از قدیم تا کنون دو ژانر کمدی و ترس، دو شاخه چالش برانگیز برای هر کارگردانی چه در صنعت سینما و چه در صنعت بازیهای رایانهای محسوب میشدند. همانقدر که خنداندن و ایجاد شادی در میان افراد کار دشواری خواهد بود، ایجاد یک حس واقعی رعب و وحشت هم در افراد چندان کار آسانی نیست. البته، شاید تا یک دهه پیش اکثر کاربران وجود چند زامبی یا یک محیط تاریک یا چند Jump Scare پیشپاافتاده را برای ترسناک دانستن یک بازی کافی میدانستند؛ اما به مرور آن قدر آثاراین چنینی زیاد شد که گاها نمیدانستیم باید به بعضی از صحنههای ترسناک خندید یا شکل وحشت زدهها را به خود گرفت. با ما در ادامه همراه باشید تا نگاهی بیندازیم بر جدیدترین پدیدهِ این روزهای سبک وحشت و بقا؛ با ما همراه باشید.
در نسل پنجم بازیهای رایانهای و در سبک Survival Horror یک IP جدید معرفی شد؛ این بازی از همان ابتدا آنقدر انقلابی بود که هر سازندهای را به ساخت نسخههای بیشترِ Hk ترغیب میکرد. Resident Evil عنوانی بود که در سال ۱۹۹۶ توسط Capcom برای کنسولهای PS1 ،Nintendo ،DS ،Sega و سیستم عامل ویندوز عرضه شد. معرفی موجودی ترسناک به نام Zombie، به عنوان یک نمونه تکامل یافته در صنعت بازیهای ویدئویی، علاوه بر محیط رعبآور بازی و کنترل سخت کاراکتر، یک انقلاب عظیم را در سبک Survival Horror به وجود آورد؛ اثار این تحول بعدها به دنیای سینما هم کشیده شد و علاوه بر بازیها عناوین فراوانی در دنیای سینما به تقلید از آن ساخته شد. موفقیت بی چون و چرای نسخه اول سازندگان را مجاب به ساخت نسخههای بعدی کرد. نسخه دوم هم با در پیش گرفتن راه نسخه اول عالی کار کرد و منتقدین و مخاطبین را راضی نگه داشت. اما اوج این فرنچایز را میتوانیم نسخه سوم آن بنامیم. عنوانی که بعد از گذشت قریب به ۱۸ سال، همچنان از آن یاد میشود. بگذارید اعترافی کنم، زمانی که Resident Evil 3 عرضه شد من نه آنقدرها سنی داشتم که بتوانم آن را در زمان عرضه تجربه کنم نه چیزی از شاهکارهای سبک وحشت و بقا سر در میآوردم. زمانی که موفق به تجربه آن شدم حداقل ۵ سال از عرضه آن گذشته بود؛ اما بازی آنقدر از زمان خود جلوتر ظاهر شده بود که اصلا احساس کهنگی به من دست نداد. شخصیت پردازی معرکه Jill Valentine و معرفی یک باس فایت عظیم به نام Nemesis دو دلیل اصلی موفقیت این عنوان بود که همچنان میتوان به بینظیر بودن آن شرط بست. اوضاع کاملا بر وفق مراد بود، Resident Evil راه خود را پیدا کرده بود و در مسیری درست گام برمیداشت. عرضه کنسول های نسل ششمی به دلیل مجهز بودن به پردازنده های گرافیکی قدرتمند مسلما بازی هایی با جلوههای بصری قوی تر هم میطلبیدند و فرنچایز موفقی مثل Resident Evil هم به هیچ عنوان نمیخواست از قافله عقب بماند. نسخه چهارم این سری با تغییر کلی نسبت به نسخههای گذشته و با تغییر زاویه دوربین به سوم شخص و افزایش فراوان جلوه های گرافیکی رنگ و بویی تازه به خود گرفت. همچنان عنصر ترس برجای خود استوار بود و داستان هم همان چیزی بود که طرفداران میخواستند و شینجی میکامی باز هم شاهکار افرید. اما از نسخه پنجم به بعد(بدون احستاب دو نسخه Revelations) این فرنچایز کاملا راه خود را گم کرد و با عرضه نسخه ششم که یک فاجعه به تمام معنا بود تا ورطه نابودی هم پیش رفت که سازندگان با دو نسخه Revelations تا حدی خشم هواداران را کاستند. دلیل این افت ناگهانی هم فقط و فقط جدایی شینجی میکامی، مغز متفکر Resident Evil بود. مدتی گذشت و شایعاتی مبنی بر عرضه نسخه هفتم به گوش میرسید که Capcom هیچکدام را تایید نمیکرد. باز هم یک نسخه دیگر منتشر شد، بازسازی Resident Evil 0 ایده نابی بود که تحقق یافت و با تجربه آن هواداران کاملا به حال و هوای زمانی رفتند که “شیطان مقیم” همچنان وحشت آور بود نه یک شوتر سوم شخص با حرکات مضحک رزمی لیون و کریس!
