مدتی میشود که انیمیشن The secret life of pets در اختیار کاربران قرار گرفته است. استفاده از ایده حیوانات و روابط میان آنها به عنوان بستری برای روایت قصههای جالب و بامزه، چیز جدیدی به شمار نمیرود. از دیرباز تا کنون، تولیدکنندگان کارتون و انیمیشن از این بستر برای به تصویر کشیدن داستانهای ساده و بیشتر کمدی بهره بردهاند. اگر در این میان نیز، آثاری نظیر «زوتوپیا» از این بستر برای ارائه مضامین و مفاهیم انسانی استفاده کنند، چه بهتر که مخاطب با آنها بیشتر ارتباط برقرار میکند. حال در رابطه با انیمیشن The secret life of pets باید دید تا با چه نوع اثری سر و کار داریم. با یک انیمیشن ساده و صرفا تفریحی؟ یا چیزی فراتر از آن؟ برای نقد و بررسی انیمیشن The secret life of pets با گیمشات همراه باشید.
همانطوری که در مقدمه نیز گفتم، استفاده از دنیای حیوانات و اتفاقات پیرامون آن، شاید یکی از سادهترین و در دسترسترین بسترهایی باشد که یک تولیدکننده برای به تصویر کشیدن اثر خود میکند. سادهترین آثار مانند «تام و جری» یا «شیر شاه»، همگی حول دنیای حیوانات و اتفاقاتِ پیرامون آنها بسط مییابند. اما اولی صرفا برای به تصویر کشیدن موقعیتهای کمیک و بامزه است و چیزی بیشتر از آن هم نمیتواند باشد. در حالی که دومی، شاید مفاهیم و مضامین انسانی را با ظرافت خاصی در دنیای حیوانات به تصویر بکشد. اگر با این دیدگاه با اثری مانند انیمیشن The secret life of pets رو به رو شویم، باید دید که این انیمیشن پایش را فراتر از یک اثر صرفا کمدی و تفریحی میگذارد؟ آیا در پی ارائه مفهومی جدیتر و انسانی است؟ آیا اصلا در حد و اندازه کمدی بودنش، موفق عمل میکند؟
چیزی که در انیمیشن The secret life of pets باعث میشود تا مخاطب در دقایق ابتدایی خیلی سریع با آن ارتباط برقرار کند، به تصویر کشیدن موقعیتهای کمیک و بامزه، از نقطه دید حیوانات خانگی است. پس از شنیدن قصه زندگی روزمره «مکس» (Louis C.K) از زبان خودش، شاهد سکانسهای متعدد و البته کمدی خواهیم بود که وضیعت و موقعیت حیوانات خانگی را در زمانی که صاحبانشان در منزل حضور ندارند، به نمایش در میآورد. در این سکانسها با وجود اینکه یک خط دیالوگ هم وجود ندارد، تصویر اما به خوبی و از نقطه دید خود حیوانات خانگی، کارهای بامزه آنها را نشان میدهد.
اگر چنین رویکردی در ادامه و تمام اثر نیز حفظ میشد، شاید کمدی بودن انیمیشن The secret life of pets در سطحی معقول و مناسب باقی میماند. اما مشکل از زمانی شروع میشود که اثر تصمیم میگیرد تا این حیوانات را به حرف درآورده و آنها را وارد یک قصه پر پیچ و خم کند. دو شخصیت اصلی یعنی «مکس» و «دوک» (Eric Stonestreet) که ابتدا با یکدیگر دچار رابطهای چالشی و کینهای هستند و سپس در یک مسیر پر پیچ و خم، قرار است به عنوان دوست یکدیگر را بپذیرند. پلات اصلی قصه همین است. در چنین حالتی، نه ابتدای راه برای ما مهم است و نه انتهای آن چرا که پیشاپیش حدس خواهیم زد، انیمیشن The secret life of pets هدفش از این همه صغرا و کبری، نهایتا یک پایان خوش است. پیشاپیش حدس خواهیم زد که رابطه «مکس» و «دوک» قرار است از دشمنی و کینهتوزی، به دوستی و همنشینی مسالمتآمیز تبدیل شود. در چنین حالتی چیزی که برای مای مخاطب مهم میشود، چگونگی روایت این قصه است. روایتی که بتواند مفهومش را به شکلی دراماتیک و منطقی ارائه دهد.
