پرحاشیهترین فیلم چند سال اخیر بالاخره در بهار امسال اکران و با استقبال فوقالعادهای از سوی تماشاگران سینما روبه رو شد. فیلم عصبانی نیستم! دومین ساختهی رضا درمیشیان است که بعد از کش و قوسهای فراوان توانست به نمایش عمومی درآید. فیلمی که موافقان و مخالفان خاص خود را دارد و نوید محمدزاده، باران کوثری و رضا بهبودی بازیگران اصلی آن هستند. در ادامه نگاهی میکنیم به فیلم عصبانی نیستم!
حبیب رضایی دیالوگی در فیلم قصهها دارد که میگوید هیچ فیلمی تا ابد توی کمد نمیمونه. بالاخره یه جایی، یه وقتی دیده میشه. فیلم عصبانی نیستم! را شاید بتوان مصداق بارز این جمله دانست. فیلمی که پنج سال توقیف بود و به بهانههای مختلف جلوی اکرانش گرفته میشد. فیلم بالاخره در بهار امسال به نمایش درآمد و از همان ابتدا با استقبال فراوان مخاطبان روبرو شد. دومین ساختهی رضا درمیشیان در مقام کارگردان که پیش از این بغض و لانتوری از او به نمایش درآمده بود. عصبانی نیستم! از بسیاری جهات فیلم مهمی تلقی میشود. فیلمی عاشقانه با پسزمینه سیاسی. فیلم از همان اولین نمایش خود در جشنواره فیلم فجر مورد استقبال منتقدان و مردم قرار گرفت و توقیف طولانی مدت آن موجب شده بود تا عطش زیادی برای تماشای فیلم به وجود آید.
بغض اولین ساختهی رضا درمیشیان با بازی بابک حمیدیان و باران کوثری داستان دو جوانی است که به ترکیه سفر میکنند و در آنجا درگیر مشکلاتی میشوند. به تصویر کشیدن زندگی و مشکلات جوانان دغدغهی همیشگی درمیشیان بوده است. او در سال ۹۲ فیلم عصبانی نیستم! را ساخت. دلیل استقبال از فیلم در جشنواره فیلم فجر موضعگیری خاص سیاسی فیلم بعد از وقایع انتخابات ۸۸ بود که فیلم را به حاشیه کشاند و در واقع این توقیف طولانی مدت را برایش رقم زد. فیلم عصبانی نیستم! با وجود کاندید شدن در رشتههای مختلف، از بخش جوایز جشنواره آن سال کنار گذاشته شد. فیلم مسیری طولانی را در راه اکران طی کرد و بعد از لغو شدنهای متعدد و بهانههای تکراری، سرانجام در اردیبهشت ۹۷ اکران عمومی شد.
فیلم عصبانی نیستم! داستان پسر دانشجویی به نام نوید است که بعد از اتفاقات ۸۸ از دانشگاه اخراج شده و به سختی تلاش میکند تا در تهران روزگار خود را بگذراند. نوید را میتوان آینه تمام قدی از جوان امروز دانست. کسی که همیشه در حال تلاش کردن است اما هیچ وقت نمیرسد. تن به دروغ نمیدهد و برای حفظ کردن عشقش دست به هر کاری میزند. راوی فیلم نوید است و ما با او همراه میشویم تا قصهی زندگیاش را از زبان خودش بشنویم.
اما سوال اصلی این است که فیلم عصبانی نیستم! از کجا ضریه میخورد؟ ماهیت فیلم بر مبنای حرفها و کنایههای سیاسی بنا شده است. در ساخت اینگونه فیلمها یکی از سختترین کارها این است که سازنده اثر بتواند فیلم خود را به دور از شعارگویی نگه دارد و در حقیقت در قالب سینما حرفش را بزند. نسخه اصلی و بدون سانسور عصبانی نیستم! از این لحظات و شعارها کم ندارد. اما در نسخهای که به اکران عمومی درآمده است تا حدی این مشکل برطرف شده است. در نسخهی جدید عصبانی نیستم! وجه عاشقانه فیلم بر وجه سیاسی آن غلبه دارد و همین مسئله موجب شده تا با فیلم به مراتب بهتری روبرو باشیم. البته همچنان فیلم در بیان خرده داستانهای فرعیاش مانند همخانههای نوید با مشکل روبرو است. حضور این دو شخصیت صرفا به بیانیههایی درباره موسیقی و مشکلات فعالیت در این حوزه منتهی شده است و کارکرد دیگری ندارد. نه تنها حضورشان در روایت داستان اصلی کمکی نمیکند، بلکه حذفشان نیز خللی در روند داستان ایجاد نمیکند.
