فیلم Red Sparrow (گنجشک سرخ) تریلری مهیج به کارگردانی فرانسیس لارنس و نویسندگی اریک وارن سینگر است که بر اساس رمانی به همین نام اثر جیسون متئوس ساخته شده است. این رمان در بازار کتاب به موفقیت نسبتا خوبی دست یافت و همچنین از سوی مقامات سیاسی نیز به دلیل پرداخت دقیق جزئیات، مورد تحسین قرار گرفت. در ادامه نگاهی میکنیم به فیلم Red Sparrow با نقشآفرینی متفاوت جنیفر لارنس.
داستان فیلم Red Sparrow درباره دختری روس به نام دامینیکا با بازی جنیفر لارنس است. بالرین جوانی که وظیفه نگهداری از مادر بیمارش نیز با اوست. با این حال زمانی که دومینیکا متوجه میشود احتمال دارد نتواند از پس تامین هزینه داروهای مادرش برآید، مجبور میشود به مدرسه اسپارو برود. یک سازمان اطلاعاتی مخفی که جوانان استثنایی را آموزش میدهد تا بتوانند از ذهن و بدنشان همانند یک اسلحه استفاده کنند. بعد از گذراندن دوره آموزشی دامینیکا تبدیل به خطرناکترین اسپارویی میشود که این سازمان اطلاعاتی مخفی تاکنون آموزش داده است.
گنجشک سرخ یکی از جدیدترین آثار هیجانانگیز کمپانی فاکس قرن بیستم است که توسط فرانسیس لارنس، کارگردان آثاری چون سری فیلم the hunger games (عطش مبارزه) کارگردانی شده و فیلمنامه آن توسط اریک وارن سینگر نوشته شده است. در سینما آثار متنوعی در ژانر جاسوسی ساخته شده و به موفقیتهای قابل توجهی نیز رسیدهاند. فیلم Red Sparrow اثری معمایی و مهیج به شمار میرود که توانسته روایتی از جاسوسی را بدون نمایش صحنههای اکشن و تیراندازی به نمایش بگذارد.
فیلم Red Sparrow بیشترین ضربه را از فیلمنامهاش میخورد. عدم شخصیت پردازی صحیح موجب شده تا مخاطب نتواند ارتباط لازم را با شخصیت اصلی برقرار کند و همین مسئله باعث میشود تا تماشاگر از همراهی با او منصرف شود. شخصیت دومینیکا به طور کامل شکل نمیگیرد. ما او را در ابتدا در قامت بالرین شناخته شدهای میبینم که به سرعت به جاسوسی روسی تبدیل میشود. گویی نحوه ارتقاء یافتن او به جاسوسی حرفهای به آسانی و بدون هیچ مشکلی اتفاق میافتد و خبری از زجر کشیدن و به بازی گرفته شدنی که در ابتدای فیلم از آن صحبت میشود نیست.
بنابراین برقراری ارتباط حسی با او عملا غیرممکن است و حتی مخاطب در مواقعی فکر میکند که با یک انسان واقعی روبرو نیست. البته لارنس با نقشآفرینی قوی خود توانسته تا حد زیادی این ضعف را برطرف سازد و به تنهایی بتواند مخاطب فیلم را جذب کند. علاوه بر این Red Sparrow از خرده داستانهای متعدد نیز برخوردار نیست و همین عاملی است که فیلم نتواند سرپا باشد و با مخاطب ارتباط بگیرد. وجود داستانهای فرعی در یک فیلم میتواند موجب انسجام بخشیدن به کلیت اثر شود و این موضوعی است که گنجشک سرخ از آن بیبهره و از همین ضعف نیز ضربه خورده است.
فیلم Red Sparrow یکی از مهمترین فاکتورهای داستانهای جاسوسی را نادیده گرفته است و آن هم روابط بین شخصیتهاست. شخصیتهایی که یک لایه هستند و رابطه میان آنها آنقدر مصنوعی است که عملا رابطهای شکل نگرفته محسوب میشود و مخاطب اگر بخواهد هم نمیتواند که به سرنوشت آنها اهمیت بدهد.
