با نقد و بررسی بازی Dead Rising 4 در ادامه همراه ما باشید تا در کنار هم نگاهی بیندازیم به مردگان متحرکی که قرار است همبازی شما در جشن کریسمس شوند!
زامبی؛ نامی که دیگر برای هر کسی شناخته شده به حساب میآید و چند سالی میشود که در صنعت سینما و بازیهای ویدئویی گوشهای را به نام خودشان ثبت کرده است. موجودی که در ابتدا برای خلق محیطهای وحشتانگیز طراحی شده بود؛ حتی شکل و شمایل زامبیها به این دلیل از جنس انسانها بود که مخاطبان بتوانند خودشان را در جلد یکی از آنها قرار داده و به جای آن که یک عامل بیرونی را به عنوان «خطر» حساب کنند، عاملی درونی را مدنظر قرار بدهند که یعنی خودشان! از آن زمان که زامبیها در صنعت بازیهای ویدئویی صرفا در حد چند پیکسل متحرک بودند گرفته تا به الان، هر سازندهای از دید خودش طبیعت آنها را پرورش میدهد. شاید برای اکثر شما خوانندگان، موجودیت زامبیها از طریق سری Resident Evil شناخته شده و تصور شما از موجودی به اسم زامبی نیز به کاتسینهای همین بازی محدود شده باشد، اما باید بگویم که در واقع اصلا این گونه نیست. شاید زامبیها را صرفا موجوداتی بدانید که در جلد انسان شروع به گاز گرفتن دیگران میکند تا از این طریق ویروسها انتقال یافته و هر روز زامبی بیشتری متولد شود؛ در واقع اصلا هدف از خلق این موجودات، فوران ناامیدی بازماندگان در مقابل معضلی به اسم زامبی است. زامبیهایی که از پای درآوردنشان با هزار و یک نوع شیوه هم دستخوش چالشهای بزرگی میشود. اما زمانی که ماهیت «زامبی» دیگر برای مخاطبان ترسناک نباشد، سازنده میتواند بجای ترساندن در جهات مختلفی از آنها بهره ببرد؛ حتی برای سرگرم شدن! شاید در گذشته زامبیها صرفا برای ترساندن دیگران متولد شده باشند و موقعیت کنونی آنها کلیت زامبی را زیر سوال ببرد، اما چه کسی وجود دارد که از «سرگرمی» بدش بیاید؟ چه با زامبیها و چه بدون آنها! در این فرصت قصد داریم به بررسی جدیدترین دستپخت زامبیمحور صنعت بازیهای ویدئویی بپردازیم؛ Dead Rising 4!
Dead Rising 4 به معنای واقعی کلمه، زامبی را از ریشههایش دور میکند و این اولین باری هم نیست که دست به چنین اقدامی زده است؛ زیرا همان طور که از نامش پیداست، این بازی چهارمین نسخه از سری قلمداد میشود. زامبیهایی که با یک ضربه از پای در میآیند و صرفا هستند برای اینکه کمی خون و خون ریزی در بازی جریان داشته باشد. صرف بررسی ما موجودی به اسم زامبی نیست؛ چرا که اگر حتی کمی در جریان بازی احساس خلاقیت و از آن مهمتر، «سرگرمی» داشته باشیم، قطعا میتوانیم بر روی ایرادهایش سرپوش گذاشته و از بازی لذت ببریم. از آن جایی که وجود زامبی به مانند یک شوخی بزرگ و خندهدار است، نباید انتظار داستان عمیق و روایت جذابی را داشت. دقیقا نمیدانم که کپ کام (Capcom) چه چیزی از جان زامبیها میخواهد و دیگر به هر بهانهای که فکرش را بکنید از آنها بازی ساختهاند؛ اینبار هم چه بهانهای بهتر از جشن کریسمس؟ زمانی که سیر نزولی ترس و وحشت در زامبیمحورهای کپ کام را نظاره میکنیم، واقعا برایمان عجیب میشود که چرا این استودیو آن زامبیهای فراموش نشدنی و وحشتانگیزش را به جای این دلقکهای زامبینما داده است.
