمایشات سلولی وی را بینتیجه و خلاف قوانین طبیعت میخواند.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- جیمی و تیمی که فکر میکنند قرار است برای گروه بلادز خوراکی بخرند، تصادفاً ۱۳ نفر از اعضای آنها را به قتل رسانده و عضو گروه کریپز میشوند!
- ۴ شخصیت اصلی، پس از مشاهده دیوانه بازیهای موجود در این قسمت، تصمیم میگیرند تا بیخیال دخالت شده و خود را از این قسمت کنار میکشند!
- جیمی بدون اطلاع از گروهی که عضو آن شده، تبدیل به یک گانگستر قهار شده و حتی کلمات نژادی و الفاظ سیاه پوستان را نیز به کار میبرد!
رتبه هفتم: فصل دهم، قسمت هشتم؛ Make Love, Not Warcraft
۱۴۷تمین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۴ اکتبر سال ۲۰۰۶ پخش شد. در این قسمت تمامی بچههای شهر، درگیر بازی اعتیادآور و MMORPG مشهور یعنی World of Warcraft هستند. زمانی که یک بازیکن بسیار قدرتمند در بازی ظاهر میشود که دست به کشتن سایر بازیکنان بدون هیچ دلیل خاصی میزند، بچهها تصمیم میگیرند تا تمام وقت خود را در بازی صرف کرده و جلوی وی را بگیرند. این قسمت هم از دید مخاطبان، منتقدان و حتی سازندگان، به عنوان یکی از قدرتمندترین قسمتهای برنامه تلویزیونی South Park محسوب میشود. این قسمت حتی توانست برنده جایزه مهم Emmy نیز شود. این قسمت پیش از اینکه یک شوخی با بازی مذکور باشد، به طور کلی در حال انتقاد به افرادی است که زندگی خود را به طور کامل وقف این بازیها کرده و عمر خود را دور میریزند. همانند قسمت Good Times With Weapons که ترکیبی از انیمیشنهای معمولی برنامه تلویزیونی South Park با استایل انیمیشنی انیمهها بود، در این اپیزود نیز شاهد ترکیب شدن استایل گرافیکی بازی World of Warcraft با South Park هستیم. انیمیشنهای این بخش توسط آرتیستهای خود شرکت Blizzard Entertainment طراحی شدند و در مجموع ایده این کار مورد استقبال سازندگان بازی نیز قرار گرفت.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- از جالبترین لحظات این قسمت، هیکل بزرگ هر شخصیت در بازی World of Warcraft به همراه صدای نازک و همیشگی آنان است که بسیار بامزه از آب در آمده است.
- کارمندان شرکت Blizzard Entertainment نمیتوانند جلوی فردی که مشغول کشتن همه است را در بازی بگیرند، زیرا به گفته خودشان آنها «زندگی دارند!» و این موضوع کنایهای به این است که تجربه ۲۴ ساعته این دسته از بازیها باعث میشود تا از زندگی واقعی خود غافل شویم.
- زمانی که باترز به بازی وارد میشود، متوجه میشود که شخصیتش دقیقاً مانند شخصیت کارتمن بوده و این موضوع اعصاب کارتمن را خرد کرده و به وی میگوید که شخصیتی دیگر انتخاب کند.
- کنی در این قسمت نیز کشته میشود؛ البته نه در دنیای واقعی، بلکه در بازی و دیالوگ مشهور استن و کایل نیز از دهان شخصیتهای غول پیکر به گوش میرسد!
