در این قسمت از بخش نوستالژی به سراغ یک عنوان بسیار سرگرم کننده رفتهایم و قصد داریم به بررسی بازی Call of Juarez Gunslinger بپردازیم.
بازیهای وسترن همیشه در صنعت گیمینگ مورد کم توجهی قرار گرفتهاند. با اینکه این برهه زمانی پر است از اتفاقات هیجانانگیز و افسانههای مختلف که به وقوع پیوست ولی بازیهایی با این سبک و سیاق خیلی نادر هستند. به غیر از سری بازی موفق Red Dead Redemption که نسخه دوم آن نیز همین امسال منتشر شد و حسابی منتقدان را شگفتزده کرد؛ یک سری بازی دیگر نیز در این سبک وجود دارد. مجموعه عناوین Call of Juarez که در سبک شوتراولشخص قرار دارند سری بازی است که در دوران غرب وحشی جریان دارد، البته بعد از افتضاح آخرین نسخه بازی با نام Call of Juarez: The Cartel که سعی کرد بازی را در زمان حال روایت کند شاید کسی دیگر امید به ادامه پیدا کردن این مجموعه نداشت. اما با معرفی بازی Call of Juarez: Gunslinger شرکت سازنده بار دیگر ثابت کرد که هنوز هم میتواند یک بازی شوتر خوب در دوران غربوحشی بسازد.
سال ۱۹۱۰ است و دیگر واژه غربوحشی و افسانههای آن دارند به فراموشی سپرده میشوند، حالا دیگر تمدن جایگزین آن دوره شده است. «سیلاس گریوز» (Silas Greaves) قهرمان تنها و خسته بازی Call of Juarez: Gunslinger یکی از همان افرادی است که دیگر در این جامعه مدرن جایی ندارد. او برای رفع خستگی وارد یک سالن میشود و در آنجا یک پسر نوجوان میگوید که روایت دلاوریهایش را در رمانی خوانده است، سیلاس که موقعیت را مناسب میبیند در ازای تعدادی نوشیدنی حاضر میشود که داستانهایش را تعریف کند. خاطراتی که در آنها تمام افسانههای غربوحشی از جسی جیمز و برداران دالتون گرفته تا بیلی بچه حضور دارند. یکی از خلاقیتهای سازندگان بازی Call of Juarez: Gunslinger در همین بازگو کردن خاطرات نمایان میشود. سیلاس در بین خاطرات خود بارها دروغ میگوید و نمایان شدن این دروغها در گیمپلی بازی به شدت جالب در آمدهاند، به عنوان مثال در یکی از مراحل او در حال روایت داستان خود است که ناگهان میگوید: «و یکدفعه متوجه شدم که گلولههام تموم شدن پس شروع کردم به فرار کردن ولی نمیدونم از کجا جنازه یه سرخپوست افتاد پایین که کلی گلوله همراهش بود.» دیدن این اتفاقات در گیمپلی بازی باعث شده است تا شاهد لحظات جذاب و خاصی باشیم.
سازندگان بازی Call of Juarez: Gunslinger در ارائه یک گانپلی سریع و مفرح نیز موفق بودهاند. سرعت بازی زیاد است و تقریبا هر لحظه در بازی باید در حال حرکت باشید تا کشته نشوید. یکی از مشکلات بازی نسبت به نسخه Bound in Blood کم شدن تعداد تفنگهای بازی است. در بازی به صورت کلی نهایتا چیزی در حدود شش تفنگ وجود دارد در حالی که در آخرین نسخه بازی که در دوران غرب وحشی جریان داشت شاهد رقمی دو برابر این تعداد بودیم. حداقل کاری که سازندگان میتوانستند انجام دهند این بود که دقیقا همان اسلحههای نسخه قبل را به این شماره از بازی نیز اضافه میکردند. البته کمبود سلاحهای بازی باعث آسیب دیدن گیمپلی بازی نشده است بلکه هنوز هم میتوانید روش بازی کردن خاص خودتان را داشته باشید، میتوانید در فاصله متوسط و با هفتتیر بجنگید و یا فاصله خود را حفظ کنید و با یک Rifle دشمنان خود را از سر راه بردارید شاید هم با شاتگان به دل دشمنان بزنید. همچنین مهمترین ویژگی یک بازی وسترن نیز هنوز حضور دارد، و آن چیزی نیست جز دوئل کردن. دوئلهای بازی این بار جزئیات بیشتری نسبت به نسخه قبل دارند و علاوه بر جایگیری درست دست شخصیت باید نشانهگیر بازی را نیز به اندازه کافی بر روی دشمن خود متمرکز کنید. بازی علاوه بر دوئلهای تک به تک در مرحله آخر خود به مانند فیلم خوب بد زشت یک دوئل سه تایی نیز دارد که حسابی شما را هیجان زده خواهد کرد.