سری Dead Rising به سبب زامبیمحور بودنش، همواره در میان منتقدان مورد هجوم قرار گرفته است؛ هر بار هم به شکلی کف زمین را لمس میکند. Capcom هم که رسما سر تغییر و تحول ندارد و همینی است که هست! پس از چهار نسخه زامبینماکشی، اینبار در Dead Rising 4 ما کنترل شخصیت قسمت اول بازی، یعنی «فرانک وست» را داریم. عکاسی که از سایر کاراکترهای این فرانچایز محبوبیت بالاتری دارد. هدف او رو کردن دست سران حکومت در بپا شدن این جهنم زامبینمایی است و به همین منظور شما را در جریان یکی از کسلکنندهترین داستانهای زامبیمحور قرار میدهد. داستان بازی به شکلی بیاهمیت و عاری از جذابیت است که شما عطایش را بر لقایش میبخشید. اصلا زمانی که کلیت بازی کشتن زامبینماهای شبیه به دلقکی که در محیط بازی پرسه میزنند است، چه لزومی دارد که شما داستانی را روایت کنید؛ هدفتان سرگرمی است؟ مخاطب را از طریق گیمپلی سرگرم کنید و بجای بهانههای الکی و زورکی داستان، پیشروی در بازی را به عهده بازیکنان بسپارید؛ چرا که واقعا چنین داستانی نهتنها توجه کسی را جلب نمیکند، بلکه به شما دلیل بزرگی برای رها کردن بازی میدهد. در طول بازی ذرهای هیجان از طریق بخش داستانی به گیمپلی تزریق نمیشود و این موضوع تا آخرین سکانس بازی نیز ادامه خواهد داشت. داستان و نوع روایتش در Dead Rising 4 شما را واقعا ناامید میکند.
زمانی که یک بازی در واحد بزرگتری به اسم «داستان» حرفی برای گفتن نداشته باشد، قطعا در زیرشاخهای مثل شخصیت پردازی هم نمیتواند خودنمایی کند. Dead Rising 4 نمونهای از همین مساله است که حتی نمیتوان نسبت به شخصیت اصلیاش امیدوار بود. فرانک وست به عنوان شخصیت اصلی بازی و کسی که شما کنترلش را در دست میگیرید، بارها و بارها سعی میکند که به یک کاراکتر بامزه تبدیل شود و آن حس تناقض بزرگی که بین «وحشت از زامبی» و «لذت حضور در کنار زامبی» وجود دارد را به نهایتهای خود برساند. اما کمی که بخواهیم چاشنی صداقت را به این موضوع اضافه کنیم، متوجه میشویم که فرانک وست به عنوان یک کاراکتر سطحی در اکثر مواقع نمیتواند بامزه باشد و این حس تناقض که پیشتر به آن اشاره کردیم هیچگاه به مخاطب منتقل نمیشود. لذا شما فقط در شهر به گشت و گذار میپردازید، آیتمهای جدیدی را بدست میآورید و زامبیها را به خاک و خون میکشید. پس از آن نیز باید در شهر گشت و گذار کنید، آیتمهای جدیدی را بدست آورید و در نهایت زامبیها را به خاک و خون بکشید! کمی که از این موضوع میگذرد شما به گشت و گذار میپردازید، آیتمهای جدیدتری را پیدا میکنید و بازهم زامبی میکشید. این روند آن قدر ادامه دارد که موجودیت بازی به تکرار غیر قابل انکاری محدود میشود و این «تکرار» چیزی جز گشتن، پیدا کردن و کشتن نیست؛ چالشی هم انتظارتان را نمیکشد.
