مادر اژدهایان شخصیت مهمی است، شاید بعد از جان اسنو او مهمترین شخصیت در دنیای سریال Game of Thrones باشد و احتمال دارد که به عنوان ملکه بر تخت آهنین بنشیند.
۱۵ مورد از صحنههای نفرتانگیز و زننده سریال Game of Thrones
قدرتمندترین سلاحهای سریال Game Of Thrones
پیشبینیهای فصل هفتم Game of Thrones؛ مقدمهای بر پایان فانتزینامه وستروس
دنریس از جمله شخصیتهایی است که احتمال دارد به تاج و تخت برسد، او از لحاظ موروثی حق نشستن بر تخت آهنین را در آخر فصل یک به دست آورد و همچنین به آرامی برای رسیدن به آن تلاش میکند. خیلی از طرفداران و حتی شخصیتهای داستان دنریس را گزینه مناسبی برای حکومت بر وستروس میدانند، او خون یک تارگرین را دارد و وارث تاج و تخت است، همچنین قلبی پاک دارد. به علاوه او سه اژدها دارد که فتح وستروس را برایش بسیار آسان میکنند. با این وجود او نباید بر تخت آهنین بنشیند و بر وستروس حکمفرمایی کند. او فضایل و خصلتهای بسیاری دارد ولی این ویژگیها برای این که او را به فرمانروایی لایق برای هفت اقلیم تبدیل کنند، کافی نیستند. مسلم است که دنریس هم طرفداران خود را دارد و با توجه به سه اژدهایش و ارتشهای دورن و هایگاردن، ممکن است در آخر به تخت آهنین برسد، ولی لازم به ذکر است در این صورت اوضاع قلمرو او خوب نخواهد بود.
این هم ۱۵ دلیل که چرا دنریس نباید به تخت آهنین برسد:
۱۵. دنریس تجربه نظامی ندارد
اگرچه داشتن تجربه نظامی در وستروس ضروری نیست، داشتن آن هم ضرری ندارد. بیشتر حاکمان قدرتمند این ویژگی را در جنگ و در طول نبرد به دست آوردهاند. درست است که دنریس مشاورانی دارد که با دقت به مسائل جنگی مینگرند و او را در هدفش برای فتح هفت اقلیم راهنمایی میکنند ولی در آخر کسی که بر وستروس حکم میراند دنریس است و او بر خلاف رابرت تجربه کافی در جنگ ندارد. البته بسیاری از پادشاهان مذکر وستروس مثلا جافری و تامن هم تجربهای در نبرد نداشتند و اینطور هم نیست که بگوییم رابرت چون در نبرد عالی عمل میکرد، پادشاه خوبی بود. نزدیکترین جایگزین به دنریس جان اسنو است که تجربه نبرد هم دارد، ولی لازم به ذکر است که جنگ حرامزادگان نقاط ضعف او را به خوبی نشان داد. اینکه دنریس تجربه نبرد ندارد ویژگی خوبی نیست ولی کمبود بسیار بزرگی هم به حساب نمیآید.
۱۴. تخت آهنین باید ذوب شود
یکی از تئوریهای طرفداران که بسیار بر سر زبانها افتاده است، اشاره به این دارد که کسی نمیتواند بر تخت آهنین بنشیند. البته این موضوع دلیل جالبی هم دارد، طبق این تئوری دیگر تخت آهنینی وجود نخواهد داشت تا کسی بر روی آن بنشیند. این تئوری بیان میکند چون تخت آهین از فولاد والریایی ساخته شده است، برای شکست دادن وایت واکرها این تخت باید ذوب شود. درست است که شمشیرهای بسیاری که از فولاد والریایی ساخته شدهاند، در وستروس وجود دارند، مثل شمشیر برین، شمشیر خاندان دین و شمشیر خاندان تارلی که در دست سم است، اما با این حال تعداشان کافی نیست. فولاد والریایی خواص جادویی دارد و ما در فصل پنجم در نبرد Hardhome دیدیم که این فولاد میتواند چه بلایی بر سر وایت واکرها بیاورد. با این حال اگر آنها تعداد بیشتری از این شمشیر میخواهند، شخصیتهای سریال مجبور میشوند که تخت آهنین را ذوب کنند. به نظر من این پایان نمادینی برای سریال خواهد بود، که میگوید اگر انسانهای این دنیا میخواهند موفق به شکست بزرگترین تهدید برای وستروس شوند باید با هم همکاری کنند و متحد شوند.
