اگر از طرفداران سریالهای آمریکایی بپرسید که بهترین شبکه تلویزیونی کدام است و به نتایج حاصل شده نگاه کنید، اگر شبکه HBO اول نباشد، حتما جزو گزینههای بالای جدول است. باید پذیرفت که HBO سالهاست جایگاه خود را به عنوان یکی از برترین شبکههای کابلی تثبیت نموده و آنقدر آثار با کیفیت و خوش ساخت عرضه کرده که نمیتوان از ناماش به نیکی یاد نکرد. HBO تنها یک شبکه نیست. گاهی فراتر از تلویزیون است. گاهی تبدیل به زندگی میشود، گاهی ما را چنان متحیر و شیفته خودش میکند که در سینما چنین تجربهی مشابهی را بدست نیاوردهایم. در ادامه با بخش اول ۱۵ سریال برتر تاریخ شبکه HBO با گیمشات همراه باشید.
انتخاب در میان سریالهای شبکه HBO بین خوب و خوبتر است. همین عالی بودن آثار کار را سخت کرده اما تلاش کردهایم این کار را انجام دهیم. لازم به ذکر است که این ردهبندی نظر شخصی نگارنده بوده و شما میتوانید ردهبندی و نظرات خودتان را با ما درمیان بگذارید.
۱۵ – دارودسته (Entourage)
سریال Entourage در واقع ورژن مردانه سریال «جنسیت و شهر» است. این سریال که ۷ فصل ادامه داشت، داستان زندگی ستارگان هالیوودی را روایت میکرد و بر اساس تجربیات مارک والبرگ (Mark Wahlberg) و دارودستهاش از ساحل شرق (East coast) نوشته شده بود.
این سریال، زندگی بازیگر متولد محله کویینز (Queens)، وینسنت چیس (Vincent Chase) با بازی آدرین گرینر (Adrian Grenier) همراه با بهترین دوستاناش، ترتل (Turtle) با بازی جری فررا (Jerry Ferrara) و اریک (Eric) با بازی کوین کانلی (Kevin Connolly) و برادر ناتنیاش جانی دراما (Johnny Drama) با بازی کوین دیلن (Kevin Dillon) را به تصویر میکشد، وینسنت در این سریال پلههای ترقی در هالیوود را یکی پس از دیگری طی میکند و دوستاناش و مدیر برنامههایش، «ای» (E) از آب گِل آلود ماهی میگیرند و تا آنجا که میتوانند، از شهرت دوستشان سوءاستفاده میکنند.
با اینکه چهار دوست سریال، ما را به دنبال کردن و دیدن سریال ترغیب میکنند، اما این «آری گلد» (Ari Gold) با بازی «جرمی پیون» (Jeremy Piven) یا همان مدیر برنامههای وینست است که سریال را جلو میبرد و ما را برای دیدن هر اپیزود این سریال، هیجانزده میکند. او که تشنه قدرت، موفقیت و ثروت است، هر چه قدر خشمگینتر و ظالمتر میشود، مخاطب را بیشتر به خنده وادار میکند، خصوصأ زمانهایی که یکی از کارمندانش را اخراج میکند و به مرز جنون میرسد.
این سریال دیدنی کمدی در ۹۶ قسمت از شبکه HBO پخش شد و یک فیلم سینمایی هم در سال ۲۰۱۵ براساس آن ساخته شد و به نمایش در آمد. سریال Entourage شاید در سال ۲۰۱۱ به پایان رسیده باشد اما خاطراتی که از آن داریم، هرگز فراموش نخواهند شد.
۱۴ – جوخه برادران (Band of Brothers) / اقیانوس آرام (The Pacific)
تصمیم گرفته بودیم که مینی سریالها را در میان سریالهای بلند قرار ندهیم، اما این دو سریال آنقدر شاهکار هستند که نمیشود از آنها عبور کرد. دلیل اینکه این دو سریال را به طور مشترک در رتبه ۱۴ قرار دادهایم، مینی سریال بودن آنهاست، در غیر این صورت آنها (حداقل جوخه برادران) قطعا جزو ۵ سریال برتر شبکه HBO محسوب میشوند.