باور کنید که Dead Rising 4 به گونهای ساخته و پرداخته شده است که در همان ثانیههای ابتدایی متوجه یک موضوع مهم خواهید شد؛ داستان و شخصیتهای بازی عملا هستند که باشند! شخصیتها چیزی جز چند عدد انسان متحرک نیستند و اگر از آنها دیالوگی نمیشنیدیم، واقعا فرقی میان کاراکترها و زامبینماهای بازی یافت نخواهد شد. اما در میان این همه ایراد و نقص، یک چیز را خوب میدانیم؛ آن هم این است که معمولا کسی به دلیل داستان و روایتش به سمت Dead Rising 4 نخواهد رفت و آن چیزی که یک بازیکن در نگاهی عام از دنیای این بازی میخواهد، صرفا سرگرم شدن به واسطه گیمپلی بازی است. اولین چیزی که قطعا در بخش گیمپلی شما را مجذوب خودش میکند، تنوع بسیار بالای آیتمهای بازی است که به معنای واقعی کلمه حد و مرز ندارد. در واقع تنها موضوعی که هر چند وقت یکبار شما را وادار به اجرای بازی میکند همین تنوع بسیار بالای آن است.
زامبیها در Dead Rising 4 صرفا کمیت بالایی دارند؛ وگر نه کشتن آنها به سادگی قدم زدن در خیابانهای بازی است. حتی هیچ تنوعی هم شامل حال زامبیها نشده است و صرفا مردگان متحرکیاند که با تعداد بالایشان به سمت شما هجوم میآورند؛ در این حالت شما به انتخاب خودتان یکی از هزاران سلاحی که در اختیار دارید را انتخاب کرده و عین تراکتور زامبیها را شخم میزنید. پس از مدتی کوچکترین حسی هم نسبت به چرخ کردن، سوزاندن، نصف کردن و تکه تکه کردن زامبیها نخواهید داشت؛ چرا که عملا هیچ چالشی انتظارتان را نمیکشد. تنوع به شدت بالای آیتمهای بازی سبب شده است که شما به سلاحهای پر تعدادی دسترسی داشته باشید. تقریبا هر سلاحی که به ذهنتان میرسد در دنیای Dead Rising 4 قابل استفاده خواهد بود و علاوه بر آن، چندین و چند سلاح فانتزی و دستساز نیز برای بازی طراحی شده است که معمولا لذت استفاده از آنها بسیار بیشتر است. به جز مواردی که پیشتر نام بردیم، بعضا آیتمهایی در اختیارتان قرار میگیرد که کشتن زامبیها را از فواصل دورتر نیز ممکن میسازد. یک کلام ختم کلام؛ تعداد و تنوع سلاحهای بازی بسیار بالا است.
نبردهای بازی صرفا به انتخاب سلاحها و مبارزات رو در رو با زامبیها خلاصه نمیشود و طبق معمول، Dead Rising 4 نیز یکی از بزرگترین ویژگیهای این سری را از گذشتگان خود به ارث برده است و آن چیزی نیست جز ساخت وسایل نقلیه و کشندهای که دمار از روزگار این دلقکهای زامبینما در میآورد. همانند نسخه قبلی در نقشه Dead Rising 4 دستورالعملهایی وجود دارد که با یافتن آنها و ترکیب چند آیتم مختلف میتوانید سلاحهای قویتر و کارآمدتری را تولید کنید. تقریبا ترکیب تمامی ابزارهایی که در بازی وجود دارد میتواند به شما سلاحهای پیشرفتهتری بدهد. در این موضوع هیچ محدودیتی وجود ندارد و ممکن است که اتفاقات خارج از بُعد منطق هم در بازی رخ دهد؛ برای مثال شما میتوانید با ترکیب چند آیتم مختلف زامبیها را تلپورت کرده یا به طور کامل ناپدید کنید؛ از این گونه مثالها در محیط بازی به شدت زیاد است.