مشکل اول انیمیشن The secret life of pets همین است که چنین مسیر و گذاری را خیلی سطحی روایت کرده و به یک موقعیت غیر منطقی ختم میکند. «مکس» و «دوک» ابتدا به شدت نسبت به یکدیگر کینهتوز هستند، سپس به خاطر گیر افتادن در یک موقعیت خطرناک مجبور میشوند تا هوای یکدگیر را داشته باشند. سکانسهایی نظیر فرار از فاضلاب، نجات «مکس» توسط «دوک» هنگامی که در حال غرق شدن است، بلعیدن خوشههای سوسیس در کارخانه و بسیاری دیگر، همگی برای شکل دادن و پیوند زدن رابطه میان این دو شخصیت هستند. اما هدف از روایت چنین مسیری درون انیمیشن The secret life of pets چیست؟ که به کجا ختم شود؟ قطعا باید انتظار سکانسی دراماتیک را داشته باشیم تا رابطه بین این دو به جایی (بخوانید مفهومی و مضمونی) ختم شود. آیا چنین میشود؟
نهایتا در سکانسی که «دوک» به خانه صاحبش بازمیگردد، متوجه میشویم که او نیز روزگاری را با صاحب خود زندگی میکرده و آنطور که در ابتدا تصور میکردیم، یک سگ ولگرد و غیراهلی نبوده است. مشکل همین است که این بخش مهم در انیمیشن The secret life of pets باید ضربه نهایی را به مخاطب زده و مضمونِ خودش را آشکار کند که نمیکند. در حقیقت باید اینطور میشد که «حس وفاداری و تعلق به خانه» در شخصیت «دوک»، سمپاتی «مکس» را بر میانگیخت. این سمپاتی از طریق «مکس» تبدیل به سمپاتی مایِ مخاطب میشد و اینگونه میبود که ما نیز همچون «مکس»، «دوک» را به عنوان عضوی از خانواده میپذیرفتیم. میپذیرفتیم که خانه همان جایی است که رفاقت و محبت جریان دارد. اینها همگی انتظار ما از این ساپ پلات قصه است ولی خروجی آن اصلا چنین چیزی نیست.
«دوک» به یکباره عصبی میشود (قاطی میکند!) و با «مکس» دعوا میکند که چرا اصلا به خانه صاحبش بازگشته است (!) و در همین حین، مامورین جمعآوری حیوانات خیابانی از راه میرسند تا «مکس» را با خود ببرند؛ ولی به یکباره همین «دوک» که چندی پیش از دستش عصبانی و ناامید شده بود، تصمیم میگیرد تا او را نجات داده و حتی برای اینکار خودش را نیز فدا کند! انیمیشن The secret life of pets در همین بخش کار خودش را خراب میکند و یک پیچش بیمنطق را نشان میدهد. یک دعوایِ بی دلیل بین دو شخصیت در کسری از ثانیه تبدیل به نجات و ترحمی بیدلیل میشود. این را مقایسه کنید با انتظارمان از این پلات در قصه. چیزی که در پاراگراف قبلی و محتوایی که انتظار داشتیم باید نمایان میشد که نشد. آیا پس از این واقعه، مضمون و مفهومِ عشق و وفاداری به خانه پرداخت میشود؟ رابطه بین «مکس» و «دوک» پس از این اتفاق، دچار چه نوع دگرگونی میشود؟ ربطش به وفاداری و احساس در خانه بودن چیست؟ چه مفهوم و چه مضمونی به مایِ مخاطب منتقل میشود؟
تمامی بخشهای دیگر در انیمیشن The secret life of pets نیز به همین شکل هستند. یک سگ پشمالوی مونث و بامزه را داریم که با دیدن یک فیلم در تلویزیون، یادش میافتد که عاشق «مکس» است! سپس تصمیم میگیرد که همه را بسیج کند تا به دنبال «مکس» بروند! حتی اگر لازم باشد در کسری از ثانیه (شما بخوانید بیدلیل و بیمنطق) عقابی را راضی کند تا با وی همراه شود؛ آخر چگونه؟ روی چه حسابی؟ یا یک خرگوش سفید را داریم که نماینده آدمهای بد قصه است، کسی که در ابتدا به خون «مکس» تشنه بوده ولی به یکباره با وی همراه میشود تا «دوک» را نجات دهد. منطق این رویداد دیگر روی چه حسابی است؟ اینگونه مثالها در انیمیشن The secret life of pets بسیارند و با وجود اینکه از حیوانات مختلف و متنوعی استفاده شده است، کارکرد لازم آنها پرداخت درستی، نه در قصه دارد و نه در خدمت ارائه مفهومی است. ویژگی تمامی آنها این است که موقعیت و رویداد پیرامون آنها، «بیمنطق» هستند و به کل میتوانند از اثر حذف شوند؛ بدون اینکه لطمهای به روایت قصه بزنند.
