به پایان رساندن بازیهای ویدیویی کار بسیار سختی است. پایانبندی یک بازی درست همان لحظه اوجی است که بازیکنان در طول مراحل منتظرش بودهاند و میخواهند جواب تمامی سوالاتشان را در آن بیابند. اگر یک عنوان نتواند داستان خود را جمعبندی کند، تمامی آن ساعاتی که که بازیکنان دست به ماجراجویی زده بودند هدر خواهد رفت و به تجربه بازی لطمه بزرگی وارد میشود.
اکثر بازیهای مدرنی که برای کنسولهای پلی استیشن ۳، ایکس باکس ۳۶۰، ایکس باکس وان و پلی استیشن ۴ منتشر شدهاند، پایان خوبی دارند، اما تنها برخی از آنها را میتوانیم مثال بزنیم که به اندازهای عالی بودهاند که تا سالها در ذهن باقی مانده و کلاس درسی برای دیگر بازیها شدهاند. در ادامه میتوانید قسمت اول ۱۵ مورد از بهترین پایانهای موجود در بازیهای ویدیویی مدرن را مشاهده کنید:
توجه: بازیهایی که در این مقاله به آنها اشاره شده است، توسط نویسنده اصلی مطلب انتخاب شدهاند و لزوما مورد تایید یا تکذیب سایت گیمشات نیستند. همچنین در ادامه مطلب به پایان بازیهای نام برده اشاره شده است. بنابراین، اگر نمیخواهید که پایان بازیها برای شما افشا شوند، از خواندن ادامه مطلب صرف نظر کنید.
- Red Dead Redemption
تاکنون بسیاری از سایتها به حمد و ستایش بازی Red Dead Redemption پرداخته و همیشه از آن به عنوان یکی از خاطره انگیزترین بازیهای چند سال اخیر یاد میکنند. شخصیت اصلی این بازی که «جان مارستون» (John Marston) نام دارد، از طرف مامورین دولتی مجبور میشود تا به ازای آزاد شدن خانوادهاش، اعضای قدیمی گروه گنگستری خود را دستگیر کرده و به دولت تحویل دهد. اگرچه مارستون کاری که به او محول شده است را انجام میدهد، اما درواقع مامورین دولتی به او نارو زده و او را همانند اعضای گروهش به فجیحترین شکل ممکن به قتل میرسانند. چند سال بعد جک، پسر جان مارستون، مسئول قتل پدرش را پیدا میکند و انتقام پدرش را از او میگیرد. پایان بازی Red Dead Redemption از آرامش موقتی مارستون گرفته تا تیربار شدنش و انتقام گیری پسرش باعث شدهاند تا آن را در لیست بهترین پایانبندیهای بازیهای ویدیویی مدرن قرار دهیم.
- Halo: Reach
Halo: Reach یکی از آن دست بازیهایی به شمار میرود که پایان آن از همان دقایق آغازین مشخص بود. در دقایق پایانی این بازی شاهد بودیم که نوبل ۶ کورتانا را صحیح و سالم به دست Pillar of Autumn و امیلی میرساند، اما خودش به دست Covenantها، دشمنان فضایی موجود در بازی، میافتد و تا آخرین قطره خون با آنها مبارزه میکند. از آنجایی که شمار دشمنان بسیار زیاد است، نوبل ۶ نمیتواند مدت زمان زیادی در برابر آنها مقاومت کند و به همین دلیل پس از مدتی مبارزه سرسامآور، مغلوب دشمنان شده و به همراه کلاهش نقش زمین میشود.
سپس بازی چندین دهه بعد را نشان میدهد که سرزمین ریچ باری دیگر جان گرفته و سرسبز به نظر میرسد. در این صحنه میتوانیم کلاه نوبل ۶ را مشاهده کنیم که در همان مکان بر روی زمین قرار گرفته و یادآور این قضیه است که صاحبش برای نجات جان انسانها از جان خود گذشته است.
شاید پایان بازی Halo: Reach به مزاق برخی از بازیکنان خوش نیاید، اما همه کسانی که آن را بازی کردهاند، حداقل در این مورد با یکدیگر موافق هستند که به نوبل ۶ و کسانی که در این بازی کشته شدند، اهمیت میدادند.
- Journey
بازی Journey که توسط استودیوی Thatgamecompany به صورت انحصاری برای کنسول پلی استیشن ۳ (و بعدها پلی استیشن ۴) منتشر شد، توانست با استقبال کم نظیری از طرف منتقدان همراه شود. این بازی نه تنها از لحاظ موسیقی و جلوههای گرافیکی، بلکه از لحاظ داستانسرایی نیز مورد تعریف و تمجید بازیکنان و منتقدان قرار گرفته است. بازی Journey این پیام را به مخاطبان منتقل میکند که بیشتر از اینکه به فکر مقصد باشند، از مسیر لذت ببرند.
بازیکنان در این بازی یک سفر پر رمز و راز را آغاز کرده، از محیطهای سرد و گرم عبور میکنند و به تدریج به کشف رازهای نهفته پشت پرده کوهی که در تمام طول بازی از دوردست قابل مشاهده است، نزدیکتر و عمیقتر میشوند و زمانی که ماجراجویی به پایان رسید، باری دیگر در همان صحنهای که بازی را شروع کرده بودند، برمیگردند. یکی از نکات جالب و منحصر به فرد بازی این بود که بازیکنان به صورت آنلاین میتوانستند کاملا ناشناخته با همدیگر در تمام طول مسیر بازی همراه شده و هیچ وقت یکدیگر را نشناسند.