علاوه بر ارتقای اسلحهها و تعداد بسیار بالای آنها، شما قابلیت ارتقای شخصیت اصلی بازی را هم در اختیار دارید که البته باید بگویم این موضوع اصلا و ابدا حائز اهمیت نخواهد بود؛ زیرا عملا چالشی در مقابلتان قرار ندارد که شما بخواهید برای مبارزه با آن خودتان را قویتر کنید. چالش انتهایی بازی با ابتدای آن ذرهای تفاوت ندارد و صرفا در هر زمان و مکانی شاهد هجوم زامبیها و تکه تکه شدنشان خواهید بود و بس. حتی زمانی که در حال استفاده از اتومبیلهای بازی برای رفتن به نقطهای از نقشه هستید، بازهم قابلیتهای مختلفی برای نابودی زامبیها دارید و چه بسا اینکه اتومبیلها نیز قابل شخصیسازی و ارتقا هستند. اصلا مهم نیست که مکانیزمهای گیمپلی تا چه حد قرار است پیش پا افتاده و سطحی بنظر برسد، همین تنوع شگفتانگیز بازی حداقل شما را برای مدتی سرگرم میکند. در تک تک نقاط نقشه بازی، شما آیتمهای مختلفی را پیدا میکنید؛ از لباس و ظاهر شخصیت اصلی گرفته تا تک تک سلاحها و موارد اینچنینی، همه و همه باعث میشوند که شما از انجام بازی لذت ببرید؛ اگر چه این لذت قطعا نمیتواند دائمی باشد و حس کشتن زامبیها به هر طریقی که فکرش را بکنید، سرانجام یک روزی تاریخ مصرفش تمام خواهد شد و این یعنی تاریخ مصرف Dead Rising 4 هم تمام شده است.
در واقع چیزی که شما را نسبت به طبیعت Dead Rising 4 ناامید میکند؛ عدم هدفمندی بازی است. اصلا یکی از مهمترین دلایل روایت داستانها، هدفمند کردن بازیها قلمداد میشود و از آن جایی که Dead Rising 4 برای ترقی این بخش از بازی حتی ذرهای تلاش نمیکند، شما پس از چند ساعت متوجه میشوید که پرسه زدن در محیط Dead Rising 4 چیزی جز وقت تلف کردن نیست. بازی تا سطح بسیار زیادی به آیتمهایش تنوع بخشیده است، اما هیچگاه از این امکانات در جهت بهبود کیفیت گیمپلی استفاده نمیکند. Dead Rising 4 جنگلی از آیتمهای گوناگون است، اما هیچگاه دلیلی برای استفاده از این آیتمها وجود ندارد. بگذارید سادهتر بگویم؛ زمانی که در مقابل یک ارتش از زامبینماها قرار میگیرید، پس از چند ساعت ابتدایی هیچ دلیلی وجود ندارد که بخواهید به جان زامبیها بیاُفتید. درست است؛ سلاحتان پیشرفته میشود، لباستان پر زرق و برق میشود، حتی میتوانید یک ماشین کشتار جمعی برای نابودی زامبیها طراحی کنید، اما پس از چند ساعت برایتان سوال بوجود میآید که ما برای چه به جان زامبیها افتادهایم؟ صرف آن که بخواهیم در محیط قدم زده و زامبی بکشیم که نشد سرگرمی! قطعا برای جذابیت یک عامل محرک نیاز است؛ حداقل چیزی که به ما بگوید کشتن این زامبیها بیهوده نیست و بیخود از این سر نقشه به آن سر نقشه نمیروید که فقط زامبیها را شخم بزنید. Dead Rising 4 کوچکترین دلیل قابل توجهی به شما برای ادامه دادن به بازی نمیدهد.
