اگر نظر بنده و باقی بیماران مبتلا به هنر بازیهای ویدیویی را بخواهید اینگونه خواهید شنید که احساسات، لحظات خاطره انگیز و موج عشق در این دنیای بیکران لایتناهی است. در طول عمر این هنر، عناوین متعددی اعم از خوب و بدشان منتشر شده است که سازنده خاطرات تلخ و شیرین مخاطب هستند و هر یک جایی در قلب برای خود بنا کرده اند. اکثر این عناوین خاطره ساز که مربوط به نسلهای پیشین هستند از طریق شبیه ساز قابل بازی اند اما حال که جیب خیلیها مانند صحرای ربع الخالی است! و توان خرید کم شده، بدمان نمیآید نسخههایی از آنها را بر روی تلفنهای هوشمند خود با المان هایی تازه تر تجربه کنیم؛ در ادامه گیم شات را همراهی کنید با ۱۰ عنوانی که امیدواریم برای موبایل نیز عرضه گردند.
۱۰ عنوانی که امیدواریم برای موبایل نیز عرضه گردند
۱۰. Dead Rising
هرچقدر هم این موجودات نیمه جان و ابله را ملاقات کنیم باز هم سیر نمیشویم؛ در طول عمر این هنر چندین و چند بار به استقبال از زامبی های دوست داشتنی رفته ایم؛ از نقش مکمل کنار «کریس ردفیلد» و رفقا گرفته تا چسبیدن غددشان به سربازان سری Call of Duty! اما به شخصه، خیل عظیم زامبی ها در عالم Dead Rising چیز دیگری است.
عنوانی محیط باز و سابقه دار از «کپ کام» (Capcom) که یکه و تنها با احمقانه ترین سلاحهای دستساز! باید خدمت این موجودات محترمه! برسید. سالانه بازیهای زامبی محور زیادی تلفنهای همراه منتشر میشود که جدا از تعدد و گاهی جذابیت به واقع کلیشه و تکراری هستند و حس لذت بخش منهدم کردن را به مخاطب القا نمیکنند. عنوان Dead Rising اگر به بازیهای موبایل راه پیدا کند آن هم نه پوچ و طوطی وار مثل خیلی از عناوین اسم و رسم دار، بلکه سرگرم کننده و پرداخت شده، میتواند سیل بی کران مخاطب را به دنبال داشته باشد و لذت فرو کردن اره برقی معروف در گردن زامبی ها! را با استفاده از قابلیتهای لمسی تلفن همراه به اوج رساند.
۹. Manhunt
کشتن کار آسانی نیست. روح را سرزنش میکند، عذاب وجدان ثانیهای بیکار نخواهد بود و درگیری های روانی روز به روز شدت میگیرد اما این حوادث تا زمانی پس از اولین قتل گریبان گیر هستند و بعد از مدتی کشیدن ماشه، بریدن شاهرگ و سلب تنفس از مقتول به عملی روزمره تبدیل خواهد شد. شاهکار «راک استار» Manhunt عنوانی تاثیر گذار بود که سبک منحصر به فرد و خشونت عریانش جزو بهترین انتخابهای دارندگان دومین پلی استیشن محسوب میشد. وقتی دچار انزوای روحی شدید همراه با خود درگیریهای ذهنی و مشکلات با اطرافیان و اجتماع باشید، مانند «تریویس» در فیلم «راننده تاکسی» به
سیم آخر زده و شروع به لکه گیری از جامه این دنیا خواهید کرد. Manhunt هم راوی همین رویه بود؛ به فجیع ترین شکل باید جان خلافکاران را میگرفتید. عرضه قسمتی از Manhunt بر روی تلفنهای هوشمند، علاوه بر ملاقات با این سری بعد از سالیان دراز میتواند با همراه داشتن چاشنی بیشتر مخفی کاری، تکه شیشه و پلاستیکهای متنوع تری را وبال گردن دشمنان نگون بخت کند!