سریال Band of Brothers را تام هنکس (Tom Hanks) و استیون اسپیلبرگ (Steven Spielberg) بعد از به پایان رساندن فیلم نجات سرباز رایان (Saving Private Ryan) ساخته و تولید کردهاند. این سریال کوتاه، اولین اقدام پرخرج شبکه HBO در وادی جنگ جهانی دوم محسوب میشود و بر اساس کتابی از استیفن امبروز (Stephen Ambrose) ساخته شده است. سریال Band of Brothers داستان مبارزات بخش هوابرد ۱۰۱ برعلیه نازیها را به نمایش میگذارد و از تمرینات نظامی در آمریکا، پریدن از هواپیما در بالای نرماندی در روز دی (D-Day) تا حمله به آشیانه عقاب آدولف هیتلر در کوههای آلپ را پوشش میدهد. ما همراه با کاپیتان دیک وینترز (Dick Winters) با بازی دیمین لوئیس (Damian Lewis) با ماموریتها و داستانهای خطرناک او و جوخه برادریاش رو به رو میشویم و با آنها به سوی جنگ و خونریزی و مرگ قدم بر میداریم.
سریالهای زیادی با محوریت جنگ جهانی دوم وجود دارد اما جایی که سریال Band of Brothers خودش را از دیگران جدا میسازد، ارتباطی است که مخاطب با شخصیتهای اصلی پیدا میکند. ما در ۱۰ قسمت سریال با شخصیتها باقی میمانیم و با آنها همذات پنداری میکنیم. یکی از اپیزودهای خاص که ما را به مرز جنون میرساند، اپیزود محاصره شهر بستونی (در بلژیک) است. جوخه مجبور است در سوراخهای روباه پنهان شود، در عین حال که آلمانیها از فاصله دور خمپاره بر سر آنها پرتاب میکنند. این اپیزود شما را برای یک ساعت خشک میکند و به شما اجازه تکان خوردن نمیدهد. سریال Band of Brothers یکی از بهترین سریالهای شبکه HBO و یکی از بهترین مینی سریالهای تاریخ است که ارزش بیش از یک بار دیدن را هم دارد.
اما بعد از جوخه برادری افسانهای، چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسید که شبکه HBO باز هم به آن دوران قدم بگذارد. نتیجه سریال The Pacific بود که غرب را تبدیل به تئاتر دوران جنگ میکرد. تام هنکس و استیون اسپیلبرگ یکبار دیگر با یکدیگر متحد شدند تا سریال اقیانوس آرام را تولید کنند.
این سریال داستان سه مرد در سه هنگ مختلف از بخش نیروی دریایی را روایت میکند که در چند اپیزود ابتدایی هر کدام داستان خودشان را دارند اما در نهایت در حملهی فرودگاه پللیو (یکی از بدترین و وحشتناکترین جنگهای جنگ جهانی دوم) با یکدیگر متحد میشوند. جوزف مازلو (Joseph Mazzello)، جیمز بدج دیل (Robert Leckie) و جون سدا (Jon Seda) نقش این سه مرد را بازی میکنند.
سریال The Pacific هرگز نمیتواند تأثیر احساسی و عاطفی سریال جوخه برادران را داشته باشد (شاید به دلیل خط داستانی جداگانه هر شخصیت است) اما این سریال یکی از باکیفیتترین تولیدات شبکه HBO محسوب میشود. بازیگران عالی کار کردهاند و سکانسهای اکشن فوق العاده از کار درآمده. شاید یاد و خاطره بخش اروپایی جنگ جهانی بیشتر در تاریخ ثبت شده باشد، اما سریال The Pacific واقعیت جنگ بین متحدین و ژاپن را به تصویر میکشد که از نظر بسیاری، یک جنگ بشدت خونینتر بوده است.