Dead Rising 4 فقط و فقط کشتن زامبیها نیست! اینبار هم به مانند نسخه قبلی، در مسیر روایت داستان با گروهی از انسانها رو به رو خواهید شد که البته این بار روی خوش به شما نشان نمیدهند و در مقابل شما قرار خواهند گرفت. زامبیها گونههای مختصر و سادهای دارند و معمولا مقابله با این دسته از انسانها کار را برایتان مشکلتر میکند؛ اما خب «گیریم پدر تو فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل؟» شاید هوش مصنوعی انسانها کمی قابل تحمل باشد (که نیست!)، اما حقیقتا نمیتوان حماقت برخی از زامبیها را نادیده گرفت. آنها بعضی اوقات به شدت زیرکانه عمل میکنند و بعضی اوقات هم صاف از جلوی آنها عبور میکنید و انگار نه انگار؛ هر کدام از زامبیهای معمولی هم با یک ضربه نسبتا ساده از پا در میآیند و همین را بگیرید و تا تهش بروید. با تمامی این اوصاف، گیمپلی Dead Rising 4 در قالبی از جلوههای بصری ظاهرا نسل هشتمی قرار گرفته است. شاید جلوههای بصری بازی چیزی در حد و اندازه سایر عناوین نسل هشتمی بنظر برسد، اما حقیقتا این طور نیست! طراحی زامبیهای بازی واقعا احمقانه و عاری از جزئیات است. به شخصه طراحی بخش زامبی Call Of Duty Infinite Warfare را به کلیت Dead Rising 4 ترجیح میدهم؛ لااقل کمی با ظرافت عمل کردهاند! در Dead Rising 4 با تنظیمات متوسط و بدون حذف بسیاری از تکسچرها وضعیت طراحی موجودات بازی نا به سامان است. کلههای مکعبی و زامبیهای چارچوبدار (!) بعضا در محیط بازی حسابی از این نظر ناامیدتان میکنند.
اما از حق نگذریم، با وجود طراحی نه چندان جذاب موجودات بازی، وضعیت محیطهای Dead Rising 4 چیزی در سطح واژه «بسیار خوب» است. طراحی «خون» که به شدت روی آن مانور داده شده، کمنظیر و جذاب است. Dead Rising 4 برخلاف نسخههای قبلی خود از مشکلات فنی نسبتا کمتری رنج میبرد و این موضوع حداقل برای شخص بنده خبر خوشحال کنندهای قلمداد میشود. دیگر شاهد آن افت فریمهای روی اعصاب و دیوانه کننده نیستیم؛ موضوعی که حداقل برای نسخههای قبلی در شاخه بزرگترین نکات منفی این فرانچایز قرار میگرفت. موسیقی بازی نیز چیزی در حد و اندازه سایر عناوین موجود در بازار است و آن طور نیست که بخواهید برای شنیدن موسیقی بازی سر و دست بشکانید. Dead Rising 4 حداقل در بخش موسیقی توانسته است به حد تعادل برسد؛ اگر چه این موضوع نمیتواند به ماهیت بازی ارزش و اهمیت ببخشد.
در مجموع میتوان گفت که بازی Dead Rising 4 در مقایسه با سایر عناوین زامبیمحور تقریبا هیچ حرفی برای گفتن ندارد. حس کشتن زامبیها در Dead Rising 4 همان حس قریب و آشنای نسخههای قدیمی این سری را منتقل میکند که اگر از من بپرسید؛ زامبی کشی هم حدی دارد! اصلا موضوع نابودی ماهیت زامبیها نیست؛ موضوع سرگرمی حاصل از کشتن زامبیها خواهد بود. نبود هدفی قابل توجه از ابتدا تا انتهای بازی آزارتان میدهد و همین موضوع بازی را پس از چند ساعت برایتان خستهکننده خواهد کرد. به شخصه برای کسانی که دلشان یک جهنم زامبی میخواهد Dead Rising 4 را پیشنهاد میکنم؛ منهای این دسته از بازیکنان، انجام Dead Rising 4 را قطعا توصیه نخواهم کرد. با وجود بازیهای شاخص و هدفمندی به مانند Dying Light، رفتن به سراغ Dead Rising 4 چیزی قریب به واژه «حماقت» است، اما برای کسانی که یک زامبیکشی اساسی میخواهند، باید بگویم که این بازی قطعا برای چند ساعت ابتدایی لحظات خوبی را برایشان رقم میزند.
نکات منفی: گیمپلی یکنواخت و بیهدف – طراحی بسیار بد زامبیها – داستان به شدت سطحی – هوش مصنوعی ضعیف دشمنان و…
1 دیدگاه
علیرضا شبان
سلام شکل زامبی ها به صورت دلقک زرد شده چجوری درستش کنم. خیلی مسخره شده لطفا کمکم کنید