۸. Demon Souls
زندگی دشوار است خیلی اوقات ارزش این همه سختی را ندارد گاهی وقت ها طاقت مثال تار مویی میگردد که هر لحظه امکان بریدنش وجود دارد. اما زیر این آوار باید تلاش و زندگی کرد؛ به هر نحوی که ممکن است. اواسط نسل هفتم بود هنگامی که عناوین متعددی برای پلتفرم ها عرضه میگشت. تقریبا دوران مفتخوری! در بازیها رواج پیدا کرده بود. ناگهان عنوانی نقش آفرینی با شاخصههای جهان آزاد از راه رسید. همه چیز عادی بود تا بازی آن روی خودش را رو کرد. گیم پلی فوق وحشتناک با مجازاتهایی طاقت فرسا اما شیرین در صورت موفقیت که باعث تلفات دستههای زیادی از سومین پلی استیشن گشت! حال اگر پای این عنوان به تلفنهای همراه باز شود، با همان کور سوی امید در مقابل دستپخت جلاد استودیو!! تا آخرین قطره خون از جان دفاع خواهیم کرد و باز هم تلفات در پیش رو است این بار صفحه نمایش، قاب موبایل و باتری های بی خانمان!
۷. Legacy Of Kane
خیلی از عناوین طلایی و خاطره انگیز در طول عمر این هنر مربوط به دوران ظهور اولین پلی استیشن هستند. عناوینی که در حال حاضر هم شاهد عرضه تعدادی از آن ها هستیم که هرچند آن دوران مزه دیگری داشتند. ساخته «ایدوس اینتر اکتیو» سابق و «ایدوس مونترال» کنونی Legacy Of Kane ناقل داستان پر فراز و نشیب و تاریک «کین» و «رازیل» بود. عنوانی دشوار و طاقت فرسا که گذراندن مراحلش نیازمند صبری عظیم و اعصابی انعطاف پذیر بود اما باز هم رد پاهایی از جذابیت در بطن بازی دیده میشد. تقریبا اکثر عناوین پا به سن گذاشته برای بازی باز امروزی، کهنه و عاری از جذابیت به شمار میآید به همین سبب اگر نسخهایی از Legacy Of Kane بر روی تلفنهای همراه عرضه شود، هم میتواند با استفاده از توانایی های موبایل گیم پلی کامل و جذابی را پدید آورد و هم مخاطب را با میراث گران قدر کین بیش از پیش آشنا کند.
۶. Theif
دزدی دلایل متعددی دارد از روی اجبار برای امرار معاش، به دلیل عادت و به اصطلاح دست کجی و خیلی اوقات خالی کردن جیب به سبب خانه تکانی و قبار روبی کمبودهای درونی و گرفتن انتقام از گردن کشان است. از مورد سوم قهرمانان زیاد و نام آشنایی وجود دارند که اغلب هم از اغنیا زده و به فقرا میبخشند و در اکثر اوقات زندگی این عیاران عاری از ثروت بوده و دنیای تاریکی در عالم خویش دارند. «گرت» قهرمان عیار بازی Theif که چندین سال قبل مخاطب را در نقش سارقی کارکشته قرار داده بود است. عنوانی با المان های پر رنگ مخفی کاری و داستانی گیرا که باعث شد به عنوان یکی از سردمداران بازیهای مخفی کاری تا به امروز شناخته شود. گرت پتانسیل بسیار بالایی را دارد تا یک حضور افتخاری در عناوین موبایل داشته باشد. لمس کردن آرام صفحه نمایش برای سرقت کلید نگهبانان، روایتی جمع و جور و گیم پلی روان تر میتواند یک اثر ناب را رقم بزند و آموزشی باشد برای سر کیسه کردن سرانی که به ناحق صاحب ثروت هستند!
۵. God of War
در روایات آمده: هرگاه خشم «کریتوس» فوران کرد بدانید آخرالزمان نزدیک است! در زمان روم باستان، درگیریهای پی در پی خدایان با هم بر سر جاه و مقام و در این سمت هنگام فرمان روایی دومین پلی استیشن، کریتوس با God Of War از راه رسید. عنوانی فوقالعاده که تمام معادلات بازیهای هم سبکش را با داستانی گیرا، شخصیت پردازی قوی و گیم پلی با راندمان و ضربآهنگ بالا تا حدی بر هم زد؛ از محیط چشم نواز، گشودن قرنیه چشم هیولاها! و خشم بی حد و اندازه کریتوس گرفته تا درگیریهای عاطفی و خانوادگی و روایتی دل نشین همه و همه از نکات مثبت و تاثیرگذار این عنوان به حساب میآید؛
با معرفی نسخهایی جدید از این بازی بر روی چهارمین پلی استیشن میتوان امیدوار بود که شاید به استقبال کریتوس در صفحه نمایش تلفنهای همراه رویم و در ضیافت سلاخی دیگر! تیغهای برنده آشوب را محکم تر لمس کنیم.