یکی از ویژگیهای فیلمهای درمیشیان را میتوان استفاده از دوریین روی دست دانست که به مولفههای همیشگی در فیلمهایش تبدیل شده است. هر اندازه که استفاده از این روش در لانتوری مناسب نبود، در فیلم عصبانی نیستم! به خوبی جواب داده و نمونهای مناسب از استفاده درست و بهجا از این تکنیک است. ما از زبان نوید و زاویه دید دوربین تمام داستان را میشنویم و میبینیم. دوربین پر جنب و جوشی که آرام و قرار ندارد و به درستی در لحظات پرتنش به سر میبرد و حس ترس و ناراحتی و استرس نوید را به خوبی به بیننده نشان میدهد. دوربین مدام در مرز میان واقعیت و خیال در حال رفت و آمد است. تدوین فیلم با توجه به نوع روایتی که دارد نیز یکی دیگر از نقاط قوت فیلم به شمار میرود. رفت و برگشتهای پیاپی در ذهن و زندگی واقعی نوید، مخاطب را کاملا با خود همراه میسازد و ریتم تندی به فیلم بخشیده است.
فیلم عصبانی نیستم! جزو اولین تجربههای سینمایی نوید محمدزاده محسوب میشود. او که بعد از بازی در ابد و یک روز به محبوبیت فوقالعادهای دست یافته، در این فیلم یکی از زیباترین و کنترلشدهترین بازیهای خود را به نمایش گذاشته است. نویدِ فیلم عصبانی نیستم یکی از بهترین تصویرهایی است که تاکنون از جوان ایرانی نمایش داده شده است. همان اندازه عاصی، همان اندازه عاشق، همان اندازه خسته و همان اندازه واقعی. محمدزاده در تک تک سکانسهای فیلم توانسته به خوبی مخاطب را با خود همراه کند تا هم عاشق بودنش را باور کنند و هم عصبانی نبودنش را! شخصیت پردازی بسیار خوب نوید را میتوان یکی از نقاط قوت فیلم دانست. جوانی که با هزار امید و آرزو به تهران میآید تا درس بخواند. او نیز مانند بسیاری دیگر از همنسلانش باید تاوان ایستادن پای تفکرات و عقیدههایش را بدهد. همین مسئله موجب شده تا تماشاگر همذاتپنداری خوبی با نوید داشته باشد و بتواند با کمترین فاصله از او تمام رفتارهایش را دنبال کند و به عبارتی دنیا را از زاویه دید نوید ببیند. باران کوثری نیز در نقش ستاره بازی دلنشینی از خود ارائه داده است و در کنار نوید محمدزاده زوج خوبی را به تصویر کشیدهاند و موفق میشوند عشقی واقعی را به بیننده نشان دهند. یکی از زیباترین سکانسهای مشترک بازی آنها را میتوان سکانس سینما دانست. نوید در تمام طول مدت فیلم در حال تماشای ستاره است و با اشکی که تلاش میکند پنهانش کند از او میخواهد که هیچ وقت ترکش نکند. استیصال او در آن لحظه به خوبی نمایانگر سختیها و زجری است که در زندگی تحمل کرده است. یک تلخی تمام نشدنی که در صدا و نگاهش موج میزند. بازی تماشایی نوید محمدزاده تا مدتها در ذهن مخاطب میماند و او را رها نمیکند. رضا بهبودی در نقش پدر ستاره یکی دیگر از بازیگران اصلی فیلم است که از عهده ایفای نقش خود به خوبی برآمده است.
عصبانی نیستم! به هیچ وجه فیلم کاملی نیست اما فاکتورهایی دارد که آن را به فیلمی دوست داشتنی بدل کرده است. درمیشیان بیش از هر چیز توانسته در طرح موضوع مورد نظر خود تاثیرگذار عمل کند. چرا که فیلم سرشار از لحظاتی است که تماشاگر با تمام وجود آن را درک و لمس کرده است. او خودش را جای نوید میگذارد و فکر میکند اگر او در این موقعیت قرار میگرفت چه عکسالعملی از خود نشان میداد. فیلم عصبانی نیستم! علیرغم ممیزیهای متعدد، همچنان اثری تماشایی است. گرچه پایانبندی کاملا متفاوت فیلم با نسخهی اصلی مخاطب را در انتهای فیلم غافلگیر میکند اما عصبانی نیستم! فیلمی است که بعد از تماشا همچنان در ذهنش ادامه دارد و او را لحظهای رها نمیکند.