E3 فرارسید. گوشها پر شده بود از معرفی نسخه هفتم Resident Evil اما سازندگان سکوت کرده بودند. در بهبهه بازیهای انحصاری سونی ناگهان یک تریلر بینام و نشان با دوربین اول شخص و یک فرد وحشت زده نشان داده شد. به نظر میرسید یک IP جدید در سبک Survival Horror است. در طول نمایش با خود میگفتیم چه بازیای بشود این بازی، دم سازندگانش گرم که بلاخره یک دستی به سر و روی این سبک کشیدند. در پایان نمایش ناگهان نامی بر روی صفحه نقش بست که به شخصه خودم را تا ۵ دقیقه پای مانیتور میخکوب کرده بود؛ Resident Evil 7. یعنی بلاخره سازندگان به اشتباهات خود پی بردند؟ بازگشت ترس به نسخههای اصلی؟ بعضی از طرفداران قدیمی از اول شخص شدن دوربین بازی و شباهت آن به بازیهایی مانند Outlast شکایت داشتند. اما حقیقت چیست؟ Resident Evil 7 به گونهای دیگر به سبک گذشته خود بازگشته یا صرفا میخواهد بازی را بدون توجه به ریشههای خود ترسناک کند؟ در متن پیش رو میخواهیم تمامی اطلاعات منتشر شده از بازی تا بدین لحظه را نقل و تا حدی بررسی کنیم و ببینیم تا چه حد میتوان به Resident Evil 7 امیدوار بود؟ این نسخه کدام دسته از طرفداران را راضی میکند؟ پاسخ این سوالات را بزودی خواهید گرفت.
نوشتن یک پیش نمایش و تحلیل دادههای موجود برای رسیدن به یک پیش قضاوت نهایی شاید برای هر عنوانی کار چندان سختی نباشد، اما در مورد اثری که به کلی تغییر کرده است صدق نمیکند. Resident Evil 7: Biohazard نه تنها از لحاظ زاویه دید تغییر کرده است، بلکه داستان، شخصیتها، گیم پلی و محیطها دچار تحولات اساسی شدهاند.
از داستان شروع میکنیم؛ با وجود افشاگریهای مجله فامیتسو و ESRB و سر و صداهایی که ایجاد شد، اطلاعات منتشر شده از داستان آنقدرها هم چیزی را در اختیار گیمر قرار نمیداد. آن چیز که از داستان این نسخه میدانیم اکثرا موضوعاتی هستند که بیشتر و بیشتر به ما ثابت میکنند منتظر یک Resident Evil سنتی نباشید و خود را برای یک داستان کاملا جدید آماده کنید. خط داستانی RE:B داستان خانوادهای به نام Bakers را روایت میکند که در نگاه اول به نظر میرسد از اختلالات شدید روانی رنج میبرند اما قطعا موضوع از اینها بسیار پیچیدهتر است. شخصیت اصلی بازی که Ethan نام دارد در عمارت قدیمی Bakerها در جست و جوی همسر خود Mia خواهد بود که تا این لحظه نه دلیل ناپدید شدن Mia و نه ربط او به این خانواده عجیب مشخص نشده است.
