آن‌ها در ایتالیا، «استرگا» (Strega) نامیده می‌شوند. اهالی قوم «یوروبا» در غرب آفریقا آن‌ها را «آیژه، به معنی مادر» (Aje) خطاب می‌کنند، گروهی هم این افراد را به نام «هکسا» (Hexa) می‌شناسند و امروزه به آن‌ها «جادوگر» (Witch) گفته می‌شود. در تخیل انسان جادو به ترفند‌هایی گفته می‌شود که انسان‌های عادی در انجام آن عاجز بوده و از طریق این ترفند‌ها می‌توان به علاج بیمار، اجرا یا باطل کردن یک طلسم که با خواندن یک ورد یا جمله‌ای مرموز صورت می‌گیرد، به انجام جادو بپردازند. در اکثر بخش‌های تاریخ حتی در ایران باستان، اشارات متعددی در ارتباط با جادو و جادوگری شده است. در اروپا قبل از دنیای مدرن در مسیحیت افرادی که توانایی انجام جادو داشتند، انسان‌های شیطانی و تحت کنترل شیطان نامیده می‌شدند و باور داشتند که قابلیت ارتباط با شیاطین و سایر بُعد‌ها را دارند؛ به همین دلیل این افراد به شدت از جانب کلیسا طرد شده و اکثر آن‌ها توسط افراد مذهبی به شیوه‌های مختلفی چون سنگسار، به آتش کشیده شدن به صورت زنده، به صلیب کشیدن و … کشته می‌شدند. در ادامه با نقد و بررسی انیمیشن Justice League Dark با گیم‌شات همراه باشید.
در دنیای «کمیک بوک دی سی» (DC Comics) وقتی اشاره به جادو و جادوگری می‌گردد، امکان ندارد از فردی جسور و شوخ طبع با موهای بلوند، با لهجه بریتانیایی و سیگار همیشه بر لب به نام «جان کنستانتین» (john Constantine)، صحبتی به میان نیاید. او به دنبال جادوی سیاه وجب به وجب اروپا را زیر پا گذاشته تا به آموزش جادوگری بپردازد. بنابر گفته خود او: «اگر می‌خواهی بهترین باشی، باید از بهترین یاد بگیری»؛ به همین دلیل تصمیم گرفت به مرکز دنیا، قلب جادوی سیاه یعنی نیویورک سیتی نقل مکان کند. کنستانتین بدون تلف کردن کوچکترین وقتی مستقیم به نزد بزرگترین مربی جادوی سیاه در نیویورک سیتی یعنی «نیکولاس ادگار نولان» (Nicolas Edgar Nolan) که همچنین به نام «نیک نکرو» (Nick Necro) شناخته می‌شود، مراجعه کرد. نیک با جادوگری قدرتمند به نام «زاتانا» (Zatanna) در رابطه بود. در اولین دیدارشان، جان محو زیبایی و قدرت او شد. در طی دوره‌ی کارآموزی جان، نیک روز به روز مجذوب قدرت بیشتر می‌شد و این موضوع باعث فاصله گرفتن او از زاتانا که نیک را فرد ایده‌آل خود می‌پنداشت و نزدیک شدن بیشتر او به کنستانتین می‌گشت که این موضوع باعث نارضایتی نیک شده و درآخر همین جاه طلبی او بود که موجب مرگش گردید. در انیمیشن Justice League Dark ما با گوشه‌هایی از رابطه قدیمی بین کنستانتین و زاتانا مواجه می‌شویم که بیان‌گر رابطه‌ی بلند مدت این دو با هم است که در بالا به گوشه‌ای از آن اشاره نمودیم.