یکی دیگر از مواردی که منتقدان زیادی به آن اعتراض کردهاند، نمایش بیپروای خشونتهای جنسی در فیلم است که از حجم بالایی نیز برخوردار است.
مهمترین نکتهای که گنجشک سرخ را به فیلمی کنجکاویبرانگیز تبدیل میکند، حضور جنیفر لارنس در نقشی متفاوت است. تماشای او به عنوان زنی با چهره دخترانه و مهربان در فیلمی که تا دلتان بخواهد خشن و مرگبار است، برای هر تماشاگری جذاب است. فیلم تماما متعلق به لارنس و بازی تاثیرگذارش است. او نقش دختری به نام دومینیکا ایگورووا یک رقاص بالهی کم و بیش مشهور را بازی میکند که از عهده انجام کارهای زیادی برمیآید. یک دختر فداکار که برای محافظت از مادرش حاضر است هر کاری انجام دهد و اولین فکری که بعد از آسیب دیدن به سراغش میآید، آینده نامعلوم خود و مادرش است. نمایشی از زنی قدرتمند، سرسخت و به بازی گرفته شده. جنیفر لارنس با بازی بسیار خوب خود سطح فیلم را تا حد زیادی بالا میبرد و به شما نشان میدهد که یک ستاره واقعی سینما بودن به چه معنی است و چه ویژگیهایی دارد. تماشاگر حتی در سکانسهایی که شک ندارد در حال رودست خوردن است نیز همچنان طرف او را میگیرد. لارنس در دو سال گذشته نقشهای متفاوتی را ایفا کرده که از مهمترین آنها میتوان به فیلم مادر آرنوفسکی اشاره کرد. گنجشک سرخ جدیدترین ماجراجویی او به حساب میآید که به خوبی نیز توانسته از پس آن برآید. البته اگر لهجه روسیاش در فیلم را نادیده بگیریم که انتقادهای فراوانی را نیز به دنبال داشته است!
جوئل اجرتون، جرمی آیرونز، ماتیاس اسخونارتس، سباستین هالک، هیو کوارشی و… نیز از دیگر بازیگران فیلم Red Sparrow هستند که همگی توانستهاند به خوبی از عهده ایفای نقشهای خود برآیند.
از دیگر نقاط قوت فیلم Red Sparrow میتوان به فضاسازی فوقالعاده آن اشاره کرد که به خوبی توانسته حس آن فضا را به مخاطب خود انتقال دهد. فضا و اتمسفر کلیت فیلم و آن سردی، ترس و وحشتی که کارگردان در تلاش برای نشان دادن آن است، به خوبی قابل رویت است. فیلمبرداری جو ویلمز و موسیقی زیبای جیمز نیوتون هاوارد نیز از دیگر نکات مثبت فیلم به شمار میرود.
Red Sparrow فیلم سرگرمکنندهای است که در تمام مدت زمان به نسبت طولانی خود توانسته جذابیت خود را حفظ کند. بازی خوب جنیفر لارنس به تنهایی سطح فیلم را بالا میبرد اما نکته مهم این است که بعد از پایان فیلم به سرعت آن را از یاد خواهید برد و در ذهنتان نخواهد ماند. زیرا فیلم هیچ وقت نمیتواند از سطح یک فیلم هیجانانگیز کشت و کشتاری بیشتر رود. تنها اثری متوسط در ژانر معمایی و مهیج است که بدون سکانسهای اکشن تبدیل به اثری تماما جاسوسی و وابسته به دیالوگ و ارتباط بین شخصیتها میشود.
3 دیدگاه
oldboy
من هنوز ندیدمش ولی باید ببینمش
Alireza22
بازی جنیفر لارنس عالی بود
رویا
مسخره ترین فیلمی که از جنیفر لارنس دیدم این بود