این بار اما بازی Call of Juarez: Gunslinger کمی عناصر نقشآفرینی نیز به همراه دارد تا باعث ایجاد کمی تنوع شود. با کشتن دشمنان و کسب کمبو شما امتیازی دریافت میکنید که وقتی به حدنصاب برسد سطح شما بالا میرود و میتوانید یک قابلیت جدید برای خود انتخاب کنید. کسب قابلیتهای جدید که در سه شاخه مختلف پخش شدهاند و هر کدام به یک اسلحه اختصاص دارد به شدت جذاب است و واقعا میتوانید حس کنید که در بازی قدرتمندتر شدهاید و تاثیر مستقیم آن را در گیمپلی احساس خواهید کرد. اما یکی از مشکلات بازی آسان بودن هدشات کردن دشمنان است، شما با یک شاتگان و از راه دور نیز میتوانید دشمنان خود را هدشات کنید که باعث شده است بازی کمی بیش از حد آسان شود. هوش مصنوعی دشمنان نیز کمی لنگ میزند و هیچوقت سعی در محاصره کردن شما و یا جابجایی مداوم بین سنگرهای خود ندارند و بیشتر علاقه دارند که فقط از یک نقطه به شما شلیک کنند. البته تنوع خوب دشمنان باعث شده است که این نکته کمتر به چشم بیاید. همانطور که گفته شد دربازی Call of Juarez: Gunslinger دوئل نیز وجود دارد اما همه دشمنان به اندازه کافی شجاع نیستند و ترجیح میدهند که مستقیم با شما روبرو نشوند. یکی دیگر از مشکلات بازی دقیقا همین باسفایتهای آن است. به صورت کلی فقط دو حالت برای هر باسفایت وجود دارد یا در فاصله زیادی از شما قرار دارد و باید با سنگرگیری به موقع خود را به او برسانید و یا پشت یک گاتلینگ قرار دارد و باید در موقع مناسب به او شلیک کنید. نبود تنوع در این مورد باعث شده است تا یکی از بهترین لحظات بازی تبدیل به یک تکرار مکررات کسلکننده شود.
داستان بازی Call of Juarez: Gunslinger به صورت کلی حول محور یک انتقام خانوادگی میچرخد و شاهد ایده آنچنان جدیدی در این زمینه نیستیم. البته حضور بیشتر افسانههای غرب وحشی باعص شده است که داستان بازی کمی از حالت کلیشهای خود خارج شود؛ همچنین در بازی تعدادی Collectible نیز وجود دارند که با پیدا کردن آنها میتوانید جزئیات بیشتری را درباره شخصیتهای بازی به دست آورید. البته داستان بازی Call of Juarez: Gunslinger خالی از اشکال نیز نیست، تقریبا در اواسط بازی داستان کاملا از انتقام سیلاس فاصله میگیرد و بیشتر به شرح ماجراجوییهای او میپردازد، به طوری که طی چند مرحله آخر شاهد هستیم که ناگهان سازندگان به یاد داستان میافتند و ناگهان دوباره آن را از سر میگیرند.
در نهایت باید گفت که بازی Call of Juarez: Gunslinger یک بازی خوب است. مطمئنا مشکلاتی نیز دارد ولی به قدری نکته خوب دارد که اصلا به چشم نیایند، همچنین صداپیشه سیلاس نیز با صدای گرمی که دارد لذت گوش دادن به داستان بازی را دوچندان کرده است. اگر هنوز این عنوان را تجربه نکردهاید به هیچوجه در تهیه آن شک نکنید.
3 دیدگاه
kratos
داستان و گیم پلی بازی در حد خوب بود نه بیشتر نه کمتر
علیرضا حاجی زاده
به صورت کلی بازی بعد از اون نسخه داغونش یه کامبک عالی داشت ولی خب اره اگه بخوایم خیلی دقیق بشیم روش مطمئنا مشکلات زیاد داره
محمد
من که همین امشب بازی رو تمام کردم
و کلی لذت بردم از بازی