در نسل ششم با وجود اینکه پلیاستیشن ۲ سختافزار به مراتب ضعیفتری نسبت به ایکسباکس داشت، اما از عناوین انحصاری بیشماری بهره میبرد که هر کدام ارزش تهیه این کنسول را داشتند و همین عامل بود که به محبوبیت پلیاستیشن ۲ کمک زیادی کرد و باعث شد تا عرضه کنسولهای نسل هفتمی نیز نتواند جلوی فروش توقفناپذیر آن را بگیرد. یکی از عناوینی که نقش مهمی در محبوبیت این کنسول داشت بازی God of War بود که در سال ۲۰۰۵ انتشار یافت و توانست استانداردهای جدیدی در سبک هک اند اسلش تعریف کند. در این قسمت از نوستالژی قصد داریم تا به نقد و بررسی این عنوان خاطره انگیز بپردازیم. با گیم شات همراه باشید.
داستان بازی با الهام از افسانههای یونان شکل گرفته و به خوبی با گیمپلی آن عجین شده است. خدای جنگ با یک سکانس سینمایی آغاز میشود که طی آن کریتوس، شخصیت اصلی بازی، خود را از مرتفعترین صخره المپ رها میکند، اما بازی از همان ابتدا مخاطب را غافلگیر کرده و با یک فلشبک بازیکن را به سه هفته قبل باز میگرداند. در واقع یکی از عوامل جذاب بودن God of War غافلگیریهای داستانی آن هستند، به طوری که داستان هرگز با حوادث قابل پیشبینی پیش نمیرود و با روایت مناسب خود کمتر جای سوالی برای مخاطب باقی میگذارد. از همان ابتدا که به تجربه بازی میپردازید، متوجه میشوید که شروع God of War نسبت به دیگر آثار همسبک طوفانیتر است و بدون هیچ مقدمه و یا Tutorial کسل کنندهای شما را در گیمپلی خود غرق میکند. کریتوس که رنجهای زیادی کشیده و به علت پیمانی که با اریس (خدای جنگ) بسته، سلاحی به نام شمشیرهای آشوب به او داده شده است. بر خلاف اکثر آثار این سبک که باید برای موفقیت در مبارزات، بسیاری از کومبوها را یاد داشته باشید، در God of War چنین نیست و نمیتوانید باور کنید که بدون به یاد داشتن کومبوها و با فشردن پیاپی دکمههای مربع و مثلث چنین چندضربهای زیبایی خلق کردهاید. حرکات روان کریتوس و دیدن قلع و قمع شدن دشمنان شما را معتاد گیمپلی بازی میکنند و باعث میشوند تا مدتها حس ضربه زدن با شمشیرهای آشوب را که به امضای سری تبدیل شده را از یاد نبرید.
اوج هنر سازندگان را میتوان در طراحی باسها و سکانسهای دکمهزنی بازی مشاهده کرد. از ابتدای بازی، ریتم سریع آن شما را مجذوب خود کرده و مواجهه با اولین باس بازی، هیدرا، آدرنالین خون شما را افزایش میدهد. بعد از شکست دادن هیدرا است که در شهر آتن راهی سفر پر فراز و نشیب کریتوس میشوید. نبرد با میناتور یا مبارزه نهایی با اریس از لحظات به یادماندنی بازی هستند. QTEهایی که در این بازی با آن روبه رو هستیم، سرعت عمل نسبتا بالایی را میطلبند و طراحی مناسب آنها، باعث شده تا به یکی از نقاط قوت بازی تبدیل شوند و هیجان زیادی در بازی ایجاد کنند.
در عناوین هک اند اسلش، کمبود سلاحها میتواند ضربه بدی به پیکره بازی بزند و ادامه دادن بازی را به امری ملالآور تبدیل کند. سازندگان این موضوع را میدانستند و سلاح دیگری به نام شمشیر آرتمیس در بازی قرار دادهاند. شاید سلاحهای بازی به شمشیرهای آشوب و شمشیر آرتمیس محدود شود، اما این موضوع دلیلی بر تکراری بودن مبارزات و خستهکننده بودن آن نیست. ضربه زدن با شمشیر آرتمیس نسبت به شمشیرهای آشوب کمی آهستهتر صورت میگیرد، اما ضربه محکمی که به دشمنان وارد میکند و شدت لرزشی که با ضربه زدن از طریق کنترلر به دستان بازیکن منتقل میشود لذت کشتار با این سلاح را چندین برابر کرده است.
البته باید به این نکته اشاره داشت که استفاده از شمشیر آرتمیس یک مشکل بزرگ دارد. در God of War با فشردن دکمه دایره میتوانید دشمنان را به دست بگیرید و با شیوههای خشونتآمیز به حساب آنها برسید و یا وارد سکانسهای دکمهزنی شوید، اما در صورتی که شمشیر آرتمیس را در دست داشته باشید، فشردن این دکمه، امکان محکم ضربه زدن را فراهم میکند؛ مشکل استفاده از این سلاح در این قسمت است که نمایان میشود؛ چرا که عملا دو کار ذکر شده با یک دکمه انجام میپذیرند.