اما شاید از خود بپرسید که حضور چنین بخشهایی در اثر چه دلیلی میتواند داشته باشد؟ تنها چیزی که حضور این همه حیوانات گوناگون را با آن موقعیتهای بامزه در انیمیشن The secret life of pets توجیح میکند، صرفا کمدی بودنشان است. چیزی بیشتر از این هم نیست و نمیتواند باشد. وجود ساب پلاتهای اینچنینی و حضور حیوانات متعدد در آنها، تنها برای خلق موقعیتهای کمدی است که در اغلب سکانسها وجود دارند. حتی استفاده از صداپیشگیِ Kevin Hart برای نقش «گلوله برفی» (Snowball) صرفا توجیهی برای کمدی شدن هر چه بیشتر انیمیشن است. اما اینها هیچ چیزشان ربطی به مفهوم و قصه ندارند، چون در خدمت مضمونی نیستند که بخواهد پرداخته شود.
اگر انیمیشن The secret life of pets روند کمیک بودن خود را به شکل مداوم حفظ میکرد، ما نیز صرفا به عنوان یک اثر کمدی و بامزه از آن لذت میبردیم. ولی این خود اثر است که سعی میکند قصه بافی کرده و مضمون یا مفهومی را در بطن کمدیاش ارائه دهد. سعی میکند تا به حیوانات، شخصیت بدهد. وقتی از پس این کار بر نمیآید، نهایتا هم محتوا و هم کمدیِ انیمیشن The secret life of pets با هم هدر میشوند. انیمیشن The secret life of pets همچون دیگر آثار Illumination Entertainment در ابتدا کمدی و بامزه مینماید، درست مانند انیمیشن Minions. اینجا اما اثر سعی میکند کمی خودش را درگیر قصه و شخصیت پردازی کرده و تمام زورش را بزند تا مفهوم عمیقتری را ارائه دهد. ولی ابدا از پس این کار برنمیآید.
2 دیدگاه
Alireza25
ممنون بابت نقد
یکی از بدترین انیمیشن هایی که دیدم مربوط به “مینیون ها” بود که میشه گفت تقریبا داستان خاصی رو دنبال نمیکرد و شبیه تبلیغات تلویزیونی شده بود منتها یک و نیم ساعت وقتمان را میگرفت! بدتر از اینکه یک میلیارد دلار رو با این به جیب زد!
وقتی این انیمیشن رو هم که دیدم با اینکه بسیار بهتر از ساخته قبلیش بود ولی متوجه شباهت های بیش از حدش با “داستان اسباب بازیها” شدم که بسیار اذیت کننده بود! ظاهرا حتی ایده خودش رو هم نمیتونه ایجاد کنه. ولی به هر حال به خاطر طراحی خوب و بامزه شخصیت ها و صداگذاری خوب ارزش یک بار دیدن رو داشت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آقای یاشار فینال سریال westworld رو نقد خواهید کرد؟
یاشار گروسیان
درود و ممنون از شما بابت مطالعه متن
در رابطه با بخش اول حرفاتون نظری ندارم و موافقم. البته این رو در نظر داشته باشید که آثاری مثل «مینیونها» صرفا برای تفریح و لذتی مقطعی ساخته شدند به طوری که میشه گفت اونها رو یکبار مصرف هم نامید. همونطوری که به درستی اشاره کردید، این دسته آثار قصه خاصی رو دنبال نمیکنند و صرفا برای خندهای چند ساعته مخاطب رو سرگرم میکنند، انتظاری بیش از این هم ازشون نخواهد رفت. ولی «زندگی مخفی حیوانات خانگی» کمی خودش رو درگیر قصهبافی و شخصیت پردازی میکنه که از پس پرداخت به موضوعش هم برنخواهد آمد.
نقد فصل اول سریال وست ورلد در حال نگارش هست و اگر مشکلی پیش نیاد، پس از اپیزود فینال منتشر خواهد شد.
ممنون از شما و موفق باشید.