برخلاف فیلم دیدن و یا کتاب خواندن، دو نفری که یک بازی را انجام میدهند مطمئنا تجربهای که کسب میکنند کمی متفاوت از دیگری است. با توجه به این موضوع کمپانیها نیز به سراغ گیمپلی گستردهتر و پیچیده رفتهاند و حتی در بازیهای خطی نیز سعی میشود که پایانهای متفاوت در بازی وجود داشته باشد تا هر بازیکن تجربه منحصر به فرد خود را کسب کند.
البته گاهی اوقات تصمیم گرفتن درباره اینکه یک بازی را چگونه بازی کنید به خاطر یکسری عادتهای قدیمی و یا دنبال کردن راهنماهای موجود در اینترنت، سخت خواهد بود. به همین خاطر گاهی اوقات افراد بازیهای جدید را به خاطر سنتهای قدیمی خود به گونهای بازی میکنند که از آشکار شدن کامل پتانسیل بازی جلوگیری میکند.
مطمئنا مقولهای به نام اشتباه بازی کردن وجود ندارد، ولی بازیهای زیادی بودهاند که طرفداران متوجه یکسری از ویژگیهای اصلی آنها نشدهاند تا لذت واقعی را بچشند.
۱۰- بازیهای شرکت تلتیل: تصمیمات خود را عوض نکنید
بازیهای شرکت «تلتیل» (Telltale) کاملا مبتنی بر انتخابهای حساس هستند. درجه حساسیت این انتخابها در عناوینی مانند: «واکینگ دد» (Walking Dead) و یا «گیم آف ترونز» (Game of Thrones) حتی از بازیهای نقشآفرینی بزرگ نیز بیشتر است. این انتخابها میتوانند پایان بازی و یا رفتار شخصیتها را با شما تغییر دهند.
اگر بازیهای این شرکت را بازی کرده باشید مطمئنا با موقعیتهایی روبرو شدهاید که انتخاب کردن برایتان غیرممکن باشد. موقعیتهایی که باید تصمیم میگرفتید بین دو نفر چه کسی زنده بماند و یا متن سخنرانی خود را انتخاب میکردید. در بیشتر مواقع با خود فکر میکنید که بهترین تصمیم را گرفتهاید ولی ناگهان طی یک پیچش داستانی متوجه اشتباه خود میشوید.
مطمئنا وقتی متوجه اشتباه خود در انتخابی که کردهاید میشوید سعی میکنید که کل فصل را از اول بازی کنید تا بتوانید به پایان دلخواه خود برسید. اما مسئله اینجاست که شما نباید بازی را از سیو قبلی اجرا کنید، زیبایی بازی در این است که با انتخابهای واقعی خود جلو بروید. همیشه یک داستان مطابق با سلیقه شما پیش نخواهد رفت و شاید پایانی که در آخر بازی مشاهده میکنید همان چیزی نباشد که میخواهید؛ ولی زندگی کردن با تراژدی که خودتان آن را رقم زدهاید تجربه کاملتری برای شما است.
۹- کاپهد: دونفره بازی را انجام دهید
در روزهای اول عرضه عنوان «کاپهد» (Cuphead) تبدیل شد به یکی از سختترین بازیهای عرضه شده. اما سختی بیش از حد بازی به این خاطر است که شما نباید بازی را تکنفره جلو ببرید.
در تمامی کاتسینهای بازی شما رفیق گرمابه و گلستان کاپهد، «ماگمن» (Mugman) را هم مشاهده میکنید؛ حتی در بخش آموزشی بازی شما تواناییهایی را یاد میگیرید که اگر تکنفره بازی کنید قادر به اجرای آنها نخواهید بود. آشکار است که تمرکز اصلی تیم سازنده در هنگام توسعه بازی بخش co-op آن بوده است، و هدف اصلی نیز این است که شما بازی را به همراه یکی از دوستانتان تمام کنید.
