سازندگان متعددی تلاش کردند که بتوانند یک بازی خوب از «اسپایدرمن» (Spiderman) درست کنند. شما میتوانید به اوایل دهه هشتاد برگردید و آثار بازیهای این ابرقهرمان را بر روی کنسول آتاری ۲۶۰۰ ببینید. تقریبا سی سال است که بازیسازان سعی دارند که یک اثر قابل قبول درست کنند. تعدادی از آنها سعی کردند که یک بازی بر اساس کمیکهای کلاسیک درست کنند ولی تمام این زحمات بیهوده بود تا زمانی که «راکاستیدی» (Rocksteady) با بازی «بتمن: تیمارستان آرکام» (Batman: Arkham Asylum) به همه نشان داد که چگونه باید یک بازی خوب بر اساس یک قهرمان کمیکبوک ساخت.
در طی نسل هفتم تعدادی بازی خوب تحت نظارت شرکت «اکتیویژین» (Activision) عرضه شد. آخرین تلاش توسط شرکت «بیناکس» (Beenox) و با بازی «مردعنکبوتی شگفتانگیز» (The Amazing Spiderman) صورت گرفت که سعی داشت حس تار زدن در خیابانهای شلوغ نیویورک را به مخاطبین بدهد. آن بازیها در مسیر درستی قرار داشتند و با الهام گرفتن از ساخته راکاستیدی توانستند به بازیهای خوبی تبدیل شوند، ولی در نهایت هیچکدام از این عناوین در خور ابرقهرمان معروفی مانند اسپایدرمن نبود.
حالا بعد از چند سال این قهرمان محبوب به همراه شرکت «اینسومنیاک» (Insomniac) بازگشته است تا در بوته آزمایش قرار بگیرد. اگر سابقه این استدیو را مرور کنیم حداقل از لحاظ تجربه میتوانیم به این شرکت اعتماد کنیم. آنها خالق بازیهای محبوب زیادی هستند، عناوینی مانند: «اسپایروی اژدها» (Spyro The Dragon)، «راچت و کلنک» (Ratchet and Clank) و «مقاومت» (Resistance) از ساختههای این شرکت هستند. البته آنها از آخرین ساخته خود «سانست اوردرایو» (Sunset Overdrive) به عنوان منبع الهام اصلی برای ساخت اسپایدرمن استفاده کردند.
بازی «مارول اسپایدرمن» (Marvel Spider-man) یکی از بهترین بازیهای ابرقهرمانی ساخته شده است زیرا اینسومنیاک به خوبی توانسته است حس اسپایدرمن بودن و تار زدن در میان شهر را به بازیبازان ارائه دهد. بازیهای دیگر این اسپایدرمن سعی داشتند که لحظات حماسی فیلم را تبدیل به بازی کنند و به مخاطب اجازه بدهند در آن لحظات بازی کند ولی هیچکدام به این اندازه موفق نشدند. اینسومنیاک احساس آزادی برای گشت و گذار و مبارزه با مجرمین را به خوبی به بازیکن ارائه میدهد، همچنین حرکات آکروباتیک و گجتهای مختلف برای مبارزه با دشمنان را نیز به شما میدهد در عین حال جلوههای بصری در سطح خوبی قرار دارد و بازی نیز به ریشههای شخصیت مردعنکبوتی وفادار میماند. شاید این شیوه ساخت خیلی ساده به نظر برسد ولی تعداد بازیهای بدی که از روی اسپایدرمن بر اساس همین فرمول ساخته شده است نشان میدهد که انجام این کار بس دشوار است.
یکی از مشکلاتی که خیلی از بازیهای اسپایدرمن در گذشته داشتند این بود که سعی داشتند به طریقی خود را به فیلمهای این شخصیت مرتبط کنند. اما اینسومنیاک بازی ساخته است که در آن گیمر درون دنیای «پیتر پارکر» (Peter Parker) غرق میشود. پیتر پارکر در این بازی سالها به عنوان اسپایدرمن و محافظ نیویورک خدمت کرده است و دیگر قرار نیست که دوباره به تماشای چگونه تبدیل شدن او به اسپایدرمن باشیم. آنها بخش عمدهای از کمیکهای او را با داستان اورجینال خود ترکیب کردهاند و داستانی ساختهاند که شاید خیلی پیچیده نباشد ولی کار خود را انجام میدهد. شرکت سازنده قصد ندارد که داستان مردعنکبوتی را تغییر دهد بلکه سعی دارد با ترکیب بخشهای مختلف از داستانهای او کار خود را جلو ببرد. آنها مطمئنا در کار خود موفق بودهاند و در طی داستان شما به عمیقترین شیوه ممکن میتوانید روابط خود با دیگر آشنایان پیتر را کنترل کنید، افرادی مانند «مری جین» (Mary Jane)، «زنعمو می» (Aunt May)، «نورمن آزبورن» (Norman Osborn) و حتی بخش عمدهای از داستان نیز به «مایلز مورالز» (Miles Morales) اختصاص دارد.