۱۳. او هرگز در وستروس زندگی نکرده است
با این که خاندان او بر وستروس حکم راندهاند او خود شخصا تا به حال در وستروس پا نگذاشته و این موضوع ممکن است برای او مشکلاتی به وجود آورد. مثلا او با بسیاری از سنتها و فرهنگهای این سرزمین آشنایی ندارد و برخوردی با مردم این سرزمین نداشته است. او درک کاملی از فلسفههای اهالی شمال و تفاوت آنها با مردم جنوب ندارد. همچنین کسانی که تا به حال در آن سرزمینها زندگی میکردند با او رفتار مناسبی نخواهند داشت، دنریس ممکن است وستروس را خانهی خود ببیند، ولی خیلیها این طور فکر نمیکنند. البته درست است که مردم عادی از ملکه فعلی هم راضی نیستند، ولی مطمئنا میخواهند فردی از سرزمین و خاک خودشان بر آنها حکم براند. بهتر است فراموش نکنیم که دنریس تیریون را دارد، کسی که تواناییاش در سیاستهای وستروسی حد و مرزی ندارد.
۱۲. او میتواند با جان اسنو ازدواج کند
فصل هفت سریال Game of Thrones مملو از راز و معما است، ولی یک تئوری محبوب دیگر میگوید دنریس با مناسبترین فرد مجرد در وستروس، جان اسنو، ازدواج خواهد کرد. این ازدواج ممکن است نتیجه عشق بین طرفین باشد، ولی باید توجه داشت که این ازدواج از لحاظ سیاسی هم به نفع دنریس است و به او متحدی قوی در شمال میدهد،؛ از طرفی دیگر، متاسفانه این ازدواج جلوی دنریس را برای نشستن بر تخت آهنین میگیرد. اگرچه با توجه به این که دنریس خود را حاکم بر حق وستروس میداند احمقانه به نظر میرسد که او این معامله را قبول کند، ولی شاید در نهایت به این درک برسد که جان فرمانروای خوبی خواهد شد و با دنریس به طور برابر رفتار خواهد کرد. اگر یک نکته درباره جان بدانیم این است که او بسیار محترم و شرافتمند است. دنریس ممکن است به این دلیل که این اتفاق بهترین انتخاب برای سرزمینش خواهد بود، با جان ازدواج کند، حتی با وجود این که شاید مجبور شود بسیاری از قدرتش را از دست بدهد. او آماده است تا این فداکاری را برای مردمش بکند.
۱۱. دنریس در فتح کردن بسیار بهتر از حکومت کردن عمل میکند
این حقیقت که او خلیج بردگان را تصرف کرد، باعث شکلگیری این عقیده شد که او گزینه مناسبی برای متحد کردن وستروس است، همانطور که اجداد او قرنها پیش موفق به این کار شدند. متاسفانه توانایی دنریس در حکومت کردن به خوبی فتح کردن او نیست. اوضاع در مرین به قدری برای دنریس سخت شد که او تقریبا تمام شهر را سوزاند و پاکسازی آن را بر عهده یکی از پیروانش گذاشت. او بیشتر ترجیح میدهد قدرتش را به نمایش بگذارد تا این که با دیگران سازش کند. دنریس عادت بد رها کردن مسئلههای حل نشده را دارد، این به این معنا است که او مدت زمانی کافی در جایی نمیماند تا ببیند، که حکومت و قوانین تعیین شده توسط او برای مردم تحت سلطهاش موفقیت آمیز بوده است یا خیر. وجود تیریون به عنوان دست ملکه او را نسبت به قبل برای حکومت کردن مجهزتر کرده است، ولی دنریس هنوز باید ثابت کند در تمام بخشهای رهبری یک جامعه، عالی خواهد بود؛ البته به غیر از قسمتهایی از درایت او که قبلا به ما نشان داده شده است.