در بعضی از آثار سبک هک اند اسلش کنترل دوربین در اختیار بازیکن است و این در حالیست که با وجود سرعت بالای بسیاری از این عناوین نمیتوان به طور همزمان بر روی دو بخش دوربین و مبارزات تمرکز داشت. بازی God of War در زمینه استفاده از دوربین به عنوان فاکتوری مهم در دلچسب بودن گیمپلی یک نمونه کامل در سبک خود است و دیدی که بازیکن به محیط دارد در سینمایی جلوه کردن مبارزات نقش مهمی ایفا کرده است. دوربین بازی در بسیاری از مواقع ثابت است و این موضوع باعث شده تا تمرکز بازیکن تنها بر روی بخش مبارزات باشد.
موزیکهایی که در طول مراحل و یا در هنگام مبارزه با باسها پخش میشوند، حس تجربه یک اثر حماسی را به مخاطب القا میکند و حتی در کوچکترین نبردها، خشم کریتوس را به بازیکن منتقل میکند. موزیک بازی در تمامی بخشها بازیکن را با خود همراه کرده و محرک خوبی برای ادامه دادن مبارزات است.
در بخش اکشن بازی تنها مجبور به استفاده از دو سلاح نیستید و چهار قدرت ویژه بدست خواهید آورد که استفاده از آنها در صورت پر بودن مقداری معین از نوار جادو صورت میگیرد. این قدرتهای ویژه سرعت اکشن بازی را بیشتر کردهاند و در نبردهای شلوغ به خوبی کارایی خود را نشان میدهند، به طوری که احساس نمیکنید هنگام مبارزات در حال انجام یک کار تکراری هستید. انتخاب این قدرتها با دکمههای D-Pad صورت میگیرد تا جابجایی بین آنها وقتگیر نباشد. در واقع سازندگان از تمامی دکمههای موجود بر روی کنترلر پلیاستیشن ۲ استفاده کردند که این امر منجر به خلق مکانیکهای زیادی شده و البته به علت چینش خوب این مکانیکها بر روی دکمههای کنترلر، در استفاده از آنها هیچ مشکلی نخواهید داشت.
سیستم ارتقای سلاحها و جادوها در بازی وجود دارد و نکته مثبت این ویژگی، انجام آن در هر لحظه از گیم پلی است که این مهم فرآیند ارتقا یافتن را تسریع بخشیده است. با کشتن دشمنان مقدار معینی Orb دریافت میکنید و با رسیدن آنها به مقداری مشخص میتوانید سلاح و یا قدرت ویژه مورد نظر خود را ارتقا دهید و کومبوهای جدیدی به دامنه فنون کریتوس اضافه کنید.
طراحی مراحل به خوبی صورت گرفته و محیطهای متنوعی را در بازی شاهد هستیم. صخرههای جنون، معبد پاندورا یا صحرای ارواح گمشده همگی طراحی منحصر به فردی دارند. در بسیاری از این مناطق آیتمهای مخفی زیادی قرار گرفته شده که با جمعآوری برخی از آنها میتوانید طول نوار سلامتی یا جادو را افزایش دهید که این عامل، ارزش تکرار بازی را تا حد زیادی بالا برده است و بازیکن را به کاوش در محیط وادار میکند.
عاملی که محیطهای بازی را تا این اندازه زیبا کرده، گرافیک فنی بالای آن است. کیفیت نورپردازی و بافتها در بهترین حالت ممکن قرار دارد و دیدن چنین جزئیاتی بر روی کنسول پلیاستیشن ۲ تحسین برانگیز است. شاید گرافیک بازی در سال انتشار خود توان رقابت با Resident Evil 4 را نداشت، اما قطعا یکی از برترین گرافیکها را در میان عناوین سال ۲۰۰۵ به نمایش میگذاشت. God of War از قابلیت Progressive Scan پشتیبانی میکند و میتوان با اتصال کابلهای کامپوننت به کنسول رزولوشن بازی را بالا برد.
بازی از نظر فنی هیچ مشکلی ندارد و حتی در شلوغترین صحنهها هیچگونه افت فریمی به چشم نمیخورد. زیبایی این گرافیک وقتی شما را مجذوب خود میکند که در حال ضربه زدن با شمشیرهای آشوب هستید. افکتهای گرافیکی زیبایی که هنگام ضربه زدن با این سلاح جادویی بر روی صفحه نقش میبندد، اشتیاق شما را برای ادامه دادن مبارزات بیشتر میکند و حرکات آکروباتیک کریتوس مجالی برای بیرون آمدن از هیجان به مخاطب نمیدهد. نوری که هنگام ضربه زدن با این شمشیر نمایان میشود شما را مجاب میکند تا در تمامی ساعات گیم پلی از این سلاح استفاده کنید، کاری که انجام ندادن آن اجتناب ناپذیر است و این موضوع شمشیرهای آشوب را به یکی از برترین سلاحهای تاریخ بازیهای ویدیویی تبدیل کرده است.