Justice League Dark، در واقع گروهی مستقل و جدای از لیگ عدالتی است که بتمن، سوپرمن و واندروومن در آن عضو هستند، می‌باشد. این گروه توسط جمعی از جادوگران قدرتمند و زبده با اعضایی همچون «جان کنستانتین»، «زاتانا»، «باستن برند» (Baston Brand) ملقب به «ددمن» (Deadman) و «اسوآمپ تینگ» (Swamp Thing) تشکیل گردیده است. این گروه بیشتر درگیر با قضایای ماورای طبیعی هستند که حضور بتمن در کنار این افراد در انیمیشن Justice League Dark باعث نارضایتی برخی از افراد علاقه‌مند به سری داستان‌های کمیک بوک دی سی شده است. همان‌طور که در ابتدای انیمیشن مشاهده می‌کنیم در سراسر جهان افراد دچار کابوس و دیوانگی کامل گشته‌اند که حتی توانایی شناسایی خانواده خود را نداشته و آن‌ها را به شکل شیاطینی نفرین شده می‌بینند که این امر موجب جنایات و کشته شدن بسیاری از افراد بیگناه گردیده است؛ چرا که درواقع این افراد، شیاطین نیستند و فقط تحت تأثیر سنگی به نام «دریم استون» (Dreamstone) قرار گرفته‌اند که موجب می‌گردد تا مردم سایر افراد را به شکل اهریمن‌های خبیث مشاهده نمایند. درواقع داستان مربوط به ۵۰۰ سال پیش و در ارتباط با فردی به نام «دستنی» (Destiny)، است که یک شخصیتی شیطانی، شرور، خواهان قدرت و به شدت بی‌رحم بوده که با در اختیار داشتن دریم استون موجب ایجاد هرج و مرج و باعث مواجه شدن افراد با بدترین کابوس‌های خود می‌شود و از عذابی که حاصل از این نفرین بر مردم وارد می‌گردد، تغذیه می‌کند؛ اما در آن زمان مردم بی دفاع نبودند و شوالیه جوان و شجاعی به نام «جیسون بلاد» (Jason Blood)، به همراهی جادوگری خیرخواه به نام «مرلین» (Merlin)، جهت مقابله با دستنی به جنگ با او برخواستند؛ اما یک انسان فانی و جادوگری مسن، به تنهایی قادر به شکست دادن چنین اهریمن پرقدرتی نبودند. بنابراین این جادوگر پیر، شیطانی اجیر شده در بند خود، به نام «اتریگن» (Etrigan) را فراخواند. این موجود شیطانی، دارای قدرت کافی برای روبرو شدن با دستنی را داشت که توسط مرلین به اسارت در آمده بود. مرلین در ازای آزادی او تقاضای جنگ با دستنی را از او نمود؛ اما دیگر دیر شده بود و جیسون توسط دستنی به شدت آسیب دیده و در انتظار مرگ خود بود. اتریگن در مبارزه‌ای موفق به شکست دستنی گردید و دریم استون به تکه‌هایی شکسته شد، اما مبارزه پایان نیافته بود و دستنی با تهدیدی مبنی بر بازگشت دوباره خود پا به فرار گذاشت.
در طرف دیگر مرلین نیز بر وعده خود پایبند نماند و اتریگن را از اسارت خود آزاد نکرد. درحالی که جیسون در دقایق اخر عمر خود با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد، مرلین جسم رو با اتریگن ادغام نمود تا این شیطان در کالبد یک انسان اسیر گردد و در ازای آن جیسون نیز بتواند زنده بماند. این زندگی مشترک در جسم جیسون موجب گردیده بود که او با خواندن وردی، اتریگن را احضار کند تا در مواقع لازم به کمک او آید و باعث یاری او در میدان نبرد گردد. از ویژگی‌های جالب اتریگن در انیمیشن Justice League Dark جملات دارای قافیه او می‌باشد که از جمله آن می‌توان به جمله احضار اتریگن توسط جیسون:«برو برو ای کالبد انسان ، برخیز ای شیطان اتریگن» (gone gone the form of man, Arise the demon Etrigan) اشاره نمود. بعد از گذشت ۵۰۰ سال از شکست دستنی به دست اتریگن، وقایع عجیبی مبنی بر کابوس‌ها و حضور شیاطین در دنیای انسان‌ها به چشم می‌خورد. بتمن تلاش می‌کند تا با کنستانتین ملاقات نماید و ماجرای دیوانگی مردم را برای او تعریف کند و از او راهنمایی بگیرد؛ چرا که تمامی مردم شهر به طور غیر عادی شروع به فریاد و کشتن یکدیگر کرده‌اند و اولین جمله‌ای که بر زبان می‌آورند، «نابود شو ای شیطان» است. کنستانتین با بررسی موضوع احساس نگرانی می‌کند و تصمیم می‌گیرد که به بررسی همه‌جانبه این موضوع بپردازد. در نتیجه به همراه زاتانا و ددمن به جستجوی شواهد و دلایل مبنی بر این رفتار غیرعادی انسان‌ها می‌پردازد. باگذشت زمان و در کنار هم قرار دادن شواهد متوجه می‌شوند که دستنی در طول این ۵۰۰ سال بیکار ننشسته و در حال پیدا کردن راهی برای انتقام و کنترل دوباره بشریت است. این بار دستنی از طریق به کنترل درآوردن و شست و شوی مغزی یکی از دوستان نزدیک کنستانتین به عملی کردن نقشه خود اقدام نموده‌است. او برای بازگشت به دنیای کنونی نیازمند به تمامی تکه‌های شکسته شده دریم استون است تا تمامی نیروی خود را دوباره به دست آورد. هنگامی که این امر به وقوع پیوست بار دیگر دستنی قادر شد تا با قدرتی چندین برابر گذشته به کنترل بشریت بپردازد؛ اما لیگ دارک نمی‌توانست چنین اجازه‌ای به این شیطان خبیث دهد. آن‌ها در مبارزه ای طاقت فرسا، توانستند بار دیگر با همکاری و اتحاد، عدالت را برقرار کرده و بار دیگر باعث غلبه روشنایی بر تاریکی گردند. اما در هر مبارزه‌ای با تاریکی بهایی دارد که این بار بهای آن مرگ اسوآمپ تینگ و شکسته شدن طلسمی که موجب ادغام جیسون و اتریگن گردیده بود شود؛ اما شکسته شدن این طلسم موجب گردید تا بار دیگر جیسون به زمانی که توسط دستنی کشته شده بود بازگردد و درنتیجه دوباره با مرگ خود ملاقات نماید.