۱۰. او در حکومت کردن در مرین مشکل داشت
مرین شهر کوچکی نیست ولی به اندازه هفت اقلیم وستروس هم بزرگ نیست و هنوز سیاستهای درونی شهر برای دنریس غیر قابل کنترل به نظر میرسید. او بردهها را آزاد کرد و با همین کار فرهنگ مرین را دگرگون کرد، که باعث از کنترل خارج شدن مردم شد. او به پیامدهای اعمالش فکر نکرد، این قبیل اعمال در سرزمین وستروس ممکن بود به یک فاجعه عظیم تبدیل شود. مرین برای دنریس حکم یک آزمایشگاه را داشت او میتوانست مهراتهای خود را به عنوان یک حاکم در آن امتحان کند که مشخص است او بسیار بد عمل کرد. با این که دنریس میتوانست تواناییهای خود را در رهبری نشان دهد، مشکلات او در حکومت کردن نشان داده و مشخص شد، که او ممکن است خشم خود را بر سرزمین تحت حکومت خود فرو آورد. مشخص است که وستروس و مرین بسیار متفاوت هستند ولی بعد از عملکرد او در مرین همه، حتی طرفدارن او در سریال Game of Thrones از توانایی او در حکومت ناامید شدند.
۹. او به اصول خاص خود را در رهبری دارد
دنریس شخصی با عقاید و اصول خاص خود است که البته این ویژگی بیشتر وقتها چیز بدی نیست. متاسفانه دنریس علاقهای به مذاکره با دیگران از خود نشان نمیدهد، همان ویژگی که او را بیشتر از هر چیز دیگری به دردسر میاندازد. این عدم علاقه او به مصالحه شاید اخلاقی خوب به نظر رسد، ولی به یاد داشته باشید اکثر مشکلاتی که دنریس با آنها مواجه شد، به دلیل همین یکدندگی او به وجود آمده بودند. البته اعتقادات دنریس اهداف نیکی را دنبال میکنند. او میخواهد سرزمین تحت سلطه خود را برای مردمی که در آن زندگی میکنند به جایی بهتر تبدیل کند. ولی این اعمال او پیشامدهایی را در پی دارند که او به آنها توجه نمیکند. بودن شخصی به زیرکی و باهوشی تیریون نزد دنریس ممکن است، باعث شود او از گرفتن این تصمیمات پرهیز کندو البته اصول و قواعد رفتاری دنریس بسیار شبیه به رفتار ند و راب است همان رفتاری که آن دو را به نابودی کشاند. سریال Game of Thrones علاقهای به نابود کردن کسانی که کار درست را انجام میدهند دارد و ممکن است دنریس قربانی همین موضوع شود.