رتبه ششم: فصل نهم، قسمت دوازدهم؛ Trapped in the Closet
۱۳۷تمین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۱۶ نوامبر سال ۲۰۰۵ پخش شد. این قسمت همواره به عنوان جنجالیترین و داستان سازترین قسمت تمام برنامه تلویزیونی South Park شناخته میشود. در این قسمت، استن به مکتب علم گرایی میپیوندد تا چیزی سرگرم کننده و رایگان را تجربه کند. این قسمت بیشترین جنجال آفرینی را به دلیل حمله به مکتب علم گرایی و همچنین زیر سوال بردن افراد مشهوری که از این مکتب پیروی میکنند (تام کروز، جان تراولتا و آر کلی) برای خود خرید. این قسمت باعث شد که تام کروز تهدید کند که از فیلم Mission: Impossible III کنار کشیده و همچنین دوبلور مشهور شخصیت آشپز، Isaac Hayes نیز پس از این قسمت از مجموعه کناره گیری کرد. در کنار تمامی این جنجالها، زیر سوال بردن گرایش جنسیتی تام کروز با حبس کردن خود در کمد (که نمایی از مخفی کردن گرایشات جنسی است) از دیگر دلایل بدنامی این قسمت محسوب میشود. به گفته شبکه بخش کننده سریال، این قسمت در کنار برخی دیگر قسمتها، از اپیزودهایی است که باعث تغییر دادن خط فکری و دیدگاه مردم جهان شد و حتی کتابهایی درباره آن نوشته شده است. این قسمت در نهایت نامزد جایزه معتبر Emmy شده و تا به امروز توسط افراد زیادی، اعم از روانشناسان و دکتران مکتب علم گرایی تقدیر شده است.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- نام این قسمت علاوه بر ایهامی که در مفهوم دارد (بیرون نیامدن تام کروز از کمد، اشاره به مخفی کردن گرایشات جنسی دارد) نام ترانهای به همین نام از R. Kelly است و حتی خود R. Kelly نیز در این قسمت حضور دارد!
- این قسمت با توهین مستقیم به مکتب علم گرایی، برای خیلیها از جمله دوبلور خود مجموعه منفور شد و توسط شبکه به نمایش در نیامد؛ در پایان سازندگان برای اینکه شبکه را دست بیاندازند، نام این قسمت را وارد مراسم جوایز Emmy کردند، ولی در کمال تعجب این قسمت واقعاً نامزد آن جایزه شد!
- در سکانسی، نیکول کیدمن، همسر سابق تام کروز به سوی کمد رفته و از تام میخواهد که از کمد خارج شود (گرایشاتش را بپذیرد) با این حال بر خلاف سکانسهای دیگر که تام قبول نمیکرد تا از کمد خارج شود، در اینجا به وی میگوید که اصلاً در کمد حضور ندارد!
رتبه پنجم: فصل هشتم، قسمت چهاردهم؛ Woodland Critter Christmas
۱۲۵جمین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۱۵ دسامبر سال ۲۰۰۴ پخش شد. در این قسمت، استن خود را در میان حیوانات جنگلی میبیند که برای به دنیا آمدن ناجی خود به کمک وی احتیاج دارند تا جلوی پلنگی که هر سال ناجی آنها را میخورد را بگیرند. پس از دست و پنجه نرم کردن با پلنگ، استن متوجه میشود که در تمام این مدت، پلنگ مشغول محافظت از دنیا بوده و موجودات جنگلی در اصل خادمان شیطان هستند و هر ساله منتظر به دنیا آمدن فرزند شیطان بودهاند. استن که نمیخواهد بیش از این درگیر این قضایا شود، ناچاراً سعی در خاتمه دادن به تمامی این اتفاقات دارد و به جنگ با شیاطین میرود. این قسمت که به عنوان آخرین قسمت ویژه کریسمس در سری تا ۱۰ سال بعدش شناخته میشود، به جرعت یکی از عجیبترین قسمتهای ویژه کریسمس در تاریخ برنامههای تلویزیونی است. پیچش داستانی و شوکی در اواسط قسمت به بینندهها وارد شده و آنها را سر جایشان میخکوب میکند، دقیقاً چیزیست که از خالقان باهوش سری انتظار میرفت. شیوه روایت آوازین و بامزگی موجودات جنگلی در حین اینکه موجوداتی بسیار شیطانی و پلید هستند، رنگ و بویی عجیب به این قسمت بخشیده که بدون شک چیزی نیست که هر روز مشاهده کنید و چیزی نیست که پس از مشاهده، به این راحتیها فراموش کنید!