هنگام بازی به همراه فردی دیگر شما این قابلیت را دارید که همتیمی خود را که جانش تمام شده است به بازی برگردانید، وجود چنین قابلیتی به این معنی است که به احتمال خیلی زیاد نیاز نیست به ابتدای مرحله برگردید.
خلاصه بگویم، بازی کردن کاپهد در حالت co-op باعث میشود که همه چیز کمی راحتتر شود، همچنین یک نفر را دارید تا اگر وسط بازی دچار اشتباه شد عصبانیت خود را سرش خالی کنید.
۸- L.A noir: به معنی واقعی کلمه یک آدم عوضی باشید
یکی از بزرگترین انتقادهایی که از بازی در هنگام عرضه شد درباره شخصیت اصلی آن «کول فلپس» (Cole Phelps) بود. او هنگام بازجوییها خیلی سریع از کنترل خارج میشد در حالی که شما انتظار چنین چیزی را نداشتید. درست است که شرکت سازنده بازی «راکاستار» (Rockstar) به شما این اجازه را میدهد که از بین دیالوگهای مختلف انتخاب خود را داشته باشید ولی قرار نیست که به مانند یک بازی نقشآفرینی شما شخصیت کول فلپس را شکل دهید.
سیستم انتخاب دیالوگ فقط به این خاطر در بازی وجود دارد که از مظنونها بازجویی کنید و یا پازلهای بازی را حل کنید، نه اینکه داستان منحصر به فرد خود را شکل دهید. این به معنی است که اگر در طی بازی کسی دچار اشتباه شد و فلپس به او توهین کرد و او را مورد تمسخر قرار داد تقصیر شما نیست، این واقعیت کول فلپس است.
شاید این قضیه قبول کردنش برای شما سخت باشد، اما قرار نیست که همه کول را دوست داشته باشند، و مطمئنا شما او را کنترل نمیکنید. به عنوان مثال یکی از اتفاقات مهم داستان خیانت کردن کول به همسرش است، در حالی که شما هیچ اطلاعی از این اتفاق نداشتهاید.
کول فلپس شخصیت درون یک بازی نقشآفرینی نیست؛ او تداعیگر فیلمهای کارآگاهی قدیمی نترس است. اگر شما با این قضیه کنار بیایید مطمئنا بهتر با بازی ارتباط برقرار میکنید.
۷- The Last of Us:از ویژگی Listen Mode استفاده نکنید
با اینکه بازی «آخرین ما» (The Last of Us) به خاطر داستان درجه یک خود شناخته میشود، ولی کمتر کسی به این نکته توجه میکند که گیمپلی بازی ترکیب زیبایی است از شوتر سومشخص و بازیهای Survival Horror، در حالی که سیستم گانپلی بازی به خوبی طراحی شده است اما به دلیل مهمات محدود درون بازی همیشه باید حواستان به تعداد گلولههایی که دارید باشد. سیستم ساخت و ساز در لحظه بازی نیز هیجان بازی را بالاترین درجه خود میرساند.
اما به دلیل توانایی «جوئل» (Joel) در بازی که «شنیدن» (Listen) نام دارد کمی این هیجان از بین میروید. شما میتوانید دشمنها را به کمک این قابلیت از پشت دیوار نشانه گذاری کنید تا بعدا به سراغ آنها بروید. با اینکه این ویژگی این روزها در بیشتر بازیهای اکشن دیده میشود ولی هیجان اصلی بازی وقتی نمایان میشود که این توانایی را از طریق منوی بازی خاموش کنید. اگر از این قابلیت که کمی حس تقلب دارد را استفاده نکنید مجبور میشوید که با شنوایی خودتان دشمنان را پیدا کنید.
حتی خود بازی هم از این مورد مطلع است و هنگامی که بازی را در درجههای سختی بالا بازی میکنید این ویژگی را به شکلی خودجوش خاموش میکند. هنگامی که به دنبال مهمات میگردید، اگر ناگهان مورد حمله یک فرد آلوده شده قرار بگیرید مطمئنا آدرنالین خونتان تا جایی که امکان دارد بالا میرود.
