سهگانهی دوندهی هزارتو که از روی رمانهای جیمز دشنر اقتباس شده است یکی از اندک فیلمهای قابل اعتنای ژانر فانتزی به حساب میآید. فیلم Maze Runner: The Death Cure یکی از جدیدترین آثار اکشن، علمی، تخیلی و هیجانانگیز است که توسط وس بال که پیش از این کارگردانی دو قسمت قبلی این مجموعه را نیز بر عهده داشته، کارگردانی شده است.
قسمت اول این مجموعه اکشن علمی – تخیلی که توسط وس بال کارگردانی شده، در سال ۲۰۱۴ به نمایش درآمد. درست در سالی که علاقهی دیوانهوار استودیوها به ساخت فیلمهای فانتزی که به کاراکترهای نوجوان میپرداختند و فضایی مشابه فیلمهای هری پاتر داشتند، در حال فروکش کردن بود.
قسمت سوم این سهگانه درست از همان جایی آغاز میشود که در قسمت پیش پایان یافته بود و یکی از جذابترین حماسههای نوجوانانه پساآخرالزمانی را رقم زده بود. فیلم Maze Runner: The Death Cure دوباره ما را به دل دنیایی میبرد که در آن یک ویروس مرگبار بخش بزرگی از جمعیت را کشته است. در اولین قسمت از این سهگانه، حدود ۲۰ نوجوان بدون برداشتن ذرهای خراش از یک مارپیچ مرگبار گذر کردند و دربی مخفی را باز کردند تا در نهایت به پاتریشیا کلارکسون برسند! در قسمت دوم قهرمانان داستان ما فهمیدند که آنها در برابر ویروسی که گونهی انسانها را آلوده کرده است مقاوم هستند و آنها به عنوان موش آزمایشگاهی مورد استفادهی دولت قرار گرفته بودند، به امید اینکه بتوانند با آزمایش بر روی آنها درمان این بیماری را کشف کنند.
اما داستان آخرین فیلم از این سهگانه از این قرار است: توماس که در دو قسمت گذشته به همراه دوستانش موفق شد از موقعیتهای مرگبار عبور کند، حالا در این قسمت میبایست به همراه گروهش برای نجات یکی از دوستان محبوسشدهشان به نام مینهو وارد عمل شوند. کسی که در هزارتوی ترسناکی که توسط سازمان مخوف ویکد اداره میشود، گرفتار شده است. توماس و دوستانش در تلاش برای نجات مینهو، به آخرین شهر میروند. شهری پر از تلههای مرگبار و هزارتوی بیپایان که میتواند آنها را به کام مرگ بفرستد اما…
مانند دو قسمت پیشین داستان فیلم درباره کار گروهی، شجاعت و دوستی است. شخصیتهای نوجوان ممکن است گذشته خود را ندانند، اما میدانند که میتوانند به یکدیگر اطمینان کنند و آیندهی بهتر و ایمنتری را بسازند.
مهمترین ویژگی این سهگانه را میتوان تمرکز آن بر خلق موقعیتهای اکشن و پُر تنش دانست که همین موضوع سبب شده تا طرفداران بسیاری پیدا کند. البته فیلمهای مشابه دیگری نیز با این الگوی رایج ساخته شده است اما این سهگانه به واسطهی جلوههای ویژه فوقالعاده و ضرباهنگ متناسب توانسته رضایت نسبی مخاطبان سینما را به دست آورد.
قسمت سوم در مقایسه با دو قسمت قبل، از ضرباهنگ بالاتری برخوردار است. به طوری که از همان ابتدا مخاطب متوجه این موضوع میشود که قرار نیست فیلم هرگز متوقف شود و او باید با تمام حواسش فیلم را تماشا کند و تعقیب و گریزها را دنبال کند تا نکتهای را جا نیندازد.
یکی از بزرگترین نقاط ضعف این سهگانه را میتوان فیلمنامه آن دانست که ضعف آن در تمام قسمتها نیز مشهود است. فیلمنامه بستر مناسبی برای پرداخت بیشتر شخصیتها و بسط و گسترش داستان مهیا نمیکند و این مشکل در قسمت سوم نیز به خوبی نمایان است. تا جایی که فیلم در مدت زمان طولانی خود تنها به تکرار تعقیب و گریزها بسنده میکند و روابط شخصیتها نیز در سطح باقی میماند و چیزی برای ارائه به مخاطب وجود ندارد. در حقیقت فیلمنامه فیلم تکرار مکررات بوده و پُر از اتفاقات و مواردی است که در قسمتهای قبلی نیز رخ داده است. داستان فیلم دارای حفرههای بزرگی است که کارگردان تلاش کرده آن را با سکانسهای اکشن پر کند. بنابراین با تماشای فیلم میتوان اینگونه نتیجه گرفت که سازندگان برای میخکوب کردن تماشاگر خود تنها به خلق صحنههای اکشن بسنده کردهاند و توجه کمتری به روند داستان و خلق موقعیتها داشتهاند. تنها تفاوت با قسمتهای پیشین را میتوان در زمان اضافه آن دانست که البته حذف سکانسهایی از فیلم نه تنها به آن آسیبی نمیرساند بلکه میتوانست با کوتاهتر کردن زمان فیلم، جذابیت و سرعت بیشتری به آن ببخشد. همچنین بسیاری از جنبههای علمی تخیلی فیلم فدای موقعیتهای اکشن آن شده است.
دیلن اوبراین، والتون گوگینس، کایا اسکودلاریو، توماس برودی، دکستر داردن، ناتالی امانوئل، ویل پولتر، کی هونگ لی، آیدان گیلن و… بازیگرانی هستند که در فیلم Maze Runner: The Death Cure ایفای نقش کردهاند. فیلمنامهی این کار هم که اقتباسی از داستانها جیمز دشنر به حساب میآید را تی اس ناولین به نگارش درآورده است.
فیلم Maze Runner: The Death Cure در تمام طول مدت خود سعی میکند روی همان سطحی که باید باشد، ادامه بدهد. وس بال بعد از ساخت دو قسمت از این مجموعه، اکنون به نظر میرسد که حرفهای تر شده و میتوان به عنوان فیلمسازی که در ساخت فیلم اکشن حرفی برای گفتن دارد، او را جدی گرفت. زیرا به خوبی توانسته از عهده ساخت فیلمی با کیفیت و طراحی صحنههای حرفهای و جلوههای زیبای بصری بربیاید و مخاطب را راضی کند.
علاج مرگ حسنختام مناسبی برای این سهگانه نوجوان محور محسوب میشود. فیلم موقعیتهای اکشن جذابی خلق میکند و در بخش جلوههای ویژه نیز از کیفیت بالایی برخوردار است و حرفی برای گفتن دارد. زد و خوردها، انفجارها و تعقیب و گریزهای فیلم همگی هیجانانگیز هستند و برای مخاطبی که سخت نمیگیرد همین مسئله کافیست.
5 دیدگاه
farhad001
پایان بندی خوبی داشت ولی هنوزم هیچ کدوم به پای قسمت اول نمیرسن
Dreams
پایان بندی دردناکی داشت
ولی همین که همه چی به خوبی و خوشی تموم نشد بازم جای شکرش باقیه
DarkDevill
خیلی ایراد داشت ولی به عنوان یه سرگرمی راضی کننده بود
pcgamer
فیلم بدی نبود در کل
در حد همون نمره 6
fighter
ممنون بابت مطلب خانم رحیمی