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- مهمترین ویژگی این قسمت، شوک و پیچشی است که در داستان به وجود میآید. موجودات بامزه جنگلی که میخواهد فرزند شیطان را به دنیا بیاورند و بر جهان حاکم شوند؟ معمولاً این جور چیزها را در یک داستان کریسمس مشاهده نمیکنیم!
- دیالوگهای استن پس از پی بردن به اصل ماجرا فوقالعاده هستند؛ استن: «ضد مسیح؟ شما گفتید که قراره ناجی به دنیا بیاد!»، سنجابک: «بله، فرزند شیطان، پرنس تاریکی!»، استن: «ولی فکر کردم منظورتون فرزند خدا بود!»، سنجابک: «یکم بهش فکر کن، واقعاً فکر کردی خدا فرزندشو تو بدن یه جوجه تیغی میذاره؟»
- زمانی که بابانوئل وارد شده و به شکل خیلی خفنی دخل موجودات جنگلی را میآورد، قسمت به اوج خود میرسد.
- استن در تمام مدت دلش نمیخواهد در ماجراها دخیل باشد، ولی گوینده داستان، به زور وی را در داستان قرار میدهد.
- سکانس قربانی کردن خرگوش و ماجراهای بعدش توسط موجودات جنگلی، بسیار شوکهکننده، چندشآور و بامزه است!
رتبه چهارم: فصل پنجم، قسمت سیزدهم؛ Kenny Dies
۷۸تمین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۵ دسامبر سال ۲۰۰۱ پخش شد. در این قسمت، کارتمن به یک کامیون پر از جنین سقط شده برخورد کرده و سعی در فروش آنها برای تحقیقات علمی دارد. در همین بین، بچهها متوجه میشوند که کنی، به یک بیماری عضلانی دچار شده و به زودی قرار است بمیرد. شوخی مشهور مردن کنی در هر اپیزود، پس از این قسمت متوقف شد، زیرا در این قسمت، کنی به صورت واقعی میمیرد. این قسمت به عنوان یکی از غمانگیزترین و ناراحت کنندهترین قسمتهای تمام سری شناخته میشود که در آن علاوه بر کمدی همیشگی سری، بچههای شهر باید با بیماری و مرگ یکی از عزیزترین دوستانشان دست و پنجه نرم کنند که اصلاً موقعیت جالبی برای یک کودک نیست. اریک کارتمن که طبق معمول به عنوان عوضیترین موجود شهر شناخته میشود، برای لحظاتی دلمان را با ناراحتیاش میسوزاند، ولی در نهایت متوجه میشویم که با همان کارتمن همیشگی روبهرو هستیم و چیزی عوض نشده است. این قسمت همچنین به تحقیقات بر روی جنین انسان و غیر اخلاقی بودن آن اشاره دارد. کنی تا پیش از این قسمت مرگهای فراوان و دردناکی را تجربه کرده است، ولی پس از این قسمت، شاید ما باشیم که بیشتر از مرگهای وی درد بکشیم.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- چانه زدن کارتمن با خریداران جنینها، شامل بامزهترین تکه کلامها و دیالوگهای وی است.
- کارتمن که متوجه بیارزش بودن جنینها پس از ممنوع شدن تحقیق بر روی آنان میشود، سعی در فروش آنها در قالب میگو به یک رستوران است!
- مکالمه بین آشپز و استن در رابطه با دلیل مرگ کنی، خنده دار، عجیب و تفکر برانگیز است.
- اریک کارتمن برای قانع کردن مردم در جهت آزاد کردن آزمایش بر روی جنینها، ترانه Heat of the Moment اثر گروه Asia را میخواند که یکی از بهترین ورژنهای موسیقایی برنامه تلویزیونی South Park است.
- پس از این قسمت، کنی به مدت موقت مرده باقی میماند و تا دو فصل دیگر برنمیگردد.