سازندگان نیز به شیوههای مختلف بازیکن را با داستان همراه میکنند که مهمترین روش استفاده از کاتسینهای فوقالعاده است و باید اعتراف کنم که کیفیت این کاتسینها در سطح بالایی قرار دارد. در مواقعی هم که پیتر پارکر با جرم و جنایت مبارزه نمیکند و در آزمایشگاه است باید طی مینیگیمهایی کارهای او را انجام دهید، حتی در تعدادی از بخشهای بازی به طور کلی اسپایدرمن را کنترل نمیکنید بلکه در حال بازی کردن با دیگر شخصیتها هستید تا بهتر داستان را متوجه شوید. از لحاظ بصری نیز این عنوان یکی دیگر از عناوین انحصاری هست که گرافیک خیرهکنندهای بر روی PS4 و به خصوص PS4 PRO ارائه میدهد. کافی است بازی را انجام دهید تا به راحتی آن مسئله مسخره چاله آب را که باعث ایجاد یکسری حاشیه شده بود فراموش کنید. آیا بازی از لحاظ گرافیکی افت کرده است؟ شاید درست باشد ولی محصول نهایی یکی از بهترین جلوههای بصری را در میان عناوین این نسل ارائه میدهد. از باسفایتهای حماسی گرفته تا کاتسینهایی که بر روی آسمانخراشهای نیویورک روایت میشوند، اسپایدرمن در هر لحظه شما را شگفتزده میکند.
یکی از کارهایی که اینسومنیاک توانسته است آن را کاملا بینقص انجام دهد ایجاد یک سیستم جابجایی خوب است. شهر درون بازی پر است از صدها ماموریت جانبی که قادر به انجام آنها هستید و با تار انداختن به دیوارها میتوانید خیلی سریع وارد آنها شوید. باید بگویم که در میان تمامی عناوین ساخته شده از اسپایدرمن، بهترین سیستم تار اندازی را همین نسخه دارد. شهر درون بازی بزرگ است ولی جابجایی در آن هیچ وقت تکراری نمیشود. حتی با وجود اینکه درون بازی سیستم Fast Travel نیز وجود دارد هرگز از آن استفاده نکردم و همیشه تار زدن را ترجیح دادم. ایجاد یک سیستم حرکتی مناسب مطمئنا آزمونی بوده است که اینسومنیاک از آن سربلند بیرون آمده است.
مطمئنا اگر این سیستم درست پیاده نمیشد تقریبا هیچ بخشی از بازی لذتبخش نمیشد. شاید بخواهید که به ماموریت داستانی بعدی مراجعه کنید تا داستان را پیش ببرید و یا به سراغ موارد جمعکردنی بروید، چالشهای بازی را انجام دهید، ماموریتهای جانبی را انجام دهید و یا خیلی کارهای دیگر که خیلی سریع میتوانید به آنها رسیدگی کنید. اسپایدرمن از لحاظ محتوای درون بازی هیچ کم و کاستی ندارد. در حالی که داستان اصلی بازی به اندازه کافی سرگرمکننده است، موارد زیادی نیز برای آزاد کردن درون بازی وجود دارد. مهارتهای زیادی برای مردعنکبوتی وجود دارد که میتوانید از طریق ارتقای سطح طی کامل کردن مراحل و یا انجام چالشهای به خصوص آنها را آزاد کنید. شاید هم به شغل قبلی پیتر برگردید و دوباره عکاسی کنید، کوله پشتیهای پراکنده در محیط را آزاد کنید، به تحقیق درباره مجرمین بپردازید و یا به مخفیگاه آنها حمله کنید. همیشه کاری برای انجام دادن در بازی وجود دارد و حتی اگر بخواهید به سرعت داستان بازی را پیش ببرید، بازی به شما یادآورد میشود که باید وظیفه خود به عنوان اسپایدرمن را هم انجام دهید و به مبارزه با جرم و جنایت بپردازید تا بتوانید قابلیتهای جدیدی برای خود آزاد کنید.
بیشتر تمرکز بازی در مراحل بر روی مبارزات قرار دارد. مطمئنا سازندگان از سری بازی بتمن آرکام الهام گرفتهاند ولی این کار یک کپی کامل نیست. سیستم جاخالی و ضدحمله درون بازی کاملا آشنا به نظر میرسد اما سرعت بالای مبارزات، کمبوهای متفاوت و گجتهایی که اسپایدرمن استفاده میکند مطمئنا حس و حال دیگری به بازی میدهد. مبارزات بازی قید و بند خاصی ندارند و به شما اجازه میدهند که از هر ترکیبی که میخواهید برای از میان برداشتن دشمنان خود استفاده کنید. میتوانید به آرامی و در سایهها کار خود را انجام دهید و یا به دل دشمن بزنید و با تارها و حرکات آکروباتیک خود آنها را از میدان به در کنید. میتوانید آنها را تک به تک و با Takedownهای متمرکز از میان بردارید و یا آنها را غافلگیر کرده و درون تارعنکبوتی بزرگ به دام بیندازید. هر کاری که بکنید مبارزات بازی دست شما را باز نگه میدارد تا تکنیکهای متفاوت را یاد بگیرید و در مبارزات به کار بگیرید.