۸. شاید جان نسبت به دنریس حق بیشتری برای نشستن بر تخت آهنین داشته باشد
وستروس جامعهای مردسالار دارد، که ممکن است خبر بدی برای مادر اژدهایان باشد اگر او علاقهای به ازدواج با جان از خود نشان ندهد. ما در پایان فصل ششم سریال Game of Thrones متوجه شدیم که جان پسر حرامزاده ند استارک نیست بلکه او فرزند ریگار تارگرین و لیانا استارک، خواهر ند، است. مشخص نیست که آیا جان ثمره ازدواج و عشق بین این دو بوده است یاخیر. او حق بیشتری برای نشستن بر تخت آهنین دارد، زیرا او یک مرد است و دیگر این که او فرزند ولیعهد شاه ایریس است. حتی اگر او را حرامزاده در نظر بگیریم باز هم حکومت او نسبت به عمه خود مشروعیت بیشتری دارد. در سریال و کتاب بسیاری از موارد وجود دارند که حرامزادگان میتوانند برای به دست گرفتن افسار حکومت، مشروعیت پیدا کنند. این موضوع اولین بار در زمانی که شاه رابرت مرد بیشتر معلوم شد؛ خیلیها عقیده داشتند که جافری وارث و ولیعهد مناسبی برای حکومت نیست و یکی از حرامزادگان رابرت باید حکومت را بر عهده بگیرند. این موضوع باعث بر انگیخته شدن موجی از طرفداران که عقیده داشتند، جان میتواند مشروع شود، شد. حتی اگر دنریس حق بیشتری برای حکومت داشته باشد، به عقیده برخی طرفداران سریال Game of Thrones جان گزینه مناسبتری برای حکومت است.
۷. مردم به او به عنوان یک فاتح نگاه میکنند
دنریس وستروس را جایی که باید توسط او تصرف شود، میبیند. وقتی او به هفت اقلیم نگاه میکند، سرزمینی را میبیند که منتظر حاکم حقیقی خود است. با این وجود مردم وستروس منتظر او نیستند و بسیاری از آنها حتی نمیدانند که او اصلا وجود دارد. این موضوع به روشنی نشان میدهد که هنگامی که او برای فتح وستروس باز گردد مردم او را به عنوان یک خارجی که برای فتح سرزمینشان آمده است میبینند، همانطور که جد او ایگان فاتح را میدیدند. با وجود این که اگان هفت اقلیم را متحد کرد، در مسیر انجام این کار بیرحمیهای ریادی از خود نشان داد، که ممکن است دنریس علاقهای به انجام آنها نداشته باشد. اگرچه دنریس میتواند ظالم باشد و همه روی دیگر شخصیت او را دیدهایم ولی او مطمئنا میخواهد مردم سرزمینش از او به گرمی استقبال کنند، انتظاری که ممکن است به واقعیت بدل نشود. اگر او میخواهد چیزی را که مال خود میداند پس بگیرد باید آن را زور و اجبار اعمال کند، که به طور قطع میتوان گفت این کار او را محبوب نخواهد کرد، مخصوصا وقتی انسانهای بیگناه کشته میشوند.
۶. پیشگویی سه سر اژدها
این موضوع مطمئنا در دنیای سریال Game of Thrones بیان نشده است اما کتاب نغمه آتش و یخ جورج آر. آر. مارتین پیشگویی مبنی بر “ازدها سه سر دارد” را شامل میشود. با این حال که هنوز تایید نشده، بسیاری عقیده دارند این پیشگویی به این معنا است که هیچ کس نمیتواند به تنهایی به وستروس حکومت کند، بلکه این کار نیازمند سه شخصیت برجسته چه در کتاب و چه در سریال است. بسیاری از تعبیرات از این سه سر اژدها به طور برجسته شامل دنریس میشوند، ولی همچنین همه آنها اظهار دارند، دنریس نمیتواند به تنهایی بر وستروس حکم براند. با این حال که دنریس و اژدهایانش از اجزای سازنده پایان این داستان هستند، تئوری سه سر اژدها بیان میکند که هیچ شخصیتی حتی دنریس به اندازه کافی برای حکم راندن بر وستروس قوی نیست، شاید این موضوع به نفع همه باشد با توجه به اتفاقاتی که برای شاه قبلی رخ داد.