رتبه سوم: فصل یازدهم، قسمت دهم، یازدهم و دوازدهم؛ The Imaginationland Trilogy
در برنامه تلویزیونی South Park سه گانهها و قسمتهای مرتبط زیادی وجود دارد و هر کدام به نوبه خود، فوقالعاده و شگفتانگیزند. تا به حال که از ۲ سه گانه این سری، دو بازی ویدیویی اقتباس شده است و آثار فوق العادهای از آب در آمدهاند. در این رتبه میخواهیم بپردازیم به بهترین و خاصترین سه گانه تمام سری. سه گانه Imaginationland که از دید خود سازندگان سری به عنوان بهترین اثر آنها شناخته میشود، برنده جایزه مهم Emmy نیز شد. در این قسمت ما میبینیم که کارتمن یک لپرکان را به مشاهده کرده و این موضوع، بچهها را ناخوداگاه وارد سرزمین تخیلات میکند؛ سرزمینی که تمامی موجودات خیالی خلق شده توسط انسان، در آنجا زندگی میکنند. در این سه گانه اتفاقات مختلفی رخ میدهد؛ از کایل که شرطی را به کارتمن میبازد و کارتمن زمین و زمان را به هم میدوزد تا شرطش را عملی کند، تا باترز که خود را در شرایط ناجی تمام دنیا و قهرمان سرزمین تخیلات میبیند. سفر به سرزمین تخیلات قطعاً یکی از بزرگترین نقاط قوت سریال و یکی از بهترین تجربههای آن بوده و همچنین در این سه گانه شاهد بزرگترین درخشش شخصیت باترز هستیم که یک نفره سرنوشت تمام دنیا را کنترل میکند! قطعاً شما نیز با مشاهده شخصیتهای مختلف خوب و بد داستانهای فانتزی که درون دنیای دیوانهوار South Park مشغول مبارزه با هم هستند، لبخندی بر لبانتان خواهد نشست.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- تقریباً همه جور اتفاقات دیوانهوار و بامزه در این سه گانه رخ میدهد؛ از نبرد موجودات خیالی خیر با موجودات شیطانی که لحظات جالبی را رغم میزند تا اریک کارتمن که به هیچ چیزی جز ادا شدن شرطش فکر نمیکند.
- در میان تمام موجودات شیطانی با انواع و اقسام اندازهها و ابهتهای ترسناک، ما شاهد بازگشت جانوران جنگلی از رتبه پنجم این لیست هستیم، که با وجود هیکل کوچک و بامزه بودنشان، از تمامی موجودات درون سرزمین شرورترند.
- پس از اینکه جانواران جنگلی نیت شرورشان را به شخصیتهای منفی نشان میدهند، حتی آنان را نیز میترسانند و شخصیت جیسون وورهیس میگوید که دوست ندارد بچهای که این موجودات را خلق کرده را ملاقات کند (میدانیم که خالق این شخصیتها کسی جز اریک کارتمن بدنام نیست!).
- باترز قهرمان این سه گانه است که موفق میشود تمام سرزمین تخیلات و جهان را نجاد دهد؛ با این حال در پایان به مانند همیشه توسط والدینش مجازات میشود!
- کارتمن با این وجود که کایل را دشمن حقیقی خود میداند، با این حال جان وی را نجات میدهد، فقط از این جهت که وی هنوز شرط خود را ادا نکرده است!