۶- اکسکام ۲: از قابلیت Ironman استفاده کنید
در بازیهای تاکتیکی به مانند «اکسکام» (XCOM) یک حرکت اشتباه، یک حمله عجولانه و یا یک ریسک بزرگ امکان دارد که باعث شود تمام زحمات خود را به باد دهید و درون مرحلهای گیر کنید که به هیچوجه شانس پیروزی در آن را ندارید. واقعیتی که تعداد زیادی از بازیکنان زیادی با ذخیره کردن پشت سر هم بازی از آن جلوگیری میکنند.
سیو کردن بازی بعد از هر حرکتی که انجام میدهید به این معنی است که میتوانید تمامی اشتباهات خود را فقط با یک حرکت ساده جبران کنید و حرکت نادرست خود را اصلاح کنید. مطمئنا این گزینه بهترین روش انجام دادن بازی نیست و همچنین تکیه کردن زیاد بر روی آن باعث میشود که معنی بازی کردن عنوان تاکتیکالی به مانند XCOM از بین برود.
خوشبختانه در نسخه دوم بازی برای اینکه نتوانید این کار را انجام دهید سازندگان ویژگی به نام Ironman را در بازی تعبیه کردهاند که با روشن کردن آن دیگر توانایی ذخیره کردن بازی را به صورت دستی نخواهید داشت و بازی خود پیشرفت شما را ذخیره میکند. همچنین اگر اشتباه بزرگی انجام دهید دیگر قادر به بازگشت به قبل نیستید.
مطمئنا در عنوانی با درجه سختی اکسکام از همه انتظار نمیرود که بازی را اینگونه به پایان برسانند؛ ولی اگر به دنبال یک تجربه چالشبرانگیز هستید و دوست دارید که بر روی هر حرکت خود فکر کنید مطمئا این ویژگی برای شما درست شده است.
۵- آنچارتد: درجه سختی بازی را کاهش دهید
سری بازی «آنچارتد» (Uncharted) که از فیلمهای ماجراجویانه مانند «ایندیانا جونز» (Indiana Jones) الهام گرفته است، ماجراهای «نیتن دریک» (Nathan Drake) را در سراسر جهان روایت میکند. صحنات اکشن و پر از زد و خورد در بازی کم نیست، ولی درجه سختی بازی همیشه از نمایان شدن این صحنات اکشن جلوگیری کرده است.
چه اثباتی برای حرفم دارم؟ شما میتوانید از سنگر خود بیرون بپرید، با مشت به دشمن خود حمله کنید و بعد تفنگش را بگیرید و در حالی که در هوا معلق هستید به نفر پشت سری خود طی یک صحنه آهسته شلیک کنید. البته به احتمال خیلی زیاد در حین انجام این کارها توسط گلولههای دشمن چیزی از بدنتان باقی نخواهد ماند.
البته در معدود صحناتی از بازی شما میتوانید این حرکات را انجام دهید ولی در بیشتر مواقع شرکت سازنده بازی، ناتی داگ، شما را مجبور میکند که از پشت سنگرها به دشمن شلیک کنید. به همین دلیل اگر بیپروا بازی کنید خیلی راحت کشته میشوید و به همین خاطر خیلی از قابلیتهای نیتن را نمیتوانید اجرا کنید.
اگر دوست دارید که به مانند کاتسینها و تریلرهای منتشر شده از بازی، مانند قهرمان فیلمهای اکشن باشید باید بازی را بر روی درجه سختی آسان به پایان برسانید.