۴. Watch Dogs
درست است که این عنوان از لحاظ قدمت جایی در این فهرست ندارد و نو پا است و در عنفوان کودکی به سر میبرد اما دلیل نمیشود منتظر خبر تایید ساختش بر روی موبایلمان نباشیم. Watch Dogs عنوانی خلاقانه و نو به شمار میآید. دست پختی از «یوبی سافت» که با سقوط در کاه و تیغهای مخفی تکراری حالمان را بهم زده بود! Watch Dogs مخاطب را در دنیای فناوری غرق کرد. همه دارای اطلاعات بودند، زندگی مردم زیر نظر هکرها جریان داشت، همه چیز در موبایلها حبس شده و هدف بازی فهماندن یک جمله به مخاطب بود: همه چیز به هم متصل است. «ایدن پیرس» هکری نخبه و شخصیت اصلی داستان، زندگی پر خطری را سپری میکرد؛ از درگیری میان سیل ارتباطات و له شدگی بین لایههای زندگی ماشینی گرفته تا مشکلات عاطفی و روحی روانی، همگی ایدن را کلافه کرده بودند و همین عوامل به ظاهر کوچک سبب استفاده ایدن از تواناییهایش در مسیر آزاد سازی مسایل درونی و گرفتن انتقام شد. با توجه به قابلیت تلفنهای هوشمند، عنوان Watch Dogs بر روی موبایل بسیار جاه طلبانه خواهد بود و چون همهی تواناییهای ایدن با تلفن همراهش فعال میشود، بازی باز حسی بهتر و واقع گرایانه تر از گیم پلی دریافت خواهد کرد. ما هم منتظر معرفی این عنوان هستیم تا با همراهی شخصیت بازی با لمس همزمان شهر را برای استتار به آغوش تاریکی دعوت کنیم.
۳. Silent Hill
ژاپنیها در این هنر ید طولا دارند؛ از کنسول های نسل اول گرفته تا عناوین ساخته شده در موضوعات مختلف. در استادی آنان شکی نیست اما خیلی ها سبک خاص و بیمار گونه بازیهای ژاپنی را نمیپسندند با این حال باید در این عناوین غرق شد تا لذتش را درک کرد. «شینجی میکامی» با Resident Evil سبک وحشت را به طور جدی به جهانیان معرفی و نام خود را به عنوان پدر ترس بازیهای ویدیویی ثبت کرد. Resident Evil شاهکار است اما به شخصه روش ترساندن در عنوان Silent Hill را بیشتر لمس میکنم. محیط قصه گو، شخصیتهای به یاد ماندنی، ایجاد ترس روانی و موسیقی مریض از عوامل جذابیت این مجموعه به شمار میآید. انتشار این عنوان بر روی تلفنهای همراه از جهات مختلف قابل توجه است و پتانسیلهای بالایی دارد از جمله: بر حسب رابطهی چشم و دست، هر چقدر صفحه نمایش به صورت و چشم نزدیک تر باشد حس ترس و دلهره تشدید میشود؛ به سبب قابلیتهای مختلف موبایل حس مخفی کاری و وحشت دوچندان خواهد شد؛ هرچند عنوان Book Of Memories برای آخرین کنسول دستی سونی یعنی پلی استیشن ویتا عرضه شد اما خوب است در صفحه نمایش تلفنهای همراه، به دیدار مجدد «کله هرمی» برویم اما طوری دیگر!
۲. Devil May Cry
آن کت بلند و قرمز رنگ، مرام لاتی و جوانی لج باز به همراه بذله گویی های فراوان طرفداران بی شماری دارد. مجموعه بازیهای Devil May Cry جزو برترینهای تاریخ محسوب میشوند که با همراه داشتن داستانی گیرا و جدی، شخصیت پردازی قوی و تاثیر گذار و گیم پلی فوق العاده جایی برای خود در این فهرست بنا نهاده است. قصه زندگی «دانته» این شکارچی هیولا بی اعصاب، بسیار پر پیچ و خم است و با توجه به دو شخصیتی بودن از دو جهت در این منجلاب گیر میکند. درگیریهای لفظی و فیزیکی شدید با برادرش « ویرژیل» سرو کله زدن با هیولاها و دستیاران طماع اش! و غد بودن بیش از حد دانته موجب پیچش داستانی شدید میشود. Devil May Cry هم اگر وارد بازیهای موبایل شود میتواند خاطرات خوش دومین پلیاستیشن را وارد تلفنهای همراه کند و دوباره یاد دانته دوست داشتنی را با آن همه تکه انداختن و خشونت خام برایمان احیا سازد.