رتبه دوم: فصل هفدهم، قسمت دهم؛ The Hobbit
«من واقعاً منزجر و خسته شدم از این فتوشاپ»
_کندریک لامار (رپر)
در آخرین قسمت از هفدهمین فصل برنامه تلویزیونی South Park ما شاهد قسمتی هستیم که در زمان خود، بهترین و مهمترین چیزی بود که تمامی مردم دنیا و مخصوصاً دختران جوان به آن نیاز داشتند. قسمت ۲۴۷تم به ما داستان قدرتمندترین دختر این سری یعنی ویندی تستبرگر را میگوید که در حال دلداری دادن به یک دختر چاق است تا اعتماد به نفس خود را زیاد کرده و عشقش را به فرد مورد علاقهاش (که باترز باشد) اعتراف کند؛ با این حال باترز روی وی را زمین انداخته و میگوید که وی بسیار چاق است و دلش را میشکند. ویندی سپس متوجه میشود که باترز علاقهای شدید به مدل و چهره مشهور آمریکایی یعنی کیم کاردشیان (Kim Kardashian) دارد و وی را به خاطر جلوه زیبایش تحسین میکند. ویندی سعی دارد تا به باترز و سایر پسران ثابت کند که تمامی این جلوه تنها با جادوی پدیدهای به نام فتوشاپ به وجود آمده و دست به فتوشاپ کردن عکس دختر چاق میزند؛ در ادامه همه چیز برعکس شده و تمام دختران مدرسه تصمیم میگیرند تا عکسهای خود را فتوشاپ کرده و اینگونه به شهرت برسند و منظور ویندی در این میان به طور کامل گم میشود. در این قسمت ما همچنین شاهد بازگشت رپر و ستاره مشهور، کانیه وست هستیم که حال نامزد کیم کاردشیان است و برای دفاع از وی وارد عمل شده است. تصویر خیالی و چیزی که وجود ندارد و قرار نیست چیزی را در زندگی فردی عوض کند، کاریست که دختران امروزی در حال انجام دادن هستند و خبر ندارند که در اصل تنها در حال گول زدن خود و فروخته شدن به مردم هستند. تری پارکر و مت استون در این قسمت دست بر روی یک موضوع بسیار حساس گذاشته و آن را میگسترانند. قسمت The Hobbit در طول بیست فصل پخش سریال دارای یکی از زیباترین و در عین حال کریهترین پیامهای اخلاقی است که متاسفانه به طور کامل حقیقت داشته و حتی در پایان داستان در لحظهای غمانگیز، میبینیم که حتی گریبان ویندی را نیز گرفته و وی را نیز آلوده میکند. The Hobbit لذت بخشترین قسمتی از سریال است که میتوانید یک درس اخلاقی بسیار بزرگ نیز از آن یاد بگیرید.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- بازگشت کانیه وست به سری بسیار بامزه و خندهدار، به همراه جنجالهای اخیر وی به تصویر کشیده شده است.
- ویندی در طول این قسمت در حال توضیح این نکته است که نباید از بدن و چهرهای که دارید خجالت بکشید و آن را با ابزارهای مختلف، دروغین نشان دهید، و این موضوع به این نتیجه ختم میشود که همه از وی متنفر شده و او را حسود خطاب میکنند.
- از بامزهترین لحظات این قسمت کانیه وست است که سعی در متقاعد کردن مردم دارد که کیم کاردشیان یک هابیت نیست، ولی هر چقدر که بیشتر توضیح میدهد، بیشتر متوجه شباهت وی با یک هابیت میشود!
- قهرمان منفور؛ ویندی تنها میخواهد که دختران برای چیزی که دارند خوشحال باشند، ولی در ادامه راه، نظر منفی همه را جلب کرده و تبدیل به یک شخصیت منفور میشود.
- زمانی که پاپ فرانسیس مشغول دریافت جایزه فرد سال است، کانیه وست صحبت وی را قطع کرده و میکروفون را از وی میگیرد؛ این موضوع اشاره به ماجرای واقعی کانیه و تیلور سوییفت در مراسم VMA 2009 دارد.
