در این یادداشت، میخواهیم نگاهی به عنوان ترسناک کمپانی یوبیسافت، بازی Transference و عناصر موجود در آن داشته باشیم. در ادامه با گیمشات همراه باشید.
بازیهای زیادی با مضمون ترس و وحشت در سبکهای مختلفی عرضه شده که یکی از پرطرفدارترین این سبکها، آثار اتمسفریک در محیطهایی کوچک و دلهره آور است که میتوان برای نمونه به بازی همچون Soma اشاره کرد.
یوبیسافت در جریان همایش E3 در سال ۲۰۱۷ از یک بازی جدید با نام Transference رونمایی کرد که فضایی دلهرهآور و موضوعی جالب را در خود داشت. به جز چند تریلر، اطلاعات زیادی درباره بازی منتشر نشده بود تا زمان برگزاری همایش گیمزکام ۲۰۱۸ فرا رسید. در این همایش، بازی Transference قابل بازی بود و همچنین سازنده این بازی، کوین راکیپ برای ارائه اطلاعاتی از این اثر در آنجا حاضر شده بود. حال یکی از نویسندگان وبسایت گیماسپات با نام جوردن رامی به بررسی تجربه خود از دمو قابل بازی Transference در گیمزکام ۲۰۱۸، در یک یادداشت پرداخته است که در ادامه میتوانید آن را مطالعه کنید.
ظاهرا کمپانی یوبیسافت قصد دارد با عرضه بازی جدید اول شخص خود با نام Transference، اوج ترس و دلهره را به بازیکنان القا کند. داستان این بازی، حول یک دانشمند دیوانه و خیالی به نام ریموند هیس میگذرد که تصمیم دارد برای آزمایش نهایی خود، خودش، همسرش کاترین و پسرش بنجامین را در یک دستگاه شبیهساز بارگذاری کند اما اوضاع آنطور که باید خوب پیش نمیرود. Transference، درباره نتیجه آزمایش ریموند است. شما در بسیاری از مقاطع بازی، کنترل یک شخصیت بی نام و نشان را در اختیار دارید که به طور اتفاقی به آزمایشهای ریموند بر میخورد، اما به جای اینکه یک خانواده شاد همراه با حال و روزی خوش ببیند، باید به اکتشاف یک واقعیت پیچیده دیجیتالی بپردازد که هنوز مقداری از آن ناتمام باقی مانده و به سه ذهنیت مختلف تقسیم شده است.
در جریان رویداد خبری یوبیسافت، پیش از شروع گیمزکام من به تجربه ۱۵ دقیقه از Transference با دستگاه Vive پرداختم. حتی با اینکه نسخههای غیر واقعیت مجازی بازی نیز دردسترس بود، من تصمیم گرفتم که بازی را با یک دستگاه VR بازی کنم. در حین تجربه بازی، من به سمت یک واحد آپارتمان حرکت کردم که بسیار شبیه به تیزر قابل بازی Silent Hills بود و در آن چهار شخصیت متفاوت و قابل بازی وجود داشت که سه نفر آنها، اعضای خانواده بودند و نفر دیگر شخصیت اصلی و پروتاگونیست بازی بود که میتوانست بدون هیچگونه آشنایی و ارتباطی با خانواده هیس شبیهساز را ببیند تا بتواند از یک دنیای در حال تخریب دیجیتالی فرار کند. با وجود موقعیتی که داشتم، اما بارها اقدام به توقف بازی برای تماشای احساس اندوه و ناراحتی خانواده هیس میکردم. من میخواستم معماها را حل کنم زیرا به شدت کنجکاو شده بودم که ببینم چه اتفاقی افتاده است. یکی از خصوصیتهای بازی Transference این است که شما را تحریک به حل معماها و اشکال مختلف میکند زیرا بازی سراسر پر شده از داستانگویی و پازلهای مختلف که شما باید آنها را کاملا حل کنید.
سازنده بازی Transference، کوین راکیپ در این رابطه گفت:
ما میخواهیم بازیکنان با استفاده از مشاهدات خود و تعاملات ساده به حل پازلها بپردازند. هر چه بازیکن در بازی بیشتر پیشروی کند، به دربهای بسته بیشتری هم برخواهد خورد. شما یک زندانی در این جهان هستید. شما احساس میکنید در این شبیهساز به دام افتادهاید و این دقیقا همان تجربه دیوانهوار و احساسی است که ما میخواهیم بازیکنانمان داشته باشند.
هر سر نخی که شما نیاز دارید که به منطقه بعدی برسید، در نزدیکی شما قرار دارد. این حُقه به طور کلی دیدگاه شما را عوض خواهد کرد و دقیقا مانند یک اتاق فرار واقعی است که باعث میشود شما را برای حل تک تک پازلهای درون بازی به چالشی بشکاند که نیاز به همفکری دیگران داشته باشید. حتی برخی اوقات، یک سر نخ میتواند به تمامی چیزهایی که تا به حال در بازی دیدهاید معنای جدیدی بدهد. تاریخچه ما، چگونگی استفاده ما از اطلاعات را نشان میدهد و در بازی، به کارگیری این حقیقت میتواند کلیدی برای حل پازلهای درون Transference باشد.