معمولا کم پیش میآید که در عناوین هک اند اسلش شاهد بخش پلتفرمینگ بینقص باشیم. در God of War مشکل خاصی در این بخش وجود ندارد و در مقایسه با عناوینی مثل نسخه سوم Devil May Cry عملکرد بسیار خوبی بر جای گذاشته، اما گاهی اوقات پیش میآید که بعضی از لبهها دیر شناخته میشوند و کمی طول میکشد تا کریتوس تشخیص دهد که جلویش طنابی قرار گرفته و باید آن را در دست بگیرد. وجود نداشتن دیوارهای نامرئی نیز باعث میشوند تا بارها از یک مکان به پایین بیفتید و شاهد مرگهای بیدلیل باشید.
در بخشهایی از بازی شاهد معماهایی نیز هستیم که تنوع خوبی به روند بازی بخشیدهاند. معمای معبد پاندورا یا چینش بلوکها در صخرههای جنون روند بازی را از یکنواختی بیرون آوردهاند و بهانه خوبی برای فاصله گرفتن از نبردهای درگیرکننده بازی هستند. همچنین هنگام درگیری با باسهایی مثل هیدرا و میناتور، معماهای کوچکی قرار گرفته شده تا مواجهه با آنها تنها محدود به بخش مبارزات نباشد.
God of War یکی از پرمحتواترین عناوین پلیاستیشن ۲ به شمار میآید که برای دسترسی به تمامی آنها باید مدت زمان زیادی به تجربه بازی بپردازید. تعداد زیادی ویدیو در بازی قرار داده شده است که بعضی از آنها به روند ساخت بازی و طراحی آن اشاره دارند و دیدن برخی دیگر به گرهگشایی سوالات داستانی بازی کمک میکند.
مینی گیمی تحت نام Challenge of the Gods در بازی وجود دارد که در آن باید ده مرحله طاقتفرسا را پشت سر بگذارید و با اتمام آن میتوانید به لباسهای مختلف دسترسی داشته باشید. به پایان رساندن این ده مرحله کار سادهای نیست و ممکن است سختی بیمنطق مراحل پایانی این بخش کمی آزاردهنده باشد. با وجود اینکه در بازی بخشی به نام نیو گیم پلاس وجود ندارد، اما استفاده از این لباسها با توجه به کاربردی که دارند شما را به تمام کردن چندین باره بازی تشویق میکنند. لازم به ذکر است که در درجه سختی God امکان انتخاب این لباسها وجود ندارد.
بخش جالب دیگر Character Graveyard نام دارد که در آن طرحهای اولیه دشمنان و حتی کریتوس قرار داده شده و میتوانید به مطالعه توضیحاتی در رابطه با آنها بپردازید. جالب است بدانید که کریتوس پنج طرح مختلف را پشت سر گذاشته تا از نظر ظاهری به شخصیتی که اکنون با آن آشنا هستیم تبدیل شود.
در موفقیت خدای جنگ عوامل زیادی نقش داشتند، از دوربین مناسب و اکشن دلچسب بگیرید تا سکانسهای دکمهزنی، همگی در محبوبیت God of War تاثیر زیادی گذاشتند و آن را به یکی از نمادهای سبک هک اند اسلش تبدیل کردند. بازی از نظر محتوا کمبودی ندارد و به دلیل حجم زیاد این محتویات، از معدود عناوین پلیاستیشن ۲ است که بر روی DVD9 انتشار یافته است. مبارزات بینقص هستند و QTEها به هیجانانگیزترین شکل ممکن در بازی قرار گرفته شده است. اگر به پلیاستیشن ۲ دسترسی دارید و از طرفداران این سبک هستید در تجربه خدای جنگ هیچ تردیدی به خود راه ندهید. شایان ذکر است که God of War برای پلیاستیشن ۳ و پلیاستیشن ویتا نیز در دسترس قرار گرفته تا کسی از تجربه این بازی بینصیب نماند.
3 دیدگاه
Behnam
یادش بخیر چه حالو هوایی داشتیم، واقعا لذت داشت یکی از بهترین بازی های عمرم بود البته نسخه دوم هم همینطور… ممنون از نقد و بررسی♥
سینا حسینی
سلام
ممنون از شما دوست عزیز
بله کلا نسل شش یه حال و هوای دیگهای داشت…
ممنون بابت نظرتون
مسلم
داستان خدای جنگ یک تو هیچکدوم از قسمتاش تکرار نشد
ممنون نقدتو عالی بود