رتبه اول: فصل پنجم، قسمت چهارم؛ Scott Tenorman Must Die
۶۹همین قسمت برنامه تلویزیونی South Park در تاریخ ۱۱ جولای سال ۲۰۰۱ پخش شد. این قسمت در طول تاریخ پخش این سریال به عنوان مهمترین و کلیدیترین قسمت تمام ۲۱ فصل آن شناخته میشود. همه ما که این سریال را در تمام دورانش دنبال کردیم، میدانیم که شخصیت اریک کارتمن، بدون شک یکی از قدرتمندترین و مهمترین شخصیت منفی در تاریخ تلویزیون است و اگر این قضیه هنوز برای شما ثابت نشده است، تنها توصیه ما به شما، تماشای این قسمت است. وی که ذات بسیار پلید و ملعونی دارد، در کنار تمام جنایات و کارهای پستی که تا به حال انجام داده است، به شکل عجیبی در دل تمام بینندگان خود را جا کرده و همانند شخصیت هایزنبرگ در سریال Breaking Bad یک موجود منفور و دوست داشتنی است. در این قسمت افسانهای که شامل هیچگونه اشاره و کنایه به فرهنگها، سیاست و سایر المانهای همیشگی South Park نیست، ما تنها و تنها شاهد دست و پنجه نرم کردن اریک کارتمن با یک قلدر کلاس هشتمی با نام اسکات تنورمن (Scott Tenorman) هستیم که به تنهایی و بدون کمک از اشارات به موضوعات مختلف، توانسته تبدیل به یکی از بهترین قسمتهای یک سریال تلویزیونی در تاریخ شود. کارتمن به دلیل حماقتی که دارد، دست به خرید موهای زائد اسکات تنورمن زده و وقتی متوجه کار احمقانه خود میشود، سعی در پس گرفتن پولش دارد و اسکات وی را بیشتر و بیشتر گول میزند و او را دست میاندازد. این قضیهها که کارتمن هی تلاش کرده و در مقابل اسکات شکست میخورد، همه را به این فکر میاندازد که آیا بلاخره این پسر منفور شکست را پذیرفته است؟ و در لحظات پایانی این قسمت و یک پیچش داستانی افسانهای، همه چیز ناگهان عوض میشود. کارتمن در لحظات پایانی از نقشه شوم و بسیار تاریکش رونمایی میکند که نه تنها افراد حاضر در سریال را، بلکه هر کس که به تماشای آن نشسته باشد را در سکوت و شوک فرو میبرد. ما پایان داستان را لو نمیدهیم و تماشای آن را به شما واگذار میکنیم تا با یکی از کلاسیکترین قسمتهای تاریخ این برنامه مدتی خلوت کنید.
جالبترین دیالوگها و لحظات این قسمت:
- شخصیت منفی همیشه پیروز میشود؛ کارتمن در این قسمت خود را به عنوان یک هیولای پلید و شکستناپذیر به همگان اثبات میکند.
- بازی با آتش؛ شاید همه قبول داشته باشیم که اگر اسکات پول کارتمن را پس میداد، اوضاع به جاهای باریک کشیده نمیشد.
- پیچش داستانی این قسمت، با اختلاف زیاد بهترین پیچش داستانی در تاریخ تلویزیون است و حتی شخصیتهای درون سریال از جمله استن و کایل نیز نمیدانند که چه اتفاقی قرار است رخ دهد.
- دشمنی که نگاهها را خیره کرد؛ این قسمت به طور کامل حول شخصیت اریک کارتمن میچرخد و شخصیتهای دیگر همگی مکمل هستند. این قسمت از معدود قسمتهایی است که این سیستم را پیش میگیرد و در اکثر مواقع شامل دو شخصیت کلیدی برای یک قسمت هستیم.
- تمامی قسمتهای برنامه تلویزیونی South Park با یک پیام مهم و اخلاقی تمام میشوند؛ و پیام اخلاقی این قسمت نیز این است که: هیچوقت با اریک کارتمن در نیوفتید! حتی کایل که بزرگترین دشمن کارتمن است نیز در پایان به این موضوع اعتراف میکند!
نظر شما چیست؟ بهترین قسمتهای برنامه تلویزیونی South Park از دیدگاه شما، کدامند؟ منتظر مقالههای بیشتری از سایت گیم شات باشید.
1 دیدگاه
iranam23
ممنون بابت مقاله و دستتون درد نکنه
بله، رتبه اول واقعا کلاسیک ترین و غیرقابل پیشبینی ترین قسمت سریاله. تا الان بیشتر از 10 بار نگاش کردم و هنوزم باور نمیکنم که چطور کارتمن فقط واسه رو کم کنی این کارو کرده باشه!