۱۳ – باقیماندگان (The Leftovers)
درام حیرت انگیز ساختهی دیمون لیندلوف (Damon Lindleof) دنیایی را به تصویر میکشد که ۲ درصد از مردماش ناگهان ناپدید شدهاند. این اتفاق آخرالزمانی باعث میشود که دینهای بزرگ و اصلی دنیا به نابودی کشیده شده و فرقههای بسیاری تشکیل شوند. در عین حال که مردم به دنبال پاسخ این سوال میگردند که چه بلایی بر سر ۱۴۰ میلیون انسان گمشده آمده، هرج و مرج جهان را فرا میگیرد و تعادل جهان به هم میریزد. فصل اول این سریال بر اساس کتابی از تام پروتا (Tom Perrotta) ساخته شد اما فصل دوم به طور کلی راه خودش را رفت و داستان جدید خودش را روایت کرد.
به زودی فیلمبرداری و ساخت فصل نهایی و سوم سریال The Leftovers آغاز میشود و اگر فرصت تماشای این سریال را نداشتهاید شاید بهتر باشد نگاهی به آن بیاندازید. با اینکه بسیاری از منتقدان و طرفداران این سریال را تحسین کردهاند اما بسیاری معتقدند که دنیای سریال آنقدر سیاه و ترسناک است که نمیتوان از آن لذت برد. فارغ از این اختلاف عقیده، باید سریال را برای بازیهای فوق العاده بازیگراناش خصوصا جاستین ثرو (Justin Theroux) در نقش کوین گاروی (Kevin Garvey) یک پلیس گرفتارشده در این مخصمه و کری کن (Carrie Coon) در نقش نورا درست (Nora Durst) زنی که بعد از ناپدید شدن همسر، پسر و دخترش، حال به جستجوی آرامش است، تحسین کرد. باقیماندگان دیدنی است.
۱۲ – تحت درمان (In Treatment)
«هنر از زندگی تقلید میکند». وقتی به سریال In Treatment میرسیم، معنای کامل این جمله را بهتر درک میکنیم. این سریال در سه فصل و ۱۰۶ اپیزود، در ۲ ماه و هفتهای پنج قسمت پخش شد که آن را نسبت به سریالهای دیگر شبکه HBO کمی متفاوتتر میکند و البته از نظر تولید و فیلمبرداری قطعا چالش برانگیزتر هم محسوب میشده. سریال «تحت درمان» یک کلاس روانشناسی و مشاوره است و مخاطبین به جای پرداخت پول و رفتن به سراغ یک دکتر واقعی، میتوانند به صورت مجانی از همان امکانات برخوردار شده و استفاده کامل ببرند.
سازنده سریال، رودریگو گارسیا (Rodrigo Garcia)، بازیگر افسانهای جناب گابریل بایرن (Gabriel Byrne) را در نقش دکتر پال واتسون (Paul Weston) قرار میدهد، یک روانشناس باتجربه که تمام وقت و زندگیاش را صرف کمک به بیماراناش کرده است. با توجه به فرمت جالب سریال، مخاطبین این فرصت منحصر بفرد را داشتند تا بیشتر با بیماران دکتر واتسون همدردی کنند. چون این سریال هر روز پخش میشد؛ ما میتوانستیم پیشرفت یا پسرفت این شخصیتها و بیماران را به صورت روزانه مشاهده کنیم و به آنها اهمیت بیشتری بدهیم. در سریال بازیگرانی همچون میا واشیکوفسکا (Mia Wasikowska)، امی رایان (Amy Ryan)، دبرا وینگر (Debra Winger) و دین دیهان (Dane DeHaan) و بسیاری از بازیگران قدرتمند دیگر حضور یافتند و باید گفت هرکدام از اینها برای بازی در مقابل گابریل بایرن، با چالش بزرگی رو به رو بودهاند.
سریال In Treatment برای فرمت خاصاش، بازی عالی تیم بازیگریاش و مفاهیم روحی و روانی عمیقی که به مخاطب ارائه میدهد، بدون شک جزو بهترینهای شبکه HBO است.