- The Last of Us
خشونت و عشق به شیوه بسیار تاثیرگذاری در بازی The Last of Us با همدیگر ترکیب شده و تم اصلی این عنوان را به وجود آوردهاند. تمرکز اصلی بازی The Last of Us بیشتر بر روی شخصیت جوئل بود. جوئل به ناچار مجبور میشود تا شخصیت الی را مخفیانه به دست فایرفلایها بسپارد. از آنجایی که الی در برابر ویروسی که اکثر مردم جهان را نابود و به زامبی تبدیل کرده مصون است، برای فایرفلایها ارزش زیادی دارد و آنها قصد دارند تا با مطالعه و انجام آزمایشاتی بر روی او، واکسنی را برای درمان و حل مشکل و نجات بشریت پیدا کنند.
جوئل پس از سختیهای زیاد موفق میشود تا الی را به فایرفلایها تحویل دهد، اما وقتی که متوجه میشود فایرفلایها برای تهیه واکسن مجبور هستند بخشی از مغز الی را از جمجمه خارج کنند، از این کار خود پشیمان میشود. درواقع دیدن وحشی شدن جوئل در دقایق آخر و دروغ گفتنش به الی نیست که پایان آن را در ذهنها ماندگار میسازد، بلکه چگونگی تغییر کردن رابطه آنها از قاچاقچی و محموله و تبدیل شدنش به عشق میان یک پدر و دختر است که جایگاه آن را از اکثر بازیهای ویدیویی مدرن یک سر و گردن بالاتر قرار میدهد.
- Grand Theft Auto 5
بازی Grand Theft Auto 5 بیشتر از آنکه به قتل و کشتار مردم بپردازد، تمرکزش را بر روی نظام سرمایه داری آمریکا، دغدغه و تمرینات پست مدرن جوانان، برنامههای تلویزیونی، نفوذ شبکههای اجتماعی، بازیهای ویدیویی و کنترل اذهان عمومی معطوف کرده است. در ابتدا وقتی که مایکل را مشاهده میکنیم که برای پرداخت بدهیهایش با فرانکلین شریک میشود، تصور میکنیم که با یک بازی طرف هستیم که از اول تا آخر قصد دارد به دزدی و غارت اموال عمومی بپردازد، اما با پیشروی در بازی و اضافه شدن سر و کله ترور همه چیز تغییر میکند و کم کم گذشته و دروغهای مایکل در مورد اینکه چطور در گذشته به گروه خود خیانت کرده و خودش را به مردن زده بود، فاش میشوند. در لحظه پایانی بازی است که متوجه میشویم این عنوان قصد دارد به روابط میان افراد، دوستان و اعضای خانواده بپردازد. اینکه چگونه ممکن است دوستان بسیار صمیمی و حتی اعضای خانواده پس از سالها زندگی با هم، از یکدیگر متنفر باشند و یا چطور میتوانند مشکلات خود را با کمک یکدیگر حل کنند.
- فصل اول بازی The Walking Dead
از همان اولین صحنهای که در فصل اول بازی با آن روبه رو میشویم، این جمله که «انتخابهای شما در نحوه پیشرفت بازی تاثیر خواهند گذاشت» را متوجه میشویم. شخصیتهای «لی اوِرِت» (Lee Everett) و «کلمنتاین» (Clementine) در طول بازی به یکدیگر بسیار نزدیک میشوند و گاهی رابطه آنها دارای پستی و بلندیهایی نیز میشود.
این موضوع برای شخصیتهای دیگر این فصل از بازی نیز اتفاق میافتد و تصمیمات از حالت جزئی کم کم به مرحلهای میرسند که باید زنده ماندن و کشته شدن شخصیتها را نیز انتخاب کنیم. پس از پشت سر گذاشتن اتفاقات زیادی در طول این فصل، بالاخره شاهد آلوده شدن و از پا درآمدن خود شخصیت لی هستیم که تاثیر زیادی را بر روی کلمنتاین و بازیکنان میگذارد. خوشبختانه کامنتاین توانست جان سالم به در برد و شخصیت قویتر و مصممتری را نسبت به گذشته داشته باشد.
به زودی با بخش دوم ۱۵ مورد از بهترین پایانهای بازیهای ویدیویی در خدمت شما خواهیم بود.
4 دیدگاه
Behnam
بدون شک the last of us بهترین توی هر لیسته ولی کاش Farcry3 هم میزاشتین چون یکی از بهترین پایان هارو داره و تصمیم گیری سخته
PEYMAN666
نخوندی عزیز فقط به عکس ها نگاه کردی
همون اول نوشته: “بخش اول” یعنی بخش های دیگری هم هست.
خوش ترین پایانی که من دیدم پایان Uncharted 4 بود. عجیب ترین Outlast 1
بهترین هم BioShock Infinite
Behnam
درسته برادر حواسم به اون نبود
nightmare
بهترین پایان ها رد دد۲ و most wanted البته نباید پایان های اویل فراموش کرد که هر دفعه دنیا رو از نابودی حتمی باید نجات بدی