موضوعی که در این انیمیشن بسیار آزار‌دهنده است، حضور بی‌دلیل بتمن تنها به عنوان شخصی متحرک و ناکارآمد می‌باشد. همه‌ی ما می‌دانیم که بتمن یک انسان فانی و فاقد هرگونه قدرت فرابشری است که حضور او در انیمیشن Justice League Dark که گروهی متشکل از جادوگرها جهت مقابله با تهدید‌های فرابشری تشکیل گردیده‌اند، مقداری نامعقول به نظر می‌رسد. حضور بتمن در این انیمیشن با دیالوگ‌های بسیار کوتاه، نقشی فرعی و ناکارآمد و دست و پا گیر، تنها بیان کننده این موضوع است که سازندگان قصد سواستفاده از شهرت و محبوبیت بتمن را داشته‌اند تا نظر‌ها را نسبت به این انیمیشن جلب نمایند. درست است که لیگ دارک با لیگ عدالت همکاری‌های متعددی داشته و درکنار هم به مبارزات بسیاری برعلیه دشمنان بشریت پرداخته‌اند، ولی حضور یک فانی در جمع جادوگران و موجوداتی با قدرت فرابشری که قصد نجات بشریت از دست یک اهریمن پرقدرت که توانایی کنترل ذهن بشریت را داشته و خود را خدا می‌نامد، حضور یک فانی با سلاح دست ساخت بشریت بدون هیچ گونه قدرت خاصی، مقداری بی‌معناست. در این انیمیشن سعی شده است تا ویژگی‌های شخصیت‌های مختلف، قدرت‌های هر کدام از شخصیت‌ها، حتی لهجه‌های مختلف به عنوان مثال کنستانتین رعایت گردد تا مبادا تحریف و خدشه‌ای بر اصل ماهیت هر کدام از شخصیت‌ها وارد گردد. در نگاه اول روند داستانی این انیمیشن بی نقص می‌رسد؛ اما اگر بخواهیم با دقت بیشتری به بررسی بازگویی داستان این انیمیشن بپردازیم، یک سری از شکاف‌هایی در روند داستانی باعث ایجاد دلسردی در بین طرفداران مجموعه‌های کمیک بوک دی سی و حتی سایر مخاطبین می‌گردد. از جمله این شکاف می‌توان به این موضوع اشاره کرد که قبل از این انیمیشن در ارتباط با هیچکدام از شخصیت‌ها، انیمیشنی مبنی بر شرح داستان زندگی و قدرت‌های آن‌ها که موجب ایجاد پیش زمینه‌ای برای مخاطب باشد، صورت نگرفت و حجمه‌ای از شخصیت‌های مختلف همچون کنستانتین، زاتانا، ددمن، اسوآمپ تینگ، که هر کدام توانایی تبدیل به یک انیمیشن مجزا و با داستانی غنی را دارند، مقداری زننده و موجب سردرگمی مخاطب می‌گردد؛ زیرا سازندگان به توضیحی کوتاه برای شخصیتی چون ددمن بسند کرده و به توضیحات بیشتر در ارتباط او نپرداخته و حتی به عدم توضیح سایر شخصیت‌ها اکتفا کرده‌اند. این در حالی است که برای هر کدام از شخصیت‌ها چون بتمن، سوپرمن، واندروومن وحتی گرین لنترن، انیمیشنی مجزا ساخته شده است.
در انتها می‌توان گفت که جناب جی اولیوا (Jay Oliva) کارگردان این اثر، در ساخت انیمیشن Justice League Dark مقداری عجله به خرج داده و از رنگ و لعاب دادن به انیمیشن و توضیحات مفصل و استفاده از داستان‌های بهتر و زیباتر دنیای کمیک بوک دارک به جای چنین داستان پر از شخصیت‌های مختلف، خودداری کرده و ترجیح داده است که با قرار دادن شخصیت بتمن در این انیمیشن نظر مخاطب را به خود جلب کند که مقداری باعث آزرده خاطر شدن برخی از علاقه‌مندان به دنیای کمیک بوک گردیده است.
نظر شما در ارتباط با این انیمیشن Justice League Dark چیست؟ آیا انیمیشن Justice League Dark توانسته است به آن شکل که باید و شاید رضایت شما را جلب نماید؟