اعضای این خانواده (به ترتیب از چپ به راست) عبارتاند از: Camilla Baker ،Lucas Baker ،Jack Baker و Marguerite Baker که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
Camilla Baker: مرموزترین شخصیت بازی و پیرترین عضو خانواده Bakers. شاید در نگاه اول مرده باشد اما کاملا زنده است و در طول بازی بارها بلای جانتان میشود. بسیار ناآرام و تنفربرانگیز است و با ویلچری که به کمک آن حرکت میکند پتانسیل آن را دارد که وقت و بی وقت رعب و وحشت را در شما ایجاد کند.
Lucas Baker: به نظر میرسد بعد از Ethan، او بار اصلی داستان را به دوش بکشد. با توجه به جوان بودن، او میتواند ظرفیت بالایی را برای تبدیل شدن به یک آنتاگونیست قابل توجه داشته باشد. در آخرین نمایش بازی پدرش تکهای از دست او را با ساطور قطع میکند تا به خورد Ethan دهد!
Jack Baker: پدر Lucas و اداره کننده خانواده جهنمی Bakers. بعید نیست تمامی جریانات ناپدید شدن Mia و گیر افتادن Ethan در نهایت به او ختم شود. در دموی منتشر شده از بازی هم در انتهای کار او ظاهر و مانع فرار اتان از خانه شد.
Marguerite Baker: یک دیوانه به تمام معنا! عاشق گوشت انسان است و امتناع از خوردن آن را یک بیاحترامی بزرگ به مقدسات خانواده Bakers میداند (خشم شدید او را به یاد بیاورید زمانی که Ethan از خوردن گوشت ها دوری میجست).
تمامی شخصیت های این خانواده کاملا متناسب با محیط دیوانه وار عمارت و جو بازی است. بدون شک به مرور زمان اطلاعات بیشتری هم از اعضای این خانواده به بیرون درز خواهد کرد.
از دیگر شخصیت های بازی به جز Ethan و Mia فرد دبگری معرفی نشده است. مسلما شما هم مانند من و خیلی دیگر از طرفداران قدیمی این فرنچایز، منتظر هستید تا نامی از شخصیت های اصلی این سری هم برده شود اما متاسفانه تاکنون وجود هیچ کدام از شخصیتهای اصلی نسخههای قبلی در این شماره تایید نشده است و تنها از عدم حضور Lion Scott Kennedy بر طبق اعتراف صداگذار او مطمئن هستیم که به خودی خود ناامید کننده است. با خودمان رو راست باشیم، مگر Resident Evil محبوب ما بدون دیوانه بازی های ابرقهرمانانش هم لذت دارد؟ هر چقدر هم بازی بتواند عنصر ترس را به این سری برگرداند، اگر خبری از شخصیتهای محبوب این سری در بازی نباشد از الان باید بازی را یک شکست خورده کامل بدون تجربه حتی یک ثانیه از آن بدانیم. چون اگر قرار باشد با چند شخصیت جدید بازی کنیم و تنها نام بازی Resident Evil باشد که یک توهین کامل به شعور مخاطب و طرفداران محسوب میشود. البته عجله نکنیم، هنوز خیلی تا انتشار بازی باقیمانده و سازندگان هم وجود چند شخصیت از نسخههای قبلی را تایید کردهاند اما به اصلی بودن آنها اشارهای نشده است.