Metal Gear Solid .1
کار سختی است انتخاب کردن. عملی بسی دشوار به حساب میآید غربال احساسات شخصی از وظایف شغلی اما تا بوده همین بوده است. شاهکار «کوجیما» Metal Gear Solid درباره انتخاب بود. هرچند به صورت غیر مستقیم اما ملموس و قابل درک. داستان حول محور «سالید اسنیک» و در قسمتهای بعدی پدرش «نیکد اسنیک» یا رییس بزرگ میچرخید و درکنار دیگر عناوین ناب شرقی این قضیه را پر رنگ تر جلوه داد که وجوه احساسی و بار عاطفی در بازیهای ژاپنی خیلی بیشتر از غرب است.
عنوان Metal Gear Solid هم از پایه گذاران سبک مخفی کاری بوده که با گیم پلی جذاب و درگیر کنندهاش، لذت تجربه این سبک را افزایش داده است. چندی پیش نسخهای از Metal Gear Solid برای موبایل عرضه شد به نام Outer Heaven که فقط برای تبر زدن به سرو خاطرات خوب این مجموعه ساخته شده بود. عنوانی فوق ضعیف با کنترلی ناقص و گیم پلی تاریخ مصرف گذشته که به هیچ عنوان در حد و اندازه نام Metal Gear نبود. امید است قسمتی درست و درمان تر از این عنوان محبوب برای موبایل منتشر شود تا بار دیگر در کنار سالید اسنیک این کهنه سرباز جنگ زده، با ابهت و شکست خورده پوتین سفت کرده و زیر بدترین فشارها نفس بکشیم و به هموار کردن مسیر بپردازیم.
2 دیدگاه
علی جلیلی
درود ایمان عزیز…
دمت گرم مقالت خیلی خوب بود ولی یه نکته ای که به نظرم هر هیچوقت عملی نشه، اجرای بازیهایی مثل دیمون سولز و گاد آف وار واقعا از نظر من چیز چرتی از آب درمیاد… نه اینکه موفق نشن بلکه به خاطر سبک گیم پلیشون خیلی سخته روی گوشی میشه بازی کرد. واچ داگز هم اگه بتونه مثل نسخه های موبایلی سری اساسین کرید باشه که خیلی خوب میشه… متال گیر هم همینطور ولی تیف رو فکر نمیکنم… چون تیف رو اگه بخوایم حساب کنیم میبینیم که توی بازی بیشتر کار ما توی محیط های بسته مانور داده میشد و فکر نکنم بشه یه گیمی از این سری ساخت که حداقل سوم شخص باشه و امکان ورود به هر ساختمان رو توی هر لحظه بده و از همه بدتر جمع کردن طلا ها میشه… عناوین خوبی توی مقاله ذکر کردی ولی من دو عنوان دیگه هم توی ذهنم دارم که امیدوارم ادامه هاش برای موبایل عرضه بشن… یکی سری بازی همسایه جهنمیه ( که تا اونجایی که اطلاع دارم نسخه ۱ برای موبایل عرضه شد) و یکی هم سری بازی جنگهای صلیبی ولی متفاوت تر از نسخه رایانه های شخصی چون اگه بخواد اونطوری باشه پدر دستمون درمیاد روی موبایل…
ممنون از مقاله زیبات…
سید ایمان احمدیان
ممنون علی جان از نظرت، تا حدودی موافقم آره اکثر عناوین کنسولی که پا به موبایل گذاشتن امتحان خودشونو خوب پس ندادن و این موارد هم با در نظر گرفتن اینکه تیمهای حرفه ای بالا سرشون باشن احتمال موفقیت هست. ولی قبول دارم خیلی وقتا جواب نمیده مث غذاییه که یه عمر تو ی رستوران خوردی و بعد میان موادشو تغییر میدن، طول میکشه تا دوباره عادت کنی. اون دو موردم کاملا موافقم دمت گرم بازم برای نظرت رفیق