۵. او مشکل خشم و غضب دارد
دنریس فردی دیوانه نیست، ولی خشمی شدید درون خود دارد؛ این خشم در بعضی مواقع به نفع او است و ترس در دل دشمنانش میاندازد. این موضوع باعث شده است بعضیها فکر کنند او در واقع بزرگترین فرد شرور و شخصیت منفی اصلی داستان است. پدرش ایریس دیوانه شد، او هم ممکن است به همین سرنوشت دچار شود و همه حتی نزدیکترین دوستان او به دنریس به چشم دشمن نگاه کنند. با این حال که دنریس فعلا بسیار از آن موقعیت فاصله دارد، فکر میکنم مشاهده دنریس در حالیکه به آرامی به شرارت و پلیدی فرو میرود، جالب است؛ شاید او حتی متوجه نشود به چیزی که از آن متنفر بود تبدیل شده است. این موضوع حتی از قبلتر از این زمان در حال رخ دادن بود؛ او شاید با جان اسنو روبه رو شود و متوجه شود هدف او که فتح هفت پادشاهی بوده هزینه سنگینی برایش داشته و کسی که او زمانی بود را به چیزی که هست تبدیل کرده است. دنریس ممکن است مانند پدرش به شخصی ظالم تبدیل شود و شناختی که همه از تارگرینها در طول تاریخ دارند را به واقعیت تبدیل کند. شاید این همان پایان هیجانانگیز برای سریال Game of Thrones باشد.
۴. او ممکن است آزورآهای نباشد
عقیده وجود شاهزاده وعده داده شده یا آزور آهای در جهان سریال Game of Thrones به طور وسیع وجود دارد و تئوریهای زیادی هم درباره این که این نجاتدهنده مرموز چه کسی میتواند باشد مطرح شده است. او برخی از ویژگیهای آزور آهای را دارد البته شخصیتهای دیگری وجود دارند، که تعداد بیشتری از این معیارها را دارا هستند. اصلیترین رقیب او که تقریبا همان معیارهای دنریس را دارد جان اسنو است، به جز اینکه او اژدها ندارد. جان اسنو نزدیکترین تعبیر از ترکیب آتش و یخ است با توجه به این که او نصف استارک و نصف تارگرین است. شخصیتهای دیگری وجود دارند که میتوانند آزورآهای باشند مثل بریک، تیریون و استنیس تا زمانی که زنده بود. دنریس ممکن است ادعای قویتری برای این مقام نسبت به سایر شخصیتها داشته باشد ولی مشخصا او هنوز مالک این مقام نیست.
۳. نشستن دنریس بر تخت آهنین برای این سریال بسیار آسان و قابل پیشبینی است
فصل اول سیریال Game of Thrones با مرگ شخصیت محبوب ند استارک به پایان رسید، این پدیده قوانین روایی داستان در این سریال را برای ما مشخص میکند. ند یک قهرمان ذاتی بود، شخصیتی که به شرافت بیشتر از هر چیز دیگری ایمان داشت و همواره کاری را که درست میدانست انجام میداد. به جای این که ما او را در حالی که شرارت و پلیدی سایر شخصیتها را افشا میکند، ببینیم ند در همان آغاز به پایان کار خود میرسد. این موضوع بسیار ترسناک، عجیب و غیرقابل پیشبینی است که به ما نشان میدهد این سریال چقدر میتواند پیچیده باشد. همانطور که رسیدن دنریس به تخت آهنین در پایان سریال بسیار رضایتبخش است به همان اندازه برای این سریال ساده است. این شکل از پایان سریال Game of Thrones از روایت شخصی برگزیده در داستانی استفاده میکند که این سنت را همواره نقض کرده است و بیان دارد مهم نیست شخصیتها در طول این مسیر چه چیزهایی را از دست دادهاند؛ آنها هنوز میتوانند پایان خوشی داشته باشند. داستان سریال Game of Thrones هیچ موقع از این نوع داستانها که پایان خوشی داشته باشد، نبوده است، ولی شاید نشستن دنریس بر تخت آهینین باعث تبدیل شدن این داستان به یکی از آنها شود.