۴- Fallout New Vegas: بازی را روی حالت هاردکو به پایان برسانید
اگر این عنوان را در حالت هاردکور به پایان برسانید از لحاظ کلی تفاوت چندانی ایجاد نمیشود به غیر از سه ویژگی جدید که بازی اضافه میشود. بر روی این حالت اگر میخواهید که در سرزمینهای خطرناک این بازی زنده بمانید باید به مانند یک آدم عادی غذا بخورید، آب بنوشید و به اندازه کافی بخوابید.
مطمئنا این موارد تجربه کلی شما را از بازی تغییر میدهد ولی چند تغییر کوچکتر نیز وجود دارد که تفاوت اصلی را آنها ایجاد میکنند.
اگر در بازی استخوانتان بشکند فقط باید به یک دکتر مراجعه کنید تا ترمیم شود، به همین خاطر قبل از هر مبارزه باید بیشتر فکر کنید. فرض کنید چند نفر از راهزنهای بازی شما را غافلگیر میکنند و بعد از یک مبارزه سخت باید با دو پای شکسته به شهر برگردید تا درمان شوید و هر لحظه هم دعا میکنید که ناگهان سروکله کسی پیدا نشود.
برخلاف نسخه چهارم که اگر بر روی آخرین درجه سختی بازی را شروع میکردید بیش از اندازه سخت میشد، در این عنوان همه چیز تعادل خود را حفظ کرده است و هیچوقت این احساس را ندارید که بازی به شکلی ناعادلانه سخت است.
پس به پیغام اولیه بازی که پیشنهاد میکند این حالت را انتخاب نکنید توجهی نداشته باشید و بازی را در این حالت به پایان برسانید، چونکه فقط در این درجه سختی است که پتانسیل واقعی بازی مشخص میشود.
۳- ولفنشتاین ۲: مخفیانه بازی کنید(یا بر روی آسانترین حالت بازی را تمام کنید)
بعد از عرضه شدن نسخه دوم بازی (Wolfenstein) در سال ۲۰۱۷ اعتراضات زیادی شکل گرفت. این حاشیهها به خاطر منفور نشان دادن نازیها نبود، بلکه منتقدین و طرفداران به سختی بیش از حد بازی بود.
البته آنها اشتباه هم نمیکردند. درست است که در تصاویر منتشر شده از بازی شخصیت اصلی دو شاتگان را همزمان استفاده میکند و چنان به نازیها حمله میکند که انگار از کاغذ ساخته شدهاند. ولی حقیقت این است که شخصیت اصلی بازی به شدت شکننده است و اگر دوست دارید که پشت سر هم بازی را از سیو قبلی اجرا نکنید باید محتاط باشید.
شما میتوانید درجه سختی بازی را کم کنید و به مانند بازی «دووم» (DOOM) پیشروی کنید، ولی اگر با مخفیکاری جلو بروید تجربه بهتری خواهید داشت. درست است که بازی کردن ولفنشتاین مانند یکی از عناوین «متالگیر سالید» (Metal Gear Solid) کمی عجیب به نظر میرسد ولی با توجه به تواناییهایی که در بازی دارید و جزئیات بالای مراحل بازی مطمئنا با انجام بازی به مانند یک عنوان مخفیکاری کار اشتباهی نکردهاید.
هر مرحله به نوعی طراحی شده است که گزینههای مختلفی برای تمام کردنش داشته باشید، پس اگر کمی با تفکر پیش بروید بازی روشهای مختلفی را پیش روی شما میگذارد. از اسلحههای مختلف استفاده کنید، دشمنان خود را بسنجید و اگر هم اوضاع به هم ریخت از سرب داغ استفاده کنید.
۲- Prey: با یک بازی اول شخص روبه رو نیستید
مطمئنا «پری» (Prey) در نگاه اول به مانند یک بازی شوتر اولشخص به نظر میرسد که به سالها پیش تعلق دارد. ولی مسئله اینجا است که اگر با بازی به مانند عنوان دووم رفتار کنید اشتباه بزرگی انجام دادهاید و متوجه خیلی از ویژگیهای جالب بازی نمیشوید. درست است که شما میتوانید از انوع شاتگان و مسلسل در بازی استفاده کنید ولی اگر این نحوه بازی را پیش بگیرید مطمئنا متوجه آزادی عمل و خلاقیتی که بازی به شما میدهد نمیشوید.