دو نکته در مورد داستان بازی قابل توجه است. برای اولین بار در کل تاریخ این بازی، یک نویسنده غیر ژاپنی نوشتن بازینامه را برعهده داشته و بخش عمدهای از تغییرات بازی را میتوان مرتبط با تفکرات غیر شرقی نویسنده دانست؛ موضوع دیگر عدم تایید وجود زامبیها در بازی است! تعجب نکنید، همچنان دشمنان ترسناک و غول پیکر فراوانی برای از پای در آوردن دارید، اما در اطلاعات منتشر شده از سازندگان و طرفداران مستقیما به نام «زامبی» اشاره نشده است و معمولا از اسمهای عادی استفاده میکنند. امیدواریم حداقل Capcom تا این حد (!) بازی را متحول نکرده باشد.
اما از داستان نسبتا خوب بازی که بگذزیم میرسیم به گیم پلی بازی که تغییرات فراوانی را به خود دیده است.اول شخص شدن دوربین بازی قطعا به ترسناک شدن بازی و بازگشت این عنصر حیاتی کمک شایانی کرده است که البته اگر این امر با نمای سوم شخص صورت میگرفت بیشتر به مذاق طرفداران خوش میآمد. این تغییر نما باعث میشود بازیباز خود را کاملا جای شحصیت اصلی بگذارد و حس کند در محیط بازی حضور دارد. دوربین اول شخص عموما در بازی های ترس بقا بسیار کاربردی است و بارها امتحان خود را پس داده. اما این تغییر برای فرنچایز بزرگی مثل Resident Evil بازخوردهای متفاوتی داشته و خواهد داشت. واکنشهای مثبت و منفی ای که به این امر نشان داده میشود کاملا طبیعی است؛ طرفداران قدیمی چنین تغییری را چندان نمیپسندند، به خصوص وقتی که میدانند در پشت این دوربین یک شخص غریبه و جدید است نه قهرمانان محبوبشان! اما بعضی هم که بیش از هر چیز منتظر بازگشت ترس به این سری بودند به این پدیده(اگر بقیه چیز ها سر جایش باشد) خوش بین هستند. ترس موجود در این نسخه متفاوت از بازیهای قبلی خواهد بود. در بازیهای قبل به لطف دوربین سوم شخص دید گسترده تری از محیط داشتید و دست سازندگان برای استفاده از Jump Scareها چندان باز نبود و عمده ترس گیمر ترس از هجوم ناگهانی عده کثیری از زامبیها با توجه به مهمات کم و محیط بسته بود. در این نسخه اما علاوه بر این موارد(البته زامبی اش را شاید باید فاکتور گرفت) به دلیل دید مستقیم شما و محیط به شدت وحشتآور بازی تنها یک دشمن برای ترساندن شما تا سر حد مرگ کافی است و Jump Scareها به وفور در بازی مشاهده میشوند. همانطور که در Tokyo Game Show دیدیم در کل مدت ۱۵ دقیقه ای بازی تنها یک دشمن(آن هم از نوع انسان) که در محیط سرگردان بود برای مضطرب کردن بازیباز و پناه گرفتنهای وقت و بی وقتش کافی بود چون هیچ مهماتی در اختیار نداشت.