۱۱ – رم (Rome)
قبل از اینکه بازی تاج و تخت (Game of Thrones) وارد بازی شود، لقب «حماسیترین سریال شبکه HBO» بر پیشانی سریال Rome خورده بود. برخلاف اقتباس جورج آر.آر. مارتین که تمامی جزئیات خارقالعاده وستروس را به تصویر کشیده اما در دنیایی تخیلی، سریال رم جزئیات واقعی تاریخ و شخصیتهای واقعی را روی صحنه میآورد. با اینکه این سریال تنها دو فصل دارد اما یک تجربه خوب و پرکشش همراه با حقایق واقعی تحویل مخاطب میدهد.
جان میلیوس (John Milius) نویسنده فیلمهای اینک آخرالزمان (Apocalypse Now) و کونان بربر (Conan the Barbarian) این سریال را ساخته و اولین فصل آن بر روی به اوج رسیدن ژولیس سزار (Julius Caesar) با بازی کیران هایندز (Ciaran Hinds) از سال ۴۹ قبل از میلاد مسیح تا مرگاش در «نیمه ماه مارس» در سال ۴۴ قبل از میلاد مسیح را روایت میکند. در فصل دوم، سریال Rome به دوران به اوج رسیدن آگوستوس (Augustus) و در حالی که بعد از ترور سزار، با مارک آنتونی (Marc Antony) در حال جنگ است، میپردازد.
طبق گفتههای دیگر سازنده سریال، جناب برونو هلر (Bruno Heller)، اگر فصلهای بعد ساخته میشد، داستان به کشور مصر و همین طور به اوج رسیدن عیسی مسیح در اسرائیل و دیگر حوادث واقعی تاریخ میپرداخت. اتفاقی که رخ ندارد.
۱۰ – امپراتوری بوردواک (Boardwalk Empire)
وقتی خبر رسید که قرار است مارتین اسکورسیزی (Martin Scorsese) پایلوت سریال را کارگردانی کند، شور و هیجان زیادی برای دیدن این سریال ایجاد شد. وقتی هم که مشخص شد ساخت اولین قسمت، ۱۸ میلیون دلار هزینه روی دست شبکه HBO گذاشته، انتظارات برای دیدن سریال از اتمسفر کره زمین فراتر رفت!
این سریال درام که در دوران «ممنوعیت» (ممنوع شدن تولید و فروش الکل توسط قانون در سالهای بین ۱۹۲۰ و ۱۹۳۳ در آمریکا) جریان دارد، توانست به عهد خود وفا کند و در مجموع ۵۷ جایزه امی (Emmy Award) در طول پنج فصل کسب کرد. سریال Boardwalk Empire همچون نقش اصلیاش ایناک -ناکی- تامپسون (Enoch “Nucky” Thompson) با بازی استیو بوشمی (Steve Buscemi) تا آنجا که میتواند ولخرجی میکند.
بازی شاهکار استیو بوشمی در نقش یک سیاستمدار فاسد اما با ثبات، زمینه را برای شخصیتهای مکمل فراهم میکند تا تضاد دراماتیک جالبی در سریال ایجاد کنند. از گنگستر عصبانی و خشن، جیپ رزتی (Gyp Rosetti) با بازی بابی کاناول (Bobby Canavale) تا نلسون ون الدن (Nelson Van Alden) با بازی مایکل شنن (Michael Shannon) مامور ممنوعیتی که خودش تبدیل به فروشنده مشروب قاچاق شده است و دیگران…
این سریال را که ترنس وینتر (Terence Winter) ساخته، یک اثر خوش ساخت و متقاعد کننده همراه با کاراکترهای پرداخت شده و سه بعدی است که تماشایش خالی از از لطف نیست.
در پشت پرده دورههای اغوا کننده و گمراه کننده تاریخ (مثل همین دوران ممنوعیت)، همیشه وسوسههایی وجود دارد که همه نسلها با آن دست و پنجه نرم کردهاند و بسیاری نتوانستهاند در مقابل این وسوسهها مقاومت کنند. فردی مثل «ناکی» هم یکی از همین آدمها محسوب میشود اما فرقش این است که بهتر میتواند این مسائل را پنهان کند.