تقریبا هیچ اشکالی درون بازی وجود ندارد. دنیای بازی، سیستم مبارزات، مکانیکهای حرکتی و پیشرفت در بازی همه و همه در سطح بالایی قرار دارند ولی کنار هم نگه داشتن همه این موارد کاری است که سازنده نتوانسته آن را به خوبی انجام دهد. در این نسل خیلی از بازیهای جهان باز سعی داشتند که دنیایی را ارائه دهند که درون آن فرق بین سینماتیک و گیمپلی دیده نشود ولی مطمئنا اسپایدرمن چنین بازی نیست. جابجایی درون المانهای متفاوت گیمپلی زیاد جالب به نظر نمیرسد. همچنین بعضا وقتی از گشت و گذار وارد یک ماموریت داستانی میشوید تقریبا احساس میکنید که ناگهان وارد دنیای دیگری شدهاید. همچنین گاهی در کاتسینهای بازی مواردی به نمایش در میآیند که درون دنیای بازی وجود ندارند و تقریبا باعث میشوند که فکر کنید اعمال شما درون دنیای بازی هیچ تاثیری بر دنیای اطراف ندارد.
اما در نهایت موارد مثبت درون بازی به نکات منفی آن میچربد و طرفداران اسپایدرمن از دیدن عمق داستانی که سازنده درست کرده است شگفت زده میشوند. شما درون دنیای پیتر پارکر غرق میشوید و باید در طی زندگی روزمره او به عنوان یک دستیار آزمایشگاه خدمت کنید و در مواقع دیگر به عنوان یک مجری قانون به مبارزه با جنایت بپردازید. بازی بالای بیست ساعت محتوا دارد که با جلوههای بصری خوب و گیمپلی بینقص ترکیب شدهاند. مطمئنا ساخته اینسومنیاک یکی از بهترین بازیهای کمیکبوکی است. مطمئنا اسپایدرمن عناوین ناامیدکننده زیادی داشته است ولی در نهایت این شرکت توانسته است که بازی شایسته نام این قهرمان بسازد. آنها توانستند حس خاص اسپایدرمن بودن را به مخاطب ارائه دهند و او را وارد بازی کنند که عمق و محتوای زیادی دارد، کاری که شاید فقط تعداد معدودی از بازیهای ابرقهرمانی توانستهاند آن را انجام دهند.
9 دیدگاه
MARADONA
خسته نباشید!ولی چرا ترجمه میکنید؟!اگر نقدها کار خود سایت باشه عالیه.هر چند میدونم خرید بازی فعلا امکان پذیر نیست
علیرضا حاجی زاده
سلام
خیلی ممنون بله دیگه این وضعیت کار رو برای همه سخت کرده
MARADONA
اره دیگه!همه چی قفل شده است.نمیدونم دیگه میتونیم بازی کنیم یا نه!
علیرضا جان شما همونی بودی که من بهت دو تا مقاله دادم؟!چه شد؟خوب بود؟
حالا این را هم بهت میدم دوست داشتی برش دار
http://whatculture.com/gaming/10-haunting-video-game-moments-we-ll-never-forget
علیرضا حاجی زاده
اتفاقا در نظر دارمشون مطمئن باش همین روزا تو سایت میبینیشون
MARADONA
سلام علیرضا جان.عجب بچه باحالی هستی!حال میکنم باهات.من مقاله خفن زیاد خوندم.به مرور بهت میدم
میگم ونکوییش استاد میکامی را رفتی؟!اگه رفتی من مقاله زیاد در موردش دارم!البته چند روز پیش با بایونتا یک مقاله پیشنهاد دادم انگار کسی برنداشت!
حالا نمیدونم مقاله خوب نبود یا کسی برش نداشت.اگه بازیش را نرفتی هم پیشنهاد میکنم مقالات را بخونی و بری سراغ بازیش!
اگرم دوست داشتی ترجمش کن
https://www.usgamer.net/articles/vanquish-is-the-best-pure-platinumgames-experience
https://www.gameskinny.com/6jaqy/this-is-why-vanquish-is-a-great-third-person-shooter
MARADONA
علیرضا جان این هم قشنگه
https://www.sportskeeda.com/slideshow/gaming-10-best-third-person-shooter-games
Nilooooooo
ممنون ولی یه برسی ویدیویی بزارید این دوره زمونه کسی حوصله خوندن این همه متن رو نداره
علیرضا حاجی زاده
خواهش میکنم
بررسی ویدئویی به احتمال زیاد تو برنامه های خودمون هم هست
Nilooooooo
جپحالا این که انقده زود کم نقدشو گذاشتن خوبه