در آپارتمان هیس، کلید برقهایی قرار دارند که به شما امکان تغییر شخصیت را میدهند. وقتی که برای اولین بار وارد شبیهساز شدم، به عنوان پروتاگونیست، به جهان بازی خیره شدم. او نمیتوانست وارد آپارتمان هیس شود که این موضوع چندان غیر طبیعی به نظر نمیرسد به این خاطر که او نمیتواند در ورودی را تصور کند. به همین خاطر، با استفاده از یک Switch، من به ذهن کودکی بنجامین رفتم، که البته آن درب در خیال بنجامین ناپدید شده بود و به همین دلیل من دوباره شخصیت خود را به پروتاگونیست بازی تغییر دادم و به زیر زمین رفتم و دستگیره درب را پیدا کردم وسپس، دوباره شخصیت خود را به بنجامین برگرداندم و اطلاعات پاک شده از ذهن بنجامین را بازگردانی کردم. به همین ترتیب، توانستم با شخصیت بنجامین وارد آپارتمان هیس شده و به اتاق بعدی بروم.
بسیاری از چشماندازهای دمو قابل بازی Transference، حول محور پازلها و مکانیک گیمپلی قرار دارد اما با این حال، بیشتر وقتها زمانی که از یک شخصیت به شخصیت دیگری انتقال پیدا میکنید، جزئیاتی از داستان بازی فاش میشود. برای مثال، هر دو شخصیت بنجامین و پدرش، آپارتمان را به طور متفاوتی از هم میبینند. به طوری که یکی از آنها این آپارتمان را به عنوان کابوس و دیگری به عنوان مکانی برای آغازی جدید میبیند.
راکیپ در این رابطه گفت:
[دیدن] تمام محیط [به صورت یک نمایش از] روح خود، کمک زیادی خواهد کرد تا آنها به دنبال کشف این بروند که چه کسی هستند، چرا که اگر شما زمان خود را صرف اکتشاف و مشاهده تمامی آیتمهای موجود در هر یک از ذهنیتها کنید، متوجه میشوید هر یک هدف خاصی برای خودشان خواهند داشت. از طریق همین مشاهدات نیز میتوانید چگونگی قرار گرفتن قطعات در کنار یک دیگر را متوجه شوید. باید این نکته را در نظر داشته باشید که دانستن دیدگاههای مختلف، برای کسب اطلاعات بیشتر درباره هر یک از شخصیتهای بازی لازم است
باید به این موضوع واقف بود که دانستن اطلاعاتی درباره هر یک از اعضای خانواده، میتواند کمک زیادی به حل پازلهای درون بازی کند. حتی ذهنیت پروتاگونیست بازی نیز مهم است، به طوری که او یکی از کسانی که است که میتواند خطاهای بزرگ شبیه ساز را ببیند. البته این شخصیت تعلقی به خودش ندارد و فقط دنیای دیجیتال او را میشناسد.
تجربه من از دمو بازی به گونهای به پایان رسید که شخصیت اصلی بازی، مورد هجوم یک توده از دیتای خراب شبیه ساز قرار میگیرد. راکیپ در این مورد گفت:
این هیولا که بازیکنان با آن مواجه خواهند شد، قسمت خرابی از دستگاه شبیه ساز است که نشان میدهد این آزمایش با موفقیت انجام نشده است
این تمام چیزی است که سازنده در مورد دیتا خراب موجود در بازی به ما گفت ولی با این حال به نظر میرسد که این هیولا، نمیخواهد پروتاگونیست بازی چیزی درباره خانواده هیس بداند. با آمدن هیولا، من مجبور شدم که یا پا به فرار بگذارم یا اینکه به مبارزه با او بپردازم که متاسفانه، تصمیم من برای مقابله با این دیتا خراب چندان خوب نبود. شاید کاترین در ذهنیت خود این هیولا را به طرز متفاوتی ببیند، زیرا این تنها ذهنیتی بود که من نتوانستم به تجربه آن بپردازم. هر اتاق فرار خوبی، بازیکنان را در یک محدودیت زمانی مشخص وادار به فکرهای خلاقانه میکند و وجود هیولاهایی در بازی، میتواند یک هشدار بزرگ برای احتمال از دست رفتن برخی از مدارک باشد.
بازی Transference، در تاریخ ۱۸ سپتامبر (۲۷ شهریور) برای پلتفرمهای، ایکسباکس وان، پلیاستیشن ۴ و دستگاههای واقعیت مجازی همچون، پلیاستیشن وی آر، وایو و آکیولس ریفت عرضه شده است. یک دمو قابل بازی نیز هماکنون برای پلیاستیشن ۴ و پلیاستیشن وی آر دردسترس است. اگرچه بازی، بدون دستگاههای واقعیت مجازی قابل بازی است، اما راکیپ پیشنهاد میکند که از نسخههای واقعیت مجازی برای تجربه عمیقتر بازی استفاده کنید.