۲. او بسیار به اژدهایان خود متکی است
در سریال Game of Thrones شخصیت دنریس تارگرین یک برگ برنده اساسی دارد و از استفاده از آن نمیهراسد. همچنین شما مطمئنا با ما موافق هستید که او بیش از حد از این برگ برنده خود استفاده میکند. اژدهایان او، دنریس را از بسیاری از تنگناها و مشکلات نجات دادهاند؛ ولی آنها راه حل هر مشکلی که وجود دارد نیستند، دنریس بر حسب عادت به جای فکر کردن برای رسیدن به راه حل مناسب، مشکلات خود را با کمک دوستان آتشینش به خاکستر تبدیل میکند. تا به این جای کار این روش او کارآمد بوده است، برای این که او در بسیاری از مکانهایی که حضور داشته، نمانده و به جاهای دیگر رفته است ولی این روش در وستروس جواب نخواهد داد و او باید یاد بگیرد که مشکلات خود با دشمنانش را بدون نابود کردن سرزمین خود حل کند. اژدهایان راه حل خوبی برای بعضی از مشکلات هستند ولی مسلم است، که آنها از دنریس یک رهبر صالح نخواهند ساخت، امیدواریم دنریس هم قبل از این که بسیار دیر شود، به این موضوع پی ببرد.
۱. او از خطر وایت واکرها بیاطلاع است
لازم به ذکر است این ویژگی اکثر شخصیتهای سریال Game of Thrones است ولی نباید فراموش کرد که از شایستگی دنریس برای نشستن بر تخت آهنین میکاهد. بینندههای سریال و خوانندگان کتاب میدانند، که بزرگترین خطری که انسانیت را تهدید میکند از جانب وایت واکرها است و همچنین یکی از بزرگترین تهدیدهایی است که برای مدت طولانی نادیده گرفته شده است. دنریس هنوز فرصت بیتوجهی به این موضوع را پیدا نکرده است، زیرا او در قارهای دیگر و در امنیت به سر برده است. ولی زمانی که دنریس با جان اسنو روبه رو شود، توجه به این موضوع یکی از بزرگترین امتحانهای دنریس تا به حال خواهد بود. آیا دنریس سخن جان مبنی بر فرا رسیدن جنگ بزرگ را باور میکند، یا مانند سایر اشرافزادهها پشت خود را به او خواهد کرد. اگر دنریس سخنان جان را باور کند، ثایت میکند که رهبر مسئولیت پذیرتری نسبت به اجدادش است؛ ولی احتمال کمی هم وجود دارد که او بدون مدرک حرف جان را باور نکند، این عمل باعث ناتوانی او در مقابله با این تهدید بزرگ هنگامی که دیگر دیر شده است، میشود.
نطر شما درباره سریال Game of Thrones چیست؟ آیا به نظر شما دنریس بر تخت آهنین خواهد نشست؟
7 دیدگاه
PEYMAN666
عالی سریال داره شروع میشه و سایت خیلی خوب به پیشوازش رفته خسته نباشید همگی
kratos
خیلی عالی بود اصلا یه لحظه فکر کردم دارم فصل 7 نگاه میکنم
مهدی
خیلی دلایل مسخره ای بود.تمام دلایل رو میشد براحتی رد کرد.
سروش زمردی
مرسی از شما که وقت گذاشتید و مقاله را مطالعه کردید. البته این مقاله قبل از انتشار فصل هفتم نوشته شده بود به همین دلیل بسیاری از استدلالهاش توی این فصل رد شده.
هادی بارسائی
یا جان اسنو میمیره یا دنریس تارگرین فقط یکیشون رو تخت پادشاهی میشینه غیر این نیست
کاکان
وااااااقعا اصلا این دنریس نفرت انگیز نباید ملکه بشه تنها نکته مثبت فصل ۸ کشته شدن دنریس بود
N
فصل ۸ گند زدن تو شخصیت دنریس