ریبوت شرکت «بتسدا» (Bethesda) از بازی الهاماتی از عناوین ترسناک نیز گرفته است به همین خاطر مهمات و تجهیزات لازم برای درگیری مستقیم در بازی کمیاب است. به همین دلیل بازیبازانی که به مانند یک بازی اول شخص درون بازی به پیشروی مشغول میشوند به دلیل کمبود مهمات و دشمنانی که از شما خیلی قویتر هستند، خیلی سریع احساس درماندگی میکنند.
همیشه در بازی حداقل پنج راه مختلف برای جلو رفتن دارید، و حتی اگر وسایل مورد نیاز را با خود نداشته باشید با کمی نبوغ میتوانید خود را از هر مخمصهای نجات دهید. شاید یک دشمن قدرتمند جلوی یکی از درها را گرفته است و شما گلولههای مورد نیاز را برای مبارزه با او ندارید. تبدیل به یک فنجان شوید و از جلوی رویش قل بخورید و بروید و یا اینکه یکی از کامپیوترها را هک کنید و راهی کاملا متفاوت پیدا کنید. هر کدام از این رویهها باعث اتفاقات هیجانانگیزی به نوبه خود میشود و مطمئنا بهتر از این است که از همان اسلحه خود را بیرون بکشید و امید داشته باشید هر دشمنی را از بین ببرید.
۱- Metal Gear Solid V: هنگامی که شناسایی شدید بازی را از ذخیره قبلی اجرا نکنید
تمام کردن بازیهای مخفیکاری بدون دیده شدن مطمئنا یکی از لذتبخشترین کارها درون بازیهای کامپیوتری است. از جلوی دشمنان بدون دیده شدن رد شوید، نگهبانها را بیهوش کنید و یا با یک هدشات تمیز آنها از سر راه خود بردارید. اگر این کار را بدون اینکه کسی متوجه شما شود انجام دهدی مطمئنا احساس یک قهرمان فیلمهای اکشن به شما دست خواهد داد، اگر هم پیشروی بدون اشکالتان خراب شد مطمئنا اجرای دوباره مرحله تنها راه منطقی به نظر میرسد.
مطمئنا بازی کردن نسخه پنچم متالگیر سالید به مانند یک شبح حس خوبی دارد، ولی اگر هنگامی که دیده میشوید بازی را از آخرین سیو خود اجرا نکنید مطمئنا همه چیز هیجانانگیزتر خواهد شد. در این مواقع باید در لحظه فکر کنید و از تمام اسلحههایی که دارید استفاده کنید تا بتوانید خود را نجات دهید. اگر تابحال فرصت استفاده از مشترباتیک خود را نداشتهاید حالا میتوانید به راحتی پنج نفر از افرادی را که شما را تعقیب میکنند از بین ببرید.
مشکل بزرگ نسخه پنجم این بازی این است که به شما تجهیزات زیادی را برای استفاده میدهد ولی اگر همیشه به مخفیکاری مشغول شوید هیچ وقت این فرصت را نخواهید داشت که از همه آنها استفاده کنید و در آخر از یکسری تکنیک جوابپس داده استفاده خواهید کرد. لود نکردن بازی هنگامی که دیده میشوید به این معنی است که در هنگام شناسایی باید خلاق باشید و به سرعت روش بازی کردن خود را تغییر دهید.
1 دیدگاه
MARADONA
انچارتد را موافقم!من هر 4 نسخه را روی درجه سختی crushing رفتم و واقعا ان لذت نبردهای تن به تن را کم میکنه!یک جورایی اصلا نمیشه رو این درجه ان ها را دید