۹ – آز (Oz)
حتما برایتان سوال پیش آمده که چرا شبکه HBO تا این حد در به تصویر کشیدن خشونت یا چیزهای دیگر آزادی دارد. دلیلاش این است که این شبکه کابلی از قوانین «کمیسیون ارتباطات فدرال» (Federal Communications Commission) پیروی نمیکند و همین امر باعث شده که تا میتواند از فرصت خود استفاده کند و هرچه که میخواهد نشان بدهد. در این میان مهم نیست که سریال «بازی تاج و تخت» چه قدر خونین است، هیچ سریالی نمیتواند به خشونت دیوانهوار درام زندان ساخته تام فونتانا (Tom Fontana) یعنی سریال Oz نزدیک بشود.
آز، اولین درام یک ساعته تاریخ شبکه HBO ، داستان کشمکش برای رسیدن به قدرت در مرکز تادیبی ایالتی اسوالد (زندان فوق امنیتی) را به تصویر میکشد. جایی که همه نژادها با یکدیگر تلفیق شدهاند تا یک دنیای کاملا متفاوت را بسازند. البته در زندان به عنوان یک جامعه، همیشه جناحهای رقیب به وجود میآید و همین کافی است تا هر روز در زندان، به یک روز سخت و دشوار برای زنده ماندن تبدیل بشود.
از گروه بچهمحلها (Homeboys) تا مسلمانان، لاتینها، گروه برادری آریایی (the Aryan Brotherhood) و.. این زندان و مرکز اصطلاحات، یک جهنم از نژادهای مختلف میباشد که هر لحظه امکان دارد منفجر شود. همانطور که نام سریال به کتاب «جادوگر شهر آز» (Wizard of Oz) نوشته ال. فرانک باوم (Frank L. Baum) اشاره میکند، این زندان هیچ شباهتی به خانه ندارد. اما اگر شهر زمرد در کتاب «جادوگر شهر آز» فقط غریب به نظر میرسد، در دنیا و زندان Oz همه چیز بوی مرگ و سیاهی میدهد.
۸ – اتاق خبر (The Newsroom)
بسیار ناراحت کننده است که سریال The Newsroom کارش را در شبکه HBO به پایان رسانده است. آخرین اثر جسورانهی آرون سورکین (Aaron Sorkin) توانست مخاطبین بسیاری را به پای تلویزیون بکشاند اما نتوانست به مخاطبین وفاداری که یک زمانی سریال بال غربی (The West Wing) برای خودش دست و پا کرده بود، دست یابد.
بعد از اتفاقاتی که برای شبکه کابلی آتلانتیس (Atlantis Cable Network) (شبکه فرضی و مخصوص سریال) رخ میدهد، مجری اخبار همیشه عصبانی، ویل مکآوی (Will McAvoy) با بازی جف دنیلز (Jeff Daniels) در یک رویداد عمومی افتضاح به بار میآورد و عقاید سیاسیاش را ابراز میکند. او که در مجریگری خود همیشه بی طرف و عاری از تعصب عمل کرده، بعد از ابراز نظرات شخصیاش، در شغلاش دچار مشکل میشود و از هم میپاشد. همین اتفاق باعث میشود که در کنار دوست سابقاش و تهیه کننده حال حاضر، مکنزی (MacKenzie) با بازی امیلی مورتیمر (Emily Mortimer) تبدیل به یک تفسیرگر بشود و کار جدیدی انجام بدهد.
این سریال در سه فصل و ۲۵ قسمت روی آنتن رفت و آرون سورکین با بازی گرفتن فوق العاده از بازیگرانی همچون اولیویا مان (Olivia Munn)، دیو پتل (Dev Patel) و آلیسون پیل (Allison Pill) یک بار دیگر قدرت و ادبیات بی نظیرش را به رخ کشید. این سریال به اتفاقات واقعی همچون ترور بن لادن، استفاده از گاز سرین در حملات و جاسوسی آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) میپردازد و با اینکه بسیاری، سریال اتاق خبر را در انتقادات سیاسی و اجماعیاش افراطی میدانند اما باید پذیرفت که این سریال یکی از قدرتمندترین درامهای شبکه HBO محسوب میشود.
ادامه دارد….
شما کدام یک از این سریالهای شبکه HBO را دیدهاید؟ از نظر شما کدام بهترین است؟
منبع: gameshot.ir