اما از توضیح نوع ترس این نسخه که بگذریم به مواردی از گیمپلی بازی میرسیم که به زیبایی هر چه تمام تر شما را به حال و هوای نسخههای اولیه بازی میبرد و هر طرفداری را هیجانزده میکند. همچنان گیاههایی که از اولین نسخه برای بازیابی سلامتی شما استفاده میشده است در بازی وجود دارند و Ethan با مخلوط کردن آنها با الکل برای ترمیم زخمهای خود استفاده میکند که در نوع خود جالب است. باز شدن درها هم مانند نسخههای اولیه شده با این تفاوت که این باز نمای کلی بازی هم اول شخص بوده و بازی تغییر زاویه دوربین را در هنگام باز کردن دربها نخواهد داشت. صندوقچه ذخیره مهمات هم که از نسخه چهارم به بعد به فراموشی سپرده شده بود به بازی بازگشته تا طرفداران قدیمی را به سمت خود بکشاند. این موارد به علاوه ترس «واقعی» نسخه هفتم ما را به تجربه آن امیدوار میکند. اما نیمه خالی لیوان را هم نگاه کنیم؛ محیط بازی و نوع ترسی که سعی شده در راس آن موجوداتی به جز زامبی باشند، چندان به ریشه های بازی وفادار نیست. نسخه هفتم بدون شک یکی از ترسناک ترین عناوین تاریخ بازیهای رایانهای است، اما از نوعی متفاوت با ریشهها. آن چیز که تاکنون از محیط بازی نشان داده شده بیشتر ما را یاد فیلم REC می اندازد تا یک Resident Evil. یعنی ترسی که به واسطه دغدغه فرار از یک محیط بسته و تسخیر شده شما را درگیر میکند نه مبارزه با یک بحران جهانی. در واقع میتوان گفت ترس در این نسخه بسیار «شخصیتر» شده است. با تمام این تفاسیر نسخه هفتم ترس را به این سری بازگردانده؛ کاری که سازندگان از سال ۲۰۰۶ و بعد از نسخه چهارم موفق به انجام آن نشده بودند. پس امیدواریم با بازحوردهای خوبی روبهرو شود.
موتور گرافیکی بازی RE Engine نام دارد که به لطف تکنولوژی پیشرفته آن لبههای صافتر، بافتهای طبیعیتر، فریم ریت پایدارتر، نورپردازی بسیار زیبا و از همه مهمتر سایه پردازی شاهکار بازی را شاهد هستیم. سایه پردازی فوقالعاده بازی باعث شده ترس مضاعفی به شما القا شود. فرض کنید در یک اتاق با کورسویی از نور، ناگهان سایه بزرگ شخصیت اصلی جلویتان قد علم میکند؛ واقعا ترسناک است. موسیقیهای استفاده شده در بازی خصوصا قطعه Aunt Rhody واقعا کارشده و زیباست و امیدواریم در نسخه اصلی هم استفاده شوند. صداگذاری شخصیتها هم عالی است و به نظر نمیرسد کمبودی در آن حس شود.
به طور کلی اگر میخواهید بلاخره یک عنوان ترسناک را بعد از مدتها تجربه کنید به هیچ عنوان این نسخه از Resident Evil را از دست ندهید. اما اگر میخواهید یک Resident Evil اصیل را تجربه کنید، هیچ کس نمیتواند به شما قول موفقیت این نسخه از بازی را بدهد. Resident Evil 7:Biohazard هرچه باشد یکی از عناوین خوب سال ۲۰۱۷ محسوب خواهد شد و هر گیمری خواهان تجربه آن خواهد بود.
4 دیدگاه
ali
پشی نمایش زیبا و کاملی بود ممنون از سایت خوبتون یه خواهش کوچک ازتون دارم لطفا از نینتندو سوییچ بیشتر خبر بگذارید ممنون.
محمد سعید خزایی
سلام علی جان
ممنون از لطفت. سعی ما بر اینه تمامی اخبار مربوط به این کنسول توی سایت قرار بدیم.
۲ تا خبرم امروز در مورد این کنسول رفته روی سایت.
ali
ممنون که به فکر کاربراتون هستید آرزوی موفقیت روز افسون شما و سایت بزرگ تو رو دارم.
mahan 220
تجربه من از دموی بازی باعث شد حتی به کاراکتر های قبلی بازی فکر هم نکنم ….بازیش فوقولعادس فقط همینو میتونم بگم …البته در آپدیت دوم صدای شخصیت آشنایی از پشت تلفن به گوش میخورد که این به خودی خودش جذابه و نشون میده که ۱۰۰ در ۱۰۰ کاراکتر های قبلی حداقل یکیش تا اینجا حضور داره …